جمعهی خونین زاهدان از نگاهی دیگر
/ «حمزه لا بواکی له» /
محمد صدیق دهواری در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، دربارهی حادثهی سه هفته قبل در زاهدان نوشت:
بسمالله الرحمن الرحیم
۱. یادداشتم را با سخنی گهربار از نبی مکرم اسلام صلوات الله و سلامه علیه در پی واقعه تاریخی احد آغاز میکنم:
آنگاهکه غزوه احد پایان یافت، یاران نبی (صلیالله علیه و اله و سلم) شهدای خود را به مدینه منوره منتقل میکردند و از هر سو گریه، ناله و شیون به گوش میرسید ولی دو یار، مظلومانه، بدون کس و خانواده در میدان نبرد پس از جانفشانی و شجاعت بینظیر، غرق در خون بودند.
برای یکی کفن نبود با عبائی که اگر سرش را پوشش میدادند، پاهایش بیرون میآمد و اگر پایش را پوشش میدادند، سرش بیرون میشد، نبی رحمت و عطوفت و مهربانی دستور دادند سرش را بپوشانند و اینچنین به خاک سپرده شد و چنان بر مظلومیت سیدنا مصعب بن عمیر رضیاللهعنه گریه نمودند که اشک مبارک، محاسنش را خیس نمود و دیگری حمزه سید شهدا رضیاللهعنه بودند که پس از شهادت مظلومانه و مثله شدن توسط هند، چنان این صحنه دردناک بود که رسول نبی مکرم اسلام صلیالله علیه واله و سلم فرمودند: «حمزه لا بواکی له»«حمزهای که کسی برای او گریه نمیکند»
۲. گویا تاریخ تکرار شده است، برای کسی که با وضوء و سجاده و لباس سفید از مسجد بیرون آمده، پاداشش گلولهای بر سر یا سینه، گریه کنندهای وجود ندارد، و نگاهها همه بهسوی دیگری معطوف شده است.
۳. پس از گذشت دو هفته از جمعه خونین مصلای زاهدان روایتهای متفاوتی از چگونگی رخداد بیان میگردد روایت رسمی که با بیانات مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امامجمعه اهل سنت مسجد مکی زاهدان در تعارض است:
۴. بایستی در این رخداد خونین چهار واقعه: صحتوسقم تعرض فرمانده انتظامی شهرستان چابهار به دختر بلوچ، حمله به نماز گذران و شهادت و زخمی شدن جمعی از آنان، معاونت اطلاعات سپاه سلمان و جمعی از بسیجیان، تعرض به اماکن عمومی و خصوصی مورد بررسی جداگانه قرار گرفته تا زوایای پیدا و پنهان آشکار و به تعارضات پایان داده شود. این امر در سایه تشکیل کمیته حقیقتیاب تخصصی با حضور کارشناسان خبره، معتمدان و نمایندگان از هر دو سو شدنی است که در این راستا راهکارهای لازم قابلارائه هست.
۵. زاهدان از دیرباز حتی پیش از انقلاب جمهوری اسلامی 1357 در سایه همبستگی، امنیت، برادری، برابری به شهر همزیستی مسالمتآمیز اقوام ایرانی و فراتر از آن ادیان الهی و غیر الهی شهرت داشته و دارد و سیکها نیز در گودواره خود در کنار مساجد شیعه و سنی، مراسم و آئینهای خویش را برگزار مینمایند.
۶. مولوی عبدالعزیز ملازاده و آیه الله کفعمی، پیشوایان دینی اهل سنت و اهل تشیع استان سیستان و بلوچستان در پیش از انقلاب و پسازآن در کنار هم، در برقراری همبستگی اقوام و مذاهب نقش بسزایی داشتهاند: بهطوریکه طرفین در موارد حساس از توان و نیروی خویش بهره میبردند تا جائیکه مولوی عبدالعزیز رحمهالله حتی در دیدارهای رسمی خویش و سفرها به تهران از برادران سیستانی نیز دعوت میکرد، امری که پس از واقعه جمعه خونین زاهدان کمتر بزرگان سیستانی در نشست های بلوچها جز در مواردی که از طرف حاکمیت برگزارشده است، حضورداشتهاند که بایستی به جد این مورد از سوی بزرگان سیستانی و بلوچ موردتوجه قرار گیرد. عقلای هر دو قوم این بار به مظلومیت خویش گریستند.
۷. اعتراض، تجمع، راهپیمایی، خشونت در جوامع و حکومتها و کشورهای مختلف، امری اجتنابناپذیر است که سیستان و بلوچستان نیز از این قاعده مستثنا نیست، ولی مدیریت و برآورده نمودن خواستهها و کاهش آسیبها خود اراده و عزمی دیگر میطلبد که گویا برای مهار بحران و اعتراض در سیستان و بلوچستان در این روزها راهی دیگر جزء استفاده از گلوله جنگی وجود ندارد.
۸. به یاد دارم در نخستین اعتراض و تجمعی که در آن شرکت کردم- درحالیکه دانشآموز دوره ابتدایی بودم- در مسجد نور سراوان بود که در آن مردم این شهرستان در سال 1360 در اعتراض به دستگیری و بازداشت مولوی دین محمدحسین زهی امام جماعت و جماعت این مسجد معترض و خواستار آزادی ایشان بودند.
۹. در آن تجمع نه بازاری بسته شد نه به مغازه بومیان و نه غیربومیان و نه اماکن عمومی و خصوصی تعرض نشد، بلکه حتی بازداشت کنندگان که نیروهای سپاه بودند به داخل مسجد آمده و با معترضان به گفتگو نشستند، گرچه به خواستههای مردم پاسخ داده نشد و مولوی در آن روز آزاد نگردید ولی تجمع در پایان همان روزبه طور مسالمتآمیزی پایان یافت.
۱۰. واقعه عید گاه زاهدان در پی سفر دکتر ابراهیم یزدی -وزیر وقت امور خارجه -در سال 1359 به زاهدان اولین واقعه خونینی بود که در تاریخ این شهر به یادگار ماند، ولی باز هم درگیری از محدوده عیدگاه و محاصره منزل مولوی عبدالعزیز ملازاده از سوی گروههای سیاسی که دکتر ابراهیم یزدی در آن حضور داشت فراتر نرفت و این واقعه پیش از آنکه مذهبی و قومی باشد سیاسی بود و بین مخالفان و موافقان صورت گرفت و با تیراندازی مشکوک و خودسر یکی از مأموران شهربانی چند کشته و زخمی در محدوده عیدگاه برجای گذاشت ولی جان و مال مردم در جایجای زاهدان محفوظ ماند.
۱۱. سخنرانیهای آتشین مولوی نظر محمد دیدگاه نماینده وقت مردم شریف ایرانشهر در مجلس شورای اسلامی در مجلس و موضعگیریهای سیاسی و مذهبی در دفاع از مطالبات اهل سنت و توقف فعالیتهای شورای شمس (شورای مرکزی اهل سنت ایران) سبب بازداشت ایشان در نیمه دهه شصت شد، پخش اعترافاتی در تلویزن که وصله ناچسپ وابسته به صهوینستها و آمریکایی بودن را پذیرفت، سبب اعتراض مردم ایرانشهر گردید ولی بااینحال این اعتراض رنگ و بوی مذهبی و قومی نگرفت با چند کشته و زخمی ولی بازهم از تعرض به اماکن عمومی و خصوصی و حتی نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی خبری نبود.
۱۲. حسینیه سیستانیها حادثه دیگری در زاهدان بود که این بار نه میان شیعه و سنی بلکه میان بیرجندیها و سیستانی در پی انتخابات مجلس دوره دوم رخ داد ولی بازهم کسی کشته نشد و محدود به آتش زدن لاستیک در چند خیابان و تجمع در مقابل دفتر امامجمعه و استانداری.
۱۳. با پایان دهه شصت و پایان جنگ تحمیلی، مرزبندیهای سیاسی، مذهبی، قومی رفتهرفته در سیستان و بلوچستان آغاز گردید: با تخریب مسجد تاریخی شیخ فیض مشهد در سال 1372 که متعلق به اهل سنت بود، اعتراضاتی در سراسر مناطق اهل سنت رخ داد که بیشتر در قالب تعطیلی بازار بود ولی بااینحال با افراشته شدن پرچم سیاه بر فراز منارههای مسجد مکی و تجمع مردم در آن، با ورود نیروهای نظامی و به رگبار بستن مسجد و مردم با دهها شهید و زخمی، این تجمع هم پایان یافت گرچه تجمع و اعتراض مذهبی بود ولی به لایههای اجتماعی و مردم کشانده نشد این بار نیز علیرغم کشته شدن مردم معترض و بازداشت جمع زیادی از علماء، طلاب، عامه مردم و کسبه، جان و مال شهروندان نیز مصون ماند.
۱۴. از نیمههای دهه شصت با درگذشت مولوی عبدالعزیز ملازاده گروهی از روحانیت اهل سنت همراه با نظام و انقلاب، صف خود را جدا کردند و بهصف منتقدان و معارضان پیوستند و گروه دیگر همچنان تا آلان وفاداری خویش را حفظ و در عرصههای مختلف حضور دارند ولی بااینحال بازداشت جمعی از آنان از شهرستانهای مختلف در دهههای مختلف بهویژه در دهه هفتاد و حتی قتلهای زنجیرهای اهل سنت، اعتراض تجمع و تعرض را در برنداشت.
۱۵. واقعه 13 آذرماه 1383 سراوان در پی کشته شدن جوانی با گلوله مستقیم به قفسه سینه که اعتراضات شدیدی را در بر داشت شاید بتوان آن را خونینترین اعتراضات مردمی در استان سیستان و بلوچستان برشمرد که دهها کشته و زخمی برجای گذاشت علیرغم حضور رسانه و فضای باز سیاسی دوران اصلاحات ولی مسئولان محلی سعی در تحریف واقعه را داشتند. شکافهای قومی و مذهبی در سایه بیتدبیریها در آن مقطع در اوج خود رسیده بود. پس از تیراندازی به سوی معترضان مسالمتآمیز که شعاری علیه نظام سر ندادند، اماکن عمومی و فروشگاههای غیربومیان که توزیع کالاهای اساسی یارانهای را در انحصار داشتند در آتش خشم مردم معترض سوخت.
۱۶. بازداشت مولوی فتح محمد نقشبندی امامجمعه راسک در دهه هشتاد و مولوی کوهی امامجمعه پشامگ در دهه 90 در شهرستان سرباز نیز تجمعات و اعتراضاتی را در برداشت.
۱۷. در سالهای اخیر نیز اعتراضات و تجمعات کوچک و بزرگی در شهرستانهای استان صورت گرفته که بیشتر ناشی از کشته شدن سوختبران از سوی نیروهای انتظامی بوده است که دو نمونه جالق 1398 و شم سر بم پشت سراوان 1399 که منجر به کشته شدن شماری از سوختبران شد و منجر به تجمع و آتش زدن بخشداری جالق و فرمانداری سراوان گردید ولی بااینحال هیچگونه تجمع اعتراض امیری خارج از محدوده و تعرض به اماکن عمومی نشد.
۱۸. حادثه جمعه خونین زاهدان در پی خبر تعرض به دختر چابهاری از سوی فرمانده انتظامی چابهار و اعتراضات داخلی در پی کشته شدن مهسا امینی توسط گشت ارشاد رخ داد. به شهادت رساندن و زخمی نمودن نزدیک به دویست نفر در آمارهای غیررسمی را رسانههای داخلی سازماندهی و حضور گروههای تجزیهطلب عنوان کردند که خلاف واقعیت است. شهادت شمار زیادی از مردم بیگناه داخل مصلا امر غیرقابلانکاری است ولی تاکنون هیچگونه دلجوئی و اقدامی برای رهایی بازداشتشدگان صورت نگرفته است.
۱۹. اینکه بالاترین مقام اطلاعاتی ارشد نظامی استان را در حوادث جمعه هشتم مهرماه (بعد از واقعه مصلا) آن هم از سوی فردی شناختهشده زدهاند، امری قابلتأمل است که چرا چنین رخدادی صورت گرفته است.
۲۰. حجم کشتهشدگان و زخمیها با برخورد با هیچ اعتراضی در سالیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی در هیچ نقطهای از کشور قابلمقایسه نیست، انهم داخل مصلا و سن کشتهشدگان و زخمیها که بخش بسیار زیادی را کودکان و افراد مسن و حتی یک زن تشکیل میدهد به هیچگونه پذیرفتهشدنی نیست.
۲۱. میزان تعرض به اماکن عمومی، اموال خصوصی و فروشگاههای مردم در نوع خود بیسابقه است. اگر در تجمعات پیشین تنها به اماکن عمومی و گاها افراد غیربومی تعرضی صورت میگرفت ولی این بار حجم زیادی از فروشگاهها و بازارچههای بلوچها و افراد بومی و آموزشگاهها در آتش سوخت و خسارت جانی و مالی زیادی به بار آورد. باید به کف جامعه رفت تا پاسخ لازم دریافته شود که از سوی چه کسانی و با چه هدفی صورت گرفته است؟ پاسخ آن قابلتأمل خواهد بود.
۲۲. نباید فراموش کرد در این سالیان فقر، بیکاری؛ تبعیض، حاشیهنشینی، اسکان غیربومیان، ابطال شناسنامه بیش از چند هزار نفر از بومیان، منع خدمات به افراد دارای شناسنامه، اعتیاد، نابرابری قومیتی و مذهبی، عدم توجه به محلات، و دهها و صدها مشکل و معضل گریبان گیر شهر زاهدان شده و زاهدان هماکنون ترکیب ناهمگونی دارد و اگر تدبیری صورت نگیرد و به معیشت، رفاه، اشتغال و زندگی آبرومندانه و کاهش تبعیضها و نابرابریها و کاهش دردها توجه نشود با کوچکترین جرقهای حوادث خونین دیگری رخ خواهد داد، چه بپذیریم و چه نپذیریم. حتی نگارنده معتقد است آتش زدن دو مدرسه را نیز بایستی جداگانه بررسی و تحلیل کرد.
۲۳. باید بپذیریم با خشونت و سرکوب و انتقام راه بهجایی نخواهیم برد. آیا انتقام دیروز نتیجه داد که امروز از انتقام حرف میزنیم؟ امروز را بهروز رحمت و عطوفت مبدل نماییم، بیاییم همانند روز فتح مکه بجای سر دادن بانگ «الیوم یوم الملحمه»، «امروز روز انتقام است»، ندای «الیوم یوم الرحمه» رسول اکرم صلیالله علیه واله و سلم را فریاد زنیم، بجای انتقام فریاد بزنیم «اذهبوا فانتم الطلقاء».
۲۴. بیایید همه بازداشتشدگان را آزاد کنید چراکه خونهای ریخته شده در مصلا همچون «حمزه بواکی» ندارند و کسی نیست بر آنها گریه کند. جامعه ایرانی گرفتارتر از آن است برای کشتههای مسجد مکی دل بسوزاند، مسجد و دین، مانع آزادی نیست، اسلام دین عطوفت و رحمانی است.
۲۵. کشتهشدگان و زخمیان و بازداشتشدگان تروریستهای تجزیهطلب نیستند، بیایید حرفهای مردم را بشنوید، جلسات چند صد نفره در سالن همایشها و سیاهیلشکر ره بهجایی نخواهد برد.
۲۶. بیاییم هابیل وار فریاد بزنیم «لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَی یدَک لِتَقْتُلَنِی مَا أَنَا بِبَاسِطٍ یدِی إِلَیک لِأَقْتُلَک ۖ إِنِّی أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ». خشونت جز خشونت سودی دیگر ندارد.
بیاییم برای یکبار هم شده در گزارشها عین واقعیت را بیان نمایید، برای دنیای دیگران آخرت خود را خراب نکنید، هر کس قصوری دارد محاکمه نمایید. زمینه حضور مردم برای شکایت را فراهم نمایید و به آنها اطمینان دهید رسیدگی میشود.
۲۷. جامعه مدنی ایران، فرهیختگان، روزنامهنگاران، رسانهها حرمت قلم را محفوظ بدارید واقعیتهای جامعه و مصلای خونین جمعه هشتم مهرماه 1401 را بیان کنید و گزارشتان را برای نگارش در تاریخ درج کنید؛ باشد از تکرار حوادث همانند جلوگیری شود و خون ناحقی ریخته نشود.
انتهای پیام
یک نوشته بیخود که فقط وقت آدم رو میگیره.
وقتی مردم (انسان) فیلم های جمعه خونین زاهدان را نگاه میکند اشکش در میاد
اما بعضی از توریست ها باور ندارند که نمازگزاران زاهدان به ناحق کشته شدند
جانم فدای مولانا
باز هم و به کرات میگم و خواهم گفت نرود میخ اهنی درسنگ
فرق است بین ادم کر و ادمهایی که خود را به نشنیدن زده اند امروز زاهدان کردستان ابادان و تمام ایران در اتش جهل و تندروی مسئولین میسوزد
به تدبیر سران حکومتی امیدی نداریم امید که خدا راه گشا باشد و …
جناب نوشته خودت رو صریح تر بگو این که چهار تا حدیث و آیه رو ضمیمه حرف مخالف خودمون کنیم نخ نما شده قضیه این تجاوز چه زمانی بوده ؟ ادعا ثابت شده ؟ چرا در حالی که جمعیت در نماز جمعه بودن با توجه به این که مردمان اون خطه با غیرت هم هستن و کشور هم ملتهب بوده و از قضا نیروی انتظامی هم مورد نقد بوده بدون فکر دوباره در نماز جمعه مطرح شده ؟ نمیشد قضیه رو با جدیت از مجاری دیگه دنبال کرد ؟ قضیه توزیع سلاح بین جمعیت چی بوده ؟ اگر بخشی از جمعیت مسلح شد و به کلانتری حمله کرد وظیفه ماموران کلانتری چیه ؟ راهکار عملیاتی برای این موارد چیه ؟ من نمیدونم ولی شاید برخی میخوان یک سری زخم ها هیچ گاه بهبود پیدا نکنه
تا زمانی که حمل سلاح گرم، آدم ربایی، زورگیری، قتل توریست ها و حمله به مراکز نظامی را به شدیدترین لحن محکوم ننمایید انتظار حمایت از عموم جامعه را نداشته باشید چون در اکثر ایران حتی اپوزسیون به مبارزه مدنی اعتقاد دارند و با دست خود نمیخواهند به یک عده جانی کمک کنند.
داستانش ناقصه
در زمان اعراب جاهلیت جامعه به صورت قبیله ای اداره می شد. وقتی یک نفر از یک قبیله کشته می شد می رفتند یک نفر از قبیلهی دیگر را به انتقام می کشتند. اسلام این رسم را برانداخت و عدالت را مرکز قضاوت قرار داد. اکنون از نویسندهی متن باید پرسید حمله به نظامیها به علت یک اتهام اثبات نشده مطابق کدام سنت است؟ سنت نبی مکرم خدا یا سنت اعراب جاهلیت؟
آیا انتظار دارید وقتی به پادگان ها حمله می شود دست روی دست بگذارند تا به دست مومنان احساساتی سلاخی شوند؟
در مورد آن اتهام تجاوز به دختر ۱۵ ساله هم پزشکی قانونی باید نظر دهد و تروریسم و راهکارهای غیر اسلامی و غیر قانونی راه به جایی نخواهد برد.
از شما که این همه آیه و حدیث ضمیمهی مقاله کردید عجیب هست که از اغتشاشاتی حمایت می کنید که محور آن آزادی غرایز غیراسلامی است و اتهامات رسانههایی را بدون اثبات قبول می کنید که صراحتا دشمن اسلام هستند.
آقای عزیز ادعای شما در مورد کسانی که به کلانتری نزدیک مصلی حمله کرده بودند صحیح است اما به آنهایی هم که در مصلی بودند تیراندازی شده است و دهها تن از آنها کشته و زخمی شده اند . آنها هم به پادگان و کلانتری حمله کرده بودند که به طرف آنها تیراندازی شد ؟
امام حسین فرموده اند اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید .
عین آب خوردن دروغ می گویید؟ خوب است که فیلم مسلح کردن مردم و حمله به کلانتری موجود است… مردم را چه فرض کرده اید؟
یادم هست در کشور انگلیس پلیس فردی را به اتهام تجاوز جنسی با دستان بسته بازداشت کرده بود. بی بی سی این خبر را به همین شکل منتشر کرده بود. دادگاه بی بی سی را محکوم به پرداخت جریمه به متهم کرد و اظهار داشت قبل از اثبات جرم و حکم دادگاه اجازه نشر خبر را نداشته است و با آبروی یک فرد بازی کرده. آن وقت نگاه کنید در کشور ما چون هیچ قانونی علیه تهمت زدن وجود ندارد. همه آزاد هستند اکاذیب منتشر کنند و جامعه را دچار التهاب کنند.
چرت
آخه به اصطلاح تحلیل گر … یکم فکر میکردی دقیق تر مینوشتی ،من خونم کنار پاسگاه هست به چشم دیدم که مثه وحشیا حمله کردن وارد شدن از ترس اینکه اسلحه ها دستشون نیوفته تیر بهشون انداختن … که واقعیتو کامل نمیگی ۳۵۰ میلیارد کلینیک نبوت ۲۵ میلیارد فایلی مارکت ۲۰ تا بانک مغازه های کسبه ی شیعه بیمه سلامت آمبولانس آتش نشانی والا زمان جاهلیت اینقد وحشی نبودن تهش دختر زیر خاک میکردن واقعا اینقدر ناشیانه نوشتی که خودت یه بار بخونی چند جا باید اصلاح کنی مردم کم فکر تو اصلا تو این استان نیستی و مطالبتو همه از گوگل سرچ کردی … با پایگاه تحلیلیت بخاطر همین متن ازت شکایت میکنم
وقتی مردم (انسان) فیلم های جمعه خونین زاهدان را نگاه میکند اشکش در میاد
اما بعضی از توریست ها باور ندارند که نمازگزاران زاهدان به ناحق کشته شدند
جانم فدای مولانا
هر کس به تنهایی پیش قاضی رود ، خودش را پیروز میداند . ضمنا قضیه منطقه بلوچستان غیر از مناطق دیگر است . آنهم بخاطر وجود اسلحه و ورود خروج آسان تروریستها به این منطقه . لذا مسائل زاهدان باید دقیق بررسی شود .