درباره روایت «استثنامحور» سعید حجاریان از اعتراضات در ایران
حمید قیصری، پژوهشگر اجتماعی و دانشآموختهی دکترای جامعهشناسی سیاسی در مقالهای کوتاه که در اختیار انصاف نیوز قرار داده، نقدهایی را به مواضع سعید حجاریان درباره حوادث اخیر و اعتراضات اجتماعی وارد دانسته است. نقدهای نویسنده به دکتر حجاریان مبتنی بر اقتصاد سیاسی عدالت و از منظر اصلاحطلبانه مطرح شده است که از نظر میگذرانید:
با مرور روایت جناب حجاریان – از آنچه بر اصلاحات و ایران در دهههای گذشته رفته و به اعتراضات «شهروندی» این روزها انجامیده – تصمیم گرفتم پرسشهایی را مطرح کنم که مقدمهای باشند بر نقدهای تحلیلیتر آتی نسبت به «سیاست اصلاحطلبانه» در ایران[1]
جناب حجاریان برای دو دورهی پیش از ظهور دولت اصلاحات از تعبیر «وضعیت استثنایی» استفاده میکنند. آیا صرف اینکه در سالهای ابتدایی دولت اصلاحات، عدهای از مطرودان و محذوفان صحنههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی «امیدوار شدند» که اصلاحات برای احیای صدا و تصویر آنان کاری خواهد کرد، به این معناست که بخش نرمال منحنی به میزانی که جناب حجاریان میگویند فربه و فراگیر شده بود؟
آیا به مرور برای بسیاری از محذوفان و مطرودان دوران پیش از اصلاحات روشن نشد که رویکرد اصلاحطلبان به «سیاست» به گونهای و بضاعت سیاست اصلاحطلبانه در حدی است که صرفاً اقسام «نرم»تری از «حذف ادغامی» را رقم میزند؟ آیا در نتیجهی ادامه یافتن روندهای حذف و کنارگذاری نبود که بحث شکل دادن ائتلافهایی فراتر از «خودی»های اصلاحات مطرح شد؟ آیا زمان آن فرا نرسیده که داستان چرایی عدم تحقق چنان ائتلافهایی از نو روایت شود؟
جناب حجاریان به شکلی روند گذار از دولت هشتم به دولت نهم را روایت میکنند که گویی برآمدن احمدینژاد پدیدهای یکسره برنامهریزیشده برای احیای نظمی بود که اصلاحات آن را قاطعانه بر هم زده بود. آیا هیچ نسبتی میان کیفیت و الگوی نمایندگی مطالبات عمومی در سیاست اصلاحطلبانه و برآمدن پوپولیسم راست وجود نداشت؟
آیا دموکراسیخواهی اصلاحطلبان دچار «خلأ نظریهی عدالت»ی نبود که جناب حجاریان نیز آن را تصدیق کردهاند؟ آیا میتوان بدون آن نظریهی عدالت، به جامعه وعده داد که دست آخر گره کار این نابرابریهای فزایندهی اجتماعی و اقتصادی به دست «سیاست نرمال» مورد نظر جناب حجاریان گشوده خواهد شد؟ آیا سیاست نرمال عاری از نظریهی عدالت، خود آغازگر دور تازهای از احیا و بازآمد شدیدتر پوپولیسم راست نیست؟ آیا ارائهی این نظریهی عدالت را میتوان از «جبهه»ای انتظار داشت که یک بال آن هر صورتی از وعدهی «عدالت اجتماعی» را متوهمانه و «بدوی» میداند؟
روایت جناب حجاریان از تغییر مطالبهی اصلاحطلبان از دموکراسیخواهی به احیای نرمالیته در دولتهای یازدهم و دوازدهم، هیچ توجیهی برای هشت سال سکوت در قبال احیای پارادایم تعدیلگرا در آن دولتها فراهم نمیکند. جناب حجاریان آیا نمیخواهند به نقدهای پیشین خود نسبت به پیامدهای اجتماعی و اقتصادی «سازندگی تکنو- بوروکراتیک» بازگردند؟ آیا آن خروج هشت ساله از وضعیت استثنایی محض، نمیبایست به مجالی برای بازنگری و بازاندیشی در «ناداشته»های سیاست اصلاحطلبانه از جهات نظری و عملی تبدیل شود؟
آیا وقت آن نرسیده که جناب حجاریان جایگاه نظری خویش در سیاست اصلاحطلبانه را محترم بشمارند و برای مخاطبان عمومی توضیح بدهند که چرا مقالهی خود دربارهی الگوی انتقادی اتحاد سهگانه را در آثار جدیدشان نیز بازنشر میکنند؟ حرف ایشان در آن مقاله چیست و چرا تصور کردهاند که همچنان از موضوعیت برخوردار است؟
به طرح این پرسشهای مقدماتی بسنده و آرزو میکنم که سیاست اصلاحطلبانه به بستری برای گفتگوهای انتقادیتر و عملگرایانهتر دربارهی چگونگی نجات محذوفان و مطرودان این جامعهی محنتزده تبدیل شود. تحقق این آرزو را البته نمیتوان در ابداع صرف ترکیبهایی مانند «اصلاح اصلاحات» پی گرفت. گام نخست تحقق این آرزو نگریستن شجاعانه در چهرهی سیاست اصلاحطلبانه و رها کردن مقایسهی آن با رقبای «ضعیفتر» مقیم در «ائتلاف غالب» است؛ رقبایی که علیرغم ادعاهای رادیکال و انقلابی خود، سهم مهمی در کاهش بضاعتهای شمولگرایانهی نظم سیاسی موجود و تشدید روندهای خشونتبار طرد و حذف داشتهاند.
[1] البته ما برای ارائهی این نقدهای تحلیلیتر در آینده، منتظر پاسخ این پرسشها نخواهیم ماند. میدانیم که استانداردهای پاسخگویی سیاست اصلاحطلبانه چندان بهتر از رقبای «متعارف» آن نیست.
انتهای پیام
سلام – خیلی مایلم آقای حجاریان رهنمود بدهند که امروز باید فشار از کجا آورد و چانه با کجا زد ؟
فشار از پائین که کامل است ولی در بالا همه برای یکی هستند و یکی برای همه و ظرفیتی برای چامه زنی وجود ندارد. به همین دلیل است که اصلاح طلبی بی معناست مگر آنکه بالا بخواهد.
اولا فارسی بنویس
رادیکال و پوپولیسم چه کوفته دیگه
دوما منظور نویسنده اصلا واضح نیست
دامنه مطرودان و محذوفان چه گسترده شده است
اگر معنای رادیکال و پوپولیسم رو هم نمیدونی، چه کاریه که این موضوعات رو دنبال کنی؟ صفحهی حوادث و نیازمندیها رو برای تو گذاشتن عزیزم.