ماجرایی از انقلاب سال ۹۰ لیبی
روزنامه همدلی نوشت: معمر قذافی در تاریخ ۲۸مهر۱۳۹۰ و پس از ماهها درگیری و فرار از دست شورشیان و انقلابیون لیبی در شهر محل زادگاه خود سرت دستگیر شد و اندکی بعد به دست انقلابیون کشته شد. شورای انتقالی ابتدا ادعا کرد او در اثر جراحات ناشی از حمله هوایی کشته شده، اما بعداً ویدئویی منتشر شد که نشان میدهد جنگجویان شورشی او را تا حد کشت میزنند. ویدیوهای منتشر شده نشان میدهد که قذافی به روی کاپوت یک اتوموبیل پرتاب میشود و سپس (در حالی که موهای او در دست انقلابیون بود)، به سمت یک ماشین کشیده میشود. در روایتی دقیق و متفاوت، آخرین لحظات زندگی قذافی به همراه تصاویری از شلیک به شقیقهی او منتشر شده است. ثانیههایی پس از شلیک گلوله از تفنگ دستی به شقیقهی قذافی، صدای دیکتاتور دیگر شنیده نشد. صحنههای بعدی نشان میدهد که جسد بیجان سرهنگ بر روی زمین قرار گرفته است. چمشانش بسته است و نفس نمیکشد. بر اساس روایتی که دیلی میل منتشر کرده، قذافی توسط گروهی از انقلابیون کشانده میشود و سپس او روی زمین ولو میشود. قذافی در این هنگام و در واکنش به اقدامات انقلابیون میگوید:«چه کار میکنید؟ این حرکات، در اسلام حرام است. کاری که شما دارید میکنید حرام است.»
قذافی اضافه میکند:«بچهها! کاری که شما میکنید اشتباه است. میدانید درست و اشتباه چیست؟!» جوانان داد میزنند و میگویند:«معمر، تو سگی!» رهبر سابق لیبی در همان زمان سعی میکند که خونهایی که در سمت چپ صورتش، گردن و شانهی چش جمع شده را پاک کند. قذافی سپس به این جوانان میگوید که آرام باشند. وی سپس می گوید:«چه خبر است؟»
در تصاویر آن روزها دیده میشود که جوانی کفشهایی در دست دارد و فریاد میزند:«این کفش معمر است. این کفش معمر است. پیروزی! پیروزی!» در این لحظه، یکی از انقلابیون فریاد میزند:«او را زنده نگه دارید، او را زنده نگه دارید.» مردی با سیلی زدن بر صورت قذافی میگوید:«این سیلی را به صورتت میزنم برای مصراته، ای سگ.» قذافی در حالی که شدیداً التماس میکرد، یک انقلابی میگوید:«خفه شو سگ!»
دیلی میل می افزاید: قذافی زمانی که دستگیر شد زنده بود و از سمت چپ صورتش خون سرازیر بود. انقلابیون او را روی کاپوت یک تویوتا وانت گذاشتند تا او را از میان جمعیت عبور داده و او را وارد یک آمبولانس که 500متر دورتر پارک شده بکنند. در ویدیوهای منتشر شده، شنیده میشود که قذافی میگوید خدا این کارها را حرام کرده است. او در حالی این سخنان را چندین بار تکرار میکند که مدام از سوی انقلابیون مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. در ویدیوهای دیگری که متعلق به دقایقی پس از این لحظات است نشان داده میشود که قذافی بر روی زمین در حالی که مرده، رها شده است. علی جغدون، راننده آمبولانس گفت:«زمانی که قذافی را برداشتم او مرده بود و سپس جسدش را به مصراته منتقل کردم. من سعی نکردم که او را به زندگی بازگردانم چون مرده بود.» دیلی میل میافزاید:اسلحه طلای قذافی از او گرفته شد. او همچنین یک تفنگ نقره هم داشت. دقایقی پس از مرگ قذافی، دخترش عایشه به موبایل او زنگ میزند. یکی از انقلابیون تلفن را جواب میدهد و میگوید:«تمام شد. ابوشفشوفا(مو وزوزی) مرد.» یکی از انقلابیون میگوید: قذافی در آخرین لحظه توسط یکی از افراد خودش زخمی شد.» جوما شاوان میگوید:«یکی از محافظان سرهنگ به سینهاش شلیک کرد.»
حامد مفتی علی 28ساله یکی دیگر از انقلابیون به روزنامه کوریر دلا ایتالیا گفت:«قذافی به من گفت که حاضر است در مقابل زندگیش چیزی بدهد.» وی افزود:«قذافی گفت که او طلا و پول دارد.» یکی از انقلابیون میگوید:«همه انقلابیون به ترتیب به صورت قذافی سیلی میزندند. سیلی های بسیار محکم.» وی افزود: «برخی از افراد با کفشهایشان او را میزدند. این یک توهین در سنت اعراب است.»
انتهای پیام