«چه فرقی میکند متخلف دانشجو باشد یا آخوند و پاسدار؟!»
یک استاد دانشگاه گفت: باید این نگاه عوامانه که برای افراد به خاطر عناوینشان مصونیت قائل شویم اصلاح شود. چه فرقی میکند متخلف دانشجو یا پزشک و استاد دانشگاه باشد یا آخوند و پاسدار و معلم. هر کس در هر کسوتی که باشد چنانچه تخلفی کرد باید با او مطابق قانون برخورد شود.
خبرگزاری اصولگرای فارس نوشت: «در روزهای گذشته ماجرای فحاشیهای رکیک در دانشگاه شریف فضای علمی و دانشگاهی کشور را دچار شوک کرد و زنگ خطر جدی برای نهاد علمی در مهمترین دانشگاه فنی را به صدا درآورد.
این حادثه تلخ در روزهای اخیر ابعاد تازهای به خود گرفت و با مطالبات و شعارهای سطح پایین و غیر اخلاقی برخی دانشجویان ابعاد تازه ای پیدا کرد.
دانشجویان هتاک این بار با حمله به حراست دانشگاه و زخمی کردن سایر دانشجویان خواستار حضور مختلط در سلف سرویس شدند و با فحاشی، رقصیدن و کشف حجاب سطح مطالبات خود را به نمایش گذاشتند.
طبق اخبار منتشر شده این اتفاقات بعضا در حضور رئیس دانشگاه و برخی اساتید انجام شده است.
تحلیلگران معتقدند رشد تک بعدی، زیست مجازی و هدفهای صرفا دنیایی و دور شدن از سبک زندگی دینی و اخلاقی از اصلیترین عوامل این حوادث تلخ است که باید در جای خود ریشه یابی شود.
اما با این هنجارشکنی ها چه باید کرد؟
مسئولین کشور به درستی مانع ورود نیروی انتظامی به داخل دانشگاه برای حفظ حرمت نهاد علم شدند اما دایره این موضوع شکل افراطیتری به خود گرفته و بعضا برخی مسئولین هرگونه تخلف دانشجویان را مستلزم مجازات نمیدانند. ماجرا وقتی نگران کنندهتر میشود که برخی مسئولین مدام مصاحبه میکنند و خواستار آزادی افرادی میشوند که حتی بیرون از دانشگاه اقدام به تخلفات آشکار ضداخلاقی و ضدامنیتی شدهاند. گویی در ذهن این افراد دانشجو بودن نوعی مصونیت به همراه دارد.
رضا احمدی استاد دانشگاه در این رابطه میگوید: باید این نگاه عوامانه اصلاح شود که برای افراد به خاطر عناوینشان مصونیت قائل شویم. چه فرقی میکند متخلف دانشجو یا پزشک و استاد دانشگاه باشد یا آخوند و پاسدار و معلم. هر کس در هر کسوتی که باشد چنانچه تخلفی کرد باید با او مطابق قانون برخورد شود.
وی میگوید: در دانشگاه شریف اما موضوع از جهات دیگری نیز قابل توجه است. برخی از این دانشجویان که در اقلیت هستند عملا اعتبار علمی و فرهنگی دانشگاه را دچار خدشه میکنند. اصالت لذت، فرد گرایی و منفعت طلبی کلید واژه مشترک تربیتی این افراد است و آنها قبله آمال خود را غرب می دانند و غالبا به فکر مهاجرت به این کشورها هستند.
احمدی می گوید: حالا چه اصراری است که این افراد با پول مردم در دانشگاههای دولتی درس بخوانند و فردا علیه منافع همین مردم در نهادهای خارجی بعضا ضد ایرانی استخدام شوند؟
این استاد دانشگاه با اشاره به هزینههای دولتی در دانشگاه شریف میگوید: برای هر دانشجو در مقطع لیسانس حدودا 700 میلیون هزینه میشود؛ آیا بهتر نیست به جای انفعال لااقل این افراد پول تحصیلشان را پرداخت کنند و کرسیهای محدود دانشگاههای مطرح را اشغال نکنند؟
وی افزود: متاسفانه با روند فعلی کنکور فقط افراد نخبه وارد این دانشگاهها نمیشوند و بعضا افراد پولدار به مدد کلاسهای کنکور و تکنیکهای تست زنی هم به دانشگاههای برتر راه پیدا میکنند.
این استاد دانشگاه در پایان خاطرنشان کرد: البته موضوع جرایم و تخلفات موضوع دیگری است و باید طبق قانون مجازات شود اما اشغال کردن کرسیهای دانشجویی برای افرادی که به دنبال غرایز حیوانی و غیر انسانی هستند ظلم مضاعف به دانشجو و دانشگاه است»
انتهای پیام
روحیه نویسنده در حسرت نوستالژی دهه شصت است
یک سوال دارم فرض کنید همه این دانشجویان را اخراج کردید بجایشان چهل درصد سهمیه رزمندگان (رزم مقدس با اغتشاشگران )را گذاشتید اونوقت فکر میکند آینده ایران گل و بلبل میشه؟