خرید تور نوروزی

جا مانده از دو گزارش رسمی از مرگ «ژینا»

محمد توکلی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشت کوتاهی درباره‌ی دو گزارش رسمی منتشرشده از دلایل درگذشت مهسا امینی نوشت:

حالا بیش از چهل روز است که نام «مهسا امینی» در ایران به نامی شناخته‌شده تبدیل شده و برخی آن را اسم رمز انقلاب خود می‌دانند و گروه مقابلِ آنان نیز این نام را رمز فتنه می‌خوانند؛ نه این است، نه آن!

درباره‌ی آنچه پس از مرگ «ژینا» رخ داد سخن بسیار است که در این روزها گفته شده و تا سال‌ها گفته خواهد شد اما درباره‌ی مطالبی که به شکل رسمی از علل درگذشت مهسا امینی بیان شده است گفتنی‌هایی‌ست که کمتر به آن توجه شده است.

فراجا و فرماندهان ارشد آن که در ابتدای واقعه انگشت اتهام به سوی آنان گرفته شده بود تاکید دارند که «هیچ تقصیر و قصوری» در این رخداد متوجه آنان نیست. ادعایی که حتی گزارش‌های رسمی منتشر شده از سوی پزشکی قانونی و مجلس شورای اسلامی درباره‌ی دلایل درگذشت مهسا امینی هم آن را رد می‌کند!

توضیح بیشتر آنکه بر اساس بیانیه‌ی منتشرشده از سوی پزشکی قانونی مهسا امینی «به علت نارسایی چند ارگانی ناشی از هیپوکسی مغزی» فوت کرده است.

در بخش دیگری از همین بیانیه آمده است که مهسا امینی «به‌دلیل انجام عملیات احیای قلبی ـ تنفسی غیرمؤثر در دقایق حساس اولیه، دچار هیپوکسی شدید و در نتیجه آسیب مغزی شده است».

با کنار هم قرار دادن این دو جمله از بیانیه‌ی رسمی منتشرشده از سوی پزشکی قانونی و همینطور تاکید کمیته‌ی حقیقت‌یاب مجلس مبنی بر اینکه «قصور یا تقصیری از ناحیه اورژانس انجام نشده»، واضح است که پلیس (فارغ از تمام وجوه دیگر این پرونده) دست‌کم در غیرموثر بودن عملیات احیای قلبی – تنفسی در دقایق حساس اولیه که در نهایت موجب آسیب مغزی و فوت ناشی از آن شد مرتکب قصور و تقصیر شده است.

اما در گزارش رسمی «مجلس انقلابی» از آنچه بر مهسا امینی گذشت هم دو نکته‌ی مهم وجود دارد که کمتر از آن گفته شده است:

نخست آنکه «میزان و کیفیت اثربخشی اقدامات درمانی انجام شده» از زمان بر زمین افتادن مهسا امینی تا زمان حضور یکی از پرسنل اورژانس که حدود ده دقیقه زمان برده، «قابل تامل» توصیف شده است که با توجه به گزارش پزشکی قانونی می‌توان این واژه‌ی مبهم را همان «عملیات احیای قلبی ـ تنفسی غیرمؤثر در دقایق حساس اولیه» معنا کرد.

و دو دیگر آنکه مجلس «زمان صرف شده برای رفع موانع حرکت آمبولانس» برای حرکت به سمت بیمارستان که حدود هفت دقیقه بوده در روند درمانی مهسا امینی را «بی تاثیر» نمی‌داند. که مسئولیت این موضوع بسیار مهم هم به نوعی به پلیس بازمی‌گردد.

جدای از گزارش‌های رسمی، این پرونده ابهامات دیگری هم دارد که بخشی از آن در مصاحبه‌های پدر مهسا امینی در رسانه‌ها منتشر شده، برای نمونه امجد امینی در گفت‌وگو با خبرگزاری اصولگرای فارس تاکید داشته است که روی پاهای دخترش کبودی‌هایی وجود داشته و با وجود آنکه از «متولیان بیمارستان و پزشکی قانونی» خواسته که «موضوع کبودی که روی پاهای ژینا وجود دارد را بررسی کنند» آنان به این خواسته‌ی او پاسخ مثبت نداده‌اند.

گفتنی‌ست در گزارش رسمی منتشرشده از سوی پزشکی قانونی نیز در این باره سکوت شده و تنها «فوت ناشی از اصابت ضربه به سر و اعضا و عناصر حیاتی بدن» رد شده است.

کوتاه سخن آنکه به نظر می‌آید که حتی بنا بر گزارش‌های رسمی منتشرشده از علل مرگ «ژینا» قصور و تقصیر جدی متوجه پلیس بوده است. بنابراین، این ضرورت احساس می‌شود که حضرات تصمیم‌گیر در قوه قضاییه و دیگر ارکان قدرت در کنار تاکید همیشگی‌شان بر برخورد با «عوامل اغتشاش» کمی هم در برگزاری دادگاهی علنی برای بررسی پرونده‌ی مرگ مهسا امینی از خود اهتمام نشان دهند. ان‌شاءالله!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا