خرید تور تابستان

معصومیت از دست رفته

روزنامه هم میهن نوشت:

داستان خطاهای صداوسیما تمامی ندارد. چند ساعتی از گزارش مثبت روزنامه درباره برنامه «شیوه» و خوش‌خیالی درباره امکان تغییر شیوه برنامه‌سازی در تلویزیون نگذشته بود که دوباره همه‌چیز به تنظیمات کارخانه بازگشت. در همان شبی که روزنامه زیر چاپ بود، ابراهیم فیاض، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران که به دعوت شبکه چهار به برنامه «سند چشم‌انداز» دعوت شده بود، دقایقی پس از شروع برنامه، از برنامه خارج شد؛ خروجی که عموم رسانه‌ها آن را «اخراج» توصیف کردند و فیاض خود نیز در واکنش به این اتفاق آن را توهین‌آمیز دانست و به‌شدت از آن انتقاد کرد. با این‌همه، هنوز انعکاس این خبر در فضای رسانه‌ای در جریان بود که صداوسیما گل بعدی را کاشت و وسط پخش برنامه‌های شبکه «پویا» ناگهان برنامه را قطع کرد و به بیمارستان شهید رجایی در شیراز رفت تا خبرنگار این شبکه به شرحی مفصل درباره حوادث شیراز و مجروح شدن دو کودک در این حادثه بپردازد: «جالبه بدونید کوچولوهای عزیز که بین زواری که با پدر و مادرشون اومده بودن حرم شاهچراغ، کودکانی بودند که مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. »

کودکان را چه به نزاع‌های سیاسی؟

طبق کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد که جمهوری اسلامی ایران نیز از اسفند 1372 آن را پذیرفته است، کودک به هر انسانی گفته می‌شود که زیر 18 سال تمام باشد. صحبت 18 سال که می‌شود یکی از مهمترین نکاتی که به ذهن آدمی می‌رسد، یکی نیز این است که آدمیان از 18 سالگی حق رای و حضور در انتخابات را پیدا می‌کنند و اگر رای دادن را اولین کنش سیاسی رایج در جوامع بدانیم آنگاه می‌توان گفت که یکی از پیش‌فرض‌های رایج در میان اکثر مردمان یکی این است که کودکان ربطی به سیاست ندارند و بهتر است پای آنها را به هیچ سنخی از سیاست باز نکرد. سیاست کنشی متعلق به انسان‌های بالغ و مستقل است که بتوانند در این عرصه دست به کنش آزاد بزنند و خود مسئولیت اعمال خود را نیز بپذیرند. با این‌همه، در تاریخ چند دهه اخیر ایران گاه از چنین پیش‌فرضی تخطی شده است. برای نمونه در شرایطی که وضعیت عادی جامعه به وضعیت‌هایی غیرعادی تبدیل می‌شود، طبیعی است که بسیاری از امور از مدار رایج خود خارج می‌شوند. در جریان انقلاب 1357 خیابان‌های ایران شاهد حضور بسیاری از نوجوانان بود که دست به فعالیت انقلابی و اعتراض خیابانی می‌زدند. بعد از انقلاب نیز حضور نوجوانان در صحنه گسترده بود و در بسیاری از راهپیمایی‌های خیابانی می‌شد رد پای نوجوانان را دید. اندکی بعد اما جنگ ایران و عراق به کامل‌ترین آوردگاه حضور نوجوانان ایرانی در میدان بدل شد و حتی حماسه‌هایی چون حضور حسین فهمیده در جنگ به کلام رهبران سیاسی، رسانه‌های ارتباط‌جمعی و بعدتر کتاب‌های درسی راه یافت. با این‌همه از پس آن روزهای بحرانی، اندک‌اندک این گزاره به‌رسمیت شناخته شده بود که صحیح‌تر آن است که کودکان را درگیر سیاست نکرد. امیرحسین جلالی، روان‌پزشک در این زمینه معتقد است: «در دوران جنگ ما به عنوان دانش‌آموز به‌طور روزمره با موضوعات مربوط به جنگ روبه‌رو بودیم و فضای جامعه فضای متفاوتی بود. در ضمن به اندازه امروز نیز نسبت به رشد شناختی کودکان و ظرفیت هیجانی آنها و اینکه با توجه به این معیار در معرض اطلاعات، تصاویر و اخبار قرار بگیرند، آگاهی وجود نداشت و به‌واسطه فضای ایدئولوژیک حاکم بر جامعه، کمتر کسی نیز به چنین موضوعاتی می‌پرداخت و چنین دغدغه‌هایی داشت. اینک اما آگاهی انباشته‌ای در این زمینه وجود دارد و حتی در صداوسیما شورای سیاست‌گذاری سلامت وجود دارد که رئیس آن روان‌پزشکی بسیار آگاه است و افراد حاضر در این شورا نیز کارشناسانی مطلع هستند. بنابراین الان مسئله متفاوت است و نمی‌توان گفت صداوسیما از اهمیت این مباحث و لزوم رعایت برخی قواعد در این زمینه بی‌خبر باشد. حتی اگر این برنامه در شبکه‌های دیگر پخش می‌شد باز می‌شد توجیهی برای آن تراشید اما واقعیت تلخ آن است که چنین برنامه‌ای از شبکه تخصصی کودک پخش شده است. برنامه‌ساز کودک باید به‌طور پیش‌فرض تمام این مسائل را بداند. به‌هر‌حال والدین، درست یا غلط، کودک را به‌دست تلویزیون می‌دهند و این شبکه نیز شبکه‌ای خارجی نیست که برای مثال بگوییم آنها دغدغه‌ای نسبت به کودکان ندارند. این چه فکر ناصوابی است که به پخش این برنامه رضایت داده است؟»

این اولین‌بار نیست

در اعتراضات خیابانی که در ایران از یک ماه اخیر آغاز شده است، حضور نوجوانان اندک نیست و همین حتی برخی را به فکر تحلیل‌های نسلی از این اعتراض‌ها انداخته است. در کنار انواع خبرها و اقسام تحلیل‌ها، البته هستند کسانی که نسبت به درگیرشدن کودکان و نوجوانان در این حوادث ابراز نگرانی کرده‌اند و از همه طرفین درگیری خواسته‌اند که متوجه باشند نقض حقوق آشکار حقوق کودکان تاثیرات جبران‌ناپذیری بر روح و روان و سلامتی کودکان می‌گذارد. جلالی در این زمینه می‌گوید: «متاسفانه حریم کودکان و حریم مدرسه خدشه‌دار شده است و ظرافت‌های لازم برای مواجهه با کودکان و مراقبت از دنیای کودکانه دیده نمی‌شود. ژان پیاژه سال‌ها پیش دریافت که کودکان ظرفیت شناختی خاصی دارند و اینک چنین امری باید مورد توجه قرار بگیرد. »

پیش از چنین اتفاقی در شبکه پویا نیز بسیاری از صاحب‌نظران نسبت به برنامه‌های ایدئولوژیک پخش‌شده در این شبکه و تبلیغات سیاسی خاصی که در آن انجام می‌شود، اظهار نگرانی کرده بودند و این بحث را پیش کشیده بودند که بهتر است اجازه بدهیم کودکان کودکی خود را بکنند و آنها را وارد درگیری‌های دنیای بزرگسالان نکنیم. امیرحسین جلالی در این زمینه معتقد است: «این شبکه انگار می‌خواهد مبارز تربیت بکند تا اینکه کودکی را بخواهد آموزش دهد که قرار است فردا شهروندی در جامعه باشد. یکی از اعتراض‌های کنونی مردم نیز همین است که می‌گویند ما می‌خواهیم زندگی کنیم. شهروندی که بخواهد زندگی کند باید با ذهنی آرام تربیت شود اما متاسفانه صداوسیما و این شبکه با وابستگی‌های خاص خود به برخی نهادها چنین درکی از ماجرا ندارد. به نظر من آموزش و پرورش و دولت باید در این زمینه شاکی باشند که چرا در صداوسیما چنین اتفاقی می‌افتد. » جلالی در ادامه به نکته مهم دیگری نیز اشاره می‌کند که همانا عدم رعایت تفاوت‌های سنی در برنامه‌های این شبکه است به‌نحوی‌که از کودکان سه‌ساله تا نوجوانان، مخاطبان این شبکه هستند و طبیعی است که تهیه برنامه‌های مناسب برای چنین طیف سنی متغیری کاری بسیار دشوار است. در این میان بسیاری از برنامه‌ها از نظر وی برای کودکان پیش‌دبستانی که اصلی‌ترین مخاطبان این شبکه هستند مناسب نیست: «ذهن کودکان بسیار شکننده است و چنین برنامه‌هایی بر ذهن آنها تاثیراتی جدی می‌گذارد. بنابراین باید بسیار مراقب بود و با توجه به تکرار چنین برنامه‌هایی در این شبکه، بزرگترها باید در انتخاب برنامه‌های این شبکه برای کودکان بسیار دست به عصا حرکت کنند و در ضمن فراموش نکرد که همان‌طور که سیاست‌های آموزش و پرورش نتیجه معکوس داد نباید فکر کرد چنین برنامه‌هایی نیز کودکان را به موجوداتی مطیع بدل می‌کند بلکه ممکن است همین کودکان رفتارهایی بسیار خشن در آینده بروز بدهند. » تمامی این نکته‌های در خور توجه البته وقتی به استودیوهای برنامه‌سازی صداوسیما می‌رسد، رنگ می‌بازد. فراموش نکنیم که مجری شبکه پویا در همین گزارش به این نکته اشاره می‌کند که «همه شما کودکان عزیز حتماً از طریق پدر و مادرتان در جریان قرار گرفتید که دیروز در شیراز اتفاقی افتاد. . . ». واقع امر آن است که با شنیدن این سخنان متوجه می‌شویم که فاصله افکار فراتر از این حرف‌هاست و در حالی که در یک‌سو جامعه می‌کوشد به انحای مختلف معصومیت دنیای کودکان دست‌نخورده باقی بماند، صداوسیما انتظار دارد که والدین کودکان‌شان را در جریان اخبار تروریستی قرار دهند. فاصله واقعاً فراتر از آن است که در وهله نخست پنداشته می‌شود

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. اینا دنبال تربیت سرباز و فدایی ایدئولوژیک هستند؛ کودک و کودکی یعنی چه!!؟ حالا دیگر کودک و کودکی مهمتر از ایدئولوژی شده است!!؟ چقدر پر توقعید شماها!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا