خرید تور نوروزی

تحلیلی بر رفتار نظام در برخورد با بحران اخیر

عظیم محمودآبادی، روزنامه‌نگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، درباره‌ی نحوه‌ی مواجهه‌ی نظام با اعتراضات و ناآرامی‌های اخیر نوشت:

عظیم محمودآبادی

اکنون بیش از چهل روز است که کشور در آشوبی نسبتا فراگیر فرو رفته است اما آنطور که به نظر می‌رسد اراده‌ای برای حل فوری آن با اتکا به سرکوب گسترده وجود ندارد. هرچند از همان ابتدا نیروهای نظامی و امنیتی به برخورد با اغتشاشات پرداختند اما به نظر می‌رسد برخلاف نمونه‌های گذشته در سال‌های 98 و پیش از آن 96، این بار عامدانه بحران در حال زمان‌بر شدن است.

شاید به نظر برخی این مساله، خود نشان از مختل شدن اراده سرکوب داشته باشد که در تئوری‌های گذار به دموکراسی و … از سوی تئوریسین‌هایی نظیر ساموئل هانتیگتون مطرح شده است. به این معنا که به گفته آنها «مبارزات مدنی» آنقدر گسترده شود و تداوم یابد که اراده حکومت مستقر در سرکوب نیز مختل شود و از جایی به بعد نتواند شرایط را به کنترل خود درآورد.

دقیقا همین تحلیل بود که در سال 96 از سوی برخی محافل شنیده می‌شد. اما با وقوع آبان 98 و تبدیل شدن اعتراضات معیشتی به اغتشاش‌ و آشوب‌های رادیکال، حاکمیت خیلی زود به سرکوب جدی و سریع آن پرداخت و نشان داد که در اراده‌اش هیچ خللی به وجود نیامده است. تجربه آبان 98 از این حیث مهم است که برخی گزارش‌های جهانی آمار کشته شدگان آن را به ارقام چهار رقمی رساندند! هرچند این آمار هیچ‌گاه توسط مراجع اصلی و قانونی در داخل کشور تایید نشد. اما این مساله فارغ از صحت و سقم‌اش، خود حاکی از آن بود که تحلیل‌های پیشین مبنی بر مختل بودن اراده سرکوب سست‌تر از آن بود که بتواند دوباره مورد استناد قرار بگیرد.

اما در مورد مسائل اخیر باید گفت در حال حاضر سرکوب صورت گرفته با حجم و میزان خشونت سازمان‌یافته از سوی کسانی که امنیت شهرها را به طور جدی به خطر انداخته‌اند تناسبی ندارد. خشونتی که به شکل بی‌سابقه‌ای در رفتار و گفتار بخشی از معترضان به چشم می‌خورد آنطور که انتظار می‌رود تا کنون با واکنش قوی مواجه نشده است.

البته این به معنای آن نیست که نیروهای حاکمیت مطلقا رفتار خشونت آمیز نداشته‌اند. حتما در مواردی از آنها چنین رفتارهایی سر زده اما به نظر می‌رسد آن رفتارهای خشن از قضا استثنایی بر قاعده و استراتژی اصلی در مواجهه با بحران اخیر بوده است. استثنائاتی که بیشتر ناشی از اشتباهات و رفتار غیر حساب شده فردی است تا تصمیمی از بالا و به شکل دستوری.

اما اینکه چرا حاکمیت سیاسی این استراتژی را به کار بسته به نظر می‌رسد از دو زاویه قابل توجه است؛

1- به نظر می‌رسد نظام، متوجه برخی سیاست‌های اشتباه خود در عرصه عمومی و اجتماعی شده است و اکنون مترصد فرصتی است تا در شرایط ثبات سیاسی و امنیتی به تدریج دست به اصلاحاتی در این زمینه بزند. به حاشیه رفتن گشت ارشاد علی‌رغم رواج بی‌سابقه آنچه تعبیر به «بی‌حجابی» می‌شود خود از مهم‌ترین قرائن این تحلیل می‌تواند باشد. چنانکه اخیرا مهدی محمدی – مشاور رییس مجلس در امور راهبردی – با اشاره به بحران جاری نوشت: «در این روزها من از نزدیک دیده‌ام ذهن سیستم بیش از آنکه درگیر سرکوب باشد، درگیر اصلاحاتی است که باید بکند. بحث‌های بسیار پرحرارتی در جریان است که بخشی از جامعه دیده نشده و باید بشود. بدون یک برنامه اجتماعی، تدبیر امنیتی عقیم می ماند». از سوی دیگر برخی برنامه‌های سیمای جمهوری اسلامی و دعوت از تعدادی چهره‌های نسبتا تندرو در استاندارد نظام نیز خود‌ می‌تواند شاهد دیگری برای این برداشت باشد.

2- اما سوی دیگر ظاهرا نظام علی‌رغم پذیرفتن اشتباهات خود در پاره‌ای مسائل اجتماعی، ریشه‌های ناامنی اخیر را در خارج از کشور و رسانه‌های‌شان می‌بیند که به دلیل اهمالی که تا کنون از خود در این زمینه نشان داده، آسیب‌پذیری‌اش بیشتر شده است. بنابراین به نظر می‌رسد نظام نسبت به کنترل امنیتی کشور در کف خیابان‌ها – دست‌کم نسبت به ادوار قبلی این قبیل آشوب‌ها – خویشتن‌داری بیشتری از خود نشان می‌دهد و در عوض درصدد آن است که نیروی خود را مصروف حل ریشه‌ای‌ مساله کند. چنانکه فرمانده سپاه نیز اخیرا در اظهاراتی گفت: «منشاء و ریشه این ناآرامی‌ها به طور دقیق بر اساس داده‌های اطلاعاتی دقیق در کانون و قلب نظام سلطه نهفته است. این نبردی است که از درون خیابان‌های شهرهای ما تا واشنگتن ، نیوریورک، لندن، تل‌آویو، ریاض و امثال این پایتخت‌ها امتداد دارد.» بر همین اساس بود که با آغاز تبدیل شدن اعتراضات به اغتشاش‌های خیابانی، نظام مهم‌ترین واکنش قهری خود را به تروریست‌های کوموله مستقر در خارج از مرزهای کشور معطوف کرد. لذا به نظر می‌رسد اکنون وضعیت به نقطه غیر قابل بازگشتی رسیده باشد و احتمالا واکنش اصلی نظام به وقایع اخیر – که هنوز شروع نشده است – در آینده‌ای نه چندان دور ابعاد منطقه‌ای و حتی جهانی پیدا خواهد کرد. 

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. سلام‌حاکمیتهای‌متفاوت‌در‌طول
    تاریخ‌‌وآغاز‌وسرانجام‌آنها‌یک‌
    تجربه‌گرانبهاست‌و‌در‌دسترس‌است
    امروزه‌نیز‌در‌کشورهاعالم‌
    سیستمهای‌متفاوت‌حاکم‌است‌
    اخیرا‌در‌انگلیس‌نخست‌وزیر‌قبلی
    رفت‌ونخست‌وزیر‌دوم‌هنوز‌۴۵‌روز
    از‌عمرش‌نگذشته‌استعفا‌ء‌داد‌‌‌روباه
    پیر‌استعمار‌‌سکاتلند‌و‌ولز‌و ایرلند
    شمالی‌را‌که‌همیشه‌دردسر‌بریتانیا
    میدید‌بارش‌راسبک‌کرده‌اختیارات
    داخلی‌آنها‌را‌به‌خودشان‌داده‌‌دیگر
    هر‌روز‌درگیر‌بابی‌ساندز‌و….نیست
    اما‌عراق‌در‌این‌کار‌خبط‌کرد‌نباید
    اجازه‌داشتن‌نیروی‌‌نظامی‌مستقل
    را‌به‌بارازانی‌میداد‌البته‌همان‌
    انگلیس‌وامریکا‌توی‌دامنش‌
    گذاشتند‌‌آنزمان‌که‌فرصت‌داشت
    میخواست‌قضیه‌را‌با‌بمباران‌
    شیمیایی‌حل‌نماید‌….خلاصه‌اینکه
    به‌نظر‌من‌‌ایران‌باسیستم‌فدراتیو
    اقتصادی‌وفرهنگی‌‌میتواند‌خودرا
    در‌مقابل‌آینده‌روزگار‌از‌حیث‌ثبات
    سرزمینی‌وشورشها‌وتوطئه‌ها‌
    بیمه‌کند‌شاید‌بتوان‌گفت‌نظام‌
    جمهوری‌اسلامی‌‌به‌جهت‌داعیه
    مکتب‌تشیع‌بدون‌خطر‌میتواند
    این‌سیستم‌را‌مستقر‌نماید‌‌همانگونه
    که‌گفته‌میشود‌باید‌به‌جوانها‌اعتماد
    کرد‌‌اما‌باید‌سیستم‌خود‌جوش‌
    شایسته‌‌سالار‌شود‌.با‌آوردن‌چندین
    نمونه‌گزینشی‌وسفارشی‌
    جوانگرایی‌به‌ضرر‌میشود

    1
    5

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا