واکنش متناقض اصولگرایان به پیام خاتمی؛ استقبال «تسنیم»، اعتراض «فارس»!
در حالی که خبرگزاری تسنیم از بیانیهی اخیر سیدمحمد خاتمی استقبال کرده و آن را «اقدام رو به جلو» خوانده است، خبرگزاری فارس در این باره نوشت: «اصلاحطلبان به رهبری محمد خاتمی که در این روزها از راههای مختلف، شامل بیانیه، اظهار نظر شخصی و دروغپراکنی به آشوبهای خیابانی تشویق کردند، نمیتواند امروز بعد از فاجعه تروریستی شیراز، خود را دلسوز مردم و مخالف خشونت نشان دهند و باید در مقام پاسخگو باشند نه طلبکار».
تسنیم نوشت: «سید محمد خاتمی در پیامی در پی وقوع حادثه تروریستی در شاهچراغ شیراز، ضمن محکوم کردن “این حرکت پلید و دردآفرین” گفته است که برای جانباختگان عزیز رحمت و اسعه الهی و برای آسیبدیدگان، بهبودی از خداوند منان طلب میکنم.
وی همچنین بخش دیگری از بیانیه خود گفته است که “تقاضای زندگی خوب، امن و عادلانه از سوی مردم، تقاضای طبیعی است و اگر ببینند شرایط این زندگی فراهم نیست، حق دارند انتقاد و حتی اعتراض کنند. ولی در همه حال انتقاد و اعتراض باید متوجه نفی خشونت هم باشد و نباید خود به خشونت آلوده شود. مخصوصاً در شرایطی که بدخواهان ایران و ایرانی در بیرون مرزهای کشور با حربههای غیر انسانی مانند تحریم و یا تشویق خشونت برای بهره گیری از خون پاک جوانان کشور امیدهای واهی در سر دارند”.
خاتمی در بخش دیگر تاکید کرده که خشونت را با خشونت نمیتوان پاسخ داد، هرچند “باید با خشونتگران مقابله کرد”.
بیانیه محمد خاتمی در رد خشونت و ضرورت مقابله با خشونتگران اقدام رو به جلو محسوب میشود اگرچه بهتر آن بود که زودتر از اینها در نفی خشونت و اغتشاش سخن میگفت»
فارس نوشت: «بعد از وقوع حمله تروریستی شیراز، محمد خاتمی، بیانیهای منتشر کرد. او که سابقه ایجاد و رهبری خشونت خیابانی در جریان آشوبهای سال ۸۸ را در کارنامه خود دارد، در بیانیه اخیرش، خشونت به هر شکل را محکوم کرد و تصریح داشت که «انتقاد و ا عتراض باید براساس نفی خشونت باشد».
گویا خاتمی بالاخره بعد از گذشت ۴۰ روز و بعد از بروز فاجعه تروریستی و شهادت مردم ایران، از خواب بیدار شده و از اعتراضات خشونت آمیز نهی کرده است. اما نگاهی کوتاه بر مواضع هم حزبیانش که او را رییس خود میدانند، نشان میدهد که چهرههای اصالحطلب، از بازیگران اصلی تزریق خشونت و عامل خوشنتآمیز شدن اعتراضات بودند و در این بین خاتمی تلاشی برای مقابله یا نهی دوستان و همحزبیهای خود نداشته است.
«جبهه اصلاحات ایران» در واکنش به فوت مرحوم مهسا امینی، این اتفاق را نتیجه «برخورد خشن» دانست و از همان ابتدا به تزریق خشونت پرداخت.
در این بیانیه، زمانی که هنوز اعتراض و تجمعی شکل نگرفته بود، جبهه اصلاحات ایران اعلام داشت که صدای اعتراضِ بیش از صدهزار نفر از شهروندان بلند شده و حضور خیابانی را تبلیغ میکرد. در انتهای بیانیه آمده بود که «شرم بر ما اگر چنین مصیبت دلخراشی، به اصلاحی ریشهای نیانجامد». به عبارتی دیگر، جبهه اصلاحات ایران از همان ابتدا تصریح داشت که فوت مهسا امینی را بهانه و فرصتی برای پیشبرد اهداف اصلاحطلبان میداند.
«حزب اتحاد ملت»، یکی دیگر از جریانهای اصلاحطلب در ابتدای بیانیه خود در واکنش به خبر فوت خانم امینی و زمانی که هنوز واکنشی رخ نداده بود، گفته بود «مردم ایران خشمگین هستند» و به وضوح به خشونت تبلیغ میکرد و این اتفاق را نتیجه «تعدی ظالمانه» میدانست. این حزب در ابتدا و زمانی که هنوز مشخص نشده بود علت فوت خانم امینی چیست، اعلام داشت که «آمران آن خارج از نوبت و علنی محاکمه شوند». این درخواست به گونهای بود که کسی دستور قتل خانم امینی را داده است و به صراحت رفتار حکومت را «سلطه گری و تجدید نظامات طاغوت» عنوان کرد. حزب اتحاد ملت در بیانیه خود از مردم دعوت کرده بود که به خیابان بیایند و در این مسیر خسته و ناامید نشوند.
«حزب ندای ایرانیان»، یکی دیگر از احزاب اصلاحطلب، به متشنج کردن فضای عمومی پرداخت. با فرض مقصر دانستن کسی در حادثه فوت مرحوم امینی که به خاطر بیماریهای زمینهای رخ داد، شخص خاطی بر اساس قانون و متناسب با جرمش باید مجازات شود. اما این حزب از همان ابتدا خواهان برکناری دو مقام اصلی حافظ امنیت کشور، یعنی وزیر کشور و فرمانده نیروی انتظامی شد. اما این حزب در بیانیه خود اشاره نکرد که تضعیف امنیت کشور چه سودی برای آنها و چه تاثیری در پرونده خانم امیینی داشته است؟
محمود صادقی، از چهرههای مشهور اصلاحطلبان که از نمایندگان مجلس دهم لیست اصلاحطلبان بوده است، در این روزها پا به پای سعودیها بر طبل خشونت کوبیده است. او در واکنش به فوت مرحوم امینی، معتقد بود که مهسا امینی به قتل رسیده است و «فرصت اعتراف اجباری را از قاتلانش گرفت». محمود صادقی در آن برحه حساس، به روایتسازی دروغ و زمینهسازی آشوبهای خیابانی پرداخته بود.
او در حساب توییتر خود اظهار داشت که حکومت، مردم و مهسا امینی را کشته است و از این طریق به طور مستقیم به خشونت و آشوب دعوت میکرد.
محمود صادقی به صراحت گفته بود که «هیچ کورسویی برای اصلاح نمیبیند». زمانی که کورسویی برای اصلاح وجود نداشته باشد، تنها راه باقی مانده تغییر قدرت است و این تغییر هم لزوما با خشونتهای خارجی و داخلی همراه خواهد بود.
محمود صادقی در ادامه اظهارات خود بر«فوران خشم» مردم تاکید داشت و مستقیم خشونت را تبلیغ میکرد.
علی شکوریراد، یکی دیگر از چهرههای رادیکال اصلاحطلبان، معتقد بود که «جنبشهای اعتراضی» به « تب تند جنبش انقلابی» تبدیل شده است و حتی اگر مدتی فروکش کند، دوباره باز می گردد. او با این توصیف مردم را به آشوب خیابانی تشویق کرد و راه را نه در اصلاح، بلکه در براندازی نشان میداد. راهی که سراسر برگرفته از خشونت بود.
عباس عبدی، یکی دیگر از چهرههای اصلاحطلب، «مهمترین انتخابات ایران را انتخابات سال ۹۶، به عنوان آخرین گام اصلاح» میدانست و معتقد است دیگر امکان اصلاح وجود ندارد. این مسئله مانند سایر اظهار نظر اصلاحطلبان، راه را صرفا در براندازی و خشونت خیابانی نشان میداد.
او در امتداد ادبیات «دیگه تمومه ماجرا»، خطاب به حکومت اعلام کرده بود، «باختید، بد جوری هم باختید». عبدی با این نظرات خود، به ادامه اغتشاشات و آشوبها تشویق میکرد.
آذر منصوری، دبیرکل حزب اتحاد ملت در واکنش به سخنان اژهای مبنی بر آمادگی برای گفتوگو با معترضان اعلام کرده بود که «گفتوگویی شکل نخواهد گرفت». آذر منصوری که خود را معترض میداند و به اعتراض تشویق میکند و باب هرگونه گفتوگو را بسته میداند، در ذهن مخاطبان چه راهی بجز آشوب خیابانی باقی میگذارد؟
فایزه هاشمی، از دیگر بازیگران اصلاحطلبان و چهره همیشه حاضر در آشوبها، در همان روزهای اول به جرم حضور در آشوبهای خیابانی و تحریک به اغتشاش، دستگیر شد.
اصلاحطلبان به رهبری محمد خاتمی که در این روزها از راههای مختلف، شامل بیانیه، اظهار نظر شخصی و دروغپراکنی به آشوبهای خیابانی تشویق کردند، نمیتواند امروز بعد از فاجعه تروریستی شیراز، خود را دلسوز مردم و مخالف خشونت نشان دهند و باید در مقام پاسخگو باشند نه طلبکار»
انتهای پیام
امام.خامنهای.میفرماینند.شیعه.انگیلیسی..همین.خاتمی.بی… هست..مرگبرامریکاواسراییل.وعربستان…….سلام.برشهدای.مدافعان.وطن..درود.خدابر.امام.خامنه.ای..برچشم.بعدولعنت.بشمار.برحسودبخیل.لعنت.بشمار….برای.سلامتی.رهبر..عزیزما.صلوات