در برابر نمایندهها، بوتیمار نباشیم
جواد الهایی سحر در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «در برابر نمایندهها، بوتیمار نباشیم» نوشت:
حاشیه کلانشهر اهواز یکی از فقیرترین مردم کشور را دارد؛ اما تعداد آدم های ناامید، منفعل، تسلیم و مستعد خودکشی و افسردگی اش شاید از بسیاری از اهالی ساکن در دیگر مناطق به مراتب برخوردارتر، کمتر است! نه؟
چه مولفه ای باید در کنار ثروت و رفاه باشد تا ریشهی رضایت، سرخوشی و امید را نخشکاند؟
فکر می کنیم در این جمله طنازانه راز بزرگی نهفته است و آن اینکه مرز دقیق اندیشیدن، مرز مطالبه گری، مرز حق طلبی و مرز همه رفتارهای فتوتی وار جایی است که پیگیری آنها تو را به آدمی عبوس، دلمرده، نا امید، غرزن و افسرده بدل نسازد. نگاه کنیم به فردوسی عزیز که می گوید: همیشه خردمند امیدوار، نبیند به جز شادی از روزگار.
چه فایده دارد که اهواز سه نماینده دارد با کلی لقب دهان پرکن، اما رویای کار، سرانه فضای سبز پایین، شاخص فلاکت بالا و آمار مرگ و میر بالا ناشی از آلایندگی ها و آلودگی ها! کودکان کار، سرانه ورزشی اندک و خروار خروار از مشکلاتی که روز به روز بیشتر و بیشتر میشوند.
آقای نماینده اغلب مردم شاید فراموش کنند که تو چه گفته ای و چه کرده ای؛ اما هرگز فراموش نمیکنند که چه حسی در آنها ایجاد کرده ای.
درست است که ما غصه های مان را شمردیم و به خواب رفتیم، اما کابوس ما تلی از کارهای نکرده تان، ترک فعل های تان و فرار از خدمت مردمی بود که ارزش همه نوع خدمت را دارند و داشتند!
درست است که مردمان ما یقه های شما را رها کرده و به مشکلات شان که بر همان پاشنه می چرخد و هیچ نشانه ای مبنی بر تغییر رفتار خدمتی در مواجهه با این کوه مشکلات اهواز خصوصا جوامع روستایی و کشاورزان مشاهده نمی شود، انگار همه به سرنوشت محتوم خود راضی شده و مانند گروه ارکستر کشتی تایتانیک، آخرین ترانه را نواخته و آخرین قطره های آب را استخراج کرده و روزگار می گذرانند.
پس فرهنگ کنشگری در برابر نمایندگان را به اصلی بی بدیل تبدیل کنیم و خلاصه اینکه بوتیمار نباشیم در مطالبه گری، بخصوص اگر طریق کنشگری پیشه کرده ایم؛ دهخدا می گوید: بوتیمار نام مرغی است که او را غم خورک هم می نامند؛ چرا که پیوسته در کنار آب نشیند و از غم آنکه مبادا آب کم شود، با وجود تشنگی آب نَخُورَد.
انتهای پیام