ترجمه کامل ماجرای دوستی نازنین بنیادی و تام کروز که ایرنا آن را پرستو خوانده بود
بیزنس اینسایدر در مقاله ای با تیتر «داستان دیوانه وار اینکه چگونه ساینتولوژی یک بار یک دوست دختر را برای تام کروز پیدا کرد – و سپس آنها را از هم جدا کرد.» [بر اساس مستند HBO] نوشت:
ساینتولوژی زمانی یکی از اعضای جوان کلیسا را انتخاب کرد تا دوست دختر تام کروز شود. همانطور که ساینتولوژیست های سابق در این مستند توضیح می دهند، کلیسا هر کاری که می تواند برای خوشحال نگه داشتن کروز انجام می دهد زیرا «از نظر [رهبر ساینتولوژی] دیوید میسکاویج، تام کروز به گفته مایک ریندر، مدیر سابق ساینتولوژی، «مایک ریندر»، یک فرد مشهور و «سلبریتی» ساینتولوژی است. طبق گزارشها، کلیسا با انجام کارهایی مانند خرید همه اتومبیلها و موتورسیکلتهایش، کروز را خوشحال نگه داشته است. و تعمیر هواپیمایش را در سانتا مونیکا، کالیفرنیا. بنابراین وقتی کروز پس از جدایی از نیکول کیدمن به دنبال دوست دختر جدیدی میگشت، کلیسا برای کمک به این مستند گفت: “تام در اسپانیا بود. آنها در حال افتتاح یک مرکز ساینتولوژی جدید بودند. لارنس رایت، نویسنده کتاب پرفروش «Going Clear» که مستند بر اساس آن ساخته شده است، گفت: کلیسایی در مادرید در حال ساختن بود و شنیده شد که او تقاضا می کند که به یک دوست دختر جدید نیاز دارد. رایت گفت: “بزودی پس از آن، به یک دانشجوی جوان ساینتولوژیست به نام نازنین بنیادی گفته شد که او قرار است یک وظیفه ویژه بگیرد. در این مرحله از مستند، کارگردان الکس گیبنی از طریق گویندگی صحبت کرد و توضیح داد: “سالها بعدها، نازنین یک بازیگر موفق تلویزیون شد و نقش کوچکی در یک فیلم پل هاگیس [کارگردان و ساینتولوژیست سابق] داشت.” ادعا شده بود ماموریت انسان دوستانه برای او در نظر گرفته شده است.
در واقع، او یک رکورد ماهانه در فروش کتاب برای کلیسا ثبت کرد. نازنین ممکن است به دلیل یک NDA که کلیسا او را برای امضا کردن تحت فشار قرار داده است، علناً در مورد تجربیات خود صحبت نکند. گیبنی گفت: "آنها او را تحت یک برنامه یک ماهه مصاحبه های جلوی دوربین، ممیزی فشرده و برخی بررسی های امنیتی قرار داد. او به مرکز سلبریتی ها منتقل شد، از خانواده اش جدا شد و مشکلات خاصی در این مدت برطرف شد. لارنس رایت، نویسنده می افزاید: «یکی این بود که او دوست پسر داشت. رایت گفت: متنی به او می دهند که در آن او اعتراف کرده است که بنابراین آنها جدا شدند. حالا که بنیادی مجرد بود، نوبت به تغییر و بهبود چهره اش رسیده بود. گیبنی گفت: "ویلره او را نزد یک متخصص ارتودنسی برد تا آنها را بردارند." او در فروشگاههای بورلی هیلز برای او لباسهایی به ارزش 20000 دلار خرید.
. در مرکز مشاهیر، مردی که برای آرایشگر کروز کار میکرد، موهای نازنین را به میل کروز رنگ کرد. به نازنین گفته شد که تغییر چهرهاش بخشی از مأموریت بشردوستانه کلیسا است، زیرا او باید برای کنفرانسهایی با رهبران جهان بهترین ظاهر را داشته باشد. تنها پس از اینکه او را در کلاس اول به نیویورک بردند، متوجه نقش واقعیای شد که کلیسا میخواست او بازی کند— او قرار بود دوست دختر بزرگترین ستاره ساینتولوژی باشد. ظرف یک ماه، نازنین با کروز زندگی میکرد. وقتی میسکاویج در خانه اش در تلوراید بود، برای ملاقات آمد. نازنین که با سردرد شدیدی غلبه کرده بود، به سختی میسکاویج را درک می کرد و تحویل میگرفت و همین موضوع باعث خشم او شد. روز بعد، کروز – چند سانتی متر از صورتش- به میز کوبید و به خاطر توهین به رئیس کلیسا بر سر او فریاد زد. دو هفته بعد، تامی دیویس سرسپردۀ کلیسا این خبر را به نازنین رساند که رابطه او با کروز به پایان رسیده است. پل هاگیس، کارگردان و ساینتولوژیست سابق، آنچه را که گفته می شود بعداً اتفاق افتاد، توضیح داد: «به گفته او [بنیادی]، آنها [کلیسا] با مادرش به آپارتمان او آمدند و هر عکسی از آن دو با هم [بنیادی و کروز] پیدا کردند و عکس گرفتند. آنها را دور میکردند، هر ضایعاتی، هر نامهای، همه چیز را طوری پرت میکردند که انگار هیچوقت وجود نداشت. و او واقعاً ناراحت بود زیرا واقعاً از همه چیز صدمه دیده بود. و اشتباه کرد که به دوستش گفت، او بلافاصله رفت تا به کسی بگوید. در کلیسا نازنین قبول کرد که تنبیه کند، مانند تمیز کردن حمام عمومی روی دستها و زانوهایش با مسواک، در حالی که افراد دیگری که او میشناخت از کنار او عبور میکردند. نحوه برخورد با او چگونه بود؟ پس از این حادثه، بنیادی حرفه بازیگری را دنبال کرد و از آن زمان در “میهن”، “رسوایی، “چگونه با مادرت آشنا شدم”، “مرد آهنی” و بسیاری از عناوین دیگر ظاهر شد. نه او و نه کروز تا به حال به صورت عمومی گفتگو کرده اند گیبنی در فیلم می گوید: علیرغم داستان بنیادی، “کلیسا ادعا می کند [رهبر] میسکاویج هیچ دخالتی در زندگی شخصی کروز ندارد و جستجو برای دوست دختر کروز هرگز وجود نداشته است.” اما رابطه کروز و میسکاویج عمیق است و ادامه دارد. مایک ریندر، مدیر اجرایی سابق ساینتولوژی گفت: دهههای گذشته تام کروز آن مرد بود. «میسکاویج و کروز به «روزهای تندر» دهه 1990 رفیق بسیار خوبی بودند. از نظر میسکاویج، تام کروز یک سلبریتی عالی ساینتولوژیست.” و به نظر می رسد کروز از دوستی میسکاویج نیز لذت می برد. در یکی از کلیپ های “Going Clear”، کروز با شور و شوق به رهبر ساینتولوژی در طول یک کنفرانس کلیسا تبریک می گوید: “ما هستیم” خوشبختم که شما را دارم متشکرم. نماینده نازنین بنیادی از اظهار نظر درباره این داستان خودداری کرد و نماینده کروز به درخواست ما برای نظر دادن پاسخی نداده است.
انتهای پیام
سلام ، ترجمه بسیار بدی بود ، احتمالا با مترجم گوگل ترجمه شده