برخورد با وکلا، دانشجویان و پزشکان چرا؟ | دو یادداشت از احسان هوشمند و محمد مهاجری
محمد مهاجری در شرق نوشت:
برخی گروهها و اصناف خاص، به دلایلی ازجمله احترامی که شخصا یا به واسطه شغلشان دارند، مرجع مردم قرار میگیرند. این به آن معنا نیست که دیدگاهها و تصمیمات اعضای آن گروهها و صنفها کاملا درست و مورد تأیید جامعه است، اما غالب آنها از ویژگی مرجعیت و محبوبیت برخوردارند. به تناسب همین مرجعیت از آنها انتظار میرود در بزنگاههای خاص، وارد میدان شوند و به خدمت خلق درآیند.
مثلا در جریان چند سیل و زلزله که در سالهای گذشته اتفاق افتاد، بعضی چهرههای هنری و ورزشی وارد گود شدند و با دعوت از مردم برای کمک به هموطنان آسیبدیده پیشقدم شدند.
این یک فرصت است که چهرههای مرجع در اختیار جامعه و حاکمیت قرار میدهند تا کارهایی که نیاز به بسیج عمومی دارد، زودتر بهسامان برسد. تجمعهای اعتراضی اخیر لیدر ندارد و به همین دلیل نیز دچار آشفتگی است. سیستم سیاسی نمیداند با چه کسی باید گفتوگو کند و چگونه از مطالبات افراد کف خیابان مطلع شود. از آن سو نیز معترضان پس از مدتی بدون آنکه به نتیجه روشنی برسند، دچار فرسودگی و افسردگی میشوند و چون راهی برای انتقال خواستههایشان ندارند، به لاک سکوت میروند. در نهایت جامعه میماند در انتظار یک جرقه دیگر و تجربه تلخ دیگر. اعتراضات اخیر با سکوت بسیاری از شهروندان و ازجمله نخبگان مواجه شد. عقلای قوم این سکوت را نه به معنی رضایت گرفتند، نه منکر این واقعیت شدند که تجمعها یک فرایند کاملا طبیعی در راستای تحقق مطالبات پیدا و نهفته جامعه است. اخیرا بهطور مشخص دو گروه صنفی از گروههای مرجع، به دلیل حمایت از اعتراضها، مورد برخورد دستگاههای انتظامی و قضائی قرار گرفتند؛ پزشکان و وکلا. هرچند این دو صنف پیشتر نیز مطالباتی حرفهای داشته و از مسئولان درخواست رسیدگی کرده بودند، اما در قضایای اخیر، فرصت را غنیمت شمردند تا از حقوق مردم نیز دفاع کنند.
تجمعات این دو صنف (که قاعدتا و طبق انتظاری که میرود باید آرام و بدون تشنج و فارغ از شعارهای احساسی و تند باشد) متأسفانه تحمل نشد و شماری از پزشکان و وکلا بازداشت شدند. این بازداشتها با هر توجیهی که صورت گرفته باشد، ممکن است نزد افکار عمومی به نسقکشی تعبیر شود تا دیگران نیز جرئت ابراز وجود نکنند. حال آنکه حمایت آنها از برخی اعتراضات میتواند عملا بیلیدربودن تجمعات را جبران کند و توسط دو صنف شناسنامهدار خطدهی شود. به همین دلیل برخورد با آنها عملا کمکی به کاهش تشنج نمیکند. وکلا، چون به قانون و حقوق مسلط هستند، تلاش میکنند راهی قانونی، آرام و غیرخشن برای برونرفت از فضای کنونی بیابند. برخورد با آنها این فرصت را از سیستم سیاسی کشور سلب میکند.
احسان هوشمند نیز در همین روزنامه نوشت:
هفته های گذشته تجمع آرام برخی پزشکان معترض در مقابل سازمان نظام پزشکی در تهران، شیراز و مشهد به تشنج کشیده شد. تعدادی از پزشکان نیز در برخی شهرها بازداشت شدند و برخی تجمعات دانشجویی دانشجویان علوم پزشکی ازجمله در سنندج با تنشهایی همراه بود. این اتفاقات بازتاب رسانهای بسیاری در داخل و خارج از کشور داشت.
1- با وجود پیشرفت کیفی و کمّی رشتههای علوم پزشکی، اما همچنان از نظر سرانه پزشکی، کشور در جایگاه نامناسبی در سطح جهانی قرار دارد. برخی کارشناسان تعداد پزشکان کشور را کمتر از صد هزار نفر پزشک فعال و زنده برآورد کردهاند و بر این اساس بسیاری از برآوردها، سرانه پزشکی کشور را در برابر هر 10 هزار نفر در حدود ۱۱.۸ پزشک محاسبه کردهاند. بر مبنای این شاخص سرانه پزشکی ایران از بسیاری از کشورها از جمله کشورهایی مانند برزیل، ترکیه، عربستان، قبرس، لهستان، مکزیک و بلغارستان پایینتر است. یعنی به صورت جدی کشور نیازمند افزایش تعداد پزشکان است تا روند درمان و بهداشت کشور با چالشی مواجه نشود. سرانه پزشکی متخصص نیز وضعیتی شبیه پزشکی عمومی دارد و ایران از کشورهایی نظیر ترکیه و ایرلند از نظر این شاخصها پایینتر است. سرانه دندانپزشکی کشور نیز نشانگر وضعیت نهچندان مطلوب کشور است و از نظر این شاخص از کشورهایی مانند ترکیه، چین، مالت، عربستان، ارمنستان، قزاقستان، کویت، امارات، اردن، سوریه، گرجستان و لبنان نیز پایینتر هستیم. شاخص سرانه پزشکی در منطقه بالای 22 و در کشورهای پیشرفته 35 پزشک به ازای هر 10 هزار نفر است. این آمارها به خوبی نمایانگر نیاز جدی کشور به پزشک و خدمات پزشکی است. از سوی دیگر توزیع پزشک در سطح استانهای کشور نیز توزیع مناسب و عادلانهای نیست. به شکلی که بنا بر برخی گزارشها سرانه پزشک متخصص در ٢٣ استان کشور نیز به ازای ١٠ هزار نفر کمتر از پنج نفر است که آماری نگران کننده و نشاندهنده وضعیت بحرانی این مناطق است. مثلا در حال حاضر تنها 240 جراح قلب در کشور به خدمت اشتغال دارند که این رقم نمایانگر نیاز جدی کشور به انواع پزشکان متخصص است. به سخن دیگر بنا بر آمارها حدود 45 درصد از پزشکان کشور در شهر تهران استقرار دارند. کشور در شرایط موجود بهشدت به پزشکان نیاز دارد تا نیازهای کشور برطرف شود.
2- با وجود نیاز جدی کشور به پزشک، متأسفانه در سالهای اخیر کشور شاهد موج مهاجرت گسترده به خارج از کشور در میان پزشکان موجود بوده است. برخی گزارشها حاکی است در چند سال اخیر 16 هزار پزشک یعنی میانگین سالی حدود چهار هزار پزشک از کشور مهاجرت کردهاند. به عنوان نمونه تنها در استان خوزستان در سال گذشته برای حدود 200 تا 300 پزشک گواهی نداشتن سوءپیشینه صادر شده است. مقصد بسیاری از این پزشکان کشور عمان در جنوب دریای عمان بوده است. استمرار این وضعیت میتواند به وضعیتی منجر شود که کشور نیازمند ورود پزشک از خارج باشد.
3- بیش از هر زمان دیگری باید حقوق انسانی و تخصصی و کرامت پزشکان کشور را محترم شمرد. بازداشت تعدادی از پزشکان یا برخی تنشها در خوابگاههای دانشگاهها و فضاهای دانشگاهی نسبت معقول و منطقی و مدبرانه با حقوق شهروندی و صنفی و نیز شرایط کشور ندارد. سازمان نظام پزشکی در درخواستهای مکرر خود افزون بر درخواست آزادی پزشکان بازداشتی، درخصوص «احتمال استفاده غیردرمانی از آمبولانسها و نیز حمله به آمبولانسهای در حال مأموریت» ابراز نگرانی کرده و درخواستهای همکاران پزشک خود را ازجمله رسیدگی به پرونده خانم امینی با صداقت کامل، درمان همه مصدومان در همه مراکز درمانی بدون سوگیری، استفاده از خودروهای امدادی در راستای وظیفه اصلی خود، در کنار مردم بودن جامعه پزشکی و پیگیری خواستهها و بیان اعتراضات خود از مسیر منطقی و لزوم ایجاد فضای امن برای بیان انتقادها و اعتراضات در کشور را مورد تأکید قرار داده است. یکی از موضوعات مهم در این باره تعریف مکانی برای بیان اعتراضات صنفی، اجتماعی و سیاسی و نارضایتیها است. پزشکان معترض مقابل نظام صنفی تجمع کرده بودند، اما موانعی ایجاد شد. مطلب دیگر شنیدهشدن صدای اعتراض است یعنی به فرض تعریف مکان و جایگاهی برای اعتراض، مکانیسم شنیدهشدن اعتراض چیست؟
4- در شرایط موجود بخشی از ظرفیت نظام درمانی کشور مطابق ظرفیتها کار نمیکند. به عنوان نمونه به دلیل کمبود متخصصان بیهوشی برخی از اتاقهای عمل بیمارستانهای دولتی در عمل مورد استفاده چندانی قرار نمیگیرد. برای آزمون تخصصی پزشکی که روزی آرزوی بسیاری از جوانان بهویژه دانشجویان جوان پزشکی بود، داوطلب کافی وجود ندارد و روند مهاجرت به خارج از کشور نیز شدت یافته است. اتفاقات اخیر دلسردکننده است. نهتنها رویدادهای اخیر موجب واکنشهای منفی در میان بخش قابل توجهی از پزشکان و دانشجویان علوم پزشکی کشور شده بلکه نوع مواجهه با برخی هنرمندان، روزنامهنگاران، اهالی موسیقی، ورزشکاران و مدارس نیز نیازمند اصلاح جدی رویههاست. درحالیکه به صورت ساختاری کشور نیازمند آسیبشناسی روندهایی است که در ابعاد مختلف به مهاجرت گسترده متخصصان و پزشکان و از آن مهمتر نارضایتی بخش قابل توجهی از شهروندان منجر شده تا از مهاجرت بیشتر این خادمان بهداشت و درمان کشور و ابعاد گسترده نارضایتی کاسته شود. امروز کشور بیش از هر زمان دیگری نیازمند تعامل و ظرفیتسازی برای استفاده از نیروی متخصص در حرفهها و رشتههای مختلف است. حفظ کرامت و حقوق پزشکان و جامعه متخصص کشور مطالبهای ملی است برای آینده ایران. برای آینده سلامت کشور . باید ریشههای نارضایتی را به صورت عمیق شناخت و به اصلاحات ساختاری دست زد.
انتهای پیام