آزمون دشوار اصولگرایان در «املاک نجومی»
«رضا صادقیان»، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت: انتشار گزارش اولیه ی سازمان بازرسی کل کشور و اطلاعیه ی این سازمان درباره ی واگذاری املاک نجومی توسط شهرداری تهران به برخی از اشخاص خاص بمب خبری روزهای گذشته و این روزهاست. بمبی که صدایی هزار بار گوشخراشتر و مخربتر از فیشهای نجومی دارد؛ گویی بعد از گذشت چند روز همچنان صدایش به گوش شهروندان میرسد.
اینجا و آنجا و به ویژه در شبکههای اجتماعی و سایتها بسیاری از مردم در پی چند و چون این نوع واگذاریها هستند.
برای شهروندان تهرانی و ساکنان دیگر شهرها شنیدن مکان خانههای واگذار شده چیزی به غیر از دیدن یک رویای دوستداشتنی نیست! نیاوران، کاشانک، آجودانیه، ولیعصر، خیابان شریعتی و … نقاط جغرافیایی بسیار خاص که تهیه ی یک ملک کوچک فقط برای شماری از شهروندان تمام کشور میسر است. حال ادعا شده که همان املاک با قیمتی کمتر از بازار و تخفیفهای ویژه و اقساط بلندمدت به دست برخی مدیران شهرداری تهران و خبرنگاران حاشیهدار صدا و سیما رسیده است.
خواندن خبرهای این واگذاریها همچون سم جانسوز به کام مردم فرو رفته است. نامهنگاریها و تکذیبهای کوچک و بزرگ نیز فایدهای نخواهد داشت، حداقل آنکه باید منتظر ماند و خروجی این نامهها را مشاهده کرد.
جریان اصولگرا به درستی پای انتشار اخبار مربوط به فیشهای حقوقی ایستادگی کرد، خسته نباشید و هزار بار دست مریزاد. تلاش کرد نوری به تاریکخانه ی وضعیت حقوقهای بیضابطه بتاباند، به عبارتی کوشش کردند تا سرمایه ی اجتماعی مورد هجوم قرار گرفته ی شهروندان بازسازی شود. در این
میان نیز، اصلاحطلبان کمکاری نکردند. اگر قرار بود خبر و یادداشتی درباره ی نقد حقوقها منتشر شود آنان نیز در میدان ایستادند و سکوت اختیار نکردند. به حق نیز باید چنین میکردند. نمیتوان سنگ عدالت و حقخواهی را به سینه کوبید و در مقابل پرداختهای نابرابر و عجیب سکوت اختیار کرد. در آن مقطع بخشی از افشاگری ها حقوق های نجومی توسط انصاف نیوز که رسانه ی اصلاح طلب و حامی کلیت دولت روحانی شناخته می شود انجام شد و خبرگزاری ها و روزنامه های اصولگرا آن را تیتر کردند.
فراموش نکنیم دولت نیز همراهی لازم را کرد، برخی از مدیران دولتی نیز در مقابل دوربین صدا و سیما و رسانهها از مردم معذرتخواهی کردند. چرا که هر کدام از جریانهای سیاسی از میزان نارضایتی شهروندان در مورد حقوقهای باورنکردنی آگاه بودند و تا حدودی از تاثیر مخرب این اخبار اطلاع داشتند.
رفتار جریان اصولگرا و به ویژه صدا و سیما درباره ی فیشهای حقوقی را میتوان سیاسی و به عنوان دستآویزی در جهت حمله به دولت و اصلاحطلبان دانست و یا عملکردی براساس دغدغه عدالتخواه و حقیقتمحور فهم کرد. با خواندن دوباره ی مقالات و خبرهای مربوط به جریان فیشهای حقوقی رسانههای وابسته به اصولگرایان، نگاه دغدغهمحور و ستاننده ی حق مردم بیشتر بهچشم میخورد، ادبیاتی که دچار لکنت زبان نیست، به راحتی حرف خود را بیان میکند و مهمتر آنکه تا رسیدن به نتیجه ی مطلوب پیگیر ماجراست. مساله را به تیتر نخست خبرهای صدا و سیما و روزنامهها و سایتها مبدل میکند.
ولی تمام داستان حقیقتجویی و شفافیت با نشر خبر مربوط به املاک شهرداری تهران و گزارش نخست سازمان بازرسی کل کشور به کلی تغییر و یکباره فروکش میکند. گویی در لحظهای خاص میتوان چشم بر شفافسازی در مورد دوستان و همفکران خویش بست و سکوت اختیار کرد! با کنار هم قرار دادن و مقایسه ی واکنش جریان اصولگرا درباره ی فیشهای حقوقی و واگذاری املاک شهرداری شاهد همخوانی مواضع نیستیم. انتخاب رویکردهای خبر و اطلاعرسانی فرسنگها فاصله دارد. گویی در یک مورد فسادی رخ داده است که میبایست جلوی آن را گرفت و در دیگری اتفاقی رخ نداده و همهچیز آرام است. دور شدن از ادبیات شفاف، لکنت زبان گرفتن، انبوهی از خبرهای منتشر شده درباره ی واگذاریهای پُر ایراد املاک شهرداری را ندیدن، حمایت از فیلتر شدن سایتها، سکوت دنبالهدار و شکایت کردن از اهالی رسانه جایز نیست.
سکوت خودخواسته ی اصولگرایان درباره ی مساله ی واگذاری املاک شهرداری و دیگر فسادهای کشف شده در دولت نهم و دهم توانایی آنان را برای انتخابات سالهای آینده محدودتر خواهد کرد، نمیشود با مفهوم عدالت و حق مردم آنگونه که مورد قبول ماست رفتار کرد. محکوم کردن یک مورد خاص از فساد مالی در دولت یازدهم و سکوت اختیار کردن در برابر دیگر فسادهای مالی همفکران و همطیفیها برای هر سیاستمداری همچون چاهی عمیق عمل خواهد کرد. چاهی که توسط همین جریان حفر شده است.
آزمون اصولگرایان در بازه ی زمانی کوتاه از راه رسید. با سرعتی باورنکردنی از مساله ی فیشهای حقوقی به املاک نجومی رسیدند، در برابر فیشها با صدایی بلند و رسا سخن گفتند و در مقابل واگذاری املاک شهرداری تهران سکوت اختیار کردند؛ تا دیر نشده بهتر است این سکوت به محکوم کردن فساد اقتصادی مبدل شود. به اندازه ی کافی درباره ی ویژهخواریهای دولت نهم و دهم سکوت کردید. مساله ی فساد مالی و اقتصادی و استفاده از رانت و ویژهخواری از سوی هر جریان و گروهی باید محکوم شود، سازش کردن در این موارد آفت است. سخن نگفتن و آرام نشستن تا آبها از آسیاب بیفتد فقط فضا را برای کسانی که در کمین نشستهاند و در پی یافتن راههای فساد میگردند میگشاید، سکوت معنادار ما راه فساد را برای مدیران متخلف فربهتر از هر زمان میکند. زبان دشمنان و بدخواهان را تندتر میکند، سرمایه ی اجتماعی مردم را بر باد میدهد، ذهن و روان شهروندان را مسوم میسازد و سالها وقت و هزینه ی لازم است تا اعتماد شهروندان بازگرداننده شود.
محکوم کردن فساد تعارف بردار نیست؛ نمیشود با نگاه دوستی و رفیقبازی مساله را به دست فراموشی سپرد. شاید جریانهای سیاسی به دلیل رفاقت با یکدیگر در مقابل فسادهای کشف شده موفق شوند سکوت اختیار کنند و تمام داستان را فراموش کنند؛ فقط یادمان باشد شهروندان زخمهایی که به پیکر جان و روانشان نشسته را از یاد نمیبرند.
انتهای پیام
انصاف چي ميگي!؟ به هذيان گوئي افتادي؟ اينان، خاک کشور را ملک طلق ، و مردم را ، رعيت خويش فرض ميکنند! آزمون چيه، دشوار کدومه؟