بیانیهی نقد «به تعطیلی کشاندن مجموعۀ کافهکتاب آفتاب» مشهد
جمعی از فعالان فرهنگی کشور دربارهٔ «بهتعطیلیکشاندن مجموعهٔ کافهکتاب آفتاب» در مشهد بیانیهای صادر کردند.
به گزارش دریافتی انصاف نیوز، متن کامل این بیانیه به همراه اسامی امضاکنندگان آن در پی میآید:
«آفتاب نمیمیرد»
مشهد، در قلب خراسان، دیار ادیبان و فرهنگسازان و پایتخت معنوی ایران است. فعالان فرهنگی این شهر، همواره، سروِ اندیشه را با خونِ قلم آبیاری کردهاند. فعالیت فرهنگی بخش خصوصی، در این شرایط نامساعد اقتصادی و اجتماعی، کاری بس سترگ است که جز بههمت دلدادگان حقیقی فرهنگ میسر نیست.
پاتوقهای فرهنگی و اجتماعی و فضاهای ارتباطی و تعاملی تنفسگاههای زیستِ شهری است که متأسفانه در این سالها، بهخصوص در مرکز شهر، بهمحاق رفته و هویت اجتماعی مشهد را در خطر نابودی قرار داده است.
بهگواهی بسیاری از فرهیختگان و اهالی فرهنگ، مجموعهٔ «آفتاب» (شامل «انتشارات سپیدهباوران»، «انتشارات تگ»، کتابفروشی و کافه)، با مدیریت شایستهٔ آقای عابس قدسی و سابقهٔ فعالیت درخشان 20 ساله، یکی از خوشنامترین مجموعههای فرهنگی شرق کشور و الگوی فعالیت فرهنگی خِردخیز و تعصبگریز است. این مجموعه، بدون استفاده از بودجههای دولتی و در غیبت متولیان رسمی، بسترسازی گفتوگو و میانداری اجتماعی را به بهترین وجهی انجام داده است.
جای بسی تأسف است که در پی نامهٔ معاون فرهنگی شهرداری مشهد مبنی بر تخلیهٔ فوری مجموعهٔ «آفتاب»، که آخرین چراغ روشن در «بازار کتاب گلستان» مشهد است، بیم آن میرود که این سرمایهٔ فرهنگی بر باد بیتدبیری رَوَد و جبران آن بهسادگی میسر نباشد. این در حالی است که با درایت مدیریتی میتوان، بهجای بهتعطیلیکشاندن کتابفروشیها و پاتوقهای اجتماعی و بستن روزنههای امید و آگاهی نسل جوان، از وجود چنین مجموعههای خوشنامی با طیف گستردهای از مخاطبان در زیر آسمان شهری که متبرک بهنام امام گفتوگوهاست در راستای برنامههای جدید فرهنگی شهرداری استفاده کرد.
نویسندگان این نامه بر این باورند که «آفتاب هرگز نمیمیرد»، اما هرگونه سنگاندازی و بهانهتراشی برای بهتعطیلیکشاندن مجموعهٔ «آفتاب» ضربهٔ جبرانناپذیری به سرمایهٔ فرهنگی و اجتماعی شهر مشهد و نادیدهگرفتن آشکار اصحاب اندیشه و فرهنگ در سراسر کشور است.
یک دم نگاه کن که چه بر باد میدهی / چندینهزار امید بنیآدم است این
امضاکنندگان بیانیه:
- عبدالله کوثری / مترجم
- بیژن عبدالکریمی / استاد دانشگاه
- هادی خانیکی / استاد دانشگاه
- سیدمحمدعلی ایازی / استاد حوزه و دانشگاه
- مهدی نصیری / دینپژوه
- محمد درویش / فعال محیطزیست
- محمد کافی / استاد دانشگاه
- حسین دهباشی / مستندساز
- نفیسه مرشدزاده / نویسنده
- محسنحسام مظاهری / پژوهشگر اجتماعی
- محمدکاظم کاظمی / شاعر و پژوهشگر ادبی
- میلاد دخانچی / پژوهشگر اندیشه
- سعید شعرباف تبریزی / استاد دانشگاه و شهردار کرمان
- سلمان کدیور / نویسنده و فعال اجتماعی
- یاسر عرب / مستندساز
- مرتضی کیا / پژوهشگر سیاست و حقوق
- سیدعبدالجواد موسوی / شاعر و روزنامهنگار
- سهیلا میرشکاک / پژوهشگر فلسفه
- سعید بیابانکی / شاعر
- علی رجبزاده / مدیر پردیس کتاب
- ابراهیم بالاپژوه / مدیر شهر کتاب مشهد
- محمدحسین جعفریان / مستندساز
- محمود فتوحی / استاد دانشگاه
- علی یوسفی / استاد دانشگاه
- عباس کاظمی وریج / پژوهشگر مطالعات فرهنگی
- سیدعلیرضا واسعی / دینپژوه
- ابوطالب مظفری / شاعر
- حسن جمشیدی / دینپژوه
- اکبر میرجعفری / شاعر
- زهرا حسینزاده / شاعر
- علیاصغر محکی / استاد دانشگاه
- محمدرضا تقوی بجنوردی / فعال فرهنگی
- هاشم جوادزاده / مترجم، شاعر و عکاس
- رضا سجادینژاد / دینپژوه
- محمد مدرسی / پژوهشگر اجتماعی
- سیدخلیل حسینیعطار/ نویسنده و ناشر
- علی رحیمیزاده / پژوهشگر تاریخ
- سعید مهرپویا / پژوهشگر معماری
- سیدمحسن اکبرزاده / پژوهشگر معماری
- رضا باباجانی / طراح و گرافیست
- حسین اسکندری / طراح و گرافیست
- روحالله مهدیپناه / فعال رسانه
- مجتبی گیوهچی / پژوهشگر مطالعات فرهنگی
- مجید لکزیان / معمار و پژوهشگر هنر
- حامد صفاییپور / استاد دانشگاه
- علی الهی خراسانی / استاد حوزه و دانشگاه
- سیدمحمد فرجادی / مشاور و دینپژوه
- سیدصدرا میردامادی / فعال اجتماعی
- مسعود نبیدوست / فعال رسانه
- الیاس علیزاده / فعال فرهنگی
- سعید ملکالسادات / استاد دانشگاه
- سیدمرتضی نوعی / استاد دانشگاه
- ملیحه کروخی / فعال فرهنگی
- مصطفی محمدآبادی / مدرس حوزه و فعال فرهنگی
- سیدمحمدتقی ابطحی / دینپژوه
- سالار مرتضوی / فعال هنری
- مهدی نعیمیانراد / فعال فرهنگی
- حسین الهی خراسانی / مدرس حوزه
- ادریس راموز/ پژوهشگر اجتماعی
- علی پژمان / فعال فرهنگی
- حسین ادبی / مدرس حوزه و فعال فرهنگی
- سیدعلینقی ایازی / پژوهشگر اجتماعی
- مصطفی یوسفزاده / منتقد سینما
- سیدمجتبی مدنی بجستانی / استاد دانشگاه
- محمد نورالهی / پژوهشگر ادبی
- جواد نقوی / روزنامهنگار اندیشه
- مصطفی دری / استاد حوزه
- محسن حسینی پویا / وکیل و مدرس دانشگاه
- محمد جلالی / استاد دانشگاه
- مهدی کلاهی / استاد دانشگاه
- حسین اطهری / استاد دانشگاه
- وحید اقدسی / مدرس رسانه
- حامد طاهری / مدرس هنر
- محمدرضا نوراللهیان / دینپژوه
- زهرا ادیب / فعال فرهنگی
- محمد صابریان / فعال اجتماعی
- علی موسیزاده / نویسنده
- فریدالدین نجفی / مستندساز
- مهشاد عزیزی / فعال رسانه
- فهیمه علیزاده / مشاور تربیت کودک و نوجوان
- المیرا عسکرزاده / مشاور تربیت کودک و نوجوان
- نجمه بهمدی / استاد دانشگاه و مشاور تربیت کودک و نوجوان
- زهرا علوی / استاد دانشگاه و مشاور کودک و نوجوان
- ستاره باقری / استاد دانشگاه و مشاور تربیت کودک و نوجوان
- احسان بیکزاده / پژوهشگر روانشناسی
- مهدی ندایی / فعال فرهنگی
- عادل سپهر / استاد دانشگاه
- ندا رضویزاده / پژوهشگر اجتماعی
- احسان خزاعی / مستندساز و روزنامهنگار
- صابر هنرمند راد / فعال حوزهٔ کسبوکار
- مهدی سلیمانیه / پژوهشگر اجتماعی
- وحید عرفانیان / طراح و گرافیست
- کمیل بیک / طراح و گرافیست
- مجید فرجامی / مهندس عمران
- سعید مجرد / رواندرمانگر
- صالح شریفی / شهرساز و استاد دانشگاه
- علی کاظمیان / مترجم و استاد دانشگاه
- علیرضا مهربان / پژوهشگر ادبی
- سیدرضا علوی / فعال فرهنگی
- مهدی آقاسیزاده / فعال رسانه
- محمدرضا لبیب / فعال رسانه
- احسان شریف ثانوی / فعال اجتماعی
- امین نجیب / فعال اجتماعی
- جمال مدیر شانهچی / نویسنده و فعال فرهنگی
- مرتضی کرامت / فعال اجتماعی
- آسیه حسینی نیکو/ روانشناس و فعال فرهنگی
- قاسم فتحی / نویسنده و روزنامهنگار
- سلمان نظافت یزدی / نویسنده و روزنامهنگار
- سعید جعفرنژاد / فعال فرهنگی
- عقیله موسوی / روانشناس
- محمد بهشتی / روانپزشک و رواندرمانگر
- حسن احمدیفرد / روزنامهنگار
- افشین شحنهتبار / ناشر بینالمللی
- زهیر توکلی / شاعر و پژوهشگر
- عباسعلی سپاهی یونسی / نویسندهٔ کودک و نوجوان
- حامد بخشی / پژوهشگر اجتماعی
- مسعود سنجرانی / مترجم و استاد دانشگاه
- رضا عابدینزاده / شاعر و مترجم
- تکتم آزاد / پژوهشگر مطالعات اسلامی
- حبیب رجبی مشهدی / استاد دانشگاه
- روحالله اسلامی / استاد دانشگاه
- روحالله قاسمزاده / فعال اجتماعی
- سیدجلال رجایی / استاد دانشگاه
- عفت رضوی / فعال رسانه
- امید مهدینژاد / شاعر و پژوهشگر
- محسن رضوی / فعال رسانه
- بیتا بابلیان / پژوهشگر فلسفهٔ هنر
- رضا سلیماننوری / روزنامهنگار و پژوهشگر
- ناصر آملیمقدم / روزنامهنگار
- حسین باقری / پژوهشگر ادبیات فارسی
- محسن معینی / پژوهشگر ادبیات فارسی
- فرشته سلجوقی / فعال اجتماعی و استاد دانشگاه
- مجید فولادیان / استاد دانشگاه
- علیرضا آزاد / استاد دانشگاه
- علی چشمی/ استاد دانشگاه
- حسین دهقان نیری/ جانباز دفاع مقدس
- زهرا بستان/ پژوهشگر اجتماعی
- جبار رحمانی / پژوهشگر انسان شناسی
دلیل اصلی تعطیلی از زبان مدیر حوزه هنری خراسان رضوی:
«کافه کتاب آفتاب به دلیل عملکرد ۳ ماهه اخیرش تعطیل شد»
روز گذشته، مدیر حوزه هنری خراسان رضوی در واکنش به نامه شهرداری مشهد مبنی بر تعطیلی کافه کتاب آفتاب، خطاب به مدیر آن گفت: نمیشود هرچه در چنته داری برای ضدیت با فضای فرهنگی خرج کنی و بعد بگویی چرا من را تعطیل میکنند.
به گزارش ابسنا، مجید عسگری در حاشیه نشست خبری ستاد برگزاری هفته کتاب خراسان رضوی، در جمع خبرنگاران در خصوص تعطیلی کافه کتاب آفتاب مشهد اظهار کرد: به دلیل تسامح و تساهل مدیران جمهوری اسلامی در فضای هنر و رسانه، اینگونه شده که اشخاصی در حوزههای مختلف تئاتر، کتاب و سینما هر آنچه دلشان میخواهد به فضای رسمی کشور میگویند، ولی در جایی که قرار است امتیازی که نظام به آنها داده قطع شود، فریاد وا اسلاما سر میدهند.
وی خطاب به مدیر کافه کتاب افزود: نمیشود شما در سه ماه گذشته هر آنچه در چنته داری برای ضدیت با فضای فرهنگی خرج کنی و بعد بگویی «چرا من را تعطیل میکنند؟» در غرب هم که لیبرالترین و دموکراتترین کشورها هستند، سلیبریتیها اینگونه حرف نمیزنند. من از آقای حسینزاده، مدیر کل فرهنگ و ارشاد خراسان رضوی، مطالبه کردم که چرا دوستانی که نکات تعرضآمیز جدی بیان کردند، در هفته کتاب و دیگر رویدادها به آنها امتیاز میدهید.
وی یادآور شد: در استوریهایی که منتشر شده است، امضای خود من هست که سال ۹۲ وقتی به عنوان مدیر فرهنگسرای بهشت فعالیت میکردم، بیشترین تلاش را کردم تا کتابفروشی این آقا از ۲ مغازه به ۶ مغازه تبدیل شود. همچنین تلاش کردم کتابفروشیهای دیگر رونق یابند، اما امروز برخی از همین دوستان از این امتیازات استفاده میکنند و بر علیه فضای فرهنگی کشور حرفهایی میزنند که باید هزینه دهند. اتفاقا من میگویم چرا اینجا پلمب نشود.
چند واکنش دیگر
ایسنا هم دو روز پیش گزارش داد:
جمعی از فعالان فرهنگی مشهد نسبت به نامه شهرداری مشهد مبنی بر تخلیه و تعطیلی کافه کتاب آفتاب واکنش نشان دادند.
جمعی از فعالان فرهنگی مشهد از جمله شاعران، نویسندگان، روزنامهنگاران، اساتید دانشگاه و فعالان فضای مجازی پس از انتشار خبر نامه شهرداری مشهد به کافه کتاب آفتاب مشهد مبنی بر تخلیه و تعطیلی این مجموعه فرهنگی که سالهاست چراغ گذر گلستان مشهد را روشن نگه داشته و یکی از پایگاههای مهم ادبی مشهد به شمار میرود، در صفحات مجازی خود نسبت به این اتفاق واکنش نشان دادند که برخی از آنها را در ادامه میخوانید.
زورشان به کافه کتاب رسیده!
امیر شهلا، رئیس دوره قبل شورای شهر مشهد در واکنش به این موضوع نوشته است: بعضیها هم زورشان به کافه کتاب رسیده! خستهنباشی پهلوان، خداقوت دلاور. انقدر با روح و روان مردم بازی نکنید.
زینب بیات، شاعر و گوینده رادیو نیز نوشته است: تعطیل کنید یعنی کار فرهنگی نکنید و کتاب نخوانید. کوتاه و مختصر.
نمیتوانید جلوی روشنایی و «آفتاب» را بگیرید
حسین لعل بذری، نویسنده و دبیر سابق جایزه ادبی مشهد نیز با اشاره به اینکه این تعطیل کردنها فایدهای نخواهد داشت نوشته است: جلوی روشنایی و آفتاب را نمیتوانید بگیرید. ما به آفتاب سلامی دوباره خواهیم داد.
عباسعلی سپاهی یونسی، شاعر و نویسنده نوشته است: باعث تاسف است که به هر دلیلی چراغ کافه کتاب آفتاب خاموش شود.
آفتاب؛ چراغی در راستهای که سالهاست خاموش است
احسان خزاعی، روزنامهنگار و بازیگر تئاتر نیز با بیان اینکه کافه کتاب آفتاب تنها مکانی بوده که طی سالیان اخیر چراغ گذر گلستان را روشن نگه داشته، نوشته است: کافه کتاب آفتاب یک پاتوق فرهنگی است. جایی پر از خاطره و چراغی روشن در راستهای که سالهاست خاموش است. کاش این چراغ روشن بماند.
حبیب قاآنی، روزنامهنگار نیز نوشته است: کارل پویر، فیلسوف آلمانی میگوید برای کشتن یک جامعه روشی ساده به کار گیرید: بر فرهنگ آنها تمرکز کنید؛ ابتدا کتاب را از آنها بگیرید و سپس سرشان را درون تلویزیون فرو کنید.
آیین آفتاب خاموشی نیست
علیرضا آزاد، فعال فرهنگی و عضو هیات علمی گروه الهیات دانشگاه فردوسی نیز نسبت به این اتفاق نوشته است: آیین آفتاب خاموشی نیست.
«آفتاب» نه فقط کافه و نه فقط کتابفروشی است
️ محمدکاظم کاظمی، شاعر و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز در یادداشتی تحت عنوان نگذاریم “کافه کتاب آفتاب تعطیل شود” نوشته است: خاطراتم را مرور میکنم: نشستهام که یکی از دوستان تماس میگیرد.
_ مشهد آمدهام. میخواستیم از نزدیک همدیگر را ببینیم؟
_ کجا؟
_ کافه کتاب آفتاب.
یکی از دوستان میخواهد غزلی از بیدل را با هم شرح کنیم. کجا؟ کافه کتاب.
استاد کلاهی اهری مجموعه شعر منتشر کرده است. جلسهٔ رونمایی برای کتابشان گرفتهاند. کجا؟ کافه کتاب آفتاب.
گروهی از دوستان از افغانستان آمدهاند. میخواهند درباره مسائل فرهنگی صحبت کنیم. کافه کتاب آفتاب قرار میگذاریم چون به این وسیله با فضای کتاب در مشهد هم آشنا میشوند. یک تیر به دو نشان است و بلکه هزار نشان، که هر کتاب نشانی است.
دایی گرامیام از آلمان آمده است. اهل فضل و ادب است. با ایشان در کافه کتاب آفتاب قرار میگذاریم چون میدانم که آنجا دو چیز دیگر هم هست علاوه بر دیدار. یکی کتاب، دیگری آشنایی با جناب عابس قدسی. و داییام عکسهای گردهماییهای کافه کتاب را میبیند. آرزو دارد که باری در این جلسات هم شرکت کند و امیدوار است که سفر بعدیاش با یکی از این جلسات برخورد داشته باشد.
شبهای عاشوراست و من یک عزاداری به شیوه دلخواه خودم دوست دارم. این که با وقایع آشنا شویم و شناخت و آگاهیمان از واقعه کربلا بیشتر شود. جلسات متنخوانی دربارهٔ عاشورا برقرار است. کجا؟ کافه کتاب.
و به این ترتیب کافه کتاب آفتاب نه فقط کافه است، نه فقط کتابفروشی، بلکه پاتوق اهالی ادب و هنر و دانش است. تو میتوانی حتی کاملاً اتفاقی آنجا بروی و شماری از آشنایانی را ببینی که میتوانند حالت را خوش بسازند و به آگاهی تو بیفزایند.
صفحهٔ اینستاگرام را باز میکنم. آقای عابس قدسی از تعطیلی عنقریب کافه خبر داده است، خبری که باورناپذیر مینماید. مگر میشود همه این خاطرات، همه این رخدادها و همه این دیدارها را نادیده گرفت و بر روی همه یک ضربدر درشت کشید؟ این بخشی از هویت فرهنگی شهر است. شهر مشهد شهری است با جلوهها و مجموعههای مختلف که در کنار هم این تصویر جامع از این شهر را میسازند.
این تصویر را نباید ناقص کرد. خالیگاهی را که ایجاد میشود با چه پر میکنیم؟ شاید بگوییم خالیگاه را با مصالحی «مطلوب» پر میکنیم. ولی دیدهایم و بارها تجربه شده است که هیچچیز و هیچکس جای یکی دیگر را نمیگیرد، که آدمها متلون و متنوعاند و زیبایی و کمال زندگی نیز در همین تنوع و تلون است. نگذارید که کافه کتاب آفتاب تعطیل شود. همه زیان خواهند دید، حتی کسی که به ظاهر تصور میکند سود کرده است.
جمع شدن کافه کتاب آفتاب یک خطای راهبردی است
سید جواد نقوی، پژوهشگر و فعال فرهنگی نیز نوشته است: جمع کردن یک کتابفروشی در عصر فعلی که همه بحرانهای فضای جامعه و کشور از همین قهر جامعه با کتاب است بیتدبیری واضحی است. آن هم کتابفروشی که سالهاست تلاش کرده که بخشی از مشتریان خود را به فرهنگ کتابخوانی علاقهمند کند و پایگاه خوبی برای ترویج مطالعه بوده است.
هرچه مکانهای بااصالتتر و پرکتیکال را جمع کنید، مکانهای بیاصالتتر و غیرپرکتیکال را اصالت میدهید. یعنی وقتی کافه کتاب آفتاب که از معدود کتابفروشیهای شهر است که هنوز همه مدل کتاب را دارد جمع شود، باید پاتوقهایی که نمیدانند اصلا کتاب چیست و رادیکال هستند را افتتاح کنید که ابتذال کتاب را نیز همانها به ارمغان میآورند.
مدیر کافه کتاب آفتاب وامدار فرهنگی است که میشود با او گفتوگو کرد اما در بسیاری از کتابفروشیهای شهر نمیتوانید این مورد را پیدا کنید. شما یک کتابفروشی که حداقل میتواند گفتوگو کند را جمع میکنید و جا برای کسانی که اپسیلونی اهل گفتوگو نیستند بازمیکنید.
در مجموع جمع شدن کافه کتاب آفتاب یک خطای راهبردی است، چراکه عرصه را برای تعدادی ضدکتاب بازمیکند تا در پوست مروج کتاب رشد کنند.
هویت مگر مردنی است؟
نعمت جعفری، فعال فضای مجازی نیز نوشته است: این قبیل رفتارها در طولانی مدت هیچ سودی ندارد جز بازتولید افزایش خشم؛ همان خشمی که امروز نیز شاهد آن هستیم. وگرنه «کافه کتاب آفتاب»ها به عنوان نماد یک هویت و شخصیت، سالیان سال است که زنده مانده و خواهند ماند.
هویت مگر مردنی است؟ هویت نه به شکل یک دستور بلکه سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. چه بسا که اگر هویت شهر دستوری و قابل مُردن بود، امروز ما به جای چهارطبقه، فلکه برق، فلکه تقیآباد، گاراژدارها و… باید بنا به درخواست شهرداری میگفتیم: خیابان مدرس، میدان بسیج، میدان شریعتی، میدان بیتالمقدس و کوشش.
کافه کتاب آفتاب همیشه سرپناه ادبیات بوده است
محمد بهبودینیا، دبیر صفحه ادبیات روزنامه خراسان نیز در صفحه خود نوشته است: گاهی احساس میشود که برخی مسئولان با تمام توان قصد ضربه زدن به فرهنگ، هنر و ادبیات را دارند. نمونهاش تصمیم اخیر شهرداری مشهد برای کافه کتاب آفتاب است که همیشه سرپناه ادبیات بوده است.
انتهای پیام