یک فیلم ایرانی با اصالت باید به اسکار برود
علیرضا شجاعنوری تاکید کرد فیلمی باید به آکادمی اسکار معرفی شود که بتواند به اندازه کافی اعضای آکادمی اسکار را تحت تاثیر قرار دهد.
کتایون کیخسروی در خبرآنلاین نوشت: شجاعنوری سالها در حوزه بینالملل سینمای ایران فعالیت کرده است و این در کنار حضورهای او به عنوان تهیهکننده و بازیگر در سینمای ایران است. او به واسطه کار در حوزه بینالملل در دروههایی در جریان انتخاب نماینده سینمای ایران در اسکار نقش داشته است. این بازیگر و مدیر بر این باور است که باید گزینه تاثیرگذار از میان بهترین محصولات سینمای ایران برای معرفی به آکادمی اسکار انتخاب شود تا سینمای ایران فرصت خود را به درستی مورد استفاده قرار دهد. او در گفتوگو با خبرآنلاین درباره اینکه فیلم مناسب برای معرفی به اسکار باید دارای چه ویژگیهایی باشد، صحبت کرد.
این روزها بحث و گمانهزنی درباره انتخاب فیلمی از سینمای ایران برای اسکار 2017 داغ شده و گزینههای زیادی مطرح میشود. ما تا 12 مهرماه فرصت داریم تا گزینهمان را به آکادمی معرفی کنیم . به نظر شما فیلمیکه به عنوان نماینده ایران به اسکار معرفی میشود باید دارای چه ویژگیهایی باشد؟
فکر میکنم میزان قدرتی که در ارتباط با مخاطب دارد جزو معیارهای اصلی است. واقعیت این است که چون اعضای آکادمی مثل مخاطبان هستند فیلمی که بیشتر بتواند با آنها ارتباط برقرار کند و تحت تأثیرشان قرار بدهد میتواند گزینه نهایی باشد و باید آن فیلم را بفرستیم. الآن یکی از چیزهایی که میشنوم این است که باید فیلم «فروشنده» را بفرستیم اما من چون این فیلم را ندیدهام نمیتوانم توصیهاش کنم. از فیلمهای سال گذشته که تا حالا اکران شدهاند هم برخی آن اصالت را نداشتهاند و برخی آن قدرت لازم را نداشتهاند.
منظورتان از اصالت، هویت ملی و بومی است؟
یعنی اصیل نیست. به این معنا که متأثر از برخی فیلمهای دیگر یا چیزهای دیگر است که الزاماً زیاد ایرانی نیست.
و قدرت،منظورتان بخش فروش و اکران است؟
نه منظورم ساختار است. یعنی آن حرفی که میخواهد بزند را با چه زبانی میتواند بگوید. چقدر سینما باشد یا چقدر کمتر عوامفریبی داشته باشد. برخی گزینههایی که من دیدم اینطوری بودند یعنی برخی اصالت ندارند، برخی دیگر قوی نیستند و برخی دیگر برای فهمیدنشان احتیاج به مرجع دارند. یعنی باید ایرانی باشی تا بخش عمده فیلم را بفهمی با این وجود باید همه گزینه را دید و تا آن زمان بهترین گزینه را انتخاب کرد.
در حال حاضر حساسیت زیادی روی این مسئله وجود دارد و همه فکر میکنند باید حتماً فیلمی را بفرستیم که به بخش نهایی راه پیدا کند.
متأسفانه ما همیشه صفر و صدی فکر میکنیم. بهمحض اینکه فیلم معرفی میشود همه مطبوعات دربارهاش مینویسند که فلان فیلم رفته اسکار یا معرفیشده به آکادمی. اینیک ذهنیت در مردم ایجاد میکند که حالا اگر ما یک فیلم دیگر را شکست دهیم و دو امتیاز دیگر بگیریم به فینال میرویم در صورتیکه که اینطوری نیست. این فیلم در کنار فیلمهای دیگر متعددی قرار میگیرد.
حدود 80 فیلم دیگر هم هستند.
شاید هم بیشتر که حالا هرکدام میتواند برای خودش مشخصاتی داشته باشد.
که از این جمع ابتدا یک فهرست 9 فیلم منتخب خواهند شد و فهرست نهایی فقط 5 فیلم دارد.
بله به همین خاطر میگویم نباید آن امید را به وجود بیاوریم. بله اگر فیلم رفت به اسکار و جایزه هم گرفت خیلی خوشحال خواهیم شد اما اگر هم نشد مثل فیلمهای دیگر است. و الزاماً فیلمی که برگزیده میشود فیلم برتر سینمای ایران نیست. یعنی اگر فیلم من انتخاب شد و رفت اسکار اینطور نیست که فیلمهای دیگر از فیلم من قویتر نبودهاند. نه، ممکن است بنا به ملاحظاتی از جمله اینکه چگونه میتواند با مخاطب غیرایرانی بیشتر و بهتر ارتباط برقرار کند و اینکه حرفش چگونه روزآمد باشد مطرح است. همه این چیزها باید در نظر گرفته شوند و فیلم من را انتخاب کرده باشند.
ما باید به معیارهای خودمان استناد کنیم یا معیارهای آکادمی؟
آکادمی معیاری ندارد. آنها مینشینند فیلمها را نگاه میکنند اگر خوششان آمد امتیاز میدهند.
یعنی مسئله پخش جهانی و اکران بینالمللی که خیلیها روی آن بهعنوان یک معیار مهم تأکیددارند مهم نیست؟
این سؤال خیلی خوبی است. پخش جهانی یک امتیاز خیلی بزرگ برای فیلم است. یعنی اگر پخشکننده قوی باشد با اعضای آکادمی لابی میکند …
الآن این مسئله در مورد «فروشنده» وجود دارد و کمپانی ممنتو و آمازون اکران ین فیلم را در اروپا و امریکا برعهدهگرفتهاند.
دقیقاً باید این را در نظر گرفت و این پارامتر خیلی مهمی است. من پارامترهای قبلی را در شرایط مساوی گفتم. واضح است باید شرایط دیده شدن فیلمها از سوی اعضای آکادمی فراهم شود. این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که پخشکننده مناسبی وجود داشته باشد. هیچ تضمینی نیست که اعضای آکادمی فیلم را ببینند. آنها تعهدی ندارند که همه فیلمها را ببینند بنابراین خیلی از فیلمها بدون دیده شدن حذف میشوند. در نقطه مقابل پخشکننده قوی اعضای آکادمی را به دیدن فیلم دعوت و در کنار آن توجهشان را به نکات مثبت فیلم جلب میکنند. همین اتفاق زمینه مساعد را برای فیلم ایجاد میکند.
گروهی معتقدند چون آمریکاییها و اروپاییها به فیلمهای سیاه ایرانی جایزه میدهند و سیاه نمایی در فیلمهای ایرانی را دوست دارند اصلاً نباید به اسکار فیلم بفرستیم کما اینکه این اتفاق یکبار هم افتاد .
من اصلاً این را قبول ندارم. اینها را معمولاً افرادی میگویند که فیلمشان یا فیلم موردعلاقهشان انتخابنشده است. اینها همان تیپ آدمهایی هستند که قبولشدگان کنکور را نورچشمی خطاب میکنند برای اینکه قبول نشدن فرزند خودشان را یکجور توجیه کنند ولی باید بپذیریم که آنکسی که بهتر درسش را خوانده و بهتر از شرایط استفاده کرده در کنکور قبولشده ولو اینکه فرزند ما اصلاً قبول نشده باشد.
غیر از «فروشنده» از «ابد و یک روز»، «دختر»، «اژدها وارد میشود »، «لانتوری» و «ایستاده در غبار» هم به عنوان گزینههای احتمالی نامبرده میشود.
من هیچکدام از این گزینهها را حذف نمیکنم. باید بنشینیم با اعضای هیات انتخاب بحث کنیم .شاید نکاتی را من بگویم که مورد توجه باشد.
بعد از جایزه «جدایی…» توجهها بیشتر به مراسم اسکار و حضور ایران در این رویداد سینمایی جلب شد، شما هم این موفقیت را در بالا رفتن حساسیتها دخیل میدانید؟
قبل از موفقیت «جدایی…» هم حساسیتها مطرح بود، اما در سالهایی که در فضای مجازی ارتباطات بیشتر شده بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
حالا این خوب است یا بد؟
واقعیتش این است که سیل اطلاعات به نظرم خیلی خوب است .البته پیامدهای بد هم دارد، اما کمکم بهجایی میرسیم که همیشه بتوانیم سریعتر تبادل اندیشه و افکار کنیم و از نظر همدیگر مطلع شویم. اگر اینطور باشد چراکه نه. واقعاً اینکه همیشه در معرض آرا و افکار دیگران باشیم و ازنظرات همدیگر استفاده کنیم خیلی هم خوب است.
انتهای پیام