جناب آقای وحیدی پس چه کسانی دانشجویان را داخل دانشگاه بازداشت کرده اند؟
اگر واقعاً یک درصد هستند، که اساساً مانعی برای تشکیل کلاس ها وجود ندارد!
وزیر کشور به تازگی اعلام کرده که حضور ماموران اطلاعاتی و امنیتی در دانشگاه ها ممنوع است اما سوالی که مطرح می شود این است که چه کسانی دانشجویان را داخل دانشگاه بازداشت کردهاند؟
سرانجام بعد از قریب به دو ماه ناآرامی در دانشگاه ها، وزیر کشور در این باره اعلام موضع کرد و گفت: «ورود دستگاه های اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی به دانشگاه ها ممنوع است و بناست روسای دانشگاه ها با استفاده از ساز و کارهای مناسب، فضا را مدیریت کنند… در حوادث اخیر که در دانشگاه ها رخ داد، اکثر دانشجویان به دنبال کسب علم بودند و خواهان برگزاری کلاس های درس هستند و متأسفانه تعداد اندکی هستند که مزاحمت ایجاد می کنند در حالی که هیچ کسی نباید مانع درس و تحصیل شود. دانشجو برای درس و تحصیل به دانشگاه آمده به خصوص که ما امروز در یک روند رو به رشد علمی قرار داریم و از لحاظ علمی با بسیاری از کشورهای دنیا در حال رقابت هستیم…تعداد دانشجویانی که اعتراضات خود را در فضای دانشگاه نشان دادند، کمتر از یک درصد بوده است.»
به گزارش عصرایران، اما اگر ورود این افراد و دستگاهها به دانشگاه ممنوع است، این افرادی که در هفتههای اخیر وارد دانشگاه ها و خوابگاه های دانشجویی شده و دانشجویان را مورد ضرب و شتم قرار داده و بعضاً بازداشت کرده اند، دقیقاً چه کسانی بودند؟
چگونه بر خلاف قانون وارد دانشگاه ها شده و با دانشجویان درگیر شده اند؟ البته که آقای وزیر نخواهند گفت این ها مامورنما بوده اند چون عذر بدتر از گناه خواهد بود.
ضمن استقبال از اصل پاسخگویی وزیر محترم، در این باره نکاتی به ذهن متبادر می شود که حال که آقای احمد وحیدی در صدد پاسخگویی برآمده اند، جا دارد در این باره نیز توضیح دهند:
1 – این که تصریح داشته اند ورود نیروهای انتظامی و اطلاعاتی و امنیتی به دانشگاه ها ممنوع است، بسیار عالی است؛ خدا خیرشان دهد.
گذشته از این، حالا که ممنوعیت ورود را زیر پا گذاشته اند، چه برخوردی با آنها شده یا خواهد شد؟ نمی شود که وزیر بگوید ورودشان ممنوع است ولی وارد شوند و پاسخگو هم نباشند و آخر سر هم کسی مسوولیت شان را بر عهده نگیرند! گو این که از مریخ آمده بودند و کسی نمی شناخت شان!
2 – آقای وزیر گفته اند تنها یک درصد از دانشجویان در اعتراضات شرکت داشته اند و بقیه خواهان تشکیل کلاس ها بوده اند.
اگر واقعاً یک درصد هستند، که اساساً مانعی برای تشکیل کلاس ها وجود ندارد و در حالت عادی هم ممکن است در هر کلاسی بیش از یک درصد غایب باشند ( مثلا دو کلاس 50 نفری را در نظر بگیرید که اگر فقط یک نفر از مجموع دو کلاس غائب باشد می شود یک درصد؛ یعنی از هر کلاس به طور متوسط نیم نفر!).
این گونه آمار دادن، دانشجویان را عصبانی تر می کند که “هنوز ما را نمی بینند” و این ادبیات مسوولان ارشد، حتماً کمکی به حل مسأله نمی کند.
3 – ای کاش به جای متهم کردن دانشجویان به ایجاد مزاحمت برای دیگران و اخلال در روند رقابت علمی ایران با کشورهای دنیا، مطالبات آنها مورد اشاره قرار می گرفت تا لااقل دانشجویان بدانند که مسوولان کشورشان متوجه درخواست های آنان شده اند تا آن را یک قدم به جلو بدانند برای رسیدن به فهم مشترک و چاره اندیشی.
ولی وقتی حرکت اعتراضی آنها را در حد مزاحمت برای همکلاسی ها تقلیل می دهند، دانشجویان احساس می کنند که مورد بی احترامی مضاعف واقع شده اند و این نیز حتماً روش عاقلانه ای برای حل مسأله نیست.
به هر روی، فارغ از این که آقای وزیر توضیحات بیشتری خواهند داد یا خیر، امیدواریم ممنوع الووردها به دانشگاه همان هایی باشند که ایشان گفته اند، نه دانشجویانی که نام شان در لیست ممنوع الورودهاست!
انتهای پیام