اشرف بروجردی: باید فرهنگ گفتگو و فرد «دیگری» در اذهان رسوخ کند
مستقل نوشت:
این روزها کشور فضایی مملو از آشوب
را تجربه می کند و لازم اســت فکری کرد
و تدبیری اندیشــید تا بلکه همصدایی در
جامعه نمایان شــود. چرا که تداوم فضای
منازعــه، هزینه های گــزاف و غیرقابل
جبرانی را به جامعه تحمیل می کند. شرح
این شرایط این سوال را به وجود می آورد
که چــه الزام هایی می توانــد گره کور
همصدایی و البته اتحاد را باز کند.
اشــرف بروجردی معاون وزارت کشور
در دولت اصلاحات بود و در دولت حسن
روحانی ریاست سازمان اسناد و کتابخانه
ملی ایران را برعهده داشت.
بروجردی در گفت وگو با مســتقل با اشــاره
به تنش هــای پررنــگ جامعه اظهار داشــت:
جــدل و حتی تنــش در جوامع امــری رایج
و حتی می تــوان گفت، اجتناب ناپذیر اســت.
اساسا اختلاف ســلیقه ها به طور کاملا طبیعی
باعــث تضــارب رأی شــده و در نتیجه فضا را
بــرای ادبیات تقابلی فراهــم می کند. به همین
دلیل باید ســعی کرد نگاهی منطقی به تفاوت
عقیده ها انداخــت تا دیدگاه هــای متفاوت نه
تنها به چالش منجر نشــوند، بلکه فضا را برای
نتیجه مثبت و کارآمــدی مهیا کنند. این مهم
اما در وضعیتی به دست خواهد آمد که فرهنگ
گفتگــو و تحمل »دیگری« در اذهان رســوخ
کند. چرا که نادیده گرفتن »غیر«، فاصله ایجاد
می کند و در نتیجه پیشــرفت و توسعه هدفی
غیرقابل دسترس می شوند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه گفت:
با این حال باید اذعان کرد، گروه های سیاســی
و اجتماعــی حاضر در جامعه ایــران، آمادگی
ِ
شــنیدن نظرات غیر و مباحثه را به هیچ وجه
ندارند که این نقیصه نــه تنها باعث ماندگاری
موانع ریز و درشــت می شــوند، بلکه افراد را به
ورود بــه فضای درگیری و تنش ســوق داده و
در نتیجــه انســجام داخلی و حتــی می توان
گفت شــادابی اجتماعی را به امری بعید تبدیل
می کند. در واقع می توان، گفت اگر در یک دهه
گذشته دشواری های بیشتری را تحمل کرده ایم
دلیلی جز این ندارد کــه تنش و درگیری های
سیاســیون به الیه های مختلف جامعه رســوخ
کرده و به همیــن دلیل بی اعتمادی به آینده و
امیدواری نسبت به اصلاح امور بسیار کمرنگ
شده است.
او افزود: این شــرایط مؤید این امر است که
باید در قدم اول برای بالا رفتن ظرفیت عمومی
برای پذیرش اصل تضارب آراء فرهنگ ســازی
کرد تا در قدم های بعــدی الزام های گفت و گو
فراهم شوند.
بلکه از طریق یکدستگی بتوانیم از این برهه
پرچالش و مملو از مانع های بلند گذر کنیم.
اشــرف بروجــردی در پایــان گفــت: ایران
برهه هــای بســیار دشــواری را در این نزدیک
به ۴۳ ســال پشت سر گذاشــته است و هر بار
که بحران ها قد علــم کرده اند، مردم پا به پای
مسئولان هر آنچه لازم بود را انجام داده اند تا به
مصالح عمومی آسیبی نرسد.
اکنون هم باید ســعی مان را برای این به کار
بگیریم که تنش ها رنــگ ببازند تا در کنار هم
برای اعتلای کشــور و در نتیجه آرامش مردم
امور را به نحو مطلوبی مدیریت کنیم.
تاریخچه اصالح طلبی
نوسازی و اضلاحات در ایران در دوره قاجاریه
از بالا و از طریق مقامات حکومتی آغاز شــد
که به علت ماهیــت خودکامه رژیم و مخالفت
درباریــان و صاحبان منافع خــاص ناکام ماند.
بــا ضعــف و زوال دولت مرکــزی جنبش های
اجتماعی اصالح طلبانه از تنباکو تا مشروطه رخ
نمودند که آن ها نیز نتوانســتند به اهداف خود
دســت یابند و دولت مطلقه و نوگرای رضاشاه
روی کار آمد.
در دوره پهلوی اول و دوم روند نوســازی در
ایستارها و ساختارها، شدت گرفت ولی به دلیل
فقدان یک چارچوب تئوریک منسجم و ماهیت
خودکامه دولت در قالب یک رژیم »پدرسالار
جدید« و نیز فســاد و سرکوب و عدم مشارکت
نخبگان صنعتی و خصوصی در تصمیم سازی ها
و نارضایتی طبقات متوســط و پایین و تشدید
تضــاد بین جامعه و دولــت و نیز دین و دولت
بحران اجتماعی گســترش یافــت و به انقلاب
اسلامی ختم شد.
نزدیک بــه دو دهه پس از انقلاب اسلامی
ایران، گروهــی از نخبگان، بــا جهت گیری به
سمت دموکراتیزاســیون نظام سیاسی حاکم،
تالش و تکاپوهــای نظری و عملی خود را آغاز
کردند.
ایــن نخبــگان و اندیشــه ی آن ها بــه نام
»اصلاح طلبان« و »اصلاحات« مشــهور و سبب
تحول مهمــی در تاریخ سیاســی و اجتماعی
جمهوری اسالمی شدند؛ اما تحقق اهداف آن ها
با چالش مواجه شــد. ناکامــی در اصلاحات و
»گذار به دموکراسی«، نخبگانی را که به نحوی
شگرف، قدرت سیاسی را بدست آورده بودند، از
دایره ی آن خارج کرد.
بر اســاس پژوهش های علمی در این حوزه،
اصلاح طلبان نتوانســتند انســجام و مشــی
واقع گرایانه و میانه روی را حفظ نموده و تعامل
مناســبی با مخالفان اصلاحات و نیز بدنه ی
اجتماعی خود برقــرار کنند؛ لذا به دنبال عدم
توفیــق در اجمــاع و مصالحه، کــه در واقع به
معنای ناکامی های سیاسی آن ها بود، به تدریج
اعتماد جامعه را نیز از دست داده و دچار افول
اجتماعی شدند.
مجموعه ی این حوادث، به بی ثباتی سیاسی-
اجتماعــی، خروج گســترده ی اصلاح طلبان از
دایره ی قدرت و نیز بســته شدن بیش از پیش
فضای سیاســی و اجتماعی انجامید و روندهای
سیاســی دســت کم تاکنون، به سوی عکس
اهداف اصلاح طلبی، جریان یافته است.
انتهای پیام