چگونگیِ اندیشه و رفتار رهبری از منظر فلسفه
حجت الاسلام هادی سروش، استاد حوزه در یادداشتی بمناسبت سی ام آبان روز جهانی فلسفه نوشت:
از چهرههای پر فروغ فلسفه جناب حکیم ملاصدرای شیرازی نویسنده کتاب پر آوازه “اسفار” است . وی در میان شاگردان مـکتبش به “صدرالمتألهین” مشهور است.
صدرالمتالهین از آن دسته فیلسوفانی است که “سیاست” را از قسمت مهم فلسفه در بخش “حکمت عملی” مندرج دانسته است.
طبق باور ملاصدرای شیرازی؛ جامعه میتواند آئینه تمام قد فضیلت باشد که رئیس آن دارای اوصافِ خاصی باشد و این اوصاف را در دوازده خصوصیت عرضه نموده است.
شگفت آور این است که در اندیشه فلسفی ملاصدرا؛ “رئیس اوّل” باید دارای دو مرحله از کمال باشد؛
مرحله نخست؛ ارتباط با عالم غیب و جهان مجردّات است.
و مرحله دوم این دوازده خصوصیت را ذکر میکند.
اما خصوصیات دوازده گانه:
۱) “جیدالفکر”؛ باید خوش فهم بوده و دارای سرعت درک بالا باشد.
۲) “حفوظا”؛ دارای قدرت ضبط و حفظ امور مربوط به محسوسات و معانی باشد.
۳) “صحیح الفطره و..”؛ دارای فطرت صحیح و طبیعت سالم و مزاج معتدل باشد.
۴) “حَسَن العبار ة”؛ زبان روشن و گویش رسا باشد.
۵) “محباً للعلم والحکمة”؛ علاقمند به علم و حکمت و معرفت باشد.
۶) “بالطبع غیرشَرَه”؛ در نهان طبیعتش حرص بر امور شهوانی دیده نشود و فطرتاً از لذایذ نفسانی گریزان باشد.
۷) “کبیرالنفس محباللکرامه”؛ از عزت نفس و روح بلندبهرمند و گران بهاء باشد و به دوستداری نسبت به هرگونه شرافت شناخته شود.
۸) “روفا عطوفا علی خلق الله”؛ نسبت به همه مردم مهربان و رئوف باشد و از مشاهده امور ناپسند اجتماعی زود خشمگین نشود و البته حدود الهی را وانگذارد ولی حدود خدا را با تجسس در زندگی مردم و پیدا کردن خطاهایشان بانجام نرساند.
۹) ” شجاع القلب”؛ از قدرت روحی بالایی بهرمندباشد تا نتیجتاً از مرگ نهراسد، و در انجام امور دارای عزم و اراده باشد.
۱۰) “ان یکون جواداً”؛ سخاوتمند باشد چرا که دل در گرو خزائن رحمت الهی دارد.
۱۱) “اهشّ الخلق الله”؛ در خلوت و نیایش و انس با خدا از همه مردم بیشتر دارای بهجت و سرور باشد.
۱۲) “غیرجموح و لا لجوج”؛ تند و سختگیر، و نیز لجوج نباشد و در نتیجه دعوت به عدل و انصاف را به آسانی بپذیرد و در انجام آن به سرعت گام بردارد، و از ظلم و کارهای ناشایست خودداری نماید. (الشواهدالربوبیه، ص ۴۱۶)
تعبیر ملاصدرا این است که این دوازده خصوصیت باید در خمیر مایه رهبران جامعه تخمیر شده باشد و جزو فطرت آنان محسوب شود. پس توقع ملاصدرا از رهبران جامعه چیزی بالاتر از موصوف بودنِ به این صفات است.
البته ملاصدرا که بسیار فرد تیزهوشی است و سوابق شگفت آوری از حاکمان صفویه در حد تبعید و تحقیر دارد! خود در پایان بحث اذعان و اعتراف میکند این خصوصیات به این سادگی در فردی جمع نمیشود و جمع شدن آنها در یک نفر جدا نادر است؛ “و اجتماع هذه کلها فی شخص واحد نادر جدا”.
بسیاری از شارحین کلمات ملاصدرا این خصوصیات از آنِ امامان معصوم دانستهاند و بر این باور هستند که ایشان در بیان “اوصاف امام” قلم زده است.
صاحب این مقاله اگرچه با این تفسیر مخالفتی ندارد و بر این باورم این دوازده خصوصیت؛ “کف مقام امامت” است و این خصوصیات و بیش از آن در ائمه اطهار (ع) جمع است که مهمترین خصوصیت و توانای امامان معصوم علیهم السلام این است ائمه اطهار (ع) به اذن الله؛ مَظهر “علم لدنی” و “اراده ملکوتی” هستند.
اما با توجه بیان خودِ آن حکیم بزرگ که در عبارت مختصری در پایان شمارش این دوازده خصوصیت مطرح میکند، میتوانیم این خصوصیات را تعمیم دهیم و فرا گیر بدانیم و شامل هر “رئیس اول” شود، چون مینویسد: “نادری از افراد میتوانند مجمع تمام این خصوصیات باشند”، و ثانیاً؛ در نگاه ملاصدرا به گزارش کتابش که در شرح “اصول کافی” است؛ امام معصوم از آنچنان استعداد و قابلیتی بهرمند است که در جایگاه پیامبران اولی العزم قرار میگیرد.
شاید چنین سخت گیری هایِ قابل فهمی است که برخی از اصحاب فکر را به کناره گیری از تلاش برای اقامه “حکومت دینی” سوق داده!
اما بر مبنای امام راحل (ره)؛ عالمان دین موظفاند این اوصاف را در خود نهادینه کنند و از سرپرستی و رهبری و هدایت امور جامعه شانه خالی نکنند.
انتهای پیام