طغیان علیه فوتبال
مصطفی رسته مقدم، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز، در یادداشتی به بهانهی بازی دیشب تیم ملی ایران مقابل انگلیس نوشت:
«فوتبال» ورزش عجیبی است. این توان را دارد که خود را به هر بزنگاهی تحمیل کند. آرژانتین با «دست خدا» غرور جریحه دار شدهاش را التیام میبخشد و مردم ایالت باسک، با هواداری از تیم ایالتشان، مخالفت سیاسیشان را فریاد میزنند.
اما این بار، فوتبال به شیوه دیگری ظهور کرد. این بار بخشی از مردم با قهر کردنشان از فوتبال و حمایت نکردنشان از تیم اعزامی به جام جهانی، اعتراض خود را به وضع موجود بروز دادند.
امروز بار دیگر جمله «فوتبال یعنی زندگی» به تمام معنا رخ نشان داد. فوتبال، بار دیگر نمادی شد برای صف آرایی سیاسی.
چه بخشی از معترضین که از فوتبال قهر کرده و تیم فوتبال را حمایت نکردند و چه آنها که بر خلاف ناسزاهای چند وقت اخیر عباسی و رائفی پور به فوتبالیستها، به ناگاه فوتبال برایشان مهم شد و طرفدار دو آتشه این تیم شدند، هر دو را میتوان در قالب «امر اجتماعی» ارزیابی کرد.
این روزها که جامعه در وضعیتی پر تنش است، هر چیزی قابلیت نماد شدن را دارد. «فوتبال» و قهر از تیم «ملی» نشان و نمادی است از قهر مردم از وضعیت موجود. تیمی که میتوان گفت یکی از پر مهرهترین تیمهای تاریخ ایران است، تیمی که به لحاظ سه لژیونر آقای گل را به همراه دارد، وقتی همراهی مردم را ندارد، آنقدر متزلزل میشود که ضعیف ترین نتیجه تاریخ ایران در جام جهانی به نامشان ثبت میشود.
وقتی حق اعتراض مردم به رسمیت شناخته نشده و به دیده حقارت به آن مینگرند، وقتی که مردم احساس میکنند که صدایشان شنیده نشده و حضورشان در هیچ عرصهای به رسمیت شمرده نمیشود، هر آنچه که به این روان رنجوری جمعیشان بی تفاوت باشد را به دیده عتاب مینگرند حتی اگر آن چیز، تیمی باشد که تا چندی پیش برای صعودش به جام جهانی اشک شوق ریختند.
اگرچه، برخی از معترضین نیز بودند که قائل به تفکیک ورزش از سیاست بودند و یا با یکی دانستن تیم فوتبال با کلیت ایران، با رویه قهر از فوتبال و عدم حمایت از تیم مخالف بودند اما همین موضع گیری نیز خود گواه دیگری است بر حضور پر رنگ فوتبال در همه عرصهها.
به هر حال، این روزها فوتبال میتوانست عامل همدلی باشد و جامعه چند پاره ایران را بار دیگر منسجم کند اما نگاه رسمی در ایران به واسطه استثنایی بودنش این توانایی را دارد که هر چیزی را تبدیل به مسئله کند. امروز این مسئله سازی در قالب فوتبال بروز کرد.
همچنین فوتبال، نماد یک موضوع دیگر هم شد. فوتبال نه تنها نشانی از مخالفت مردم با وضع موجود شد بلکه نمادی شد از شکاف اجتماعی. شکاف مردم با مردم. گویی که ما مردم گاه حرف همدیگر را نمی فهمیم. گویی که زبان مشترک، ضامن فهم یکدیگر نیست. این شکاف، خوب یا بد، اکنون موجود است. مهم این است که هر دو طرف این شکاف به یک اندازه به رسمیت شمرده شود و یکی عزیزتر از دیگری ننشیند. که اگر چنین شود، میتوان امید داشت که گذر زمان و از آن مهمتر، گفتگوهای اجتماعی، دوباره این شکاف را ترمیم کند.
امروز احتمالاً به عنوان یک روز ماندگار در تاریخ جام جهانی ثبت خواهد شد. روزی که با این که علیه فوتبال طغیان شد، نفس همین طغیان، تاییدی است بر تاثیرگذاری بی بدیل فوتبال در عرصههای مختلف اجتماعی و بزنگاههای تاریخی.
انتهای پیام
این طغیان علیه فوتبال نیست! نماد اعتراض هم نیست! فریب رذیلانه برای شستشوی مغزی خائنانه و تدریجی یک ملت با هدف تضعیف همه مفاهیم و المان های “ملی” و “میهنی” در ذهن ها و قلبهایشونه تا گام بعدی که طغیان علیه “ملّیت” و نهایتا “متلاشی کردن” برداشته شه! رسالتی که بخشی از حکومت سالها به تنهایی ولی امروز در اتحاد با دست بیگانه که از آستین بخشی از به اصطلاح اپوزیسیون بیرون میاد به عهده داشته و داره به ثمر می رسونه!
حقیقت امر این است این تیم به انگلیس نباخته است. به دروغ باخته است. به پنهان کاری و دو رویی باخته است. کیهان می نویسد بازیکنانی که سرود ملی نخوانده اند بی غیرت هستند و از طارمی تمجید کرده. این در حالی است که همه بازیکنها نخوانده اند سرود را و طارمی هم نخواند. اما کیهان دوست دارد طارمی را مصادره کند. تا اینجا حاکمیت هم همین بوده. واقعیت را به نفع خودش تغییر می دهد. تیم ملی را هم به نفع خودش مصادره کرد و نتیجه اش را دید. آن نادانی که شرایط جامعه را نمی فهمد و تیم را قبل از رفتن به قطر پیش ریس جمهور می برد، بیاید و جوابگو باشد. نفهمیدن نبض جامعه یعنی همین. حالا دارند با این سرود نخواندن مماشات می کنند. تمام که شود و برگردند سینه ها چاک خواهند داد و جامه ها خواهند درید.. این تیم به کیهان و تفکر کیهانی موجود در حاکمیت می بازد. این تیم جایی می بازد که بازیکنها را از مصاحبه راستین منع می کند.
این قدر مردم مردم می کنید.
مگر آنهایی که در ۱۳ آبان تظاهرات کردند، مردم نیستند؟
مگر تنها همین هایی که در کف خیابان اغتشاش می کنند و از تیم انگلیس حمایت می کنند، مردم اند؟