حق شناس: جوانان خاتمی و ناطق را نمیشناسند
حميد شجاعی در آرمان ملی نوشت: جامعه طي 2 ماه گذشته وضعيت ملتهبي را پشتسر گذاشته و شاهد نارضايتيها و اعتراضاتي از سوي مردم بودهايم. هر چند که صاحبنظران و تحليلگران بر اين عقيدهاند که براي حل اين مساله و ايجاد آرامش در جامعه بايد به علل و عوامل بروز اين نارضايتيها پرداخت و سپس با احصا اين عوامل به آسيبشناسي و مرتفع کردن آن مشکلات و مسائل همت گمارد. اين در حالي است که طي هفتههاي گذشته مساله لزوم ايجاد گفتوگو و مفاهمه در جامعه از سوي مقامات، مسئولان و چهرههاي سياسي به وفور مطرح شده و کارشناسان امر نظرات واکنشهاي مختلفي نسبت به اين مساله و موفقيت و تاثير آن در جامعه بيان کردهاند. با اين حال اصلاحطلبان که هميشه تلاش داشتهاند محوريت مطالبات مردم قرار گيرند و به عبارتي ترجمان مطالبات و صداي مردم به حاکميت باشند طي چند وقت اخير نيز در اين راستا مواضعي را داشتهاند. چه اينکه چندي پيش حجتالاسلام سيدمحمد خاتمي، رئيس دولت اصلاحات نيز در خصوص اتفاقات رخ داده در جامعه گفته بود: «براندازي نه ممکن است نه مطلوب» و «فهميدن گام نخست تفاهم و حرکت به سوي همدلي و اقناع متقابل است.» در همين راستا طي روزهاي گذشته نيز هياترئيسه جبهه اصلاحات اعم از بهزاد نبوي، جواد امام، الياس حضرتي، محمود صادقي، حسين مرعشي و علي شکوريراد ديدارهايي با حجتالاسلام محسني اژهاي، رئيس قوهقضائيه و علي شمخاني، دبير شورايعالي امنيت ملي داشتهاند و در خصوص شرايط جامعه و راهکارهاي حل و فصل مسائل به گفتوگو پرداختهاند. علي شکوريراد، سخنگوي هياترئيسه جبهه اصلاحات ميگويد: در اين ديدارها تحليلي از آنچه اين روزها در ايران جريان دارد، ارائه شد. همچنين توضيحاتي درباره خواستها و مطالبات به حق معترضان داده و بر پرهيز از برخوردهاي خشن با معترضان شد. به رسميت شناختن حق اعتراض مردم و اجتناب از اغتشاش ناميدن همه اعتراضات و نيز ايجاد فرصت امن براي طرح اعتراضات مردم بهخصوص در دانشگاهها از نکات ديگري بود که به آن پرداخته شد. بهنظر ميرسد شرايط جامعه اصلاحطلبان را به کنش وا داشته تا پيشنهادهايي را درباره اداره بهتر کشور ارائه کنند. يک فعال سياسي اصلاحطلب و عضو شوراي مرکزي حزب اعتماد ملي اما معتقد است که جامعه از اصلاحطلبان و اصولگرايان عبور کرده و بسيار سخت است که بتوان اعتماد عمومي جامعه را بازيابي کرد. گفتوگوي «آرمانملي» با محمدجواد حقشناس در خصوص شرايط جامعه و ايجاد فضاي گفتوگو در ذيل از نظر ميگذرد.
تحليل شما از شرايط و فضاي جامعه و بحث گفتوگو در وضعيت فعلي چگونه است؟
مساله ايجاد گفتوگو در جامعه را بايد به فالنيک بگيريم؛ اما متأسفانه در سالهاي گذشته بهدليل نبودن يک فضا براي گفتوگو، شاهد رويکردها و عملکردهاي حداقلي نسبت به جامعه بوديم و نتيجه آن همين اتفاقاتي است که امروز ميبينيد که با يک جامعه ناراضي و تا حدودي خشن در نحوه پيگيريها مواجه هستيم که اميدي به اين گفتوگوها ندارد و عملا از جريان اصولگرايي و اصلاحطلبي گذشته است. از طرف ديگر حلقههاي واسط و مياني و نهادهايي که در اين مدت کارکردشان دقيقا انتقال مطالب و گرهها به سطح تصميمسازان و انتقال آن ديدگاهها به سمت مردم بودند هم تضعيف شده و عملا از دور خارج شدند. امروز به يک نقطهاي رسيديم که اين حلقههاي واسط نيز امکان برقراري آن وظيفه را ندارند و مسئولان امر عملا بايد بهطور مستقيم با جواني که به خيابان آمده به گفتوگو بنشينند.
ديدارهايي از جنس ديدار اخير هياترئيسه جبهه اصلاحات با دبير شورايعالي امنيت ملي و رئيس قوهقضائبه تا چه حد ميتواند تعامل و اعتمادسازي ميان اصلاحطلبان و حاکميت برقرار کند تا اصلاحطلبان بتوانند گفتوگومحوري را در جامعه ايجاد کنند؟
نقشي که امروز اصلاحطلبان دارند اين است که چون در متن جامعه هستند طبيعتا درک دقيق و درستتري از خواستههاي جامعه دارند و از طرف ديگر نيز از آنجا که قبلا نيز در حاکميت بودهاند شايد زبان حاکمان را بهتر بدانند. شايد بتوانيم بگوييم که اصلاحطلبان امروز بهترين مترجماني هستند که بتوانند خواستههاي کف جامعه و مشکلاتي را که وجود دارد را با زباني در خور فهم به مسئولان منتقل کنند. مهمترين مشکلي که امروز در برخي مسئولان ميبينيم عدم درک دقيق و درست مساله است.
استفاده ازظرفيت چهرههايي ملي و واسطي مثل آقاي خاتمي، ناطق و… را براي بهبود شرايط؛ ايجاد فضاي گفت و آرامکردن فضا چقدر موثر ميدانيد؟
من معتقدم طي سالهاي اخير از ظرفيت آقاي خاتمي استفاده نشده و ايشان رسما کنار گذاشته شده و اصلاحطلبان عملا به مجموعه نحيفي تبديل شده که ديگر آن توان و قدرت لازم را در زمانيکه ميتوانست ايفا کند اکنون ندارد. ظرفيتي مثل آقاي ناطق را نيز استفاده نکرده و محدود کردند. حتي ظرفيتهايي مثل علي لاريجاني را نيز تحمل نکردند. لذا ميخواهم بگويم که مجموعههايي که از آنها بهعنوان ظرفيتهاي ميانه ياد ميکنيم در تمام اين سالها کنار گذاشته شدند. بازسازي اين نهادها و ريلگذاري کار بسيار سختي است. تازه اگر اين ريل هم اگر برقرار شود کارکرد سابق خود را نخواهند داشت، جواني که امروز در خيابان است خاتمي و ناطق را نميشناسد و مجموعه و چهرههايي که قبلا ميتوانستند بهعنوان يک سرمايه با اين جامعه صحبت کنند را نميشناسند. در واقع بايد براي شرايط فعلي دنبال درمان بود و نياز بهسرعت عمل است.
انتهای پیام