قطعنامه شورای حقوق بشر چه معنایی دارد؟
عظیم محمودآبادی، روزنامهنگار در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، پیرامون قطعنامهی اخیر شورای حقوق بشر دربارهی اتفاقات اخیر در ایران نوشت:
قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل علیه ایران درباره اعتراضات اخیر و آنچه «وضعیت حقوق بشر در ایران» خوانده، صادر شد. هرچند ترکیب آرای کشورهایی که به صدور این قطعنامه رأی مثبت، منفی و یا ممتنع دادند، خود میتواند محل توجه و تحلیل باشد اما این یادداشت، بنا دارد به این بپردازد که معنای این قطعنامه چیست و تأثیر عملیاش چه خواهد بود؟
این قطعنامه در مورد هر کشوری که صادر شود به خودیِ خود میتواند افزایش فشارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی را در پی داشته باشد و طبیعی است که کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین محتمل است از این پس در هر سه موردی که شمرده شد، اراده دولتهای صاحب نفوذ در شورای حقوق بشر سازمان ملل برای فشار بر ایران، بیشتر شود.
اما واقعیت این است که آنها تا پیش از این، هر آنچه در توان داشتند یا میتوانستند داشته باشند را خرج کردهاند و در طول این مدت از تمام پتانسیلشان بهره گرفتهاند. در مورد تحریمها غالب کارشناسان اقتصادِ سیاسی معتقدند تحریمهای آمریکا به مراتب از تحریمهای سازمان ملل مهمتر بوده و هست. همان کارشناسان معتقدند اساساً امکان ندارد وضعیت تحریمهای ایران سختتر از دوره دونالد ترامپ (Donald Trump) رییس جمهوری پیشین ایالات متحده آمریکا (USA) شود.
در مورد فشار سیاسی هم از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، هر آن کاری که دولتهای پر نفوذ در سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن میتوانستند انجام دادند و هیچ عرصه جدیدی نیست که بخواهند آن را به میدان مانور خود تبدیل کنند.
اما در مورد حمله نظامی – که ظاهراً برخی از براندازان روی آن حساب ویژه کردهاند – نیز چندان مساله متفاوت نیست. دستکم سه رییسجمهور متوالی آمریکا در همه این سالها به طور مستقیم از آن صحبت کردهاند. از باراک اوباما (Barack Obama) گرفته که دائماً بر حضور همه گزینههای روی میز سخن میگفت گرفته تا ترامپ (Donald Trump) و جو بایدن (Joe Biden) در طول چهارده سال گذشته و بلکه سالهای قبل از آن نیز مستقیم و غیر مستقیم از آن سخن گفتهاند. در واقع اراده ایالات متحده آمریکا برای حمله به ایران بی هیچوجه چیز جدید نیست و سالها است که چنین هوسی را در سر میپرواند. اما احتمالاً تجربه دفاع هشت ساله ایران در برابر تهاجم عراق و سایر محاسبات در این زمینه طبقه حاکم در آمریکا و متحدانش را از انجام چنین تصمیمی بازداشته است.
به هر حال هر محاسباتی که تا کنون – علیرغم اراده آمریکاییها و متحدان منطقهای و جهانیاش – مانع از پذیرفتن ریسک حمله نظامی به ایران شده از این پس نیز با شدت بیشتری مانع خواهد شد. این محاسبات احتمالی را میتوان در سه طیف کلی صورتبندی کرد؛
۱. اول وضعیت خود ایالات متحده آمریکا است. کشوری که در انتخابات ریاست جمهوری گذشته تجربه سختی را از سر گذارند و اکنون نیز تا رسیدن موعد انتخابات بعدی – که بر اساس قرائن از نوبت پیشین نیز دشوارتر خواهد بود – چیزی نمانده است. میزان محبوبیت بایدن (Joe Biden) و مشروعیت کل دولتاش در وضعیتی شکننده است؛ چنانکه رقیب انتخابتی وی و رییس جمهوری پیشین آمریکا هنوز مدعی تقلب گسترده در آن آخرین انتخابات ریاست جمهوری است که رییس جمهور فعلی آمریکا پیروز آن اعلام شد.
۲. مساله دوم تجربه حملههای نظامی آمریکا به سایر کشورها در سالیان گذشته است که در هیچ یک از آنها در دراز مدت موفق نبوده است هرچند به صورت مقطعی منافع اقتصادی برایش فراهم کرده باشد. اما این همه با توجه به هزینههای گزاف نظامی و نیروی انسانی که بسیاریشان جان خود را از دست دادند یا در معرض آسیبهای شدید قرار گرفتند، معلوم نیست تصمیم برای جنگی تازه، در جامعه آمریکا چقدر بتواند جای توجیه داشته باشد. جنگهای آمریکا در عراق، سوریه، افغانستان و … را میتوان از همین زاویه ارزیابی کرد. ایبسا در مواردی از آن زیان سیاسی فراوانی را هم برایش رقم زده باشد. چنانکه بعد از جنگهای عراق و سوریه، نفوذ ایران در این کشورها به شکل بیسابقهای افزایش یافت. مساله افغانستان نیز که یک رسوایی تمام عیار را به لحاظ سیاسی و حیثیتی برای ایالات متحده آمریکا رقم زد.
۳. اما مساله بعدی این سوی ماجرا یعنی ایران است. ایران امروز در عرصه نظامی و تسلیحاتی به مراتب از ایران همه سالهای گذشته قویتر است. حمله به ایرانی که اکنون از نقطه گریز هستهای عبور کرده، مجهز به موشکهای بالستیک هایپرسونیک است و با پهپادهای مدرن و ارزانش توانسته معادلات جنگ اوکراین را تغییر دهد حتماً ریسک به مراتب بالاتری از قبل خواهد داشت.
بنابراین ایالات متحده آمریکا و سایر همراهانش در تصویب قطعنامه شورای حقوق بشری سازمان ملل، اقدام عملی خاص و جدیدی نمیتوانند علیه ایران انجام دهند.
این قطعنامه احتمالاً با هدف جلب رضایت بخشی از براندازان متوهم و سادهباور خارج از کشور صادر شده تا از این پس مزاحمت کمتری برای دولتهای غربی فراهم کنند. چراکه این دولتها در طول این دو ماه و اندی، با مساله ایران به نوعی برخورد کرده بودند که این توهم برای براندازان خارج نشین ایجاد شد که راه پیشرو نهایتاً به سرنگونی نظام و به حکومت رسیدن آنها منجر خواهد شد. اما حالا بعد از گذشت بیش از شصت روز که هر چه در توان داشتند علیه قدرت مستقر در ایران و تمامیت ارضی آن به کار بردند حالا دست خود را خالیتر از قبل یافتهاند. برای همین سعی میکنند با یک عملیات روانی، مزدورانِ ایرانی خود را فعلاً راضی نگه دارند و بگویند هنوز همه چیز تمام نشده است!
انتهای پیام
آره عزیز دلم، شما خودتو ناراحت نکن؛ اینقدر حرص میخوری واسه سلامتیت خوب نیس!!!
آره عزیز دلم، شما خودتو ناراحت نکن؛ اینقدر حرص میخوری واسه سلامتیت خوب نیس!!!
ممنون خدا.وکیلی من تاحالا نمی دونستم این همسایه مون که کارگر روز مزد ساختمونه ومعترض از مزدوران کشورهای غربی هست وهم.چنین این مصوبه شورای حقوق بشر اصلا ارشی نداره خوب شد گفتی یار غار. روسیه