دو قاشق برنج اضافه در سیاست غلط دانشگاه!
هم میهن نوشت: یک نفر مریض بود و نزد پزشک رفت. پزشک پس از معاینات و آزمایشهای فراوان بیماری او را تشخیص داد از جمله دستور داد که بیمار نباید روزانه بیش از دو قاشق پلو بخورد. ولی مشکل بیمار این بود که بدون پلو چیزی نمیخورد. آمدند خانه و نهتنها پرهیز نکرد بلکه خوب که از پلو خوردن سیر میشد، علاوه بر خوراک عادی و روزانه خود، میگفت دو قاشق آقای دکتر را هم بریزید بخورم!
ظاهراً حکایت ما است و نحوه مواجهه با اعتراضات دانشجویی. تقریبا اتفاقنظر بود و هست که وضعیت امروز و بهویژه اعتراضات دانشجویی محصول فقدان تفاهم متقابل و بسته شدن فضای دانشگاه و در نتیجه قطع ارتباط میان حکومت، جامعه و دانشگاه است و بههمین علت یکباره با وضعی در دانشگاه مواجه شدند که در مخیله هیچکدام از سیاستگذاران و مدیران نیز نمیگنجید. بنابراین راهحل مشکل، تغییر سیاست ناکارآمد و ورشکسته قبلی است و نباید از فشار و مجازات به عنوان ابزار کنترل دانشجویان استفاده کرد، مگر به صورت استثنا و به اندازه دو قاشق! ولی امروز با دیدن شیوهنامه جدید آئیننامه انضباطی دانشجویان، که به تصویب وزارتین بهداشت و علوم رسیده است، متوجه میشویم که این دو وزارتخانه دقیقا مشابه همان بیمار عمل کردهاند و نهتنها نسخه درمانکننده را نادیده گرفتهاند، بلکه دوز سیاست نادرست منتهی به این وضع را نه به اندازه دو قاشق که به اندازه دو بشقاب افزایش دادهاند و سادهانگارانه سعی در کنترل بیشتر دانشجویان دارند. درحالیکه مدیریت امور بهشدت در موضع تدافعی است و غیرممکن است که با این شیوهها در مواجهه با دانشجویان اندک توفیقی بهدست آورد. دانشجویان را بیش از این در برابر خود قرار ندهید و آنان را عصبانی نکنید. اصولا سیاست کنترلی و مجازاتمحور هنگامی موثر است که در برابر افراد معدود و اندک و خارج از هنجارهای جامعه به اجرا درآید و اگر اکثریت جامعه یا یک گروه انجام رفتاری را ناهنجار ندانند، اجرای سیاست مجازاتمحور نهتنها مفید نیست، بلکه زیانبار هم هست و چه بسا ابعاد بحران را گسترش میدهد یا در بهترین حالت آن را به زیر پوست جامعه میبرد.
به نظر میرسد که سیاستگذاران عرصه عمومی از وضعیت کشور هیچ آموزه جدیدی دریافت نکردهاند جز اینکه گمان دارند همان سیاستهای گذشته درست بوده فقط کم اجرا شده است و باید تشدیدش کرد.
این رویکرد را در مصوبه اخیر آزاد کردن مدرک تحصیلی نیز میبینیم که قیمتهای آن به دهها میلیون تومان رسیده است. این کار همزمان برای کسب منابع مالی دولت و نیز جلوگیری از مهاجرت است، درحالیکه توجه نمیکنند بسیاری از این نیروهای تحصیلکرده، خواهان زندگی در کشور از طریق داشتن شغل آبرومند و تامینکننده نیازهایشان هستند و اگر از کشور میروند برای این است که شغل و درآمد ندارند یا زندگی آنان با محدودیت مواجه است. وظیفه دولتها حل این مشکلات است. سی سال است که دنبال رشد سالانه هشتدرصدی هستند که اگر محقق میشد، امروز سطح اقتصاد کشور حداقل سه برابر بیش از این بود و شاهد وضعیت کنونی نبودیم. لطفا بهجای پرداختن به مصوبات اینچنینی در جهت کنترل دانشجویان سعی کنید مصوباتی در جهت ایجاد شغل و حفظ کرامت انسانی آنان تهیه و ابلاغ کنید
انتهای پیام