«تمركز اصلاحطلبان بر طبقه متوسط، اشتباه استراتژيك بود»
«اصلاحات و اصلاحطلبان در چه شرايطي به سر ميبرند؟ رفرميستهاي سياسي ايران پس از انتخابات مجلس دهم و براي تقويت ارتباط با توده هواداران خود چه اقداماتي بايد انجام دهند؟با چه راهبردي ميتوانند در معادلات مربوط به موازنه قدرت در ايران نقش آفرين باشند؟ آينده اصلاحطلبي با توجه به آنچه بر جريان اصلاحات گذشته و شرايط فعلي چگونه خواهد بود و براي بالابردن ضريب قدرت سياسي و اجتماعي گفتمان اصلاحات چه بايد كرد؟»
بيترديد يافتن پاسخي براي اين پرسشها ميتواند در اتخاذ و انتخاب راهبردها و تاكتيكهاي موثر جهت افزايش قدرت اصلاحطلبان در بازار سياسي ايران، نقش آفرين باشد. اين همان چيزي است كه از انتخابات خرداد ٩٢ اصلاحطلباني همچون سعيد حجاريان و محمدرضا تاجيك بر آن تاكيد داشته و بارها اعلام كردهاند كه اصلاحات نياز دارد تا هر چه سريعتر مانيفست خود را تدوين كند. ابراهيم اصغرزاده هم از زمره اصلاحطلباني است كه اين اعتقاد را دارد. اصغرزاده در گفتوگو با «اعتماد» ميگويد كه داشتن مانيفست و اعلام چشمانداز به تودههاي اجتماعي با توجه به شرايط فعلي بسيار مهم و حياتي است.
نظام سياسي جمهوري اسلامي داراي نظمي واقعي است
اصغرزاده در توضيح چرايي اين مساله گفته است: «اصلاحطلبان همه سناريوها و فرضيات سياسي ايران را بايد با واقع بيني در نظر بگيرند. اصلاحطلبان اگر ندانند در شرايط خلأ قدرت با چه استراتژي و تاكتيكهايي بايد كنشگري سياسي كنند ممكن است با عبور تاريخ در تاريخ باقي بمانند. اصغرزاده هرچند معتقد است بيثباتي سياسي در خلأ قدرت ايجاد نخواهد شد بر اين موضوع تاكيد ميكند كه نظام سياسي جمهوري اسلامي داراي نظمي واقعي است كه مفروضات و سناريوهاي اصلاحطلبان بايد براساس همين نظم واقعي تنظيم و طراحي شود.
ساختار سياسي ايران هرگز دچار دگرديسي نخواهد شد
اين فعال سياسي اصلاحطلب در ادامه با بيان اينكه ساختار سياسي ايران در هيچ شرايطي دچار دگرديسي نخواهد شد، اظهار داشت: ساختار سياسي ايران با اين قانون اساسي، منافع ملي و موقعيت منطقهاي تثبيتشدهاي دارد كه نميتوان در چشمانداز اصلاحطلبي اين مسائل را ناديده گرفت. وي افزود: معتقدم اگر در سال ٨٨ يكي از محصورين رييسجمهور شده بود چه اتفاقي مگر ميافتاد؟ شك نكنيد كه آنها در راستاي بهبود همين ساختار گام برميداشتند. اصغرزاده با بازخواني راي دادن محصورين براي انتخابات مجلس گفت: نكته مهم انتخابات هفت اسفند اين بود كه آقايان كروبي و موسوي اعلام كردند ميخواهند راي بدهند. اين يعني آنكه ساختار سياسي ايران تثبيت شده است و بايد در همين چارچوب كنش سياسي را ادامه داد.
اصغرزاده تصريح كرد: قانون براي محصورين آنقدر اهميت دارد كه وقتي صندوق راي را براي آقاي كروبي پس از اتمام رايگيري سراسري ميبرند، ايشان اعلام ميكند كه ديگر حاضر نيستم راي بدهم. وقتي به او ميگويند چرا؟در پاسخ ميگويد: چون مهلت انتخابات تمام شده و اين راي دادن، تقلبي است. اما پيش از اين و با توجه به اينكه در حصر است اعلام كرده كه من چون ساختار سياسي را قبول دارم راي ميدهم.
حصر تمام شود محصورين براي تقويت نظام هر كاري ميكنند
اين فعال سياسي اصلاحطلب در ادامه با طرح اين پرسش كه اگر همين حالا ماجراي حصر تمام شود چه اتفاقي خواهد افتاد، اظهار داشت: ترديد نكنيد محصورين عزيز پس از پايان حصر در راستاي حمايت و تقويت وضعيت موجود و ساختار نظام هر كاري از دستشان برآيد انجام خواهند داد. اين موضوع درباره رييس دولت اصلاحات و آقاي هاشميرفسنجاني هم صدق ميكند.
اصلاحطلبان نميتوانند نسبت به مساجد و حسينيهها بيتفاوت باشند
اصغرزاده در بخش ديگري از اين گفتوگو در پاسخ به اين سوال كه راهبرد اصلاحطلبان در قبال تودههاي مذهبي كشور بايد چگونه باشد، گفت: دينداران پايههاي اجتماعي نظام سياسي ايران هستند و اصلاحطلبان در تدوين مانيفست شان نميتوانند نسبت به اين موضوع بيتوجه باشند. وي افزود: دينداران با شبكهاي از مساجد و حسينيهها، نيروهاي اجتماعي مهمي هستند كه اگر همين حالا جنگ شود بچههايشان را به جبههها خواهند فرستاد. اينان كساني هستند كه ممكن است سرپرست خانوارشان چندين ماه حقوق نگرفته باشد اما به هيچ عنوان حاضر نيستند براي حقوق معوقه خود به خيابان بيايند و حاكميت را نقد كنند. اين فعال سياسي اصلاحطلب در ادامه تاكيد كرد: اصلاحطلبان بايد ارتباطشان را با تودههاي مذهبي و ديندار جامعه تقويت و براي شبكه مساجد و هياتها برنامه داشته باشند و اين برنامهها را در مانيفست شان اعلام كنند.
اصلاحات مثل دموكراسي است
اصغرزاده در بخش ديگري از اين گفتوگو و در پاسخ به اين سوال كه آيا اصلاحطلبان به لحاظ تئوريك دچار انسجام هستند، چنين گفت: اصلاحطلبان به لحاظ تئوريك يگانه نميانديشند و اين همان موضوعي است كه دردسرهايي را در انتخاب راهبرد سياسي براي اصلاحات به دنبال داشته است.
وي در ادامه تصريح كرد: مانيفست اصلاحطلبي يعني آنكه اصلاحات از دو بعد تئوريك و استراتژي به افق واحدي برسد و همه كنشگران و بازيگران اصلاحطلب مقيد به رعايت اين مانيفست باشند و پاي آن بايستند. اين فعال سياسي اصلاحطلب افزود: روش اصلاحطلبانه يعني نقد وضعيت موجود. اصلاحات مثل دموكراسي است. اصلاحطلبي مثل دموكراسي محتوا نيست و روش است. رييس دولت اصلاحات هم مظهر تقيد به مرام اصلاحطلبي است. اصلاحطلبي، اصلاحات وضع موجود بدون بههمريختن ساختار نظام است.
اصلاحطلبان به دنبال ترميمند
نه انقلاب و براندازي
اصغرزاده با بيان اينكه اصلاحطلبان همواره به دنبال ترميم نظام جهت بالارفتن ضريب كارآمدي و بهبود شرايط كشور بودهاند، تاكيد كرد: اصلاحطلبان اهل ترميمند نه انقلاب و براندازي. اصلاحطلبان بر اساس قانون اساسي و قوانين موضوعه عمل كردهاند اين در حالي است كه شاهد ارسال نامهاي به رييس دولت اصلاحات بوديم كه اين نامه اگر در يك كشور و نظام سياسي ديگر بود قطعا معنايي بسيار متفاوتتري داشت اما در ايران دولت اصلاحات و آقاي خاتمي در قبال اين نامه نه تنها هيچ واكنشي نشان نداد كه بالعكس اعلام كرد دولت اصلاحات كاري خواهد كرد تا شما هم راضي باشيد.
اصلاحطلبان ميخواستند جنبش سبز را درون خودشان هضم كنند
وي در ادامه با بيان اينكه برخي عقبنشينيها مانند بازپسگيري لوايح دوقلو بر اين اساس انجام شد كه ساختار سياسي دچار تنش نشود، ادامه داد: تلاش اصلاحطلبان بعد از انتخابات ٨٨ هم اين بود كه جنبش سبز را درون خودش هضم كند نه اينكه اصلاحطلبي در جنبش سبز هضم شود كه البته اين هدف، هدف اصلاحطلبانه و درستي بود.
پرسشگري شهروندان راه رسيدن به جامعه مدني
اصغرزاده با تاكيد بر اينكه اصلاحطلبان بايد در جهت افزايش كارآمد شدن نظام سياسي و كاهش شكافهاي سياسي و اجتماعي، راهبردهاي سياسيشان را تنظيم كنند، اظهار داشت: اصلاحطلبان بايد تلاش كنند تا شهروندان هرچه بيشتر پرسشگر شوند. پرسشگري و مطالبهگري باعث خواهد شد تا شهروندان نسبت به كلانترين و جزييترين تصميمات مديريتي در كشور توجهي ويژه داشته باشند و مديران سياسي و غير سياسي كشور را زير ذرهبين خود قرار دهند.
تمركز روي طبقه متوسط، اشتباه استراتژيك اصلاحطلبان
وي ادامه داد: اشتباه استراتژيك اصلاحطلبان اين بوده كه همواره گمان ميكردند كه فقط طبقه متوسط، پرسشگر است به اين دليل كه فرصت دارد سرش را بخاراند چرا كه سرمايه و درآمد دارد، ميتواند روزنامه و تلويزيون بخرد و در يك جلسه حزبي شركت كند و هر از چند گاهي هم پرسشگر باشد اما مهم اين است كه تودههاي مردم پرسشگر باشند.
اين فعال سياسي اصلاحطلب با بيان اينكه تودههاي اجتماعي بايد منفعت محور باشند، تصريح كرد: وقتي سازمانهاي حزبي، صنفي يا سنديكاها قدرت چانهزني با قدرت را ندارند خود مردم با ديدباني اتفاقات كشور ميتوانند طرح پرسش كنند. براي مثال پس از مدتي بايد به اين پرسشها پاسخي اقناعكننده داد كه كارگر ميگويد چرا دستمزد من اينقدر پايين است؟ چرا برخي بايد سوار خودروهاي ميلياردي شوند؟ چرا بايد كميته امداد در تاجيكستان و لبنان سرمايهگذاري كند؟ چرا بايد پول من به حزبالله لبنان داده شود و آنها تا بمباران ميشود و ساختمانشان خراب ميشود به راحتي وام ميگيرند اما من براي يك وام سهميليوني بايد بدبختي بكشم؟ ريزگرد خوزستان يا بدبختيهاي بلوچستان؟ سهم من در آن استان، قبيله و قوم چيست؟ اين پرسشگريها مديريت كلان را مجبور خواهد كرد تا پاسخگو باشد. اصغرزاده تاكيد كرد: پرسشگري تودههاي اجتماعي از طبقه فرادست تا متوسط و فرودست منجر به بالارفتن خودآگاهي تودههاي اجتماعي خواهد شد. تودههاي اجتماعي يا شهروندان آگاه با يكديگر جامعهاي را تشكيل ميدهند كه نامش جامعه مدني است. وقتي اين جامعه مدني ساخته شود يعني آنكه جامعه از شرايط انقلابي و تودهاي عبور كرده و به حدي رسيده كه به اين راحتيها نميشود سرش را كلاه گذاشت.
اصلاحطلبان بايد بين گذشته و آينده خود ارتباط برقرار كنند
اين فعال سياسي اصلاحطلب تاكيد كرد: اصلاحطلبان بين گذشته خودشان كه دفاع از انقلاب و قانون اساسي بود و آينده اصلاحطلبانه بايدپيوند برقرار كنند و اگر اين كار را نكنند رياكار هستند. وي افزود: اصلاحطلبان بايد منطقي توضيح دهند چرا تمام اصول قانون اساسي اگر بدون تنازل اجرا شود وضعيت ملك و ملت بهبود پيدا ميكند. اين فرمول بايد با شفافيت انجام شود. اصلاحطلبان بايد به نوبه خود پاسخي براي پرسشهاي طبقات مختلف اجتماعي داشته باشند كه براي مثال چه اتفاقي باعث ميشود يك عده خاصي تسهيلات ويژه بگيرند و مردم كوچه و بازار يك وام دو ميليوني نميتوانند از بانكها بگيرند؟ اصلاحطلبان وقتي فرآيند و چگونگي چنين اتفاقاتي را براي مردم تشريح كنند، جامعه خودش راهش را انتخاب ميكند. اينجا همان بزنگاهي است كه اصلاحطلبان بايد براي آن برنامه داشته باشند. اصغرزاده در بخش پاياني گفتوگو با «اعتماد» تاكيد كرد: راه پيشرفت در آگاهي تودههاي اجتماعي است و اصلاحطلبان براي كمك به شهروندان از هر طبقهاي ميتوانند نقش ديدباني را ايفا كنند.
انتهای پیام