کوورسازی رسانهای در دنیای امروز
محمد قاسمی، دانشجوی دکتری علوم ارتباطات دانشگاه تهران در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
مقدمه
در دنیای امروز رسانهها نقشهای مهمی در زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی دارند. اهمیت رسانه تا حدی بالا رفته است که دانشمندان در تقسیم بندی مراحل تاریخی تمدن بشر، این دورهها را عصر ارتباطات و اطلاعات نامگذاری کردهاند. به عبارتی ما در دورهای زندگی میکنیم که رسانهها تأثیر ویژهای بر روی مردم و زندگی آنها دارند، به نوعی همه ما تحت تأثیر رسانهها قرار گرفته و بسیاری از امور زندگی خود را از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی انجام میدهیم.
قدرتگیری رسانهها سرمایهگذاران را بر این داشت که به طور ویژه با ایجاد یا خریداری رسانههای پرمخاطب به این صنعت ورود کنند. در حال حاضر یکی از روندهایی که در جهان سرمایه داری مورد توجه صنعت رسانه قرار گرفته است تجمیع یا کوورسازی رسانهای است که بر اساس آن چند رسانه توسط گروههای صاحب قدرت خریداری شده و با هم ادغام میشوند. در این مقاله سعی شده به تمامی ابعاد کوورسازی رسانهای پرداخته شود.
کوورسازی رسانهای چیست؟
تجمیع یا کوورسازی رسانهای (Media conglomerate) در جهان سرمایهداری به وجود آمده و بر اساس آن چندین رسانه توسط گروههای صاحب قدرت خریداری شده و به هم پیوست میشوند که قدرتی عظیم برای تاثیرگذاری در جامعه و جریانسازیهای خبری ایجاد میکنند (Holt, 2009).
در عصر اطلاعات ادغام سازمانهای رسانهای با سرعت در حال رشد و افزایش است به طوری که دنیای رسانهها را غولهای بزرگی اداره میکنند که خود از تجمیع رسانهای چند موسسه ایجاد و مالکیت بخش وسیعی از رسانهها را بر عهده دارند. اهمیت کوورسازی رسانهای را میتوان در چابکسازی، بالا بردن کمیت و کیفیت تولیدات رسانهای، سرشکن کردن هزینههای تولید و توزیع، گستردگی در ارائه خدمات رسانهای و همچنین افزایش سودآوری مشاهده کرد. همچنین جریان اصلی رسانهای امروز در انحصار چند کوور بزرگ است که تولید محتوای عمده محصولات رسانهای را بر عهده دارند.
لازم به ذکر است در مورد کوورسازی دو راهبرد متفاوت وجود دارد:
ادغام عمودی: ادغام عمودی یک استراتژی برای کنترل همه مراحل ساخت کالای رسانهای، از تولید تا توزیع و فروش میباشد که از طریق خریداری شرکتهای فعال تولیدکننده، تأمین کننده و … در همان صنعت انجام میپذیرد. برای مثال در این حوزه هم میتوان به صنعت موسیقی در دهه 1990 اشاره کرد که شرکتهای توزیع کننده عمده موسیقی توانسته بودن شرکتهای تولید و ضبط را خریداری و تحت تملک خود در آورند.
ادغام افقی: فرآیندی است که طی آن یک شرکت، کسب و کار دیگری را که در زمینه مشابه به فعالیت میپردازد را خریداری میکند و شرکتها با هم ادغام میشود. این موضوع باعث کاهش فشار رقابتی، افزایش سهم بازار، صرفهجویی در مقیاس، افزایش تنوع، دسترسی به بازارهای جدید و … طی میشود. این نوع ادغام باعث ایجاد انحصار در یک زمینه خواهد شد.
ادغام افقی در واقع یک استراتژی رشد است که بسیاری از شرکتها از آن برای تقویت موقعیت خود در صنعت فعالیتشان و به دست آوردن برتری در رقابت استفاده میکنند.
از نمونههای واقعی آن میتوان به خرید اینستاگرام توسط فیسبوک اشاره کرد. چرا که هر دوی این نهادها از رسانههای اجتماعی بوده و مخاطبان مشابهی دارند. این ادغام فرصتی برای کاهش رقابت، افزایش سهم بازار، دستیابی به مخاطبان بیشتر است (Havens, 2012).
کوورسازی و عصر دیجیتال
این روزها، فناوریهای دیجیتال در حال در نوردیدن مرزهای کسب و کار رسانهای هستند و از نگاه دیگر میتوان گفت امروز هیچ سازمان و یا کسب و کار رسانهای را نمیتوان مستقل از فناوری دیجیتال فرض کنیم. با توجه به فراگیری گوشیهای هوشمند شرکتهای رسانهای حضور فعالی در شبکههای اجتماعی و فضای وب دارند.
در این عصر، شرکتهای بزرگ رسانهای بیشتر گسترش پیدا کردهاند. بعضی از طریق ادغام و تملک، و دیگران با راه اندازی جدید تقسیمات از ابتدا به موفقیت و کسب اهداف خود دست مییابند (Winseck, 2010). و اینجاست که نقش کوورسازی رسانهای معنا و مفهوم بیشتری مییابد.
در عصر همگرایی دیجیتال، اغلب فرض میشود که یک مقاله روزنامه ممکن است به یک مقاله مجله گسترش یابد. که میتواند مبنایی برای یک کتاب گالینگور شود. که به نوبه خود میتواند یک جلد شومیز باشد. سپس، شاید، یک سریال تلویزیونی؛ و در نهایت یک فیلم این مزیت مفهومی، که هم افزایی نامیده میشود، باعث تنوع بسیاری از شرکتهای رسانهای شده و به نوعی در ذهن ما به شکل باوری نهادینه شده است (Jaemin, 2005). اما این موضوع ریشه گرفته از گذشته نزدیک است.
از زمان رکود بزرگ اقتصادی، کسب کارهای مرتبط با رسانه در آمریکا با هم یکپارچهتر شدند و به عبارتی مراحل اولیه کوورسازی شکل گرفت، این موضوع باعث کم شدن رقیبان و فضای رقابتی شد و در عین حال موجب شکلگیری هولدینگهای بزرگ رسانهای گردید. بن بگدیکیان در کتاب خود با عنوان انحصار رسانهها در همین رابطه نشان میدهد که چگونه در یکصد سال گذشته تعداد رسانههای آمریکا کمتر و کمتر شده و مجتمعهای رسانهای به نحو وحشت آوری بزرگ و قدرتمند شدهاند (Andersen, 2008).
فرآیند جهانی شدن در عملیات کوورسازی رسانهای دارای اهمیت بالایی است و نقش مهمی در سودآوری شرکتهای بزرگ دارد. هولدینگهای بزرگ رسانهای ابزارهایی را در کنترل دارند که مردم عادی از طریق آنان از جامعه خود با خبر میشود. گسترش کوورسازی در دنیا باعث خطر ایجاد جامعه تک صدایی میشود و رسانههای کوچک و مستقل که قدرت رقابت با این غولهای رسانه را ندارند به مرور زمان با از دست دادن خریداران و آگهی دهندگان تعطیل میشود.
اما در مورد نتایج عنوان شدهٔ کوورسازی در این عصر میتوان گفت؛ صنعت یکپارچهتر شده است و آنچه کمتر در مورد آن اطمینان داریم، نتیجه این روند برای عملیات صنعت رسانهها است. عموماً دو مکتب فکری درمورد این مسئله وجود دارد. یک موضع را میتوان با برخی ملاحظات به صورت «کوور سازی معادل یکدست سازی است» توصیف کرد. از دید این مکتب فکری مسئله این نیست که کوورها مستقیماً مالک چه چیزی هستند؛ بلکه، کوورسازی در مورد شبکههای پیچیده و در هم تنیدهای دارای قدرت یکپارچه هم معنا دارند که تهیهٔ خبر را به همان شکل که بیان شد تحت تأثیر زد و بندها قرار میدهند. مکتب فکری دیگری درمورد پیامدهای کوورسازی و یکپارچه سازی در عملیات صنایع رسانهای به صورت مستقیم رو در رو مکتب قبلی قرار نمیگیرند؛ بلکه این مکتب میگوید که ما هنوز به اندازه کافی نمیدانیم و هنوز به اندازه کافی مطالعات موردی فراتر از تولید خبر نداریم و هنوز شیوهای برای تعیین نتایج جامعه جویانه ای که صنایع کوور سازی شده رسانهای گاهی تولید میکنند نداریم که بتوانیم یک بیانیه محکم درمورد عملیاتهای درونی این کوورها بدهیم (Havens, 2012).
کوورسازی و میزان نفوذ رسانهها
رابطه بین قدرت و رسانه یک رابطه دو سویه است، به این معنی که برخورداری از قدرت اعم از اقتصادی، سیاسی و … به عنوان ابزار در دستگیری رسانهها و کنترل آنها عمل میکند و رسانهها نیز با برخورداری از قدرت القای مطالب میتوانند به عنوان منابع قدرت و اهرمهای فشار عمل کنند. مصادیق این روند را میتوان به راحتی در بسیاری از موارد شاهد بود. به عنوان مثال میتوان به توانایی مالی و اقتصادی «سیلویو برلوسکونی» نخست وزیر سابق ایتالیا و تأثیر این توانایی در بدست گرفتن مالکیت رسانههای این کشور و متقابلاً نقشی که رسانهها در مبارزات انتخاباتی و در نهایت پیروزی وی ایفا کردند، اشاره کرد (رجبی, 1400).
از یک سو پراکنندگی و تشتت رسانهها باعث شده که رسانهها از قدرت تاثیرگذاری بالایی برخوردار نباشند. اما همین ادغام رسانهها میزان نفوذ، قدرت و تاثیرگذاری آنها را افزایش داده است. هر چقدر تعداد مخاطب رسانهها بیشتر باشد اهرم قدرتمندتری خواهد بود. این رسانهها تأثیر بالایی در جریانسازیهای خبری و قدرت تاثیرگذاری بیشتری بر روی مردم به جهت پیشبرد اهداف حاکمیت برای ایجاد حساسیت درباره موضوعی یا عادی سازی آن خواهند داشت.
در واقع میتوان گفت مطبوعات یک کشور ارتباط تنگاتنگی با نظام سیاسی آن کشور دارند که، آنها شکل و رنگ نظام سیاسیای را که درون آن فعالیت میکنند به خود میگیرند. رسانهها منافع آنهایی که هزینههایشان را تأمین میکنند منعکس میکنند. رسانههای بزرگ با تقسیم بندی دیگران به خوب و بد و با اغراق و دادن اطلاعات نادرست و حتی دستکاری و تحریف اخبار سعی در کنترل جهان دارند. تبدیل شدن رسانههای بزرگ به گروههای متمرکز، موجب کاهش تنوع و عمق مفاهیم و افزایش قدرت سیاسی و اقتصادی این شرکتها میشود.
حذف، تحریف و جانبداری در اخبار کشورهای بزرگ از جمله آمریکا، مساله ای است که از سوی بسیاری از افراد کشورهای دیگر تأیید شده است و به تدریج در داخل آمریکا نیز نمایان میشود. وجود تحریف، حذف و جانبداری در جریان اطلاع رسانی موجب میشود مردم این کشورها نتوانند به یک دیدگاه باز و عینی از مسایلی که سردمداران آنها درگیر آن هستند، پیدا کنند.
منابع مالی گستردهای که این گروههای رسانهای دارند، به آنها این امکان را میدهد که با صرف هزینههای بیشتر و یافتن راههای بهتر، تولیدات خود را به فروش برسانند.
با توجه به در دست داشتن مالکیت شرکتها از سوی صاحبان قدرت اقتصادی و اجتماعی، نمیتوان تصور کرد مطالب ارائه شده، موقعیت برتر صاحبان این وسایل را در صحنه ملی یا بین المللی به خطر اندازد و در واقع، این رسانهها، وسیلهای برای حفظ وضع موجود در دست صاحبان قدرتمندشان است.
این شرکتهای بزرگ نیز در مقابل با جانبداری و برخورد خوشایند یا خودداری از برخوردد خصمانه یا از همه بدتر خودداری از هرگونه توجهی به سیاستمداران و رژیمهای سیاسی از خدمات آنان قدرشناسی یا بیمحبتی آنان را تلافی میکنند. برای مثال، سیلیویو برلوسکونی نخست وزیر وقت ایتالیا توانست قانون ممنوعیت تلویزیون تجاری را در کشورش نادیده بگیرد. «ژان لوک لاگاردر» بزرگترین رسانه دار فرانسوی با بهرهگیری از دوستی خود با «ژاک شیراک» نخست وزیر وقت فرانسه توانست سازمان عظیم هاشت را تشکیل دهد (رجبی, 1400).
مورداک که در انگلیس به عنوان یکی از بزرگترین صاحبان روزنامه محسوب میشود، اگر از کمک و مساعدت خانم مارگارت تاچر نخست وزیر سابق بریتانیا در جلب موافقت کمیسیون انحصارات انگلیس بهرهمند نمیشد، نمیتوانست به سادگی روزنامه تایمز مالی را خریداری کند.
متنوعسازی و اقتصاد مقیاس
سازمانهای رسانهای دارای چهار کارکرد اصلی شامل خبری، سرگرمی، آموزشی و تبلیغی هستند. شرکت بزرگ رسانهای استراتژیهای تنوع محصول و جغرافیایی را تجزیه و تحلیل کردند. آنها دریافتند که ماهیت مکمل محتوا و توزیع و فرآیند پنجره برای محصولات محتوای رسانهای نقش دارد. به جز تنوع محصول، بیشتر رسانههای غولپیکر خدماتی را در سطح جهانی راهاندازی میکنند یا شرکتهای رسانهای محلی را برای ایجاد همافزایی افقی، عمودی و تنوع ادغام میکنند (Havens, 2012).
کوورسازی یا تجمیع در بین رسانهها باعث میشود تا سبد محصولات آنها کامل گردد مثلاً رسانهای که تا دیروز فقط تولیدکننده محتوای ویدیویی بود با تجمیع با رسانهای تولیدکنند انیمیشنی، امروز به تولیدکننده محتوای ویدیویی و انیمیشن تبدیل شده است. که این موضوع باعث میشود تا نیازهای بازار در این دو حوزه را به راحتی تأمین کند.
مدیران رسانهها با هدف دستیابی به سود بیشتر و مدیریت هزینهها مایل به کوورسازی میباشند. منطق مهم کسب و کار در پشت کوورسازی و یکپارچهسازی، تمایل به استفاده ازاقتصاد مقیاس است این موضوع برای رسانهها اهمیت خاصی دارند.
اقتصادهای مقیاس زمانی بدست میآیند که هزینهٔ متوسط یک کالا رسانهای با افزایش برون داد کاهش یابد. اقتصاد مقیاس در رسانه به این موضوع میپردازند که به جای اینکه یک شبکه تلویزیون داشته باشیم میتوانیم با توزیع محتوا در فضای اینترنت به آسانی و با هزینه کم محتوا را به مخاطبان در سطح ملی و ملی بین المللی برسانیم.
برخی کارآمدیهای این اقتصاد عبارت است از: هزینههای طرح و توسعه مشترک برای چندین محصول و بهرهگرفتن از کارزارهای مشترک یا مرتبط بازاریابی است. سازمان اصلی استودیوهای سینمایی و شرکتهای ضبط نشان دهنده ارزش اقتصاد مقیاس است؛ وقتی این سازمانها تعدادی فیلم جدید را تولید و وارد بازار میکنند کارآمدی آن بیشتر از زمانی خواهد بود که همان فیلمها به وسیلهٔ چند شرکت مستقل ساخته شوند. کوورها میتوانند از محبوبیت شخصیتها و داستانهای خاص در چندین رسانه مختلف بهره بگیرند (Havens, 2012).
تشکیل غولهای رسانهای
همان طور که بیان شد روند کوورسازی رسانهای روز به روز در حال افزایش است که این کوورسازیها به تشکیل غولهای رسانهای کمک میکند به طوری که امروزه در آمریکا چهارده شرکت کنترل بیش از نیمی از روزنامهها، سه شرکت کنترل مجلات، سه شرکت کنترل شبکههای تلویزیونی و چهار شرکت نیز بیش از نیمی از فیلمهای سینمایی را تحت کنترل دارند.
به عنوان یکی از بزرگترین کوورسازیها در جهان میتوان به خرید شرکت مادر تایم وارنر توسط شرکت ای تی اند تی (AT&T) با مبلغ 85 میلیار دلار اشاره کرد.
موسسه تایم وارنر که از ادغام «تایم اینکورپوریشن» و «وارنر کامیونیکیشن» پدید آمده است و در حال حاضر بزرگترین شرکت مالک رسانهها در جهان محسوب میشود. شرکت تایم وارنر شامل زیر مجموعههایی نظیر استودیو وارنر، بروس، شبکه تلویزیونی اچ بی او و خبرگزاری سی ان ان میباشد که هر یک از آنها به تولیدات رسانه میپردازند. همچنین موسسه تایم وارنر بزرگترین موسسه نشر مجلات در آمریکا است که از زیر مجموعههای آن میتوان، تایم، لایف، فورچون و اسپورتس ایلوستریتد اشاره کرد. تعداد خوانندگان نشریات این موسسه در سطح جهان به ۱۲۰ میلیون نفر میرسد.
این موسسه، یکی از بزرگترین شبکههای تلویزیون کابلی جهان را دراختیار دارد و یکی از بزرگترین ناشران کتاب محسوب میشود. علاوه براین، با توجه به تعداد شرکتهای تحت پوشش خود در استرالیا، آسیا، اروپا و آمریکای لاتین به عنوان بزرگترین شرکت ویدئویی جهان نیز است. به طوری که ارزش اموال و داراییهای این موسسه از مجموع تولید ناخالص داخلی کشورهای بولیوی، اردن، نیکاراگوئه، آلبانی، لیبریا و مالی بیشتر میباشد. همینطور ای تی اند تی نیز پیش از این یک توزیع کننده محسوب میشد اما حال با این ادغام هر دو در قالب یک نهاد میگنجند.
از بزرگترین غولهای رسانهای از لحاظ قلمرو جغرافیایی میتوان به شرکت «نیوز کورپوریشن» اشاره کرد که بیش از هر ناشر دیگر در جهان روزنامه منتشر میکند. این مجموعه دو سوم مجموع تیراژهای روزنامههای استرالیا و نیمی از تیراژ روزنامههای نیوزلیند و یک سوم تیراژ روزنامههای انگلیس را در دست دارد.
این مجموعه، بنگاه انتشاراتی «ویلیام کالینز» انگلیس و «هارپر و رو» آمریکا را تحت کنترل دارد و ۷ درصد سهام خبرگزاری رویترز، روزنامه فاینشنال تایمز، اکونومیست و بنگاه انتشاراتی «وایکینگ و پنگوئن» و بزرگترین شبکه تلویزیونی ماهوارهای اروپا را در اختیار دارد و در زمینه انتشار مجله، دومین ناشر بزرگ آمریکاست.
گروه بدلوسکونی در ایتالیا حدود نیمی از بازار تلویزیون این کشور را در دست دارد. سیلویو برلوسکونی نخست وزیر سابق این کشور مالکیت این گروه 8 رسانهای را بر عهدهدار میباشد. این گروه رسانهای که مدیاست نام دارد مالکیت سه کانال تلویزیونی ملی، آژانس آگهی و تبلیغاتی پابلیتالیا، آرنولد موندادوری بزرگترین انتشارت ایتالیا را در اختیاز دارد. برلوسکونی از شبکههای تلویزیونی تحت مالکیت خود بصورت گسترده در تبلیغات استفاده کرد و این امر در نهایت به پیروزی وی منجر شد (رجبی, 1400).
شرکت برتلزمن دو موسسه انتشار کتاب را در انگلیس در اختیار دارد، این شرکت بیش از هر موسسه انتشارای دیگری به نشر کتاب و مجله در اروپا میپردازد. همچنین این شرکت از بزرگترین تولیدکنندگان نوارهای صوتی و تصویری جهان از جمله آر سی ا و اریستا است.
نمونهٔ دیگر در این حوزه شرکت والت دیزنی میباشد؛ که زمانی صرفاً یک استودیوی سینمایی بوده اما از آن زمان تا کنون تبدیل به مجموعهای از تلویزیون پخش گسترده کابلی، انتشار مجله، ضبط صوت، ضبط موسیقی و پخش رادیویی و انتشار کتاب شده است.
از سایر نمونههای معروف در این حوزه نیز میتوان به خریداری شبکه اجتماعی اینستاگرام و واتساپ توسط کمپانی فیسبوک پرداخت که در حال حاضر بزرگترین غول رسانهای اجتماعی دنیاست.
از آخرین نمونههای کوورسازی رسانهای میتوان به خرید شبکه اجتماعی توئیتر توسط ایلان ماسک مالک کمپانی تسلا اشاره کرد.
کوورسازی و فرآیند بین المللی شدن
مارشال مک لوهان در دهه شصت اصطلاح «دهکده جهانی» را مطرح کرد. او با این اصطلاح به تبیین جهانی پرداخت که توسط تلویزیون و دیگر شگفتیهای عصر الکترونیک به هم پیوسته و به وسیله آنها دگرگون میشود. کوورسازی میتواند به عنوان مقولهای بررسی شود که در دنیای امروز بر این مفهوم تسلط یافته است.
امروزه برخلاف پیش بینیهای مک لوهان این دهکده جهانی نه تنها موجب تقویت دموکراسی نشده است بلکه بنیانهای دموکراسی را نیز سست نموده است. شبکههای ارتباطات جمعی و تجمع رسانهها در دست چند شرکت خاص، امپراطوریهای رسانهای را ایجاد کردهاند. کسانی که این امپراطوریها را اداره میکنند خداوندگاران دهکده جهانی بوده و گردش و مصرف متنهای رسانهای تحت سلطه این کوورهاست.
در عملیات کوورسازی رسانهها؛ بینالمللی شدن و جهانی شدن از اهمیت بسیاری برخوردار است و سودآوری بیشتری را برای آنان به دنبال دارد. نکته مهم آن است که امروزه بیشتر رسانههای دنیا به علت کوورسازی در انحصار شرکتهای بزرگ رسانهای هستند. دلیل اصلی آن است که بزرگان رسانه به صاحبان عمدهٔ همهٔ رسانهها تبدیل شدهاند و قدرتی جهانی و بینالمللی پیدا کردند و روز به روز بر قدرت تاثیرگذاری آنان افزوده میشود، همین فرصتها و قابلیتهایی است که برای پیشرفت دو سویه در شکل دادن رسانههای مختلف وجود دارد. (عباسی, 2019)
لیبرال سرمایهداری و انحصار رسانهای
همانطور که بیان شد خطر کوورسازی رسانهای میتواند باعث تشکیل جامعه تکصدایی شود و رسانههای کوچک و مستقل کم کم با از دست دادن خریداران و سفارشدهندگان آگهی به نابودی کشیده میشوند. این روند به طور خاص در کشورهای دارای نظام سرمایه داری رایجتر است و قوانینی برای مقابله با آن نیز تصویب شده است.
در واقع رسانهها نقش مهمی در شکلدهی به افکار و رفتار عمومی دارند. این امر سبب شده است تا به عنوان اصلیترین ابزار جریان سرمایهداری برای ترویج و اشاعه لیبرالیسم باشند. آنها به دنبال این هستند که با لیبرالیزه کردن جامعه و با کارگیری رسانهها از ترویج گفتمانها و مشربهای فکری رقیب جلوگیری نمایند و میل به انحصار خود را به ثمر برسانند. «آزادی لیبرالی» در عرصه رسانه این گونه ترجمه میشود که عرصه افکار عمومی میبایست از هرگونه محدودیت و مانعی، آزاد و به دور از دخالت دولتی باشد و همه صاحبان اندیشه به عنوان بخشهای خصوصی بتوانند آزادانه در یک «بازار رقابت کامل» خود را به افکار عمومی عرضه نمایند و مردم به عنوان مشتریان این اندیشهها، بتوانند آزادانه طبق سلیقه خود، هر چه را میپسندند، انتخاب کنند.
اما از آنجا که راهاندازی رسانههای قدرتمند، نیازمند سرمایههای کلان بوده و «همه صاحبان اندیشه» و همه بخشهای خصوصی، قدرت مالی کافی برای ایجاد رسانههای مؤثر را ندارند، عملاً عرصه افکار عمومی تبدیل به میدان جولان اندیشههایی میشود که توسط جریان سرمایهداری تولید میشوند.
مثلاً در دوران ریاست جمهوری روزولت که امنیت اجتماعی از طریق کمیسیون امنیت در آمریکا به نفع اقشار آسیب پذیر جامعه بالا رفته بود تحولات سیاسی سبب شد تا کمیسیونها به دست شرکتهای خصوصی که بیشتر اقتصاد آمریکا به آنها وابسته است افتاده شود. شرکتهایی که سبب شدهاند سهم زیادی درقانون گذاری این کشور داشته باشند و بسیاری از معضلات مردم نیز نادیده گرفته شود در ایالت متحده هنوز پول، همان حکم شیر مادر را برای سیاست دارد که این پول صرف ساخت برنامههای تلویزیونی و تبلیغاتی میشود که رسانههای جمعی نیز نقش بزرگی را در این جابجاییها و گرایش به سمت طیفهای سیاسی باز کردهاند.
با نگاهی به انتخابات ریاست جمهوری و مجلس سنا در آمریکا میتوان دید که پول نقش اساسی در این انتخاباتها دارد که در دوران انتخابات، رسانهها با گرفتن پولهای زیاد میتوانند نقش اساسی در تبلیغات اشخاص سیاسی آمریکا داشته باشند و افکار عمومی را در جهت منافع مبلغ خود سوق دهند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که تعداد زیادی از رسانهها در آمریکا صاحب منفعت و پول میشوند. از آنجا که سایر رسانهها به صورت مطلق در دست صاحبان قدرت قرار گرفته است، بنابراین هیچ وقت حقایق یک جامعه بر مردم آشکار نمیشود و مردم فرصت بروز ایدهها در جامعه را برای حل چالش از دست میدهند و این مسئله سبب شده است که رسانهها از بیان مشکلات مردم از قبیل مشکلات درمانی، آموزشی و … غافل بمانند.
سخن پایانی
بر اساس آنچه که گفته شد نتیجه میگیریم جریان رسانهای امروز تحت مالکیت چند شرکت بزرگ میباشد که از طریق تجمیع رسانهای ایجاد شدهاند و تولید محتوا محصولات رسانهای اکثر جهان را بر عهده دارد.
ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در جهانی آکنده از تولیدات رسانهای زندگی میکنیم که کوورهای بزرگ برای ما طراحی کردهاند و با بازنمایی جهان پیش رویمان را از طریق تفسیرهای این تولیدات مواجه میشویم.
در دنیای امروز غولهای رسانه تصمیم میگیرند که به چه موضوعاتی بپردازند یا از چه کاندیدای سیاسی حمایت کنند، تا حتی در رابطه با چه موضوعی فیلم بسازند. این موضوع باعث میشود که استقلال رسانهای در دنیا روز به روز از بین رود و رسانه مستقل تحت مالکیت این غولهای رسانهای قرار گیرند.
اتخاذ سیاستهایی مبنی بر پیشبرد کشور به سمت تولید کالاهای رسانهای در سطح استاندارد بین المللی را میتوان اقدام مناسبی در جهت عملیاتهای ضد انحصاری مالکیت رسانهها دانست، هر چند که این امر به دشواری قابل تحقق خواهد بود.
در پایان به این نکته میشود اشاره کرد که غولهای بزرگ رسانهای برای فروش بیشتر محصولاتشان در نقاط مختلف جهان نیاز به شناخت قواعد محلی و فرهنگ عرفی این نقاط دارند تا این محصولات را مطابق خواست و پسند مردم نقاط مختلف تولید نمایند. بنابراین خود این مسئله تا حدودی میتواند موید ابطال نظریههای شکل گیری فرهنگ واحد جهانی باشد.
امروزه پدیده کوورسازی نه تنها تمام اطلاعاتی که از جهان اطراف به دست میآوریم را تحت تأثیر قرار داده بلکه تفکرات و نظریات گوناگونی را در زمینههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و … ایجاد و یا تغییر داده است. شاید در آینده این تکنولوژیها و رسانههای نوین نباشند که دنیا ما را به سمت دهکده جهانی شدن پیش میبرند، بلکه تنها ابزاری باشند تا کوورها بتوانند دهکده خودشان را بسازند و بر آن حکمرانی کنند.
منابع
Andersen, R.,. (2008). Battleground: The media. Westport, Conn: Greenwood Press.
Baskoro, L. R. (2018). Kebebasan Pers di Indonesia.
Havens, A. D. (2012). Understanding Media Industries.
Holt, J.,. (2009). Media industries: History, theory, and method. Chichester, West Sussex: Wiley-Blackwell.
Jaemin, J. &.‐O. (2005). Impacts of Media Conglomerates’ Dual. Journal Of Media Economics, 18(3),183‐202.
Winseck, D. (2010).. Financialization and the “Crisis of the Media”: The Rise and. Canadian Journal Of, 35(3), 365‐393.
رجبی, ع. م. (1400, بهمن). غولهای رسانهای. بازیابی از ویرگول: https://virgool.io/CommunicationSciences/%D8%BA%D9%88%D9%84-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A7%DB%8C-vysqag3kyaj5
عباسی, م. (2019). کوور سازی رسانهها و تأثیر آن در فرایند جهانی شدن. باشگاه شما.
انتهای پیام