خرید تور تابستان ایران بوم گردی

«اعدام مرتضوی!» و سخنی با جناب «زائری»

به گزارش انصاف نیوز، «علي شكوهي»، روزنامه نگار در یادداشتی تلگرامی نوشت:

برادر گرامي‌ام جناب آقاي زائري عزيز!

ديروز نوشته‌اي از شما توجه مرا جلب كرد. عنواني كه يكي از سايتها براي آن نوشته انتخاب كرد چنين است: «برای «بقای جمهوری اسلامی» «سعید مرتضوی» اعدام شود». خواندن همين عنوان كافي بود تا تصميم به نگارش اين نامه به شما بگيرم. البته با خواندن متن نوشته شما عين اين عنوان را نيافتم اما شما تصريح كرده بوديد كه «اعتماد مخدوش مردم مخصوصا در وضعیت خطرناک و حساس فعلی تنها با حکم اعدام او (مرتضوي) قدری ترمیم خواهد شد». همچنين نوشته‌ايد كه «هرگونه سستی و تهاون نسبت به این موضوع …منجر به تهدیدهایی خواهد شد که فروپاشی نظام کمترین آنها خواهد بود». بنابراين ظاهرا شما هم با عنوان انتخابي براي نوشته خودتان نبايد خيلي مخالف باشيد.

اشكال مهمي كه با خواندن نوشته شما در ذهن من ايجاد شد، اهميت بيش از اندازه قائل شدن براي نظام و حفظ آن است يعني همان منطقي كه اين روزها در ذهن و زبان بسياري جاري است و در پرتو آن، از كنار بسياري از كارهاي خلاف مي‌گذرند يا برخي از اقدامات غيرقانوني را مرتكب مي‌شوند يا عدالت را فرع بر تشكيل حكومت تلقي مي‌كنند يا ظلم به مخالف را جايز مي‌دانند و خلاصه آن كه مقوله «حفظ نظام» را در جايگاهي مي‌نشانند كه حق آن نيست. ما هميشه از شما روحانيون و علما شنيديم كه امام علي كل حكومت را به اندازه لنگه كفش پاره هم داراي ارزش نمي‌دانست مگر اين كه به واسطه آن، اقامه عدل شده و از ظلم و ستم جلوگيري شود. عبارت امام خميني مبني بر اين كه «حفظ نظام از اوجب واجبات است» به معناي اولويت قائل شدن براي اين امر است و نه توجيه هر خلافي براي بقاي نظام. شما كافي است خواستار اجراي عدالت درباره مرتضوي و تمام كساني بشويد كه در جايگاه قدرت، مرتكب خلاف مي‌شوند ولي نبايد اين برداشت از گفته شما بشود كه اصل برتر براي شما هم بقاي نظام است و نه اجراي عدالت. شايد ديگران با شما همراه باشند كه اجراي عدالت منجر به ايجاد اعتماد در مردم مي‌شود و اين امر، بقاي نظام را تضمين مي‌كند ولي «بقاي نظام» بايد نتيجه كار مسئولان در اجراي عدالت باشد و نه انگيزه آنان در اتخاذ يك تصميم زيرا در قسم نخست، اصل اوليه و مهمتر، اجراي عدالت است و در حالت دوم، بقاي نظام و معلوم است كه كدام را بايد مقدم داشت.

يكي از آفات گريبانگير نظام در چند دهه گذشته اين است كه با بدفهمي مقوله «مصلحت نظام»، انجام بسياري از كارهاي غيرقانوني و ناقض حقوق انسانها را در سايه آن برداشت انحرافي توجيه مي‌كنيم. اگر در جمهوري اسلامي اين گونه عمل نكرده و با مصلحت‌تراشي، حقيقت و عدالت را ذبح نمي‌كرديم، بسياري از صالحان كنار گذاشته نمي‌شدند و راه براي رشد اشرار و ناصالحان باز نمي‌شد. در باره مرتضوي زياد شنيديم كه از هيچ فضيلتي برخوردار نبود ولي اين هنر را داشت كه در برخورد با مخالفان، حتي با زيرپاگذاشتن قانون، خودي نشان بدهد و نقاط قوتي براي خودش بسازد. اگر به تخلفات قاضي مرتضوي و شكايات بسياري از اهالي مطبوعات و وبلاگنويسان و فعالان سياسي از او به‌موقع رسيدگي مي‌شد و او را در جايگاه دادستاني تهران از كار بركنار مي‌كردند، طبعا بسياري از اقدامات خلاف بعدي هم واقع نمي‌شد. در مقابل اگر در برابر برداشتن وي ايستادگي كنيم و او را «قاضي جوان و شجاعي» بناميم كه در مقابل اهالي مطبوعات و رسانه‌ها و منتقدان سياسي خوب ايستادگي مي‌كند، در آن صورت به شكلي در تثبيت چنين افراد ناصالحي در جايگاه‌هاي مهم درون نظام و وقوع رخدادهايي مانند كهريزك هم شريك خواهيم بود.

حتما به خاطر داريد كه در سال 91 يكي از نمايندگان اصولگراي مجلس در دفاع از قاضي مرتضوي چه سخناني را بر زبان جاري كرده بود و از كدامين منطق تبعيت مي‌كرد. به هنگام ابطال حكم رياست مرتضوي بر تامين اجتماعي از سوي ديوان عدالت اداري، احمد بخشايش اردستاني نماينده سابق مجلس تأکید كرده بود كه به امثال مرتضوی‌ها جهت دفاع از نظام در ایام فتنه نیازمندیم! به گفته او «اگر مرتضوی به دلیل حمایتی که از نظام داشته مورد مؤاخذه قرار گیرد، نباید در آینده انتظار دفاع از نظام را از دیگران داشته باشیم. برخوردهای صورت گرفته با مرتضوی باعث خواهد شد که در آینده و در دوران بحران و فتنه نیز دیگران در دفاع از نظام دچار شک و تردید شوند». اين نماينده مجلس از اين زاويه به عملكرد و اقدامات مرتضوي نگاه نمي‌كرد كه آيا كارش درست است يا نه و آيا مي‌توان از او قانونا دفاع كرد يا خير بلكه از اين منظر به ماجرا مي‌نگريست كه در نتيجه اقدامات امثال مرتضوي، فتنه جمع شد و همين به بقاي نظام كمك كرد. به همين دليل اصرار دارد كه هواي اينگونه افراد را بايد داشت.

به نظر مي‌رسد مصلحت‌تراشي خواه در سختگيري بر مخالفان و خواه در تندروي نسبت به امثال مرتضوي، خلاف است. ما خواستار اعدام هيچ‌كسي نيستيم تا از آن طريق براي نظام محبوبيت ايجاد كنيم بلكه صرفا بر اجراي قانون و اقامه قسط و عدل تاكيد داريم، خواه منجر به تبرئه او شود و خواه حكم به اعدام وي داده شود. از حفظ نظام مصلحتي بزرگتر وجود دارد و آن اجراي عدالت است و بايد با روشهاي قانوني و عادلانه براي بقاي نظام تلاش كرد. فرق ما با ديگران در همين است.

جناب زائري گرامي!

نوشته شما بهانه‌اي بود براي گفتن برخي از حرفهايي كه در سينه انباشته بود و شما آن را به خودتان نگيريد. يقين دارم كه شما هم راضي به هيچ ظلمي ولو كوچك به بهانه حفظ نظام نيستيد و اگر از ضرورت اعدام مرتضوي سخن گفتيد به اين دليل است كه آن را عين عدالت مي‌دانيد.

خداوند مفاسد امور مسلمين را به لطف خود اصلاح نمايد.

اين نامه براي انتشار در روزنامه اعتماد نوشته شد اما دوستان به دلايلي معلوم، از انتشار آن خودداري كردند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. ایکاش برادرسخنران این آقازاده کلاهبردارکه درمشهدمیلیاردهاتومان ازمردم. کلاهبرداری کرده هم همین عقیده رادرمورد برادرش می داشت نه اینکه دنبال سرپوش گذاشتن برروی آن باشند.

  2. بطوری که از ادبیات سیاسی میهن اسلامی بر می اید ، هیچکس راضی به کوچکترین ظلمی نیست ، پس این همه ظلم که از آن مینالیم تنها کار دشمن است و بس !!

  3. اقایان زائری وشکوهی شخصی که تاریخ مصرفش به پایان رسید خودش معدوم است نیازی به اقدامات فیزیکی نیست ابزارهای فعلی را داشته باشید واینکه انان را انذاردهید که پایان شان سعید مرتضویست .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا