بخشش لازم نیست، اعدامش نــکنید!
انصاف نیوز: «اغتشاشگری که خیابان ستارخان تهران را بست اعدام شد»؛ این تیتر خبری بود که صبح روز پنجشنبه از سوی میزان، خبرگزاری قوه قضاییه، منتشر شد و همچنان واکنشهای گسترده در داخل و خارج به آن ادامه دارد.
بر اساس آنچه دیوان عالی کشور دربارهی این پرونده اعلام کرده است، محسن شکاری به اتهام «محاربه» به اعدام محکوم شد و مواردی همچون «کشیدن سلاح به قصد جان و ایجاد رعب و وحشت و سلب آزادی و امنیت مردم و همچنین جرح عمدی با سلاح سرد به مامور حافظ امنیت حین انجام وظیفه و مسدود کردن خیابان ستارخان تهران و اخلال در نظم و امنیت جامعه» بهعنوان علت «محارب» بودن او اعلام شده است.
سروش محلاتی: اگر معترضی دست به سلاح ببرد و شخص امام معصوم را هم به قتل برساند مشمول حکم محارب نیست
آیتالله محمد سروش محلاتی، استاد دروس خارج فقه حوزهی علمیه قم دو روز قبل در یادداشتی به موضوع محاربه پرداخته و در این باره مینویسد: حرکتهای اعتراضی در نظام اسلامی که به خشونت میانجامد، دو گونه است: یک. خشونت هایی که توسط گروهها و سازمانهای مسلح انجام میشود. سازمانهایی که به هدف براندازی حکومت و یا ضربه زدن به آن از راه به قتل رساندن افراد موثر حکومت تشکیل میشود. دو. خشونت هایی که توسط افراد معترض پراکنده – که چه بسا در اثر فقدان فضای اعتراض مسالمت آمیز و یا کم تحملی حکومتها – انجام میشود. افرادی که وابستگی به یک سازمان عملیات مسلحانه ندارند و صرفا در جریان حرکت اعتراضی مردمی، دست به خشونت زده و موجب قتل و یا آسیب برخی عناصر حکومتی میشوند.
این استاد حوزه بر این باور است که نوع اول در فقه “فئه باغیه” نامیده میشود و حکومت موظف است با آنها قتال نموده و سازمانشان را منهدم سازد. ولی نوع دوم مشمول حکم باغی نیستند و برخورد با آنها متفاوت است.
سروش محلاتی با اشاره به واقعهی شهادت امام علی (ع) مینویسد: امیرالمومنین در زمان جراحت، توصیه به احسان به ابن ملجم نمودند و سفارش کردند که در صورت مرگ، فرزندان، او را عفو کنند! این سخن امیرالمومنین گویای آن است که اگر معترضی دست به سلاح هم ببرد و شخص امام معصوم را هم به قتل برساند مشمول حکم بغاه (و یا محاربان) نیست و: اولا: جنایت او در حوزه حقوق خصوصی مطرح میشود و مجازات او به عنوان قصاص بوده و در اختیار اولیای دم میباشد و نباید آن را مصداق محاربه تلقی نموده و کیفر را وظیفه حکومت دانست. ثانیا: در برابر همین افراد جنایتکار و قاتل هم عفو و گذشت از سوی اولیای دم، پسندیده بوده و بر قصاص ترجیح دارد.
او با تاکید بر اینکه «در قرآن کریم قبل از آنکه مجازات محارب بیان شود “فساد فی الارض” به موضوع آن افزوده شده و از این رو فقهای بزرگ به قید “فساد فی الارض” در تفسیر محاربه توجه داشتهاند»، میپرسد: آیا کسانی که قصد اخلال در امنیت عمومی نداشته و صرفا در اعتراض به حکومت، دست به رفتارهای خشن میزنند و یا مرتکب قتل یا جرح نسبت بخصوص ماموران حکومتی میشوند، کارشان مصداق “یسعون فی الارض فسادا” بوده مستحق مجازات محارب هستند و یا تحت عناوین دیگری مجازات شده و کیفرشان متفاوت از محارب است؟ فراموش نکنیم که محارب و مفسد فی الارض از جنس قطاع الطریق و اشرار خون آشام است که در صدد قتل و غارت مردم است، او با نظام سیاسی مشکل ندارد و در هرحکومتی بدنبال شرارت است ولی معترض قانون شکن در برابر حکومت موضع دارد و بدنبال استقرار نظم دیگری است و به این دلیل است که این دو کاملا از دو جنس متفاوتی هستند.
این استاد حوزه بهعنوان جمعبندی یادداشت خود نوشته است: در محاربه حاکم از “امنیت مردم” در برابر سلاح بدستان دفاع میکند ولی در اینجا به عکس، معترض در برابر مردم نیست بلکه با حاکم معارضه داشته و حاکم با مجازت وی، از “امنیت خود” دفاع میکند. در فقه این جرائم تفکیک شده و مجازات آنها متفاوت است.
جدال حقوقدانان بر سر تعریف «محارب»
در این ارتباط حقوقدانانی نیز دیدگاههای خود را مطرح کردهاند؛ برای نمونه محسن برهانی، وکیل دادگستری و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در توییتی نوشت: در اعتراضات اخیر، کسانی که دست به سلاح بردند، هدفشان ترساندن مأموران امنیتی و انتظامی بود و اتفاقاً به دنبال ایجاد قوت قلب و تشجیع مردم بودند. بنابراین شرایط جرم محاربه محقق نشده است و چنین احکامی محل اشکال است.
این دانشآموختهی حوزهی علمیهی قم با «غیر شرعی» خواندن اعدام محسن شکاری در توییت دیگری نوشته است: مرحوم محسن شکاری مرتکب مواد ۶۱۴ و ۶۱۸ شده بود اما محارب نبود و اعدامش خلاف شرع و قانون بود.
این دو اظهارنظر آقای برهانی با انتقاداتی نیز همراه شده است. حجتالاسلام جلیل محبی، حقوقدان و دبیر پیشین ستاد امر به معروف و نهی از منکر در توییتی نوشت: طرف فرق انگیزه و سوءنیّت خاص رو که ترم یک لیسانس یاد میدن نمیدونه اسمش رو گذاشته حقوقدان و استاد دانشگاه تهران.
آقای محبی دربارهی اعدام محسن شکاری نیز نوشته است: تفاوت قمه کشی مانند محسن شکاری در ایران، اروپا و آمریکا این نیست که قانون ما اعدام دارد و در اروپا اعدام لغو شده، در این است که آنجا پلیس درجا با شلیک گلوله او را میکشد و اینجا دادگاه برگزار میشود.
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی در واکنش به انتقادات از دیدگاه مطرحشده از سوی محسن برهانی نوشت: برخی از خوانندگان متوجه دقت نظر آقای برهانی نشدهاند. منظور او این نیست که بگوید محکومین مرتکب جرم نشدهاند، چون اطلاعی از پرونده آنان ندارد. میخواهد بگوید عنوان محاربه در این مورد صدق نمیکند و درست هم میگوید چون شرط تحقق محاربه ترساندن مردم است و نه مامورین.
محمدصالح مفتاح، فعال رسانهای اصولگرا نیز در پاسخ به توییت آقای عبدی نوشته است: باشه شما درست میگید! حمله با قمه به پلیس برای ترس مردم نبود و برای تشجیع مردم بود.
راستی شجاعت و قوت قلب برای چه هدفی بود؟ برای کشتن بیشتر؟ برای تخریب بیشتر؟ برای خشونت گستردهتر؟!
نعمت احمدی، حقوقدان به بهانهی پروندهی محسن شکاری و اعدام او دربارهی موضوع محاربه نوشت: محاربه کشیدن سلاح به قصد جان، مال یاناموس(مردم) یا ارعاب – ماده۲۷۹ قانون مجازات تاکید بر مردم برای تفاوت برخورد با مامورین است. ماده ۱۵۷ اگر عملیات مامورین موجب قتل یاجرح یا تعرض به عرض یا ناموس یا مال گردددفاع جایز است. درگیری با مامورین محاربه نیست حقوقدانان نظردهند همه احکام فعلی به استناد ماده ۲۷۹ است. تصریح به مردم درماده ۲۷۹ تاکید به تفاوت بامامورین است. قانونگذار با آگاهی تفاوت بین مردم و مامورین را در ماده ۲۷۹و ماده ۱۵۷ قانون مجازات اسلامی تقنین نموده است. محاکم در جریان اعتراضات نمیتوانند معترضین را محارب بدانند. ذات اعتراض برخورد مردم معترض با مامور است، قانونگذار عاقل است، قضات توجه کنند.
عماد باقی: گزارش دادگاه دکتر قرهحسنلو و همسرش حیرتانگیز است
عمادالدین باقی، حقوقدان و فعال حقوق بشر هم چند روز قبل در مورد نحوهی رسیدگی به پروندهی «شهادت سیدروحالله عجمیان» و حکم صادره برای متهمان آن نوشته بود: اطلاعاتم درباره پرونده دکتر قره حسنلو و همسرش گزارش دادگاه در خبرگزاری میزان است. سخنم درباره نحوه بازداشت این زوج و نداشتن وکیل تعیینی نیست، زیرا اطلاعی جز آنچه درفضای مجازی آمده ندارم اما گزارش میزان، مستند است و چنان حیرت انگیز که گویی برای تهیه مدرک علیه ایران درنهادهای حقوق بشریست مگر به دفاعیات توجه شود. دو ایراد آشکار به ایراد اتهام نسبت به این زوج: یک:طبق ماده ۱۲۷۸ ق.مدنی «اقرار هرکس نسبت به خود نافذ و درحق دیگری نافذ نیست» و قره حسنلو بر پایه اقرار زنش متهم شده. دو:خود اقرار همسر وفق ماده ۱۶۹ قانون مجازات اسلامی بی اعتبار است زیرا اقرار نزد حاکم معتبر است نه دربازجویی بدون حضور قاضی. اقرار همسر متهم در دادگاه نیز درتضاد با اتهامات وارده بود. بر اساس ماده ۱۶۹ قانون مجازات اسلامی اقراری که تحت اکراه، اجبار، شکنجه یا اذیت و آزار روحی یا جسمی اخذ شود، فاقد ارزش و اعتبار است و دادگاه مکلف است از متهم تحقیق مجدد کند. درباره این متهم با توجه به روایت امام علی(ع) که اقرار در حبس معتبر نیست. و «کسى که در برابر زندان، ترس یا تهدید اقرار کند، بر او حد جاری نمىشود» (حر عاملى، وسائل…ج۱۶ ص۱۱۱) دست کم، فرد اقرار کننده در شرایط عادی قرار نداشته است. از این رو انتظار می رود بخاطر التزام قاضی به این نکات حقوقی، اتهام کنونی از این زوج برداشته شود.
پاسخ نویسندهی کیهان به انتقادات
حسین شمسیان، استاد حقوق و روزنامهنگار اصولگرا که سابقهی فعالیت در شورای سردبیری روزنامهی کیهان را نیز در کارنامهی کاری خود دارد در دفاع از احکام اعدام صادرشده و به طور مشخص پیرامون پروندهی محسن شکاری نوشته است: اقدام قوه، کاملا قانونی و در مقابل اقدام شخص معدوم، مصداق بارز محاربه بود. برخی که میکوشند آن را به زخمی کردن و وارد کردن خراش و… تقلیل دهند، یا قصد فهمیدن ندارند و همسو با جبهه دشمن حرف می زنند یا از قانون بی اطلاعند. سلاح کشیدن در جامعه و ایجاد رعب و وحشت، به تنهایی و بدون نیاز به هیچ جرم دیگری، مصداق محاربه است و قانون به آن تصریح دارد اینکه برخی، اقدام محسن شکاری را «ترساندن ماموران» می دانند و نه ترساندن مردم! نشانه بی سوادی و جهل به مبانی قانون است، حتی اگر استاد دانشگاه و وکیل دادگستری باشند! و اگر بی سوادی در کار نباشد، اغراض و اهداف دیگری را باید در نظر گرفت. اینها چیزهایی است که یک دانشجوی سال های اول کارشناسی حقوق در درسهایش می خواند. در جرم محاربه، قتل و زخم و …. ملاک نیست. ملاک ارعاب یعنی ترساندن و ترسیدن مردم و ایجاد ناامنی در محیط است که در ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی به روشنی ذکر شده: «محاربه عبارت از کشیدن سلاح به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آنها است، به نحوی که موجب ناامنی در محیط گردد» ماده به توضیح بیشتری نیاز ندارد بخصوص این قسمت آخر یعنی «به نحوی که موجب نا امنی در محیط گردد»
او ادامه میدهد: کدام عاقلی است که معتقد نباشد قمه عریان در دست یک جنایتکار، موجب ترسیدن مردم و ایجاد ناامنی میشود!؟ اگر کسی معتقد است که حمله فرد قمه به دست، موجب رعب نمی شود و به «انگیزه سازی» برای جنایتکاران مشغولند، خوب است یک شب آنها و خانواده اشان را با چند قمه بدست وحشی مواجه کنند، اگر نترسیدند و قالب تهی نکردند، می شود انگیزه دیگری برای جانی در نظر گرفت! اما حقیقت این است که این اقدام جانی در هر شرایطی موجب رعب و وحشت مردم می شود و در این نمیتوان شکی داشت.
آقای شمسیان در بخش دیگری از یادداشت خود مینویسید: بعضیها به سرعت صدور و اجرای این حکم ایراد میگیرند و آن را دلیلی بر ناعادلانه بودن آن می دانند. حال آنکه تاخیر و تعجیل در رسیدگی قانونی معنایی ندارد، مهم رعایت آیین دادرسی و انطباق حکم با موازین قانونی است که در این فقره، از اقرار صریح متهم و بازسازی صحنه جرم تا شهادت شهود و تصاویر و… جایی برای انکار باقی نگذاشته و از قضا باید از سرعت عمل و حقیقت جویی دستگاه قضایی تشکر کرد و انتظار داشت که همه پرونده ها چنین باشد
او در بخش پایانی این یادداشت نوشت: فراموش نکنید، عمده کسانی که الان هیاهو راه انداخته اند، همانهایی هستند که در ماجرای قتل عمد توسط نوید افکاری و اقرار صریحش،هشتگ نهبهاعدام راه انداخته بودند! گویی باهر حق طلبی و عدالت خواهی مخالفند!افزون برتصریح قانون، مطالبه عمومی مردم برای برخورد با برهم زنندگان نظم و امنیت،پشتوانه اقدام موثر و بموقع قوه قضاییه است.
واکنشهای سیاسی به اعدام شکاری؛ از استقبال انقلابیها تا اعتراض میرحسین
جدای از اختلاف نظرهای حقوقی پیرامون این پرونده و مصداق «محاربه» بودن یا نبودن آن، اعدام محسن شکاری از نقطهنظر سیاسی نیز با واکنشهای متفاوت و گستردهای روبرو شده است. از واکنشهای بینالمللی تا بیانیهی میرحسین موسوی، از استقبال اصولگرایان انقلابی تا انتقادات صریح منتقدان به عملکرد قوه قضاییه در این پرونده.
سخنگوی روابط خارجی اتحادیه اروپا در توییتی در این ارتباط نوشت: اتحادیه اروپا با قویترین الفاظ اعدام محسن شکاری را محکوم میکند و میخواهد که از اجرای مجازات اعدام جلوگیری شود و مراحل قانونی برای حفظ حقوق طی شود.
در ساعات گذشته مقامهای آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی نیز به اجرای حکم اعدام محسن شکاری اعتراض کردهاند.
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به این اظهارنظرها آنها را «مداخلهجویانه» خوانده و اعلام کرده است: ایران در مقابله با اغتشاشات، نهایت خویشتنداری را به خرج داده و بر خلاف بسیاری از رژیمهای غربی که حتی معترضان مسالمتجو را نیز بدنام و با خشونت سرکوب میکنند، از روشهای متناسب و استاندارد ضداغتشاش بهره گرفته است. همین امر برای روند قضایی نیز صادق است. اما امنیت عمومی، خط قرمز است. حمله مسلحانه و تخریبگری قابل تحمل نیست، حتی برای آن دسته از رژیمهای غربی که فرصتی یافتهاند تا ریاکارانه برای ایران خطابه بخوانند. غرب باید به جای نمایان کردن عدم صداقت خود، از میزبانی، پشتیبانی و تشویق تروریستها دست بردارد.
انتقاد برخی فعالان سیاسی
ساعاتی پس از انتشر خبر اعدام محسن شکاری، میرحسین موسوی، که از بهمن ۸۹ با تصمیم شورایعالی امنیت ملی در حصر به سر میبرد نیز با صدور پیامی به احکام اعدام صادرشده از سوی قوه قضاییه اعتراض کرد.
آقای موسوی در پیام خود خواستار متوقف شدن این احکام شده و انقلاب ۵۷ را نیز انقلابی «برای وحدت و حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش» توصیف کرده است.
محمود صادقی، نمایندهی مردم در مجلس دهم در توییتی نوشت: اعدام متهمی که از حق دسترسی به وکیل انتخابی محروم بوده هم ناقض اصل ۳۵ قانون اساسی و هم ناقض پیمانهای بینالمللی است که ایران عضو آنها است مغایرت دارد.
جواد امام، مدیرعامل بنیاد باران و از چهرههای سیاسی نزدیک به سیدمحمد خاتمی نیز با اشاره به برخی شنیدهها پیرامون این پرونده نوشته است: فاصله محاکمه او تا اجرای این حکم سنگین، تنها ۲۱ روز بوده است. دست مریزاد! عجب سرعتی – عجب عدالتی
تحلیل عباس عبدی از اعدام شکاری
عباس عبدی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب در یادداشت کوتاهی پیرامون آثار سیاسی اجرای حکم اعدام محسن شکاری نوشته است: هدف مجازات:
۱. اجرای عدالت و رضایت مردم
۲. بازدارندگی و ارعاب دیگران
هیچ مجازاتی بدون دادگاه علنی، وکیل انتخابی و رعایت کامل قانون آیین دادرسی, هدف اول را محقق نمیکند.
هدف دوم نه تنها عادلانه نیست بلکه در اعدام محسن شکاری بازدارنده هم نیست، چون موجب افزایش نفرت و کینه میشود
آقای عبدی در ادامه مینویسد: به نظر میرسید که بعد از اتفاقات کرج که زنگ خطر اوجگیری خشونت بود، اعتراضات با آرامش بیشتری رخ میداد. اگر حکومت مدعی است که میخواهد میان اعتراض و اغتشاش مرزبندی کند، پس باید فضا را آرام میکرد تا اعتراضات تندتر نشود. ولی اعدام عجولانه محسن شکاری خلاف این ادعا است.
اعدام شکاری و پروندههای باز باقیمانده از گذشته
برخی نیز در واکنش به پروندهی محسن شکاری و اجرای حکم اعدام او به مقایسهی نحوهی عملکرد قوه قضاییه در این پرونده با موارد مشابه پرداختهاند.
برای نمونه، مهدیه پالیزبان، روزنامهنگار سابق و نویسندهی کتاب «آدمربایی در لیبی» که دربارهی ربایش امام موسی صدر است، در صفحهی توییتر خود نوشت: سال ۱۳۸۱ در کرمان قتلهایی رخ داد که به قتلهای محفلی معروف شد.۶ جوان که گفته میشد عضو [نهادی] هستند برای مبارزه با فساد و فحشا چند شهروند را کشتند، با اتهاماتی که ثابت نشد. ازجمله دختر و پسری را به جرم رابطه نامشروع که باهم نامزد بودند. بعد از ۱۶ سال، اعلام شد همه اولیای دم رضایت دادند. سال ۱۳۷۸ سعید حجاریان، توسط سعید عسگر، جوانی ۱۹ ساله ترور شد که با جراحات ماندگار، زنده ماند. عسگر ۱۵ سال حبس گرفت و بعد از یک سال آزاد شد و در حمله به خوابگاه دانشجویان دانشگاه علامه، سال ۸۲ دیده شد. مهر ۱۳۹۳ اسیدپاشیهایی در اصفهان به دختران جوان صورت گرفت که باعث مرگ یک نفر و جراحت بقیه شد. حداقل ۴ مورد اسیدپاشی گزارش شد. تا امروز، هیچ کس برای این اتفاقات شناسایی و دستگیر نشده، محسن شکاری، به اتهام بستن خیابان، حمل سلاح سرد و زخمی کردن مامور بسیج و ایجاد رعب و وحشت، ۱۸ روز بعد از صدور حکم اعدام شد.
واکنش «انقلابیها» به اعدام محسن شکاری
در میان واکنشهای توییتری به اعدام محسن شکاری علاوه بر انتقادات تندی که از سوی کاربران خطاب به مسئولان کشور مطرح شده، کاربران اصولگرا/انقلابی/ارزشی نیز بودند که از آنچه در این پرونده رخ داد دفاع کردهاند که بخشی از توییتهای آنان را به انتخاب خبرنگار انصاف نیوز میخوانید:
میثم ایرانی: از اعدام محسن شکاری خوشحال نیستیم اما با محارب قمه کش و کسی که با ترساندن مردم خیابانی را میبندد چه باید کرد که دیگران تکرار نکنند؟
در آمریکا همانجا به او شلیک میکنند
جمهوری اسلامی مجرم را دستگیر کرده؛ در دادگاه قانونی با شواهد و مستندات کامل شخص تفهیم اتهام شده، بعد مجازات شده!
آزاده: قابل توجه خونخواهان محسن شکاری و هشتگ زنندگان نه به اعدام!
محارب کیست؟ کسیکه در سطح شهر، جاییکه مردم زندگی میکنند، قمه کشی و چاقو کشی کرده، به قصد ارعاب و بر هم زدن امنیت مردم نه الزاما قتل!
افتاد؟؟!!
بنت الحسین: طرف سانت به سانت قمه رو تو بدن مردم و مامورا فرو کرده و حکم محارب گرفته
بعدا میگن چرا اعدامش کردید
اعدامش نمیکردیم که تو نمیتونستی اینطوری زبون درازی کن
زبون تورم میبریدن
زنده باد مقاومت: این […]، محسن شکاری، به جرم بستن خیابان ستارخان، حمله با سلاح سرد به مدافعان امنیت و زخمی کردنش، با داشتن پرونده های متعدد چاقو و قمه کشی به مردم، محارب شناخته شد و صبح امروز به درک واصل شد. این […]
حامد شبانی: ۱- حضور در جمع اغتشاشگران
۲- بستن خیابان و ممانعت از بازگشایی آن توسط شهروندان
۳- ارعاب و تهدید مردم با سلاح سرد
۴- درگیر شدن با نیروهای حافظ امنیت و مجروح کردن برخی با قمه
اینها اقدامات محسن شکاری است که قطعا در قانون مصداق محاربه است و حکم محارب هم اعدام،که الحمدلله شد
فهیمه هداوند: شما که محارب نمیدونید چیه! ولی طبق اعتراف خودش: دو نفری رفتند اتوبان ستاری [خیابان ستارخان] رو بستند و با قمه جلوی خودروهارو گرفتند، نیروهای امنیتی اومدند راه رو باز کنند با قمه زده اونارو زخمی کرده. به این عمل میگن محاربه و حکمش اعدامه
حسین دارابی: محسن شکاری کسی بود که از این سارق نیایش جرمش سنگینتر بود. خیابون ستارخان رو بند آورده بود، مردم رو با قمه تهدید کرده بود، مغازهدارها از ترسشون مغازههارو بستن. با قمه زده بود نیروی امنیتی رو بدجور مجروح کرده بود و کارهایی که ناامنی خیلی بیشتری بوجود آورده بود. تو آمریکا کسی پلیس و نیروهای امنیتی رو بزنه دیگه کار به دادگاه نمیرسه، همونجا یه تیر میزنن خلاصش میکنن. همین یک جرمش کافی بود براش، ایجاد رعب وحشت و قمهکشی بین مردم جرمش رو تشدید کرد. فردی به این خطرناکی نباید به جامعه برمیگشت. کسی که منطقِ اعتراضش چاقوی قصابیه
حتما پاسخش، طنابِ دار دور گردنشه
به این کار میگن پاسخ متناسب
الان اینها که به اعدام محسن شکاری اعتراض دارن، به اون چاقو اعتراض دارند یا به پاسخش؟!
محمدصادق علیزاده: طرف با قمه نیممتری خیابون رو بسته، مردم رو تهدید کرده، با ماموران درگیر و زخمیشون کرده، حکم محاربه براش صادر شده و امروز اعدامش کردن. روزنامهنگار حوزه اندیشه و تاریخ براش استوری زده «یک جان ۲۳ساله در ازای۱۳ بخیه گرفته شد.» چقدر همهچیز مبتذل و سرشار از بلاهت شده.
احمد بیاتی: محسن شکاری هم مانند بقیه افرادی که در این روزها دستگیر می شوند سابقه مصرف مواد مخدر و الکل و بازیهای رایانهای با سلاح سرد به مردم و مدافعین امنیت هجوم میبرد.
این […] اغتشاشگر پس از دستگیری، در دادگاه به اعدام محکوم شده و حکم وی امروز اجرا گردید
فرهود: معترضین و اغتشاشگر باید بداند تعرض به مامور امنیت مجازات سنگین خواهد داشت
پای چوبه دار نه پوریا زراعتی وجود دارد نه سیما ثابت و…
این جماعت از اعدام شما خوشحال خواهند شد چون مجازات شما برای اینها یعنی پول بیشتر
انتهای پیام
معمولا وقتی دو طرف مناقشه کننده به نتیجه ای نمیرسند، طرفی که خود را دیندار میداند با اعلام صلوات همه بحث را به فرداهای نا معلوم هدایت میکند.
دوست داشتم دران لحظات اقای محلاتی مقابل اقای شکاری قرار می گرفت تا بفهمد هدف ایشان چه بوده وبه چه قصد قمه کشیده وخیابان بسته وبه مامورین حمله کرده…
عجب!!!
جایزه ماله طلایی 2022 به شما تعلق می گیرد!
سه چهارتا مساله تو اسلام هست که دین اسلام بشدت روش تاکید داره ودرموارد مشکوک ومورد بحث باید جانب احتیاط رو درنظر گرفت
یکیش مساله جان انسان هاس
برعکس اینجا جای هیچ سلام وصلواتی نیست
جالب است طرف رو حقوقدان نامیده اند…ولی درس عناصرتشکیل دهنده بزه را ترم یک لیسانس مینامدبیسوادی … چه عناصری را رویانیده است…
امام خمینی: قول قویتر در حد محارب، اختیار حاکم بین قتل، بهدار آویختن، قطع به طور مخالف و نفی بلد است. و بعید نیست که برای حاکم بهتر باشد که جنایت را ملاحظه کند و آنچه مناسب است را اختیار کند. پس اگر کشته است قتل یا صلب را اختیار کند، و اگر مال را برداشته است، قطع را اختیار نماید، و اگر فقط شمشیر کشیده و ترسانده، نفی بلد را اختیار نماید.
ای کاش جدا از این اغتشاشگرها، این رسانه های نفوذی و وطن فروش و شعبه های داخلی BBC و داعش اینترنشنال، مثل بی انصاف نیوز رو هم اعدام کنن!!!
#بیشرف
#وطن_فروش
#خودفروخته
بی شرف و وطن فروش امثال تو هستند، بزودی…
گل گفتی و حق گفتی
علیرضا جان دردت به سرم نکند به سندرم «خلخالیسم» مبتلا شده ای و یا از اقوام و منسوبان ان مرحوم هستی؟! توصیه می کنم درباره «سرانجام» کسی که دوست داشت همه مخالفینش اعدام شوند تحقیقی بکن.
…
….
…
می بینید چگونه مردم بجان هم افتاده اند!!!؟
چه آیه الله … این آقای محلاتی، تو حوزه هم کشکی کشکی نمره میدن آیه الله می کنن
بیشتر رسانه های حزبی وحکومتی این لقب ها رو به افراد میدن
والا تو متن حوزه این اغلب ایت الله ها در حدهمون حجت الاسلام ها هستن
عجب احمق هایی هستند کسانی که حق را می دانند و انکار می کنند ، حکایت همراه کاروانیان است که که وقتی دزدان سر گردنه جلو کاروان را گرفتند و با تهدید اسلحه به کاروانیان گفتند که طلا و پول و کالا های ارزش دارتان ، را بدهید ! آن مسافر همراه نعره زد و گفت که عجب مردمان پستی هستید ! گلو جناب دزد پاره شد هرچه زودتر هر چه می خواهد بدهید . . . . . ! ! ! ! ! قمه کشان با عربده جلو خودرو های عبوری را می گیرند و راه را بر مردم می بندند و زن و بچه مردم را می ترسانند و چادر از سر ناموس مردم می کشند تا حدی که مظلوم می خواهد سکته کند و مشکلات متعدد برای مردم درست می کنند و ستون پنجم دشمن ! همسو با دشمن از محاربان به جان و مال و ناموس مردم دفاع می کنند ! ای بی شرفهای هیچی ندار . . . . . . .
اگر شاه هم مي خواست با همين منطقي كه جمهوري اسلامي، محسن شكاري را اعدام كرد با معترضان و انقلابيون برخورد كنه و آنها را زخمهاي ناسوري بدونه كه جز با داغ كردن خوب نمي شوند، يقيناً كار به اينجا نمي رسيد و انقلابي پيروز نمي شد. شاه در نهايت حق انقلاب كردن مردم را به رسميت شناخت و رفت. طبق منطق جمهوري اسلامي، بسياري از مسؤولان جمهوري اسلامي زخمهايي بودند كه بايد توسط شاه داغ ميشدند ولي او اين كار را نكرد. چرا كه خودش را حق مطلق نپنداشت و حق را به معترضان و انقلابيون داد و صداي انقلاب آنها را شنيد. ظاهراً مسوولان … …. …. خود را حق مطلق ميدانند كه به خود اجازه ميدهند صداي هر معترضي را باطل مطلق بپندارند.
اره دست ساواک نیفتادی که کر کری می خونی. درثانی فرق اعتراض و اغتشاش رو نمی دونی؟
میثم جان من دست ساواک هم افتادم دردت به سرم. به ترتیب اجرای نقش از پلیس و گارد شاهنشاهی و ماموران حکومت نظامی و ایضا مامور ساواک کتک خوردم. (شما بخوانید خوردیم) کتک خوردن دیگران را هم بعد از انقلاب دیدیم. به قول خودمان: برق هم می گیرد و سگ هم می گیرد. اما این کجا و ان کجا! بعد هم تصدقت این اعتراض است که با گاز اشک اور و گلوله و کتک و فحش و فضاحت تبدیل به اغتشاش می شود
واقعا به این حرف هایی که زدی معتقدی!!!!!