سیاستخارجیِ ادعامحور
سید محسن امامیفر، روزنامهنگار و پژوهشگر روابط بینالملل در یادداشتی با عنوان «سیاستخارجیِ ادعامحور» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
چین در اقدامی بیسابقه به همراه عربستان، مواضعی کاملن ضد جمهوری اسلامی اتخاذ نموده است. رویکردی که تقابلجویانه تفسیر میشود.
هرچند به این معنا نیست که چین همکاریهای دوجانبه با ایران را کاهش دهد، اما حجم عظیم تجارت چین با عربستان که چند برابر حجم تجارت با ایران است، این کشور را که منطق سیاست خارجی خود را بر پایه اقتصاد بنا نهاده وادار مینماید، با عربستان، که انتفاع بسیار بیشتری در مناسبات فیمابین خواهد داشت، همگرایی استراتژیک داشته باشد، نه با ایران.
چین و عربستان در سفر شی جین پینگ به ریاض، ۳۴ قرارداد سرمایهگذاری در بخشهای انرژی سبز، هیدروژن سبز، فتوولتائیک خورشیدی، فناوری اطلاعات، حمل و نقل، لجستیک، صنایع پزشکی، مسکن و ساخت و ساز امضا نمودند و بر همین اساس، همکاری اقتصادی خود را گسترش قابل توجهی دادند و این اتفاقی نیست که چین به سادگی از کنار آن بگذرد و در تقابل ایران و عربستان، به سود جمهوری اسلامی اقدام نماید.
این اقدام چین در بالاترین سطح سیاسی، ادعاهای پوچ مسئولان ایرانی مبنی بر مشارکت راهبردی ایران و چین را عیان نمود.
اگر چه جمهوری اسلامی دشمنی واضحی با ایالات متحده که رقیب جدی چین به شمار میرود، دارد و میتواند از نظر مقامات جمهوری اسلامی، عامل مهمی برای همگرایی راهبردی میان دو کشور باشد اما چین نشان داد، میزان انتفاع اقتصادی، عامل تعیین کننده در یک مشارکت جامع و استراتژیک خواهد بود.
چرا که افزایش قدرت اقتصادی است که میتواند حوزه نفوذ سیاسی در یک منطقه و جهان را گسترش دهد.
چین به وضوح نشان داد در مناسبات امنیتی_ژئوپلیتیکی خاورمیانه، که در دو سوی آن همواره ایران و عربستان قرار دارند، بر خلاف انتظار جمهوری اسلامی، طرف سعودی را خواهد گرفت.
عربستان نیز از ضربات مستقیم و غیرمستقیم جمهوری اسلامی در امان خواهد بود چرا که منافع اقتصادی چین در این کشور با خطر جدی مواجه خواهد شد و چین این توانایی را دارد که مانع حملات جمهوری اسلامی بشود. به این دلیل که جمهوری اسلامی با وجود مواضع تقابلجویانه چین، همچنان به این کشور نیاز حیاتی خواهد داشت و نمیتواند راهبردهای سیاستخارجی خود را بر خلاف منافع استراتژیک چین، طراحی نماید. جمهوری اسلامیِ غربستیز، اساسن امکان پشت کردن به چین را ندارد. در چنین مختصاتی، توازن قوای منطقهای علیه جمهوری اسلامی و به سود سعودی، تغییر خواهد کرد.
اما سوال مهم این است، دولت رئیسی که نگاه و گرایشهای همکاریجویانه با غرب را مانع تامین منافع ملی و حتا به نوعی خیانت به حساب میآورد و با افتخار از سیاست شرقگرایی با محوریت روسیه و چین سخن به میان میآورد، در واکنش به اقدام تقابلی چین، آن هم مشترکا با عربستان، چه توجیه و واکنشی خواهد داشت؟
مبرهن است که نمیتواند واکنش متناسب و تلافیجویانه داشته باشد، چرا که چین در شرایط تحریمهای فلجکننده علیه جمهوری اسلامی، مانع از فروپاشی اقتصادی ایران شده است. بنابراین همانطور که پیشتر ذکر شد، نیازِ استراتژیک و عملی جمهوری اسلامی به چین همچنان وجود دارد.
وقتی عضویت در سازمان همکاری شانگهای، سند افتخارآفرینی دولت رئیسی میشود، با وجود آنکه به دلیل تحریمها، هیچ انتفاعی برای ایران نخواهد داشت، نتیجه این میگردد که عربستان که حتا در شانگهای نیز حضور ندارد، با اِعمال سیاستخارجی عملگرایانه از طریق افزایش حجم عظیم مبادلات و گسترش چشمگیر همکاریهای اقتصادی با چین، خود را به عنوان شریکی استراتژیک مطرح نموده و این کشور را وادار به اتخاذ مواضع تقابلی با جمهوری اسلامی مینماید.
مسئولان و مقامات ارشد جمهوری اسلامی شاید همچنان به این نکته واقف نشدهاند؛ سیاست خارجی که بر پایه ادعا، استوار گردد، هرگز نمیتواند تامین کننده منافع ملی باشد.
انتهای پیام
وقتی بعداز 2 روز حتی جرات ندارید مستقیما چین را محکوم کنید و عوض احضار شبانه سفیر چین با ترس و لرز فقط بیانیه شورای همکاری اعراب را محکوم میکنید اینقدر لاف اقتدار و استقلال نزنید. خیلی ضایعه بخدا
سلام علیکم
چین هم به خوبی فهمیده ، …