درسهای توسعه چین برای ایران؛ عملگرایی، اصلاحات مستمر، تنشزدایی
گفتوگو با حامد وفایی، چینشناس و مدیر مرکز پژوهشی آسیا
«چین با پذیرش چارچوبهای نظم بینالملل، دوره توسعه با کیفیت خود را آغاز کرده و فعالیتهایش در غرب آسیا، پررنگ شدنش در مناسبات خاورمیانه و تلاش برای یافتن متحدان جدید در این منطقه را باید در این چارچوب تفسیر کرد». این را حامد وفایی، چینشناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران میگوید.
نوع رفتار غیرمنتظره چین در سفر اخیر رئیس جمهور این کشور به عربستان، باعث شوکی به دولتمردان ایران شده و شناخت واقعیت چین بیش از پیش در این روزها اهمیت پیدا کرده است.
وفایی که مدیر مرکز پژوهشی آسیاست در گفتوگو با سرویس اقتصادی انصاف نیوز، تاریخ توسعه چین را به سه دوره قابل تقسیم خواند و گفت: بعد از انقلابی که در این کشور اتفاق افتاد و سبب قدرتگرفتن حزب کمونیست و اعلام جمهوری خلق چین شد، دوره اول یا دوره اقتصاد ایدئولوژیک آغاز میشود. این دوره 10 سال به طول انجامید و مصادف با انقلاب فرهنگی مائو بود. طبیعتا در شرایط انقلابی، همه چیز انقلابمحور و ایدئولوژیزده میشود.
او ادامه داد: دوره دوم، دوره عبور چین از فضای انقلابی و آغاز اصلاحات است که به دست خود انقلابیون و از جمله دنگشیائو پینگ انجام شد. او را پدر اصلاحات و مبدع سیاست درهای باز چین میدانند. در این دوره، حزب کمونیست اولویت خود را رسیدن به توسعه قرار میدهد و هدف اول کشور میشود توسعه به هر قیمتی. ایدئولوژیزدایی از اقتصاد و حرکت به سمت بازار آزاد در همین دوره انجام شد.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران، با بیان اینکه دوره «توسعه به هر قیمت» در اوایل دوران زمامداری هوجین تائو به اتمام رسیده، افزود: دوره سوم که چین امروز را توضیح میدهد، دوره توسعه با کیفیت است و آقای شیجی پین صراحتا اعلام کرده که دیگر توسعه به هر قیمتی را نمیخواهیم و تاکید دارد که عبارت MADE IN CHINA یا ساخت چین باید به نشانه کیفیت بدل شود. تاکید بر اینکه توسعه نباید باعث آسیب به محیطزیست شود یا حقوق انسانها باید در فرایند توسعه حفظ شود، از تفاوتهای دوره جاری با دوره پیشین است.
این استاد دانشگاه به تغییر وضعیت کیفی کالاهای چینی در بازارهای گوناگون اشاره کرد و گفت: رویکرد حضور پرحجم با کالاهای حتی بیکیفیت جای خود را به تولید حجم قابل اعتنایی از کالاهای باکیفیت نظیر تلفنهای همراه هوشمند، تجهیزات الکترونیکی و مخابراتی و حتی خودرو داده است.
او در پاسخ به این پرسش که چگونه چین توانسته به بازار آزاد غیرلیبرالی دست یابد، گفت: باید توجه داشته باشیم که اغلب محتواهای موجود درباره چین، به خصوص در حوزه اقتصاد، محتواها و متونیست که توسط پژوهشگران و نویسندگان و ناظران غربی تدوین شده اما به نظر من لازمه شناخت درست سیاستهای توسعه چین، نگاه از درون این کشور به مسائل است چون برای مثال، بازار لیبرالی به معنای غربیاش اصلا برای چینیها معنا ندارد و تا شما از منظر چینیها به این مساله نگاه نکنید، متوجه این تفاوت نمیشوید.
وفایی ادامه داد: آنان مجموعه ابتکاراتی را که به رشد خیرهکننده اقتصادی و خروج کسر بزرگی از جمعیتشان از فقر منجر شده است، سوسیالیسم با ویژگی چینی میخوانند و همانطور که گفتم چارچوبهای غربی را نه در حوزه اقتصادی و نه در حوزه سیاسی نمیپذیرند. کما اینکه کمونیسم چینی اساسا با کمونیسم روسی متفاوت بود. کمونیسم روسی بر تغییر وضعیت کارگران مبتنی بود اما کمونیسم روسی روی کشاورزان تمرکز داشت.
مدیر مرکز پژوهشی آسیا در تشریح ویژگیهای اختصاصی الگوی توسعه چین گفت: بعد از دورهای که اقتصاد کاملا در اختیار دولت بود، آنان به این نتیجه رسیدند که باید جامعه هم سهمی از کیک اقتصاد داشته باشد. تعریفشان از جامعه هم بسیار گسترده بود و شامل یک طیف وسیع، از مردم عادی گرفته تا شرکتهای خصوصی و از طبقه متوسط گرفته تا شرکتها و شرکای خارجی میشد. این ایده در اسناد بالادستی توسعه چین هم انعکاس داشت و تا همین امروز هم همین رویه دنبال شده است؛ اینکه همه باید بهرهای از کیک اقتصاد چین داشته باشند. بنابراین چین توانسته است یک مدل خاص از حاکمیت غیرلیبرال با اقتصاد در حال توسعه را به جهان عرضه کند که به اذعان بسیاری از صاحبنظران آمریکایی و اروپایی، بسیار هم کارآمد بوده است.
او با تاکید مجدد بر لزوم شناخت چین از طریق منابع دست اول ادامه داد: رهبران چین مدعیاند سیاستهای کلان اقتصادی و برنامه توسعهشان کاملا بومی و منحصر به فرد است و واقعیت این است که با توجه به دستاوردهای خاص و حیرتآور این کشور در زمینه توسعه، باید این ادعا را بپذیریم.
خبرنگار انصاف نیوز از این استاد دانشگاه پرسید: «ترکیب اقتدارگرایی داخلی، اقتصاد پررونق و سیاستخارجی غیرهمسو با غرب» برای عدهای در ایران خیلی الگوی جذابی است و آن را مدل مطلوب توسعه ما میدانند اما به نظر میرسد در اجرای همین الگو هم نتوانستهایم درست عمل کنیم؛ چرا؟
وفایی پاسخ داد: یکی از جدیترین مبانی توسعه چین که به شکل محسوسی مورد غفلت ما بوده، سیاست مسئولیتپذیری در قبال چارچوبهای بینالمللی است. چین نه تنها چارچوبهای نظم بینالمللی را پذیرفته که حتی خود را حامی و پشتیبان این چارچوبها تعریف و معرفی کرده است. امروز چین با وجود انتقاداتی که ممکن است به چارچوبهای سازمان ملل یا چارچوبهای اقتصاد جهانی داشته باشد، اما کلیت نظام بینالملل را تایید کرده و پذیرفته است.
دانشآموخته دانشگاه پکن گفت: به دلیل پذیرش همین نظم بینالمللی است که وقتی ایران یا هر کشور دیگری از چارچوبها عدول میکند و آن را نمیپذیرد، چین به مقابله با آن برمیخیزد. کما اینکه در دوره آقای احمدینژاد، این کشور در شورای حکام و شورای امنیت علیه ایران رای داد.
وفایی یکی از مهمترین لوازم توسعه را روابط بینالمللی آزاد و بدون تنش خواند و ادامه داد: اصلاحات و سیاست درهای باز دو روی یک سکه بود که هنوز در چین موضوعیت دارد و دنبال میشود؛ در بحث سیاست داخلی حزب کمونیست به این نتیجه رسید که برای توسعه باید به اصلاحات مداوم و مستمر دست بزند و در سیاست خارجی، تنشزدایی و عملگرایی را در دستور کار قرار داد.
او اصلاحات مستمر و عملگرایی را از کلیدواژههای مهم توسعه چین دانست و افزود: چینیها حساسیت فوقالعادهای به اجرا شدن سیاستهای تعیینشده داشتند و اجازه ندادند و نمیدهند اهداف تعیینشده به شعارهای روی کاغذ تبدیل شود و در نتیجه بزرگترین جمعیت جهان را به توسعهای رهنمون شدهاند که برای بسیاری از کشورها دستنیافتنی است.
این چینشناس به تلاشهای غرب برای مهار چین هم اشاره کرد و ادامه داد: سیاستهای موسوم به مرکانتلیستی که برای مهار توسعه شتابناک ژاپن به کار گرفته شد، درباره چین جواب نداد تا به همگان اثبات شود پیگیری عملگرایانه اصلاحات مسمتر در داخل و تنشزدایی از روابط و همکاریهای بینالمللی میتواند زمینهساز توسعه شود.
وفایی در پایان گفت: ما در کشورمان خلأهای جدی هم در زمینه عملگرایی و حساسیت به اجرای برنامهها داریم و هم خلأهای جدی در زمینه اصلاحات مستمر و همکاریهای بینالمللی و بنابراین فکر میکنم میتوانیم از تجارب چین در این زمینهها بهره ببریم.
انتهای پیام