روایت نواصولگرایان که همیشه پوششی اصولگرایان سنتی بودند

در گزارش خبرآنلاین آمده: زاکانی بعد از انتخابات ۱۳۹۸ مجلس شورای اسلامی به ریاست مرکزپژوهش های مجلس می رسد. او در مرکزی که کلا ۵ معاون در ساختارش داشت، برای ۱۴ معاون حکم زد و ساختار مرکز را چنان چاق کرد که به جای ۲۴۸ پست سازمانی، به ۶۰۰ نفر حقوق ثابت داده می‌شد.

مدل پیشرفت آزموده شده ای در اصولگراها خلق شده که ثبت این مدل پیشرفت سیاسی، در مالکیت معنوی علیرضا زاکانی است. خلاصه این مدل آن است که هر اصولگرایی می تواند از بسیج دانشجویی آغاز کند و با یک رسانه مکتوب یا مجازی بین سیاسیون مطرح شود و بعد از مدتی یا از بخشداری و فرمانداری شروع کند یا در شورای شهر و مجلس شورای اسلامی به درجه ای از اعتبار برسد. در چنین وضعیتی اگر حمایت جریان های سیاسی را با خود همراه کند و تندروی در کلام و موضع گیری ها را چاشنی سیاست ورزی کند، قطعا می تواند در بازه زمانی ۱۰ ساله، با ضمانت اجرا، به یکی از لایه های اصلی قوه مجریه یا مقننه برسد.

در شرایط امروز، علیرضا زاکانی شهردار تهران، محسن منصوری رئیس نهاد ریاست جمهوری، مهرداد بذرپاش وزیر راه و نظام الدین موسوی عضو هیات رئیسه مجلس، نمونه ای از این الگوی نواصولگراها هستند.

از نسل مدیران پوششی که هیچگاه اصلی نبودند

در حالی که حضور زاکانی به دعوت بسیج دانشجویی در دانشگاه شریف، چهره جنجالی او را بار دیگر به زبان ها انداخت، خبرآنلاین نیز، چهره‌ی هفته‌ی گذشته‌ی خود را به «علیرضا زاکانی» اختصاص داد. قبل از این، یکی دو روز که ویدیوهای حضورش در دانشگاه شریف، دست به دست شود، حافظه‌ی عمومی او را با مناظرات انتخابات بی‌رونق ۱۴۰۰ به یاد می‌آورد آنجا که اتهام «سوپرپوششی» بودن را برنمی‌تافت اما چند ساعتی پیش از پخش آخرین مستند تبلیغی‌اش، به نفع سید ابراهیم رئیسی کنار کشید. این همان سرنوشت قالیباف و قاضی زاده هاشمی در انتخابات های گذشته هم بود که یک به یک به نفع رئیسی کنار رفتند.

اما طرفدارانش اگر بخواهند ذوق‌زدگی‌شان را بروز دهند، او را «تانک» صدا می‌کنند؛ تانک انقلاب. نامگذاری بی‌ربطی به نظر نمی‌رسد چراکه تانک‌ها در حال حرکت هم شلیک می‌کنند و علی‌رضا زاکانی هم در مسیر پرشتاب ترقی‌اش این قابلیت را نمایش داده و مدام به این و آن یورش برده و شلیک کرده است.

از نسلی علاقه مند به رشد سریع، فوری و انقلابی

او از نسل بلندپرواز و بی‌تابی است که می‌خواهد سریع، فوری‌ و انقلابی جایگزین نسل‌های پیشین شود. حالا او شهردار تهران است و احتمالا بارها با خود فکر کرده که می‌تواند مسیر محمود احمدی‌نژاد را تکرار کند.

زاکانی اما نهایتا به دولت مردمی سید محرومان نپیوست و عزم شهرداری تهران کرد و این گونه شد که برای خدمات‌اش در انتخابات، خدمات شهری پایتخت را به او سپردند که برای یک دانش‌آموخته‌ی پزشکی هسته‌ای حتی فارغ از سوابق تحصیلی پرحاشیه‌اش و آن کارنامه‌های تحصیلی افشا شده، مبادله‌ی قابل انتظاری نبود و البته مخالفت‌های بسیاری هم برانگیخت حتی در میان خودی‌ها. برای زاکانی این نخستین بار نبود که بر مسند جایگاهی می‌نشست که نه سابقه‌ای در آن داشت و نه دانشی و نه تخصصی.

مبارزه با فساد روی پرده؛ پشت پرده اما در معرض اتهام

بزرگترین ادعای زاکانی مبارزه با فساد است. البته او اولین متهم دادگاه جرم سیاسی در تاریخ جمهوری اسلامی است. زاکانی در این دادگاه متهم به نشر اکاذیب بود که از سوی وزارت اطلاعات تحت پیگرد قرار گرفته بود.

زاکانی که سابقه اداره چندین رسانه و مجله را دارد در سال ۹۴ همان سال برجام، در تفاهمی با سازمان تبلیغات اسلامی و به منظور «بصیرت‌زایی»، قراردادی ۵۰۰ میلیون تومانی (صرفا برای یک سال) برای واریز به هفته‌نامه‌ی پنجره که او مدیرمسئول آن بوده را امضا می کند. زاکانی در پاسخ به واکنش‌های منفی نسبت به انتشار این قرارداد، گفت عقد این قراردادها هم امر نامعمولی نبوده است.

زاکانی بعد از انتخابات ۱۳۹۸ مجلس شورای اسلامی به ریاست مرکزپژوهش های مجلس می رسد. او در مرکزی که کلا ۵ معاون در ساختارش داشت، برای ۱۴ معاون حکم زد و ساختار مرکز را چنان چاق کرد که به جای ۲۴۸ پست سازمانی، به ۶۰۰ نفر حقوق ثابت داده می‌شد. او علی‌رغم داعیه‌ی مبارزه با فساد، بارها درگیر حواشی خویشاوندسالاری هم بوده است چه برادر دامادش که منصوب او در مرکز پژوهش‌ها بود و بعدها گزینه‌ی ناکام وزارت آموزش و پرورش رئیسی شد و چه داماد دیگرش که با خود به شهرداری برد و با بالا گرفتن اعتراضات به انتصاب فامیلی در شهرداری تهران، مجبور به لغو حکم‌اش شد. افزون بر این در همان انتخاباتی که صلاحیت علی لاریجانی به خاطر خارج از کشور بودن دخترش رد شد، خبر رسید که نوه‌ی زاکانی متولد سوئیس بوده است.

حالا زاکانی به عنوان شهردار تهران مهمان دانشجویان دانشگاه شریف شده است. خبرآنلاین در گزارشی اختصاصی به استمرار رادیکالیسم در نواصولگراها به عنوان میراث دار محافظه کاران پرداخته است.

انتهای پیام