خرید تور تابستان

مصاحبه ای با لطف الله میثمی درباره دلیل روی آوردن گروه ها به سلاح در قبل از انقلاب

هم میهن نوشت: «مبارزه مسلحانه از جمله روش‌های مبارزاتی بوده است که در ادوار گوناگون تاریخ ما به‌ویژه در سال‌های مبارزه با حکومت پهلوی و منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی از سوی جریان‌های مختلف سیاسی مذهبی و غیرمذهبی در پیش گرفته شد، فدائیان اسلام، جمعیت موتلفه اسلامی، سازمان مجاهدین خلق از جمله این تشکل‌ها بوده‌اند. مدتی است بحث بر سر اینکه چرا این فعالان سیاسی به سمت مبارزه مسلحانه رفته‌اند و آیا تصمیم آنها درست بوده؛ مطرح شده است. در این بین گفت‌وگویی در این زمینه با لطف‌الله میثمی داشته‌ایم. او از اعضای سازمان مجاهدین خلق بود که در دهه پنجاه در خانه‌ای تیمی مشغول ساختن بمب دست‌ساز (صوتی)، بمب در دستانش منفجر شد و دست چپ او قطع و هر دو چشمش نابینا شد و پس از دستگیری به اعدام محکوم شد، اما حکم اعدامش با یک درجه تخفیف به حبس ابد تبدیل شد و او در زندان به‌دنبال مارکسیست‌شدن بخشی از اعضای سازمان، از رهبران جریانی شد که ضمن پافشاری بر مواضع پیشین (اسلام‌گرایی) و مجاهد خواندن خود از گروه باقی‌مانده سازمان مجاهدین به رهبری مسعود رجوی فاصله گرفت. او در این گفت‌وگو از شرایط مکانی و زمان برای رفتن به سمت چنین روشی سخن گفت و تاکید کرد؛ باید جریان‌های اعتراضی بیش از همه به دنبال کنش‌های خشونت‌پرهیز باشند.»

‌دو نگاه درباره مبارزات مسلحانه پیش از انقلاب مطرح است. اول اینکه، متاثر از نگاه چپی اتفاق افتاده که در آن زمان در حال رواج بود و دومین نگاه این است که ناامیدی از اصلاحات به حدی گسترش یافته بود که موجب روی آوردن برخی گروه‌ها به این نوع مبارزات شده بود. با توجه به نوع حضورتان در این مبارزات، شما کدام دیدگاه را بیشتر نزدیک به واقعیات آن زمان می‌دانید؟

نظر من برخلاف این دو است؛ براساس مقدماتی که در این بین وجود دارد؛ من بر این باورم بخشی از نطفه چنین مبارزاتی به کودتا و حوادث 28 مرداد 32، بازمی‌گردد؛ به عبارتی این روند کاملا ملی بوده و ربطی به جریان چپ و نگاه حاکم بر این جریان ندارد. جریان چپ در این سال‌ها به دنبال جریان اسلامی به راه افتاد و خود جزنی هم به این موضوع اعتراف کرد که «گروه‌های کمونیستی اشتباه کردند که به سمت مبارزه مسلحانه رفتند و در این بین به‌دنبال جریان‌های اسلامی افتاده بودند.»

‌چقدر نگاه دوم و وضعیت برخورد با منتقدان و معترضان در کشور عاملی برای گرایش گروه‌ها و جریان‌ها به سمت چنین مبارزاتی می‌شود؟

بالاخره کودتای 28 مرداد باعث حذف جریان‌های همسو با مصدق و مصدقی‌ها شد. همچنین حذف دولتی که موفق بود و مردم آن را قبول داشتند. وقتی حذف در جامعه زیاد می‌شود، واکنش‌ها و مقاومت در برابر آن شکل می‌گیرد و مواقعی این مقاومت به شکل قهرآمیز خواهد بود و در این بین این مقاومت قهرآمیز می‌تواند به مبارزه مسلحانه بدل شود.

‌نگاه به بعد زمان و مکان و شرایط درباره اتخاذ تصمیمات بسیار مهم است. در این بین با توجه به تجربه‌ای که دارید؛ آیا اگر در زمان دیگر و شرایطی مشابه بودید، باردیگر چنین راهی را در پیش می‌گرفتید؟

بالاخره همه چیز می‌توانست متفاوت باشد. ما 12امام داشتیم که همه مسلمان بودند، اما راه آنها با هم متفاوت بود و 12 خط مشی داشتند. خط مشی و استراتژی تابع شرایط است، اما مکتب و آئین تابع شرایط نیست. به‌عبارتی همه این امامان مسلمانند، اما راه و روش متفاوتی در پیش گرفتند. پس اینکه چه خط مشی‌ا‌ی را در آن زمان در پیش گرفتیم، مسیری بود که بنا بر شرایط مکانی و زمانی آن زمان درباره‌اش تصمیم گرفتیم. ما تا پیش از پیروزی انقلاب، مبارزه مسلحانه را راه خود در نظر گرفته بودیم، اما وقتی توده‌ها به میدان آمدند و انقلاب شد؛ دیگر بنا بر شرایط و موقعیت دلیلی ندیدیم دوباره اسلحه به دست بگیریم. اوج آزادی، استقلال و اوج عدالت در سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب بود. آنهایی که پس از پیروزی انقلاب به همان سیاق گذشته به مبارزه مسلحانه ادامه دادند  و بدون توجه به زمان و مکان، دوباره دست به اسلحه بردند؛ راه اشتباه را در پیش گرفتند و کار اشتباه کردند و نتیجه‌اش را هم دیدند.

چه تجربه‌هایی از موفقیت این نوع مبارزات چریکی وجود داشته است؟

بله. به ایرلند نگاه کنید؛ بخشی از نیروهای ایرلند (ارتش جمهوریخواه ایرلند) مبارزه مسلحانه را در پیش گرفتند و این روش بخشی از اکت سیاسی آنها بوده است و با همین روش موقعیت را برای مذاکره با دولت انگلیس به دست آوردند. اما منظور من این نیست که من مبارزه مسلحانه را بر کنش‌های خشونت‌پرهیز ارجحیت ‌دهم. من معتقدم تا حد امکانی که بشود بدون خشونت به کنشگری پرداخت، باید از آن بهره برد. به‌عبارتی مبارزه مسلحانه هم یک سبکی برای فعالیت سیاسی و مبارزاتی است که در جوامع مختلف وجود داشته است؛ اگرچه تا حد امکان نباید به آن روی آورد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. یاد سخن بیژن جزنی افتادم؛
    در کشوری که همهٔ درهای دموکراسی در آن بسته میشود و همهٔ راه های آزادی مسدود میگردد، اسلحه ْ زبان به سخن میگشايد..

  2. این چه شیوه پرسش وپاسخ ناقص وابتریست؟؟اصلا وابدابه ریشه ها وعلت اصلی روی اوردن به مبارزه مسلحانه وبالنتیجه خیزش توده ای۵۷اشاره نشده است ورفع ابهامات نسل فعلی نسبت به رویکردرادیکال دربرابررژیم شاه راتعریف ننموده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا