خرید تور نوروزی

احتمال دیدار مهدی نصیری با آیت الله سیستانی در نجف

مهدی نصیری، مدیر سابق روزنامه‌ی کیهان در یادداشتی تلگرامی با عنوان «یلدای نجف»، با انتقاد از روحانیت صاحب قدرت، به سفر خود به نجف اشرف و اهمیت جایگاه آیت الله سیستانی اشاره کرده؛ به‌نوعی که با توجه به یادداشت اخیرش، احتمال دیدار او با آیت الله سیستانی تقویت می‌شود.

به گزارش انصاف نیوز، متن یادداشت آقای نصیری در پی می‌آید:

توفیقی دست داده است تا این ایام در عتبات عالیات به زیارت مشاهد شریف نائل شوم. امشب در نجف اشرف پس از زیارت امیر مؤمنان ع بساط شب یلدا را به اتفاق همسفران پهن کردیم.‌

پیش از آن که در باره آیین ایرانی یلدا نکته ای را بگویم باید یادآور شوم که علقه ویژه ای به شهر نجف، افزون بر وجود بارگاه امام علی ع و دیگر مراکز مقدس آن دارم. مرحومان پدر و مادرم در دهه سی شمسی، ساکن این شهر بودند و یک خواهر و برادر بزرگترم، متولد این شهرند. پدر تحصیلات عالی حوزوی خود را تا حد اجتهاد در حوزه نجف نزد آیات سید حسن بجنوردی، سید محمود شاهرودی و میرزا هاشم آملی گذرانده بود.

او در موضوع سیاست ورزی روحانیت، مشرب نجفی داشت و موافق حضور روحانیت در حکومت نبود. پدر در اوج شور و مستی انقلابی گری سال ۵۷ که من نیز نوجوانی انقلابی بودم، می گفت روحانیت نه علم حکومت دارد و نه ظرفیت در قدرت بودن را، و از همین رو این روزها خیلی به یاد او هستم.

وجود آیت الله سید علی سیستانی در نجف با مدل سیاست ورزی بدیعش که چهره‌ای بی اعتنای به قدرت و در عین حال اهل اهتمام به درد و رنج مردم از خود بروز داده و مایه انسجام جامعه پر تنش و متلاطم عراق بوده، عامل دیگر علاقه‌ام به نجف است، بویژه در این روزهای تیره و تار ایران که روحانیتِ در قدرت چهره‌ای خشن، …، ناآگاه به امر حکمرانی، در پی انسداد فضای مجازی و مشتاق به برپایی چوبه‌های دار و اعدام از خود نشان داده و نهاد روحانیت را در آینده ایران در وضعیتی بسیار بغرنج و رو به زوال قرار داده است.

برگردم به یلدا. از اشتباهات زیانبار جمهوری اسلامی بی اعتنایی و کم اعتنایی و گاه مخالفت با سنت‌های ایرانی ای نظیر نوروز، یلدا، بزرگداشت کوروش، و دو قطبی سازی بین اسلامیت و ایرانیت بوده است.

برخی، از سنت‌های ایرانی با عنوان بدعت یاد کرده‌اند. در حالی که بدعت به معنای نسبت دادن بدون سند و مدرک امری به دین است، و کسی از این سنت‌ها به عنوان آیینی دینی یاد نکرده تا مشمول عنوان بدعت شود.

این آیین‌ها امری ملی و ایرانی بوده است که نه تنها دلیلی برای حرمت آنها وجود ندارد بلکه شاید به دلیل وجود عناصری مورد سفارش دین در آنها مانند صله رحم، نشاط، تقویت اتحاد و انسجام ملی و نیز برخی عناوین ثانویِ ناظر به مقتضیات زمانه مانند حفظ سنن معنوی قومی و ملی در برابر هجوم برخی ارزشهای مدرنِ فاقد معنا، ذیل عنوان رجحان و استحباب قرار بگیرد.

ضمنا باید توجه داشت که اگر سنت و عقیده و سبک زندگی‌ای را در جامعه نپسندیدیم ولو آن که در تعارض با ملاک‌های دینی باشد تا زمانی که واجد تجاوز به حقوق دیگران و یا نقض عفت عمومی نباشد، نباید با آن برخورد چکشی و معارضه‌جو کرد بلکه باید در باره آن روشنگری و گفتگو کرد و ُجامعه را توجیه و متقاعد به رها کردن آن نمود.

اگرچه مفهوم صریح قاعده نفی اکراه در دین، عدم تحمیل دین و عقیده بر دیگران است اما مفهوم ضمنی یا التزامی آن عدم جواز اهانت، سرکوب و معارضه خشونت آمیز با صاحبان عقاید و مذاهبی است که ما موافق آنها نیستیم. هر چند همیشه راه نقد منطقی و تخطئه فکری و اندیشه‌ای یک عقیده و مذهب و آیینی که نمی‌پسندیم و غلط می‌دانيم باز است و ای بسا وظیفه باشد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. سلام – بسیار خوشحال هستم که این مواضع و مراتب را در آقای نصیری می بینم – واقعآ که این جامعه ایرانی چقدر حیرت آور است و چه کسانی را از اهل شمشیر , کینه ورزی , سرکوب و قتال و حتی از اهل فکر و فلسفهِ ابلیسانه را سر براه کرده و به او آموزش زندگی در جمع و با جمع را آموخته ! حدود 10-11 سال پیش بود که نشریه ای به نام ( سمات ) بمدیریت آقای نصیری را مطالعه میکردم و یا گفت و شنود ایشان با آقای غرویان را پیگیری میکردم که چه موضع و نگرشی به بزرگان ادب و عرفان کشورمان داشتند و حال پیداست که بر زانوی تواضع نشسته اند و این بسیار شیرین است . امیدوارم که دوستان قدیم ایشان هم به راه بیایند و نگاه کنند به آنچه در نگاه مردمان است. انشالله…

    4
    4
  2. این نگاه فانتزی به حوزه نجف و نادیده گرفتن واقعیت تاریخی آن در دوران حزب بعث تعجب آور است. دورانی که مرجع شیعیان (آیت الله خویی) در خفقان کامل به سر میبرد و شبانه بدون تشییع عمومی توسط حکومت صدام دفن شد و تشیع نیز اجازه نفس کشیدن نداشت.
    بله ممکن است جناب نصیری تاریخ نخوانده باشند اما دوران داعش را که دیده اند! اگر حمایت جمهوری اسلامی و قدرت نظامی تحت امر ولی فقیه نبود، از فتوای جهاد آیت الله سیستانی چه کار بر می آمد!؟ اساسا حکومت عراق، حیات خود را مدیون جمهوری اسلامی است و قدرت مرجعیت آیت الله سیستانی (حفظه الله) وابسته به قدرت حکومت شیعی ایران است و الا ایت الله سیستانی به همان سرنوشتی دچار میشد که آیت الله خویی در دوران صدام دچار شد.

    5
    4
  3. جناب آقای نصیری توقع می‌رود حداقل انصاف را داشته باشید هرچند با مواضع این روزهایتان حق می دهم که بی انصاف باشید آیا واقعاً روش آیت الله سیستانی سبب شد که حال و روز امروز عراقی‌ها اینگونه باشد؟
    چرا می‌خواهید‏hamed قدرت نفوذ و جایگاه ولایت فقیه را �داً نادیده بگیرید بارها از کسانی که از نزدیکی آیت الله سیستانی را ملاقات کرده‌اند شنیده ام این افراد جزو مسئولین حکومتی هم نبودند شنیده‌ام که آرزوی سلامتی برای مقام معظم رهبری داشتند و تاکید کرده بودند که اگر ایشان نبود الان ما هم نبودیم بهتر است از خود آیت الله سیستانی این سوال پرسیده شود جمهوری اسلامی به خصوص جایگاه ولایت فقیه برای بسط و گسترش و اقتدار شیعه چه تاثیر مهم و بسزایی داشته در ضمن اگر امروز دغدغه دین و احکام شریعت را دارید کاش در گذشته به کسانی که سید محمد خاتمی و اعوان و انصارش و آقای هاشمی و کارگزاران ش و آقای روحانی و دولت به اصطلاح تدبیر و امید است در زمان این های یقه و گریبان چاک می کردید در طول این سالها سکوت عامدانه شما و امثال شما ها و تنها گذاشتن ولی فقیه سبب شد که وضعیت اقتصادی و معیشتی به اینجا برسد و حالا امثال شماها �ه‌اید دایه دلسوزتر از مادر قبول کنید امروز حنای شما رنگی ندارد و فقط برای بقای خودتان این بی انصافی ها جفا و ظلم ها را در حق نظام اسلامی روا می دارید. از رفتار امثال شما ها جای حیرت و تعجب نیست در جایی که برخی از بزرگان نسبت به نظام اسلامی صفا کردند و خیانت کردند روح امام راحل شاد که خطاب به آیت الله منتظری فرمودند توبه کنید اسلام پر است از خیانت بزرگانش به خودش.
    والسلام

  4. آقای نصیری کاش نظر آیت الله سیستانی رو درباره مقام معظم رهبری بپرسی و مرد و مردانه هر چی رو که شنیدی عین همون رو بدون کم کاست اعلام کنی، بسم الله منتظریم تا سیه روی شود هر که در او غش باشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا