خرید تور تابستان

سیدهاشم هدایتی: تجزیه‌طلب آن مرکزگرایی است که ارزشی برای اقوام قائل نیست

نظرات پیرامون تجزیه‌طلبی و خطر تجزیه به‌ویژه در ایام ناآرامی‌ها بالا گرفته بود. عده‌ای بر این باورند این خطر بهانه‌ای برای نوعی از رفتارها با مناطقی از کشور می‌شود و اصلا چنین خطری درصورت وجود فرصت‌های برابر مطرح نیست، اما عده‌ای نظراتی خلاف این را دارند. انصاف نیوز درباره‌ی این موضوع با سیدهاشم هدایتی، فعال سیاسی کرد و از اعضای سابق شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، گفتگویی داشته است.

انصاف نیوز: با فرض تضعیف و تزلزل دولت مرکزی، آیا کشور ما استعداد تجزیه را دارد؟ آیا واقعا این خطر کشور ما را تهدید می‌کند؟

من نمی‌دانم اصلا چرا این سوال را مطرح می‌کنید. «اگر»ی که ممکن نیست چرا باید موضوع بحث باشد؟! چه معنایی دارد که دولت مرکزی نباشد؟! هر سرزمینی یک حکمرانی دارد چه خوب و چه بد! چه دموکراتیک و چه مستبد! در جامعه‌ای مثل ایران که پیشینه‌ی تاریخی حکمرانی دارد چرا باید عده‌ای چنین خیالاتی داشته باشند؟! با این “اگر” مصائبی برای ما به وجود می‌آورند و تئوری‌سازی‌هایی می‌کنند که به دور از مصالح ملی است. من با اصل سوال شما مشکل دارم.

انصاف نیوز: بالاخره این تحلیل بعضی رسانه‌ها و عده‌ای از تحلیلگران است که اگر اتفاقی برای حاکمیت مرکزی بیافتد خطر تجزیه برای کشور ما وجود دارد.

در طول تاریخ از زمان دیاکو و مادها ـ که نیاکان ما کردها بوده‌اند ـ این سرزمین دارای حکمرانی بوده و با فراز و نشیب‌های بسیاری در دوران‌های مختلف تاریخی هم روبرو بوده است اما هیچوقت با خلا حکمرانی مواجه نبوده است. به نظر می‌رسد این تحلیل‌ها از زمان استبداد پهلوی مطرح شد که اگر فلان و بهمان شود؛ اگر حقوقی ادا شود کشور به سمت تجزیه می‌رود. این تئوری‌ها، تئوری‌های باطلی هستند. ایران دارای چنین ویژگی‌هایی نیست. اتفاقا کسانی که این ایده‌ها را مطرح می‌کنند خودشان ذهن‌های تجزیه‌طلبی دارند.

من به عنوان کسی که 63 سال سن دارم و از سال 55 که از هنرستان صنعتی سقز اخراج شدم تا به حال قریب به 45 سال فعالیت سیاسی، مدنی و فرهنگی داشته‌ام و علاوه بر این‌ها مطالعه کرده‌ام و با تاریخ آشنایی دارم می‌خواهم حرفی خلاف این تئوری‌ها بگویم. تجزیه‌طلب آن مرکزگرایی است که هیج ارزشی برای اقوام، مرزنشینان و مناطق مختلف قائل نیست و با زبان بی‌زبانی فریاد می‌زند که بروید! شما از اینجا نیستید! شما محرم نیستید! شما نمی‌توانید وزیر شوید! شما نمی‌توانید عضو شورای نگهبان و مجمع تشخیص نظام و شورای انقلاب فرهنگی و.. شوید! این‌ها جو را به سمت تجزیه‌طلبی هول می‌دهند. کردها، بلوچ‌ها، ترکمن‌ها، ترک‌ها، عرب‌هاو لرها دارند با چنگ و دندان یکپارچگی ایران را حفظ می‌کنند.

نمی‌دانم براساس کدام داده‌های تاریخی این تئوری‌ها را بیان می‌کنند؟! من در پاسخ به یکی از این دوستانی که طرحی از تجزیه‌طلبی را بیان می‌کرد به طور مفصل اشاره کردم که در کدام برهه‌ی تاریخی یک مبارز، یک جنگجو، یک حزب، یک چریک یا فعال سیاسی‌ از اطراف ایران دیده‌اید که بگوید من خواهان جدایی از ایران هستم؟! چرا به ضرر این مملکت تئوری‌سازی باطل می‌کنید؟! مستندی ندارند که ارائه کنند بعد «اگر» مطرح می‌کنند که «اگر» ما دولت نداشتیم یا «اگر» حکومت نداشتیم چه و چه می‌شود. حتی طرح این «اگر»ها هم صحیح نیست.

انصاف نیوز: آقای هدایتی با قبول فرضیاتی که مطرح می‌کنند باتوجه به شرایط کشور و جامعه‌ی ما به نظر شما اصلا امکان تشکیل یک حکومت فدرالی (ایالتی_ولایتی) وجود دارد؟

حدود 18 سال قبل من مقاله‌ای تحت عنوان چالش‌های اجرایی فدرالیسم در ایران نوشتم. و درمورد آن توضیح دادم. فدرالیسم شکلی از حکومت است که تمرکزگرایی را کمتر می‌کند و محل‌های تصمیم‌گیری را از یک مرکز مطلقگرای یکه تاز در مناطق مختلف پخش می‌کند. همین چیزی که به عنوان استان‌ها وجود دارد نوعی فدرالیسم است منتهی اختیارات آنها کم است. اگر بشود به شوراهای استانی اختیاراتی درحد پارلما محلی بدهند که استاندارها و فرماندارها را خودشان انتخاب کنند و قوانین محلی تصویب کنند این شکلی از فدرالیسم است. ترساندن از فدرالیسم هم از همین ذهن‌های پوسیده برمی‌آید که نمی‌خواهند مردم مناطق را آدم فرض کنند.

من به بعضی از این آقایان مثل آقای جلائی‌پور که دوست من هستند و برایشان احترام قائل هستم می‌گویم مردم مناطق را آدم فرض کنید؛ شما با این ذهنیت می‌خواهید بگویید کردها، بلوچ‌ها، عرب‌ها، لرها و… آدم نیستند؟! شما به این‌ها اجازه نمی‌دهید وزیر شوند؛ اجازه نمی‌دهید در ارکان اصلی نظام مشارکت داشته باشند بعد به محض اینکه یک نفر فریاد می‌زند که آقا چرا اجازه نمی‌دهید ما مشارکت سیاسی داشته باشیم؟ چرا ما را بازی نمی‌دهید؟ چرا به توسعه منطقه ما توجه نمی کنید بلافاصله انگ تجزیه‌طلبی به او می‌زنید!

برداشت شخصی من این است که ما در ایران می‌توانیم سیستمی که متمرکز نباشد را داشته باشیم و جوابگوست. من هم کرد هستم و هم اهل سنت؛ سال‌ها به انقلاب دل خوش کرده بودم؛ سال‌ها به اصلاحات نیز دل خوش کردم ولی از بس بی توجهی به مطالبات به حق دیدم ناامید شدم. با تمام این اوصاف با اطمینان به شما می‌گویم اگر تبعیض را از بین ببرید هیچ کدام از مردم مناطق خواهان جدایی از ایران نیستند مگر اینکه مرکز نشینان این‌ها را هول بدهند.

بله زمینه برای حاکمیت فدرالی وجود دارد. فدرالیسم گرچه یک مدل واحد است اما الگوهای متفاوتی می‌تواند داشته باشد و تجربه‌های متفاوتی در مناطق مختلف دنیا هم وجود دارد. زمانی من پیشنهاد داده بودم اگر به همین شوراهای استانی اختیارات بیشتری می دادند خودش شکلی از فدرالیسم است. این متمرکز کردن محل تصمیم‌گیری آن هم در پایتخت فاجعه به بار می‌آورد. این‌ها استقلال و تمامیت ارضی ایران را تهدید می‌کند. در مناطقی مثل کردستان من از هیچ کدام از این حزب‌هایی که اوایل انقلاب حتی مسلحانه با جمهوری اسلامی زاویه داشتند نشنیده‌ام که مایل به جدایی از ایران باشند. زمانی تا 70 یا 80 درصد مردم سقز، بانه و مناطق دیگر به یک رئیس جمهور این مملکت رای دادند؛ این چه معنی‌ای می‌دهد؟! یعنی امیدوار هستند این‌ها را به حساب بیاورند.

اگر عدالت، آزادی، احترام به حقوق شهروندی و فرصت‌های برابر باشد هیچ خطر تجزیه‌ای ایران را تهدید نمی‌کند؛ یک سیستم غیرمتمرکز با هر عنوانی و با هر اسمی می‌تواند ایران را یکپارچه نگه دارد.

انصاف نیوز: شما می‌گویید از جانب داخل خطر تجزیه‌طلبی وجود ندارد. اگر فرض کنیم این خطر از سمت خارج از ایران وجود دارد به نظر شما برای پیش‌گیری از این خطر چه می‌توان کرد؟

هیچ خطری خارج از مرزها و در مناطق قومی ایران وجود ندارد. خطر اصلی در پایتخت است و در اذهان روشنفکران رضاشاهی است که هنوز هم فکر می‌‌کنند با یک حکومت متمرکز قلدر، مستبد و تمامیت‌خواه می‌توانند بر گرده‌ی مردم همه مناطق سوار شوند. دوره‌ی این‌ها گذشته است. زمانه، زمانه‌ی دموکراسی، آزادی، کرامت انسانی و حقوق شهروندی است. زمانه ای است که همانگونه که شما یک سمنانی یا یک کرمانی را ایرانی حساب می‌کنید یک کرد، بلوچ، لر و مردم همه‌ی مناطق را باید ایرانی بدانید. هرکس شناسنامه‌ی ایرانی دارد علی‌السویه باید مثل هم دارای فرصت‌های برابر باشد. در این صورت ایران سربلند و مقتدر خواهد ماند. منتهی این ذهن‌های پوسیده دیگران را دعوت می‌کنند. نگرانی من از جانب همشهری‌هایم یا ملیت‌های دیگر نیست نگرانی من از جانب این ذهن‌های پوسیده‌ی مرکزنشین است که به نام روشنفکر ایرانی، به نام حزبی، به نام مسلمان، به نام دولتمرد و یا هر نام و عنوان دیگری مردم مناطق و مرزبان را به این سمت هول می‌دهند که شما از حقوق شهروندی برخوردار نیستید بروید فکری به حال خود کنید! خطر اینجاست!

انصاف نیوز: جمهوری‌خواهان می‌گویند باید اجازه بدهیم هر قومیتی برای آینده‌ی خود حق تصمیم‌گیری داشته باشد. عده‌ای اینطور برداشت می‌کنند که این به معنی خودمختاری است. آیا شما هم چنین تفسیری دارید؟

از زمانی که لنین ، مسئله‌ی حق تعیین سرنوشت را مطرح کرد و بعدها اینترناسیونالیست‌ها نیز مطرح کردند؛ به عنوان تئوری «تعیین حق سرنوشت» مطرح بوده است. این مورد اصلا در تمدن غرب چندان موضوعیتی نداشته زیرا آن‌ها برای افراد هرکشور حق شهروندی قائل بوده‌اند. نگاه شرقی، نگاه چپ و نگاه دیکتاتورمآب شرق که در ذهن متفکران این مملکت هم جای گرفته می‌گوید که اگر صحبت از حق تعیین سرنوشت می‌شود پس حتما منظورشان فلان است و بهمان است.

ببینید حق تعیین سرنوشت یک تعریف مشخصی در حقوق بین‌الملل دارد و در هرکشور یا منطقه‌ای می‌توان تعبیری از آن داشت. شما مقدمه‌ی قانون اساسی خودمان را هم نگاهی کنید می‌بینید که حق تعیین سرنوشت برای مردم قائل است. چرا؟! چون این حقی است که خدا به مردم داده است. حالا اینکه کجایِ این تجزیه‌طلبانه یا جدایی‌خواهانه است من این را نمی‌فهمم مگر اینکه عده‌ای بیایند تئوری توطئه از آن بسازند. اصلا چه ضرورتی دارد این بحث‌ها؟! من می‌گویم اگر به حق شهروندی قائل باشیم و اینکه هر ایرانی با شناسنامه‌ی ایرانی یک حق رای دارد؛ فرصت‌های برابر وجود داشته باشد؛ ویژه‌سالاری نباشد و تبعیضی بین زبان‌ها یا نژادها قائل نباشیم ایرانیان با هم تصمیم می‌گیرند و در یک جامعه‌ی مدنی در یک فرآیند مدنی خواهند توانست در کنار یکدیگر زندگی کنند اما اگر با این لجبازی‌های تاریخی بخواهند مانع شوند به هرحال هرکسی برای رسیدن به حقوق خود راهی را انتخاب می‌کند.

سال‌هاست فریاد می‌زنیم که آقا بیایید گفتگو کنیم؛ بیایید حرف مردم مناطق مختلف را بشنوید و بیایید دست از تبعیض بردارید. به گفته‌ی مهندس بازگان ممکن است نسل‌های بعدی به زبان امثال هاشم هدایتی صحبت نکنند؛ آن‌ها لابد زبان دیگری برای صحبت کردن با یکه‌تازها، مستبدها و تمامیت‌خواهان پیدا خواهند کرد. البته که من نه وکیل مدافع این‌ها هستم و نه می‌توانم از طرفشان صحبت کنم اما این را یقین دارم هرگونه خطری که شما احساس کنید از جانب هیچ یک از این مواردی که صحبت می‌شود نیست. هر ایرانی یک رای و انتخابات آزاد تنها حلال و راه‌حل اساسی ایران است.

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. سلام‌‌یک‌نفر‌فارس‌زبان‌بی‌ادب‌‌زبان
    یک‌ترک‌آذربایجانی‌وترک‌.خ…
    میگوید‌وآن‌ترک‌بیچاره‌‌‌با‌همان
    ادبیات‌بخواهد‌پاسخش‌را‌بدهد
    اگر‌‌به‌گوش‌تشکیلات‌امنیتی‌برسد
    مقدمه‌تشکیل‌پروند‌امنیتی‌وانگ
    تعصب‌قومی‌ودرنهایت‌‌مشکوک
    به‌گرایشات‌تجزیه‌طللبی‌دارد‌.
    میشود‌.؟ولی‌به‌توهین‌کننده‌فارس
    زبان‌هیچ‌مسئله‌ای‌‌ندارند.‌این‌را
    همه‌ترکهای‌آذربایجانی‌که‌درمناطق
    مختلط‌زبانی‌کار‌دولتی‌واداری‌
    دارند‌متوجه‌میشوند‌.لذا‌اکثرا
    با‌این‌موارد‌خودرا‌به‌لودگی‌وهالویی
    میزنندوپاسخ‌مشابه‌نمیدهند‌.
    علاقه‌به‌خواندن‌کتب‌ترکی‌واشعار
    ترکی‌نیز‌این‌نگاه‌را‌ایجاد‌میکند‌و….
    ….تحقیقا‌این‌مسائل‌از‌دوره‌
    رضاخان‌در‌کشور‌باب‌شده‌وقبل‌آن
    چنین‌مسا‌ئلی‌نبوده‌‌….اگر‌اصل‌۱۵
    قانون‌اساسی‌به‌صورت‌واقعی‌نه
    فورمالیته‌اجرایی‌شود‌وتجمیع
    بیت‌المال‌به‌نسبت‌جمعیت‌مناطق
    وشیوه‌نردیک‌به‌عدل‌حضرت‌علی
    .ع.تقسیم‌وتوزیع‌گردد‌.وهرگونه
    سرمایه‌گذاری‌‌وساخت‌وساز‌ناشی
    از‌بیت‌المال‌منجر‌به‌اشتغال‌در
    توزیع‌بیت‌المال‌محاسبه‌شود
    ریشه‌تجزیه‌طللبی‌را‌هم‌اگر‌باشد
    خود‌مردم‌مناطق‌می‌خشکانند‌‌.
    ونیازی‌به‌فدراتیو‌هم‌نیست‌.چون
    فدراتیو‌رابرای‌این‌میخواهند‌که
    حقوق‌فرهنگی‌واقتصادیشان‌و…
    لگد‌مال‌نشود‌.لذا‌با‌ترازو‌فدراتیو
    هم‌موضوعیتی‌ندارد

    15
    14
  2. به نظر من طرف خطاب آقای هدایتی بیش از این‌که حکومت‌ اسلامی باشد اصلاحطلبها هستند و رسانه هایشان که از ۲۵ سال پیش تا حالا کلمه ای در مورد حق اقلیت‌های قومی برای خودگردانی و برخورداری از حقوق برابر با مرکزنشینان نمی‌گویند. می‌گویید نه، نگاه کنید از احزاب کرد با چه ادبیاتی صحبت می‌کنند. چرا به خاطر نزاع مسلحانه اوایل انقلاب هنوز به آن احزاب تجزیه طلب میگویند؟ چرا با وجودیکه این احزاب از سال ۷۳ هرگونه عملیات مسلحانه را پایان داده اند حکومت‌ حاضر به هیچ نوع خویشتنداری نیست و اصلاح طلبان … ساکت است؟
    آقای هدایتی به این مماشات اصلاح طلبان انتقاد دارد وگرنه …

    5
    11
    1. آره خب جناب دربندی، اصلاح/افساد طلبان مسئول همین چیزی هستند که شما گفتی! حتی مسئول اخراج آدم و حوا از بهشت هم اینها هستند، واقعه عاشورا را هم اینها رقم زده اند!!!!
      دربندی عزیز، اصلاح/افساد طلبان و شماها اصول/افول گرایان به یک نسبت مساوی در بخاک سیاه نشاندن مملکت بباد فنا داده شده ایران و مردم مظلوم و بی پناهش نقش و سهم دارید! مردم هم بخوبی این تسهیم را فهمیده اند و لذا نه افسادطلبان و نه شما افولگرایان نمی‌توانید از زیر بار این فضاحت و مسئولیت نابودی مملکت فرار کنید!!

  3. یا معنی فدرالیسم رو نمی دونی چیه یا تجزیه طلبی رو! خودت داری می گی این کشور سالها حکمرانی منسجم داشته به اندازه طول تاریخ ! اون وقت می گی چاره کار فدرال شدنه؟! استان چه ربطی به ایالت مستقل داره مرد حسابی؟! برای فدرال شدن کشوری مثل ایران اول باید تکه پاره و تجزیش کرد بعد سر همش کرد برو سابقه فدراسیون های دنیا رو بخون و ببین بعد بیا پرت و پلا بگو! مفاهیم علوم سیاسی رو نفهمیده و نسنجیده به کار می برید یا مخاطبتون رو یابو فرض کردید ؟! البته گذشته از خزعبلی که در مورد فدرال شدن گفتی با این حرفت که حکومت … قبح مساله زشتی مثل تجزیه طلبی رو با نقل زبان کردنش از بین می بره کاملا موافقم که البته از این جماعت … جز این هم نی شه انتظار داشت!

    12
    16
    1. آقای علی احتمالن شما درک روشنی از فدرالیسم نداری. در حال حاضر کشورهای بسیاری در دنیا به شیوه فدرالیسم اداره می شوند. آمریکا کانادا انگلیس آلمان و …. هیچکدامشان هم تجزیه نشده اند. روش فدرالیستی باعث می شود استان ها یا ایالت ها به طور مسولانه تری نسبت به توسعه منطقه خود بیندیشند و نیروی کار محلی بیشتری در آنها مشغول به کار شوند. نوعی تقسیم کار هم صورت گرفته. اگرچه بودجه های آموزش و بهداشت از جانب دولت فدرال تامین می شود اما نظام های آموزشی و بهداشتی استانی هستند. همه دوایر دولتی موظفند به زبان رسمی کشور اداره شوند اما زبان ها و فرهنگ های محلی هم به خاطر تاکید بر هویت مجازند. در ایران این حق به رسمیت شناخته نمی شود و زود بر چسب تجزیه طلبی می زنند حال آنکه در کشورهایی که مهاجران تمام ملل در آنها زندگی می کنند خانواده ها اجازه دارند علاوه بر آموزش رسمی فرزندانشان را در کلاس های زبان محلی خود که با بودجه دولت تامین می شود ثبت نام کنند که زبان وطن اصلی خود را فراموش نکنند. این کشورها به این نتیجه رسیده اند که خصیصه چند فرهنگی نه تنها تهدید محسوب نمی شود بلکه مردم را متحدتر کرده و موجب احترام متقابل از پیرامون به مرکز می گردد. من هم با آقای هدایتی موافقم که طرفداران سیاست های تمرکزگرایانه بیش از همه تجزیه طلبند.

      18
      5
      1. 1. فدراسیون نوعا از اتحاد دولتها و یا واحد های سیاسی جغرافیایی مستقل و مجزا ایجاد میشه حول محور بعضی از مشترکات و منافع، در تمام مواردی که مثال زدید و مواردی که مثال نزدید و فعلا موجودند و یا موجود نیستند و فرو پاشیدند این وضعیت و مختصات صدق می کنه؛ آمریکا، انگلستان و کانادا و المان همگی از نمونه های بارز اتحادیه دولتهای مستقل و مجزا در یک محدوده جفرافیایی در برهه ای از تاریخ هستند که یا بعد از جنگهای طولانی و خونین یا بدون جنگ با کنار گذاشتن اختلافات تاریخی متحد شدند و هرگز مثل ایران برای قرنها “سرزمین یکچارچه با حکمرانی واحد و منسجم” نبوده اند.
        2. بر خلاف ادعای شما اتفاقا کم نبودند فدراسیون یا اتحادیه هایی که بعد از تشکیل فرو پاشیدند و به اجزا و دولتهای تشکیل دهنده شان تجزیه شدن چون آن تنظیم گری خیالی مورد ادعای شما و آقای هاشمی بین نهاد مرکزی قدرت و قدرتها یا دولتهای محلی لزوما در قالب “فدراسیون” شکل نگرفت و یا استمرار نیافت از شوروی و یوگوسلاوی که بگذریم همین انگلستان فعلی که اتحادیه پادشاهی بود متشکل از کشور(دولتها)ی ایرلند انگلستان ولز و اسکاتلند، بخش بزرگی ار ایرلند در 1920 بعد یک دوره طولانی جنگ و خونریزی میان جدایی طلبان “جمهوری خواه” ایرلند و دولت مرکزی بریتانیا از این کشور جدا شد ولز1997 که خود مختار شد و همین حالا به همراه استکاتلند و ایرلند شمالی در شرف جدایی از انگلستان! مورد انگلستان از این نظر جالب است که حتی اتحادش با کشورها گفته شده اتفاقا حول محور یکی از مشترکاتشان که شامل زبان و هویت واحد بود ، می شد ولی دوام نیاورد! بماند که تاریخ درخشان انگلستان در رسیدن به دموکراسی و حاکمیت قانون واجد فاکتور و مسیر دیگری که اتفاقا آن فاکتور ها و مسیر باید سرلوحه ما باشد!
        3. چه کسی گفته ساختار فدراتیو لزوما به استقرار دموکراسی و تامین همه حقوق و آزادی های سیاسی فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی که در کامنتت شمردی منجر می شود؟! فدراسیون روسیه از چه جهت مطلوب شماست؟! اقتصادی، سیاسی یااجتماعی؟! اقلیم کردستان در عراق تکه پاره شده و بعد سر هم شده که به مویی بند است یک دولت محلی مطلوب و دموکراتیک و موفق از نظر اقتصادی و سیاسی است آیا؟! حکومت یک یا دو خانواده مشخص بر مردم اقلیم رضایت مردم کردستان و تامین بیشتر حقوق سیاسی اقتصادی و اجتماعی آنها را در پی داشته یا تقویت کشور و ملت عراق را با این لگد پرانی های لاینقطع دولت غیر دموکراتیک اقلیم که دایما با اقدامات و سیاست های غیر قانونی اقتصادی و سیاسی اش اسباب تضعیف بیشتر قانون اساسی فدرال عراق و دولت مرکزی و کشور عراق فراهم می آورد؟!!
        مگر در جهان دموکراتیک از شرق تا غرب از شمال تا جنوب عالم کم کشورهایی با ساختار جمهوری یا حتی مشروطه داریم که اتفاقا از نظر تاریخ سیاسی و بافت جمعیتی و تقسیمات کشوری بسیار به ایران شبیه ترند و مناسب تر برای الگو برداری؟! چرا دموکراسی سیاسی و اقتصادی در جمهوری فرانسه یا پادشاهی مشروطه ژاپن رو نمی پسندید که بدون سست کردن یکپارچگی سرزمینی و تکه پاره کردن کشور و سرهم کردنش به این نقطه رسیدند؟! فرانسوی ها از چندین قومیت تشکیل شده اند(حداقل 4 قومیت متفاوت) و در زمان انقلاب کبیر فرانسه قریب به نیمی از مردم فرانسه زبان اصلی(مادریشان) فرانسه نبود! ولی برای رسیدن به این نقطه که امروز در آن هستند نیاز به فدراسیون شدن نداشتند!
        4. ما نه سابقه جنگ اقوام داشته ایم و نه نیازی به ساختن این سابقه برای رسیدن به دموکراسی داریم چیزی که کشور های رقیب منطقه و تعدادی از همان دولتهای فدرال مورد پسندتان که نام بردید هر کدام به دلیل رقابت یا اقتضاء منافع یا سیاست شان و از طریق دخالتها و پروپاگاندا و نفوذ در همین حاکمیت مفلوک و بی کفایت مستقر می خواهند آن را به ما تحمیل کنند. مساله ملت واحد ایران که متشکل از اقوام مختلف است (نه “ملیت های” مختلف آنطور که امثال همین سید هاشم هدایتی آن را جعل می کنند! بند 11 خط 5 این مصاحبه) حاکمیت قانون و تحمیل شایستگان (فارغ از قومیت و مذهب و جنسیت) به ساختار حکمرانی است از طریق تقویت ابزار دموکراتیک مثل انتخابات آزاد تا اصلاح گام به گام ساختار قدرت به هدف تبدیل آن به یک جمهوری در معنای واقعی کلمه در بستر ایران واحد و یکپارچه میسر شود جز این هر راه دیگری بیراهه است و برای گمراهی مردم ! برای این کار باید به تاریخ و تجربیات سیاسی و اجتماعی عینی و واقعی خودمان رجوع کنیم و هر نوع تحول و اصلاح را اول از شیوه و روش و بینش و هدف خودمان شروع کنیم کاری که اروپای متمدن و مترقی امروز، بیش از 1000 سال بدون خستگی و با وجود شکست های متعدد کرد و از پا نایستاد ! دانش و بینش و تحول و اصلاح متکی به آن، از بیراهه ها و میانبر های خطرناک و مشکوک و ایران بر باد دهی که پروپاگاندی اینترنشال و فضای مجازی و اپوزیسیون تشنه قدرت “به هر قیمت”، با قلب واقعیت و جعل موضوع و مساله از آجه مساله نیست و موضوعیت ندارد، نشان می دهند حاصل نمی شود!
        5. برای رسیدن به رفاه و توسعه و سایر حقوق اساسی مردم لازم نیست طول و عرض جغرافیایی ایران را پشت نقاب فدرالیسم دستخوش تغییر و تهدید قرار داد آنهم ایرانی که در چهار گوشه اش استانهای متناظر در قالب بخشی از خاک همسایه یا کشور مستقل همسایه دارد که روزگاری نه چندان دور بخشی از سرزمین اصلی بودند و بر خلاف ادعای امثال آقای هاشمی که در کمال تعجب می گوید از هیچ یک از گروههای مسلح کرد نشیده ام که “تجزیه از ایران” را بخواهند! همین حالا پرچم مستقل کردستان را وقیحانه علم کرده اند و بسیاری شان ابایی از تشریح چگونگی جدایی از ایران در قالب خود مختاری در راستای تحقق سودای کردستان مستقل و آزاد ندارند! و شاید مثل جعفر پیشه وری هنوز تا آن اندازه آب ندیده اند که شنا کنند! اصلا آنکه به دنبال احقاق حقوق مدنی خود و مطالبه آن از حکومت است به دلیلی سلاح به دست می گیرد؟!
        کار از سفسطه گذشته و به مغالطه کشیده چرا وقتی این روزها ” حق تعیین سرنوشت” تفسیر وقیحانه و خائنانه مطالبه “تجزیه طلبی بدون استفاده از سلاح” (تعبیر شیرین عبادی) پیدا کرده چرا باید به تفسیر غلط و بی ربط معارض و مغایر با اصول قانون اساسی آقای هاشمی مبنی بر مطالبه فدرالیسم در قالب این حق خوشبین بود بود؟! راه مبازه با سیاست های انحصاگرایانه و تمامیت خواه و ضد توسعه حکومت آتش زدن قیصریه نیست مبارزه “مدنی” صبورانه برای تحمیل شایستگان به ساختار حکمرانی است و ابزارش کسب آگاهی و گسترش آن است نه داشتن و پروراندن و دامن زدن به تفکر تجزیه طلبانه مشابه تفکر برخی در درون حاکمیت مستقر!

        2
        3
    2. نه شما میدونی دکتر جان . ببخشید باید امر بشه رسانه ها بعد از این فقط از جنابعالی مطلب بزارن که معنی همه چیزی رو میدونید . عمله ی ظلم بودن بدتر و کثیف تر از ظالم بودن است

      3
      2
    3. اولا با این بی ادبی ای که تو چار تا جمله نشون دادی، معلومه که با هیچ مخالفی نمیتونی وارد بحث بشی. نشو جونم! دوم اینکه خودت هیچی از فدرالیسم نمیدونی و قضیه رو با کنفدراسیون قاطی کردی. آمریکا و آلمان و هندوستان همه شون فدرال هستن و حداقل بعد جنگ جهانی دوم هیچوقت بی ثبات نبوده ن. تو همین هندوستان در یه ایالت حزب کمونیست نخست وزیر ایالتی میشه اما همون فرد اگه بره تو ایالت دیگه دستگیرش میکنن. هیچ اتفاقی هم برای وحدت ملی هندوستان نمیفته.
      تو کشور ما چی؟
      الفبای رفتار مدرن رو نمیدونی آداب سنتی رو که میشناسی: از قدیم گفته ن حرفت رو اول دندون بزن بعد بیار به زبون.

      5
      1
  4. این آزادی که فرهنگ و هویتی پشتش نباشد به چه درد میخورد؟ ملت فقط شعار می دهد وگرنه همین ملت جزو وطن فروشترین های روی زمین اند فقط دنبال رفاه و تن آسایی دغدغه هویت ندارند

    3
    12
    1. فدرال شدن در جغرافیای قومی ایران ممکن نیست در خوزستان که فارس و عرب و بختیاری زندگی می کنند یا در آذربایجان غربی که کرد و ترک هستند در کدام فدرال قرار می گیرند فقط جنگ و خونریزی بعدش مناطقی مثل خوزستان که سرشار از منابع نفت و گاز هست همین کردستان که فاقدش هست چی می شود یکی کاملا توسعه یافته دیگری محروم

      1
      3
  5. شیوه و استراتژی امثال جناب هدایتی که برای دفاع از تفکرات منسوخ و مضر و ضدمنافع ملی خودشان انتخاب کرده اند مصداق بارز عبارت معروف«فرار رو به جلو» هست.اتفاقا آنچه که امروز کشور ما را مبتلا به انواع بحرانها و معضلات و مشکلات کرده؛نگاه قومی-قبیله ای و جناحی و سازمانی به مسایل ملیست. نه تنها تمرکز و انسجام و یکپارچگی مدیریتی و اجرایی در کشور ما وجود ندارد بلکه به دلیل غلبه ی همفکران جناب هدایتی در مدیریت کشور ؛شاهد عملکرد جزیره ای و فدرالی نهادهای متعدد تصمیم گیر و موازی کاری و قوانین متعارض هستیم و بیشترین فسادها را در جاهایی شاهد هستیم که نگاه قومی و جناحی در آنجا غالب هست.فسادهای فراگیر در شوراهای شهر بهترین شاهد این ادعاست.

    10
    14
  6. الگو و نمونه ی طرح و نسخه ی پیشنهادی امثال آقای هدایتی برای اداره ی کشور یکپارچه و تاریخی ایران و فدرالی کردن آن ؛ امروز جلو چشم ملت ایران و از جمله کردهای ایرانیست و به خسارتبار و خیانتباربودن آن کاملا واقف هستند.اقلیم کردستان عراق که درگیر فساد وجنگ قدرت بین دو طایفه بارزانی و طالبانی ونیز محل نفوذ وتسویه حساب کشورهای خارجی شده ونیز کشور آفریقایی اتیوپی(حبشه ی تاریخی) که درگیر جنگ داخلیست نمونه ی بارز این نسخه هستند.

    2
    4
  7. در هر برحه تاریخی و در زمانی که یک حکومت مصلحت بر قراری خود را بر مصلحت مرم و کشور مقدم بدارد و هرگاه در هر زمانی که شاکله یک حکومت را افراد بی تخصص و زاهد نما و ترسو و تک بعدی در دست بگیرند و هرگاه در زمانه ایی حکومت و دولت مخالفین تفکری و عقیدتی خود را جاسوس و معاند و مفسد و محارب جلوه دهد،آنگاه همینی خواهیم شد و خواهند شد که می بینیم.

  8. ما در ایران فقط یک ملیت داریم و آن هم ملیت ایرانیست .اینکه آقای هدایتی درجایی از سخنانشان از ملیت‌های دیگر در ایران نام میبرند؛ناشی از تفکرات غلط خودشان هست .ایشان بهتر است به جای تهمت به دیگران و سخن گفتن از افکار پوسیده وادعای واهی و سخیفی چون«آدم حساب نکردن» دیگر اقوام توسط یک قوم خیالی در ذهن خودشان وطرح موضوعات تفرقه افکن و نفرت پراکن و تاکید بر قومی کردن مسایل ؛انتقادهای خودشان نسبت به تبعیض‌هایی که در کشور وجود دارد و قطعا هم کسی منکر آن نیست را به صورت محترمانه ومستدل و همراه با مصادیق عینی مطرح کنند .اگر تبعیض قومیتی در تصدی مناصب و مشاغل وجایگاه مدیریتی وارکان قدرت در کشور وجود دارد را مستدل و با مصداق بیان کنند.

    1
    4
  9. علی آقا واقعا ازنظر علم سیاسی ودرک کردن واقعیت امروز مردم نجیب ایران بیسواد هستی واقعا متاسفم یک مثال خیلی ساده وعامیانه در یک خانواده اگر بزرگ خوانواده که برادر برادرزاده همه باهم زندگی می کنند فقط به یک برادر اهمیت میداد وبه بقیه مانند خدمت کار نگاه می کرد واز خیلی امتیازات وثروت خانواده محروم کرده بود وبه چشم عقارت ویک بیگانه نگاه می کرد چکار می کردی وجدانی درفکر جداشدن ازاین خانواده نمی افتادی با اینکه تمام عمر درایران دراین خانواده مانند پاره یک تن باهم زندگی کرده اند امید وارم مسولین مانند شما فکر نکنند چون عاقبت خوبی ندارد وتمام ایرانیان را در اداره کشور وخوشی وناراحتی شریک سازند و این تفکر غلت همه چیز برای خودم ونظر خودم را درمان کنند انشاالله

    4
    1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا