چرا «همگرایی مردم در تشییع سردار سلیمانی»، تداوم نیافت؟ پاسخ سردار علایی
آسیه توحیدنژاد، انصاف نیوز: تشییع سردار قاسم سلیمانی در سال 98 از نمونههای وفاق ملی بخشی از گروههای منتقد و تمامی موافقین نظام جمهوری اسلامی بود؛ اتفاقی که در این سالها دیگر تکرار نشد و پس از اندک زمانی نیز بنظر از میان رفت. انصاف نیوز با همین نگاه به این مراسم تشییع و قدرتی که در تجمیع سلایق و افکار مختلف در آن زمان داشت به سراغ سردار حسین علایی، فرماندهی سابق جنگ، رفته و با او مصاحبه کرده است.
انصاف نیوز: تشییع سردار سلیمانی اتفاقی عجیب بود و بخش قابل توجهی از مردم با آن همدلی کردند. چرا آن همراهی گسترده را حتی از میان بخشهایی از منتقدان و مخالفان نظام در آن تشییع شاهد بودیم؟
ترور حاج قاسم سلیمانی در واقع حمله آمریکا به غرور ملی ایرانیان بود. تمامی ایرانیان از انجام چنین جنایت ددمنشانهای توسط ترامپ رئیس جمهور وحشی آمریکا به خشم آمدند. مردم ایران با حضور گسترده در تشییع جنازه حاج قاسم و یارانش می خواستند مخالفت خود را با تروریسم دولتی آمریکا و نیز با هرگونه خشونت و رفتار ناجوانمردانه نشان دهند.
مردم ایران و عراق حاج قاسم و ابومهدی المهندس و یارانشان را ضد تروریسم خطرناک داعش میدانستند که برای توسعه امنیت ایران و عراق و برقراری ثبات در منطقه تلاش میکردند، لذا هیچکس باور نمیکرد که رئیس جمهور مغرور آمریکا دست به چنین جنایتی به نفع گروه تروریستی داعش بزند. به همین دلیل بود که اقشار مختلف مردم در خیابانهای ایران و عراق به خروش آمدند و ضمن تجلیل شایسته از حاج قاسم و دوستانش، مخالفت خود را با ترامپ و با تروریسم آمریکایی و با برنامههای سازمان CIA علیه انسانهای آزاده و علیه کشورهای مستقل نشان دادند.
انصاف نیوز: بهنظر میرسد که آن همراهی گسترده حول آن محور بهسرعت از بین رفت. چرا؟
متأسفانه ساقط شدن هواپیمای مسافربری اکراینی پس از ترور حاج قاسم، ضربه شدیدی به حیثیت نیروهای مسلح ایران وارد آورد.
ابهاماتی که در روزهای اول این سانحهی دردناک در جامعه بروز کرد، موجب شد تا بخشی از مردم بسیار ناراحت و غمگین شوند.
شاید اگر همدردی و همدلی مسئولین کشور با خانوادههای عزیزان سانحه دیده بیشتر بروز و ظهور پیدا میکرد، میتوانست آن همگرایی ایجاد شده بین آحاد مختلف مردم را پس از ترور خصمانه شهید سلیمانی، تداوم بخشد.
انصاف نیوز: چه باید کرد که دوباره حول منابع ملی و امنیت ملی، وفاقی شکل بگیرد؟
هرچه دولت با مردم مهربانتر و با انتظارات آنها همراهتر شود، وفاق و همدلی بین گروههای مختلف مردم بیشتر میشود.
سیاست داخلی به تعبیر امام خمینی باید بر مبنای «همه با هم» و نه «همه با من» تنظیم شود تا مردم همچنان حاکمیت و دولت را از خود بدانند و برای موفقیت و توسعه کشور تلاش کنند.
انتهای پیام
جناب سردار علایی
با کمال احترام
از خودتان پرسیده ین وقتی همقطاران سردار سلیمانی خیلی راحت اول منکر حادثه هواپیمای اوکراینی میشوند بعد هم … میگویند اگر ما گردن نمیگرفتیم هیچکس نمیتوانست متوجه اینقبیل وقایع بشود و تا امروز هم به احدالناسی حساب پس نداده ن، انتظار دارید مردم با هم همگرا باشند؟ فکر نمیکنید انتظارتان از مردم با هیچ منطقی سازگار نیست؟
متاسفم اینو میگم ولی از مشاور مهندس موسوی انتظار بیشتری میرود.
مرد میدان شهید حاج قاسم سلیمانی واما چون اصلاح طلبان به مردم خیانت کردن و گرانی بیسابقهای به مردم تحمیل شد هدف اصلاح طلبان ایجاد نارضایتی عمومی بود تا کشور را تسلیم غرب کنند حقیقت این هست
نگو سردار جان. نگو دردت به سرم. اخر کدام همگرایی؟! به سردار علایی توصیه برادرانه می کنم یک برنامه ای هست که می تواند تعداد جمعیت شرکت کننده در یک گردهمایی را با دقت بالا شمارش کند تهیه کرده و بعد به جمعیتهای تشکیل شده در سالهای اخیر که فیلمش موجود است نگاهی بیاندازید. مثلا به تشیع سردار سلیمانی یا به حماسه 9 دی. یا راهپیمایی های مختلف مردم و مثلا در سال 88. یک تعدادی هموطنان هستند که پای ثابت مراسم حکومتی هستند که همین عده نیز به شهادت ویدیوها و تصاویر به جای مانده به صورت مداوم در چهل سال گذشته اب رفته اند. شاهدش تعداد نمازگزاران جمعه اقای طالقانی و جمعیت کم شرکت کننده این روزها! از همه اینها گذشته، دیده و شنیده می شود که راخهپیمایی های حکومت و هموطنان شرکت کننده را به عنوان کل ملت جا می زنند و روی این گردهمایی های خیابانی خیلی حساب می کنند! برای سردار علایی و انصاف نیوزیهای عزیز نمی گویم که احتمالا خودشان می دانند. برای نسل جوان می گویم. عزیزان روی این جماعت تظاهرات کن نمی شود و نباید زیاد حساب کرد. تا خود سال 56 و در رژیم سابق نیز مناسبتهایی بود که مردم را مثل همین روزها به خیابان میاوردند. در همین خیابان ازادی که ان روزها «ایزنهاور» نام داشت جمعیت موج می زد و تا میدان ازادی که هنوز «شهیاد» بود می رفتند. من که دانش اموز بودم دو بار با برادر بزرگترم که دانش اموز بود در این راهپیماییها شرکت کردیم. تا میدان شهیاد رفتیم و انجا هم هویدا از جایگاه برایمان دست تکان داد. الان نام ان مناسبتها یادم نیست. ولی شاید سالروز انقلاب سفید بود یا تولد. پدرم مستاجری داشت که خانواده ای اهل قم بودند و خیلی مذهبی. دختر خانواده که چادر مشکی می پوشید تازه اموزگار شده بود. قبل از یکی از این راهپیماییهای حکومتی ان دختر را با چشمانی گریان دیدم. مادرش سعی داشت ارامش کند. دستور امده بود که خانمهای اموزگار با روسری می توانند در مراسم شرکت کنند ولی چادر ممنوع است و دختر مردم گریه می کرد که بدون چادر من انگار برهنه هستم.
درود واحترام
در کتاب عربی دوره راهنمایی زمان ما داستان جالبی بود که روباهی مدام به زیر درخت بلندی که توان بالا رفتن از آن نداشت وکبوتری بر بالای آن لانه داشت می رفت وبه کبوتر میگفت که اگر یکی از بچه هایت را برای من پایین نیندازی بالا میآیم وهمه را با هم میخورم .
واقعا چه ربطی داشت ؟!!!
همگرایی بزرگ و عجیبی به وجود آمد ولی مثل همیشه با سوؤ مدیریت مسوولین نابود شد!! عامل اصلی سرنگون کردن هواپیمای اکراینی و جان باختن ۱۷۶ سرنشین آن بود، و عامل دوم: از بین رفتن حدود هشتاد هموطن در تشییع جنازه سردار.