آداب امیدوارسازی!
محمدصادق جنانصفت در جهان صنعت نوشت:
هیچ ایرانی دلسوز به شهروندان بردبار و آشفتهشده این مرز و بوم کهنسال نمیخواهد کاری کند، چیزی بگوید یا بنویسد که همانند نمک پاشیدن بر زخمهای آنها باشد و دردهایشان را بیشتر کند. ایرانیان دلسوز به این سرزمین از سوی دیگر باور ندارند با ننوشتن، نگفتن و کنارهگیری و بازگو نکردن دردهای شهروندان ایرانی روزگار آنها بهتر میشود. روشنگری درباره سخنان مدیران و ادارهکنندگان نظام سیاسی که حرفها و تصمیمهایشان بر دردها میافزاید را نباید با هیچ چیزی اشتباه گرفت و از قدرت در اختیار راه بازگو کردن حقیقت را بست.
نوشتهای که میخوانید میخواهد به سخنگوی جوان دولت و نیز یاران او در کابینه و هوادارانش در بیرون از دولت و در میان رسانههای تندخو یادآوری کند امیدوارسازی شهروندان ایرانی معنایش این نیست که با آگاهی یا بدون آگاهی از حرفها و واقعیتها هر چیزی را گفت و شهروندان را در بهت و شگفتی رها کرد. آقای بهادریجهرمی سخنگوی دولت دیروز با رسانهها دیدار داشته و خبرگزاری تسنیم که از هواداران دولت سیزدهم است بخشهایی از سخنان وی را بازتاب داده است که دقت در آنها نشان میدهد سخنگوی جوان دولت در میدان اقتصاد ناشی است و توجه کافی ندارد که در حرفهایش تناقضها موج میزند. آیا رسانهها وظیفه دارند این تناقضها را بازگو کنند؟
بدیهی است که باید بازگو شود تا دستکم گوینده این حرفها بداند دیگر نباید چنین تناقضهایی را تکرار کند و بر ابهامها بیفزاید. به طور مثال بهادریجهرمی گفته است درآمدهای ارزی ایران از محل صادرات نفت خام و میعانات گازی از فروردین تا امروز که در نیمه دهمین ماه سال هستیم با افزایش ۶۰ درصدی نسبت به مدت مشابه پارسال روبهرو شده است. اگر چنین است پیامد آن بر بازار ارز چه بوده و چرا قیمت هر دلار آمریکا با این میزان جهش روبهرو شده است؟ وی باید بتواند به اطلاع افکار عمومی برساند که محل مصارف ارزی کجا بوده است؟ چرا با وجود افزایش ۶۰ درصدی قیمت دلار همزمان قیمت دلار نیز افزایش یافته است. چند سطر پایینتر به نقل از او نوشته شده است «در روزهای مختلفی که عرضه ارز در سامانه نیما بوده، عرضه ارز بیش از تقاضا بوده و تقریبا بیش از سه برابر بوده که نشاندهنده تراز تجاری مقبول است.» سخنگوی دولت تفاوت تراز تجاری با تراز ارزی را نمیداند زیرا افزایش عرضه ارز نیمایی هیچ ربطی به تراز تجاری ندارد و آمارها نشان میدهد اتفاقا تراز تجاری به زیان صادرات بوده است. در بهترین حالت میشود گفت تراز ارزی که این نیز جای شبهه دارد. نخریدن دلار ارزان نیمایی در بازار ارز بدترین رخدادی است که میتواند بیفتد و معنایش ترس یا ابهام از سوی متقاضیان ارز است. او کمی بعد به تحقق ۱۰۰درصدی درآمدهای مالیاتی اشاره کرده و میگوید این اتفاق درحالی است که پایه مالیاتی ۵ درصد کاهش یافته است. به سخنگوی دولت یادآور میشویم که کاهش ۵ درصدی پایه مالیاتی تنها برای بخش صنعت بوده است چون قیمت ارزی که پایه دریافت تعرفه و حقوق گمرکی بوده، چند برابر شده است. کاش سخنگوی دولت بتواند روشنگری کند که این تحقق صد درصدی از کدام بخشها بوده و آیا با مصوبه قانونی مقایسه شده یا با دریافت مالیات سال قبل؟
سخنگوی دولت بدون اطلاع داشتن از اینکه تدوین فرآیند معمولا با صدور بخشنامه از سوی سازمان برنامه از تیرماه شروع میشود گفته است: «تدوین بودجه منظم هر سال از فروردینماه آغاز میشود. امسال مانند سالهای قبل این فرآیند از فروردینماه آغاز شد.» و ادامه میدهد: «شهریورماه سیاستهای کلی برنامه هفتم ابلاغ شده است و دولت بودجه سال ۱۴۰۲ که تدوینش از فروردین آغاز شده بود را طبق سیاستهای برنامه هفتم تدوین کرد.» این حرف عجیب نیست؟ کاش وی به جای پاسخ دادن به پرسشهای اقتصادی اجازه میداد سخنگوی اقتصادی دولت سخن بگوید شاید تناقضها کمتر میشد. امیدوارسازی به روش سخنگوی دولت با آداب امیدوارسازی کارشناسانه سازگاری ندارد
انتهای پیام