بازار گول این بازی ها را نمیخورد!
محمدجواد پهلوان، استاد دانشگاه در روزنامه همدلی نوشت:
این روزها رسانههای حامی دولت با ذوق زایدالوصفی از تغییرات در تیم اقتصادی میگویند. گل سر سبد این تغییرات هم گویا عزل صالحآبادی و جایگزینی فرزین با وی در بانک مرکزی جمهوری اسلامی است. اما کدام آدم عاقلی است که نداند چنین تغییراتی صرفا روبنایی است و اصل موضوع زیربناست که دچار اشکالات اساسی است. بسان ساختمانی که مشکل تامین آب و فاضلاب دارد، اما اهالی ساختمان در حال هزینه برای تغییر نمای ساختمان مذکور هستند. هر انسان عاقلی این وضعیت را ببیند گوشزد میکند، ابتدا مشکلات اساسی و نهادی ساختمان که آب شرب و فاضلاب است را رفع نمایید سپس به فکر روبنا باشید.دولت ابراهیم رئیسی تا به همین جا ثابت کرده که پتانسیل و توانایی اصلاحات اساسی و بنیادین را ندارد. البته از این دولت اصولا نباید چنین انتظاری را میداشتیم.
ولی با این وجود محرز شده که در هیچ زمینهای چنین توانایی ندارد و این تغییرات در اعضا هم مصداق بارز این ضربالمثل است که« از این ستون به آن ستون فرج است.»
برای اثبات این ادعا همین تغییرات در بانک مرکزی و تاثیر آن بر بازار قابل ارزیابی است. به محض عزل صالح آبادی و انتصاب فرزین بازار ملتهب ارز دچار شوک مثبت کمرنگی شد. بدین شکل که قیمت دلار قدری فروکش کرده و از کانال 44 هزار تومان حتی تا کانال 40 هزار تومان پایین آمد. از آن سو رسانههای همسو با دولت در بوق و کرنا کردند که تدبیر دولت رئیسی کارگر افتاد و دلار به کانال 37 هزار تومان بازگشته است. اما زهی خیال باطل! چرا که اولا دو اظهار نظر فرزین بعد از قبول مسئولیت نشان داد که او نیز راه قبلیها را خواهد رفت و به فرموده عمل میکند. چرا که ارز نیمایی 28 هزار تومانی همان ارز 4200 تومانی است که از بالا دیکته شده و رئیس بانک مرکزی صرفا گوینده خبر است. در دولت روحانی هم اسحاق جهانگیری فقط گوینده و اعلام کننده خبر ارز 4200 تومانی بود زیرا تصمیمها جای دیگری گرفته شده بود. در نهایت هم همانطور که جهانگیری قربانی شد، فرزین نیز قربانی این مدل قیمتگذاری میشود.
ثانیا همه میدانند بازار به شدت نسبت به رویدادها و اظهارنظرها هشیار عمل میکند و به قول معروف گول نمیخورد. هرچند در یکی دو روز نخست سرکار آمدن فرزین قدری قیمت دلار فروکش کرد، ولی روند رشد قیمت دلار مجددا از سر گرفته شد و پیشبینی میشود این افزایش تداوم داشته باشد.
بنده نیز مثل تمام دلسوزان این کشور ثبات و رشد اقتصادی را آرزو میکنم ولی تا زمانی که فکری به حال زیربنای اقتصادی کشور نشود، آش همان و کاسه همان کاسه است. زیربنا هم برمیگردد به اصلاحات اساسی در سیاست داخلی و خارجی. با بستن درهای کشور و برخی رفتارها در داخل نمیتوان به آینده این اقتصاد امیدوار بود. آقای رئیسی ! برخلاف آنچه نزدیکان شما القا میکنند، شهامت در تغییر سیاستهاست، نه مدیران زیر دست.
انتهای پیام