خرید تور تابستان

در شوک قرارداد نفتی چین با طالبان

مریم شکرانی در شرق نوشت: چین پس از قراردادهای بزرگ انرژی با رقبای عرب ایران در حاشیه خلیج فارس این بار قرارداد خبرساز دیگری بسته است. قرارداد ۲۵ساله استخراج نفت بین طالبان و چین خبری است که به تازگی منتشر شده است. حالا پکن با حکومت منزوی افغانستان قرارداد بزرگی را به امضا رسانده است. البته مواضع غیرمنتظره چین به همین جا ختم نمی‌شود و فروردین امسال چینی‌ها در نشست همسایگان افغانستان اعلام کردند که با خواسته طالبان برای پیوستن به راه ابریشم موافق هستند؛ موضوعی که از نظر اتاق بازرگانی ایران می‌تواند به معنی حذف بندر چابهار از راه ابریشم و جایگزینی بندر گوادر پاکستان و مسیر ترانس‌افغان تلقی شد. هاشم اورعی، کارشناس ارشد انرژی و استاد اقتصاد دانشگاه شریف در این زمینه به «شرق» می‌گوید که ما در حال حاضر دچار ناترازی در تمام بخش‌های انرژی شده‌ایم و امکان مساعد صادرات گاز و برق را نداریم و چین، پاکستان و سایر شرکای تجاری منطقه به‌خوبی به این موضوع واقف هستند.

افغانستان رقیب ایران در راه ابریشم شد!

در ۲۲ فروردین امسال خبر آمد که طالبان برای حضور در راه ابریشم اعلام آمادگی کرده و چین با این موضوع موافق است. اتفاقی که از نظر اتاق بازرگانی ایران به معنی ازدست‌رفتن اهمیت بندر چابهار برای چینی‌ها و جایگزینی آن با بندر گوادر پاکستان بود. در آن زمان نشستی موسوم به نشست همسایگان افغانستان برگزار شد و طالبان که پس از به قدرت رسیدن، بارها برای پیوستن افغانستان به راه ابریشم ابراز تمایل کرده بود، بار دیگر این موضوع را مطرح کرد و این بار توانست موافقت چین را جلب کند. ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان گفته بود که کمک‌های چین پایه توسعه افغانستان را تشکیل می‌دهد و طرح یک کمربند یک جاده ابریشم می‌تواند دروازه ورود افغانستان به بازارهای بین‌المللی باشد. مرکز پژوهش‌های اتاق بازرگانی ایران در واکنش به این موضوع اعلام کرد که چراغ سبز چین به طالبان زنگ خطری برای بندر چابهار ایران است؛ چرا‌که این اتفاق می‌تواند مسیر راه ابریشم را از بندر چابهار ایران به سمت بندر گوادر پاکستان منحرف کند. پاکستان به دنبال اتصال افغانستان به کمربند اقتصادی چین-پاکستان است. پیوستن افغانستان به کمربند اقتصادی جاده ‌ابریشم از مسیر کریدور اقتصادی چین-پاکستان به‌معنای تقویت مسیرهای ترانزیتی پاکستان به‌ویژه بندر گوادر و کریدور ترانس‌افغان است که پاکستان را به آسیای مرکزی متصل می‌کند. مسیری سخت و صعب‌العبور با کمترین امکانات زیرساختی که نه پاکستان، نه ازبکستان و نه افغانستان فقیر امکان مالی توسعه آن را نداشته‌اند اما در کمال حیرت چین آن گزینه را به مسیرهای ترانزیتی ایران ترجیح داد.‌

این ماجرا اما به همین جا محدود نشد و پیش از این در اسفند سال گذشته رسانه‌های هندی گزارش دادند که اولین محموله‌ گندم اهدایی دولت هند در سال ۲۰۲۲ از طریق خاک پاکستان برای مردم افغانستان ارسال می‌شود. خبر انتقال حدود دو هزار تن گندم هند از طریق پاکستان به مقصد افغانستان در حالی منتشر شد که پیش‌ از‌ این، در قالب موافقت‌نامه چابهار این‌‌گونه بارها از مسیر بندر چابهار ایران به افغانستان ارسال می‌شد. این اتفاق عجیب در شرایطی رخ داد که هند و پاکستان اختلافات دیرینه و رقابت‌های منطقه‌ای سختی داشتند؛ اما این دو کشور نادیده‌‌گرفتن اختلافات دیرینه خود را به ترانزیت از بندر چابهار ترجیح دادند و کمک‌های انسان‌دوستانه به‌جای چابهار ایران، از «گذرگاه عطاری» به «مرز واگه» پاکستان انتقال داده ‌شده و از طریق مرز «تورخم» به افغانستان رسید.

رویگردانی پاکستان از واردات گاز ایران

معادلات عجیب منطقه به همین جا ختم نشد و چندی پیش خبر آمد که پاکستان هم از واردات گاز از ایران سر باز زده است. در چهارم آذر امسال ایرنا به نقل از رسانه‌های پاکستانی نوشت که پاکستان اعلام کرده که به خاطر تحریم‌های بین‌‌المللی تمایلی به همکاری اقتصادی و تجاری از جمله در زمینه خرید و احداث خط لوله گاز با ایران ندارد. مصدق مسعود‌ ملک، وزیر مشاور امور نفت پاکستان در همین زمینه گفته است که اسلام‌آباد خرید گاز از ایران را ریسک می‌داند و ترجیح می‌دهد برای پیشبرد پروژه‌های گازی‌‌اش با افغانستان وارد مذاکره شود. مسعود ملک افزود پاکستان تمایل دارد با افغانستان درباره حفاظت از خط لوله TAPI وارد مذاکره شود. TAPI نام خط لوله انتقال گاز ترکمنستان به افغانستان، پاکستان و هند است که نام آن از حروف اول نام چهار کشور حاضر در این طرح شامل ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند گرفته شده است. در صورت اجرا و تکمیل این خط لوله، گاز ترکمنستان به این سه کشور انتقال داده می‌شود. این موضوع در‌حالی رخ می‌دهد که تابستان سال گذشته هم روسیه و پاکستان قرارداد بزرگی را به امضا رساندند که بر اساس آن بنا شد روسیه سالانه ۱۲.۵ میلیارد مترمکعب گاز را به پاکستان تحویل دهد.

اقدام پاکستان برای واردات گاز از کشورهای دورتر در شرایطی رخ داده که ایران از سال ۱۹۹۰ میلادی خط لوله صلح را برای صادرات گاز ایران به پاکستان احداث کرد.

خط لوله صلح، نام خط لوله گاز صادراتی ایران به هند و پاکستان است که براساس تفاهم‌های انجام‌شده، ایران متعهد شده بود که به مدت ۲۵ سال، گاز خود را با قیمت توافقی به هند و پاکستان بفروشد. ایران خط لوله صلح را به مرز پاکستان رساند اما طرف پاکستانی هرگز حاضر نشد که ادامه مسیر را در خاک خود لوله‌گذاری کند. سرانجام در اردیبهشت سال ۱۳۹۸ دولت پاکستان با ارسال نامه‌ای رسمی به ایران اعلام کرد که احداث خط لوله در این کشور با وجود تحریم‌های آمریکا در این کشور ناممکن است و ایران در واکنش دولت پاکستان را تهدید به شکایت و دریافت خسارت کرد اما بعدا رسانه‌های پاکستان مدعی شدند که مفاد قرارداد گازی بین دو کشور به گونه‌ای تنظیم شده است که ایران حق ندارد به‌ خاطر تأخیر در دریافت گاز توسط پاکستان از این کشور شکایت یا درخواست خسارت کند.

قراردادهای بزرگ انرژی بین چین و کشورهای عربی

بلافاصله پس از این اتفاق خبر دیگری از معاملات چین در منطقه به گوش رسید و این کشور قرارداد بزرگ ۲۷ساله به ارزش ۶۰ میلیارد دلار با قطر بست تا این کشور کوچکی که یکی از غول‌های گازی جهان است LNG مورد نیاز چین را تأمین کند. ابرقراردادی که در‌واقع چین را بیش از پیش به بزرگ‌ترین مخزن گاز جهان یعنی پارس جنوبی مسلط می‌کند. میدان مشترک بین ایران و قطر که حالا قطر بازیگر اصلی آن شده است. چین به این قرارداد اکتفا نکرد و با سفر شی جین پینگ، رئیس‌جمهوری چین به ریاض، قراردادهای بزرگی نیز با عربستان امضا کرد. بر همین اساس، شرکت‌های سعودی و چینی ۳۴ قرارداد سرمایه‌گذاری و اقتصادی در بخش‌های مختلف را امضا کردند. این قراردادها در چندین بخش از جمله انرژی پاک، حمل‌ونقل، صنایع پزشکی و ساخت‌وساز امضا شده است.

تسنیم در این زمینه گزارش داد که تجارت چین و عربستان از زمان برقراری روابط آنها در سال ۱۹۹۰ به‌طور پیوسته افزایش یافته است و چین سال گذشته ۲۷ درصد از صادرات نفت عربستان را خریداری کرد. در پایان سال ۲۰۲۱، تجارت دوجانبه این دو کشور سالانه بالغ بر ۸۷.۳۱ میلیارد دلار بود. همچنین آرامکو عربستان سعودی بین ژانویه تا آگوست ۲۰۲۲ به‌طور متوسط ۱.۷۶ میلیون بشکه در روز نفت به چین تحویل داده است. به جز این چین برخلاف انتظار ادعاهایی درباره مالکیت جزایر سه‌گانه و تأسیس مرکز امنیت هسته‌ای در عربستان مطرح کرد که با واکنش وزارت امور خارجه ایران مواجه شد.

قرارداد نفتی چین و افغانستان

حالا درست زمانی که برخی از فعالان اقتصادی ایران معتقد هستند که چین به دلیل مشکلات ناشی از تحریم‌های اقتصادی از ایران رویگردان شده است، خبر می‌رسد که این کشور برای استخراج نفت وارد قرارداد با طالبان افغانستان شده است. بر اساس گزارش دویچه‌وله پکن با وجود آنکه حکومت طالبان را به رسمیت نشناخته اما قراردادی کلان با طالبان و برای استخراج نفت از حوزه نفتی «آمودریا» به امضا رسانده است. مقامات حکومت طالبان روز پنجشنبه ۱۵ دی از این قرارداد بزرگ پرده برداشتند. شهاب‌الدین دلاور، سرپرست وزارت معادن طالبان و نماینده شرکت چینی CPEIC (شرکت نفت و گاز آسیای مرکزی در سین‌کیانگ) این قرارداد را در حضور عبدالغنی برادر، معاون نخست‌وزیر طالبان و وانگ یو، سفیر چین در کابل به امضا رساندند. این نخستین قرارداد کلانی است که طالبان از زمان به قدرت رسیدن در ماه آگوست سال گذشته میلادی تاکنون امضا کرده است. مدت اعتبار این قرارداد ۲۵ سال است و بنا بر این قرارداد، نفت از مساحت چهارهزارو ۵۰۰ کیلومترمربعی حوزه نفتی «آمودریا» استخراج خواهد شد. این حوزه نفتی در سه ولایت شمالی در افغانستان واقع است که عبارت‌اند از سرپل، جوزجان و فاریاب.

به گفته مقامات طالبان پیش‌بینی شده که استخراج از این حوزه از میزان اولیه بالغ بر ۲۰۰ تن در روز به هزار تن و سپس تا ۲۰ هزار تن نفت افزایش داشته باشد.

میزان سرمایه‌گذاری شرکت چینی در این پروژه در یک سال ۱۵۰ میلیون دلار و در سه سال آینده ۵۴۰ میلیون دلار خواهد بود. مقامات طالبان گفته‌اند که در این قرارداد ۲۰ درصد شریک خواهند بود و این سهم می‌تواند تا ۷۵ درصد افزایش داشته باشد. هاشم اورعی، کارشناس ارشد انرژی به «شرق» می‌گوید که ایران در‌حال‌حاضر سهم اندکی در بازار نفت چین دارد و با تعیین سقف قیمت برای نفت روسیه، فروش نفت دشوارتر می‌شود و روسیه پس از جنگ با اوکراین، جای ایران را در بسیاری از بازارهای رقیب تنگ کرده است. این تحلیلگر تأکید می‌کند که مصرف انرژی در ایران مدام افزایش دارد اما تولید تقریبا ثابت مانده است. برای مثال در روز ۱۲ دی‌ماه ۸۴۵ میلیون مترمکعب گاز در ایران مصرف شده این در حالی است که ایران در بهترین حالت حدود ۸۴۰ تا ۸۵۰ میلیون مترمکعب تولید گاز دارد و غم‌انگیز اینجاست که ۷۴ درصد کل تولید گاز در بخش خانگی مصرف شده و دست صنایع و بخش‌های مولد اقتصاد از گاز کوتاه مانده است.

او ادامه می‌دهد که این میزان مصرف گاز خانگی در ایران معادل مصرف ۲۵۰ میلیون نفر در اروپاست و برنامه‌ریزی برای سبد انرژی در ایران آن‌قدر پراشکال بوده است که فشارها روی بخش مصرف گاز سرریز شده و از توسعه سایر بخش‌های تولید انرژی عقب مانده‌ایم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا