متن کامل سخنان رهبری خطاب به مداحان [+فیلم، صدا و حاشیهها]
متن کامل سخنان رهبری در دیدار «جمعی از مداحان و شاعران اهل بیت» به نقل از «خامنهای دات آی آر» در پی میآید:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید. شروع اینجور مجالس با خودمان است، ختمش با خدا است.(۲) امروز خیلی جلسهی خوبی بود؛ جدّاً، حقّاً، بهرهمند شدیم. انوار و فیوضاتِ وجودِ مبارکِ فاطمهی زهرا، سیّدةالنساء، صدّیقهی کبریٰ (سلام الله علیها)، فضا را انباشته؛ خدا را شکر! محبّت و ارادت و شوق دلهای پاک شما به اُمّ الائمّة النّجباء قطعاً تأثیرات بنیانی خواهد داشت در همهی اموری که در پیش داریم در زندگیمان؛ در امور شخصی، در امور عمومی، در آیندهی این کشور. من در جمع شما مدّاحان اهلبیت (علیهم السلام) که حقیقتاً مفتخرید به اینکه مدّاح این بزرگواران هستید ــ که «مادحِ خورشید مدّاحِ خود است»(۳) ــ مایلم اوّلاً یادآوری کنم افتخار بزرگ شما را؛ افتخار کنید به این خصوصیّت و سعی کنید همهی شما شرایط مدّاحی این انوار مقدّسه را هر چه بیشتر تأمین کنید، هم در خودتان، هم در مستمعینتان.
امروز، من فقط چند جمله در مورد مسئلهی مدّاحی میخواهم عرض بکنم. مدّاحی میراث ما است، میراث شیعه است. بله، معلوم نیست که کُمیت و دعبل و سیّد حمیری مثلاً با آهنگ میخواندند [یا نه]، امّا شعر میگفتند، شعر میخواندند، معارف اهلبیت را منتشر میکردند. شما آمدهاید این را تبدیل کردهاید به یک هنر مرکّب. مدّاحی، امروز، یک هنر ترکیبی است. «هنر است» یعنی زیبایی است؛ هنر، زیبایی است دیگر؛ هم زیبایی است، هم زیباسازی است. شما چند هنر را با هم جمع کردهاید که مجموع اینها میشود مدّاحی. صدای خوش؛ این اوّل. بعد، شعر خوب، از لحاظ شعری؛ این دو. بعد، آهنگ خوب؛ این سه. البتّه هر کدام از اینها یک خصوصیّاتی، شرایطی، حدودی دارد که بعضی از آنها را عرض میکنم. بعد، مضمون خوب، محتوای خوب؛ چون شعر خوب یک مسئله است، محتوای خوب یک مسئلهی دیگر است. ممکن است یک شعری خیلی خوب باشد، امّا محتوای آنچنان برجستهای نداشته باشد یا محتوای درستی نداشته باشد؛ یعنی در محتوا اشکال باشد. ما در شعرهای بسیار خوبمان از اینجور شعرها داریم که شعر خوب است، امّا محتوا بیاشکال نیست. من یک شعری را از صائب یادداشت کرده بودم که بخوانم؛ میگوید:
نسازد لنترانی چون کلیم از طور مأیوسم
نمکپروردهی عشقم زبانِ ناز میدانم
وقتی که به حضرت موسیٰ فرمودند «لَن تَرانی»،(۴) خب دیگر رها کرد؛ این میگوید من مأیوس نمیشوم. قشنگ بود، ولی غلط بود؛ یعنی خدای متعال، ذات اقدس الهی (جلّ جلاله)، ناز کرده گفته «لَن تَرانی»! نه، «لَن تَرانی»، «لَن تَرانی» است دیگر؛ در کلام خدا مبالغه وجود ندارد. خب شعر به این قشنگی است، امّا مضمون، مضمون نادرست. پس ما اینجا دو چیز داریم: یک شعر خوب، یک مضمون خوب و محتوای خوب که همهی اینها را شما باید در نظر بگیرید.
البتّه به نظرم الان چهل سال است که این جلسه تشکیل میشود؛ امروز که من نگاه میکنم، نسبت به سالهای قبل، از لحاظ نوع مدّاحی و شعری که خوانده میشود، کاری که انجام میگیرد خیلی پیشرفتهتر و بهتر است؛ در این شکّی نیست، امّا میخواهم عرض بکنم که به اینها باید توجّه کنید. خب این شد یک هنر مرکّب؛ کار شما یک هنر مرکّب است، هنر هم که زیبایی است. این را ما از متون دینیمان داریم؛ متون دینی ما یعنی قرآن، نهجالبلاغه، صحیفهی سجّادیّه و بسیاری از دعاها. دربارهی قرآن فرمود «ظاهِرُهُ اَنیق»؛ «اَنیق» به معنای زیبا نیست، به معنای زیبای شگفتآور است. ظاهِرُهُ اَنیق؛ قرآن اینجوری است، از لحاظ زیبایی و هنر نظیر ندارد. تقریباً بهترین اشعار عرب، شیرینترین، زیباترین و فصیحترین شعر عرب مال دورهی جاهلی و مخضرمین(۵) است؛ اینها در زمان نزول قرآن بودند، زنده بودند، [امّا] هیچ کدام نتوانستند یک ذرّه ایراد بگیرند یا بگویند ما هم میتوانیم مثل این را بگوییم. قرآن چند بار گفته «فَأتوا بِسورَةٍ مِن مِثلِه»؛(۶) یک آیهاش را هم نتوانستند بیاورند. نهجالبلاغه در نهایتِ فخامت و استحکام و زیبایی است؛ صحیفهی سجّادیّه همینطور؛ دعای ابوحمزهی ثمالی، دعای روز عرفهی امام حسین و دعاهای گوناگون، در نهایتِ زیبایی است؛ این هنر شما دنبالهی آن هنر است. جامع بودن این هنر به این است که همهی بخشهایش زیبا باشد؛ فقط زیبایی ظاهری کافی نیست، محتوا هم بایستی زیبا باشد، همچنان که فرمود «ظاهِرُهُ اَنیقٌ وَ باطِنُهُ عَمیق»؛(۷) باطن قرآن عمیق و پُر از محتوا است. حالا ما از خودمان، از شماها، توقّع نداریم که یک چنین جرئتی به خودمان بدهیم، مثلاً فرض کنید بگوییم ما هم میتوانیم؛ نه، این شیوهی کار است؛ یعنی ظاهر، زیبا و باطن، پُرمحتوا و محکم.
آهنگ هم همینجور است؛ من مخصوصاً بنا داشتم، یعنی در یادم نگه داشتم که این را به شما مدّاحهای عزیز بگویم. آهنگ مفهوم دارد، معنا منتقل میکند؛ یعنی شما اگر چنانچه یک آهنگی را اجرا کنید که لفظ هم نداشته باشد ــ مثلاً بعضیها با حنجرهشان آهنگ تولید میکنند یا بعضی با این وسایل و سازها آهنگ ایجاد میکنند ــ زبان ندارد، امّا معنا دارد، معنایی را منتقل میکند؛ آهنگ اینجوری است. یک آهنگ هست که شجاعت را القا میکند؛ این آهنگی که ایشان(۸) میخواند «ای لشکر صاحبزمان آماده باش، آماده باش»، اگر این کلمه را هم نخوانند، این لحن، لحن آمادهسازی است. یک آهنگ هست که افسردگی میآورد، افسرده میکند انسان را، مأیوس میکند انسان را؛ اینها فرق میکند. یک آهنگ هست که انسان را به گناه میکشاند؛ خیلی از آهنگها که قبلاً اینها را در ترانههای مربوط به دستگاههای موسیقی تنظیم کرده بودند، از این قبیل است. این دستگاههای موسیقیِ معروف، هر کدام یک ترانهای قبلش دارد که این آهنگ، ترانه را القا میکند به آن خواننده؛ این ترانهها اغلب، ترانههای نامناسب است. مواظب باشیم شعری که میخوانیم، آهنگی که میخوانیم، مدّاحیای که میکنیم ــ چه آنجایی که مصیبت میخوانیم، چه آنجایی که سینه میزنیم، چه آنجایی که مدح میخوانیم ــ با اینها مخلوط نشود؛ این نکتهی مهمّی است؛ من اصرار دارم به این توجّه کنید.
پس بنابراین، محتوا باید خوب باشد، کالبد شعر هم باید خوب باشد. قوارهی شعر، کالبد شعر، ظاهر شعر باید خوب باشد؛ این، سطح فکر مخاطب را بالا میبرد. اگر بهترین مضامین را شما در یک شعرِ سست بریزید و ارائه کنید، تأثیرش خیلی کاهش پیدا میکند. ذهن مخاطب را عادت بدهید به اینکه با ادبیّات فاخر اُنس پیدا کند؛ این به رشد فکری جامعه کمک میکند. من چند سال قبل از این، در همین جلسه اشاره کردم به بعضی از غزلهای صائب(۹) که غزلهای عشقی نیست، غزلهای حکمتی است، پُر از حکمت است، شعر هم در نهایت استحکام و زیبایی است؛ [خوب است] اینها را آدم پیدا کند بخواند. الحمدلله حالا بعضی از شعرا شعرهای خیلی خوبی میگویند در این زمینه.
در مدّاحی، علاوه بر معرفتآموزی، احساسبرانگیزی هم هست؛ این هم نکتهی مهمّی است. [مدّاحی] معرفتآموزی دارد؛ یعنی شما با شعری که میخوانید درس میدهید. خیلی از چیزها را ما پای مدیحهخوانی مدّاحان یاد میگیریم که خودمان آنها را قبلاً به زبان عادّی بارها گفتهایم به دیگران، حالا که مدّاح با صدای خوش و با آهنگ خوب همان مضمون را میخواند، ما یک چیز تازهای کأنّه میشنویم و میفهمیم و یاد میگیریم. معرفتآموزی دارد، البتّه در امتداد منبر؛ مدّاحی منبر نیست؛ یک طبیعت دیگر است، یک حقیقت دیگر است. هم این است، هم احساسبرانگیزی است. این مسئلهی احساس را نباید دستِکم گرفت. خصوصیّت ما شیعیان این است که در تعالیم ما و معرفتآموزی ما، از اوّل تا آخر، احساس وجود دارد، انباشتهی از احساس است؛ دیگران کمتر دارند. ذکر مصیبتمان احساس است، مدحخوانیمان احساس است، دعایمان احساس است، زیارتمان احساس است؛ احساسات را برانگیخته میکنند. البتّه احساس اگر بدون تعقّل باشد، فایده ندارد. حُسن کار معرفتآموزی متون شیعی این است که در کنار برانگیختن احساس، عمق معرفتی را هم به انسان اهدا میکند؛ این خصوصیّتی است که در غیر شیعه من ندیدهام؛ یعنی تا آنجا که من اطّلاع دارم، ندیدهام. البتّه هر کدام از این ادیان مختلف و مذاهب مختلف ــ اسلامی و غیر اسلامی ــ یک چیزهایی دارند، امّا آن اوج متعلّق به شیعه است. من یک وقتی دعاهای رایج بین غیر شیعه را از مسلمین نگاه میکردم ــ که در یکی از کتابهای زمخشری مفصّل ذکر کرده دعاها را ــ دیدم اگر ما مثلاً فرض کنید ده سطر از دعای عرفهی امام حسین را یا دعای چهلوهفتم صحیفهی سجّادیّه را بغل اینها بگذاریم، ده سطر آنها از همهی اینها بیشتر مطلب دارد، بیشتر روح دارد.
خب، همین حالت احساس در معرکههای حسّاس کشور به داد کشور رسید؛ یکیاش دفاع مقدّس. در دفاع مقدّس، این مدّاحها بودند، این شعرگوها بودند، این شاعرهای خوب بودند که واقعاً توانستند فضا را آماده کنند برای آن حماسهی بزرگ. من این بیت شعر را بارها در مورد همین مسئله تکرار کردهام:
عشّاق را به تیغ زبان گرم میکنیم
چون شمع، تازیانهی پروانهایم ما(۱۰)
وصف حال شما است: «چون شمع، تازیانهی پروانهایم». در مراسم اعزام بسیجیها و دیگران به جبهه، در شبهای عملیّات، در صبحگاههای نظامی، در تشییع پیکر شهدا، در مراسم ختم شهدا، در مسجد، در حسینیّه، در میدان جنگ، همه جا مدّاحی نقش بزرگ خودش را ایفا میکرد، دلها را آماده میکرد، فضا را معنوی میکرد. آن نورانیّتی که در منطقهی دفاع مقدّس ما حضور داشت ــ که در هیچ جای دنیا و در هیچ وقت تاریخ، جز در صدر اسلام، سابقه ندارد ــ بخش عمدهای از آن مربوط به همین مدّاحیها بود، بخشی هم مربوط به بعضی از عوامل دیگر. در سالهای بعد از جنگ هم تا امروز همینجور؛ مدّاحی نقشآفرینی کرده؛ در قضایای گوناگون، در فتنهی ۸۸، در نهم دی، در موارد گوناگون، مدّاحی نقش ایفا کرده.
اینکه من تکرار میکنم، برای شما تکرار میکنم؛ برای اینکه شما به عنوان مدّاح بدانید کجا ایستادهاید، بدانید چه کار میکنید و چه کار میتوانید بکنید؛ مقصودم این است. الحمدلله عدّه هم زیاد است. اوایل که ما این جلسه را تشکیل میدادیم، با صد نفر یا دویست نفر این جلسه تشکیل میشد؛ امروز هزاران نفر در سراسر کشور، با تسلّط بر شگردهای گوناگونِ جذبِ مخاطب، مشغول کار مدّاحیاند. خب این یک پدیدهای است در کشور، این چیز کوچکی نیست؛ از این باید استفاده کرد. چه کسی استفاده کند؟ مقصود استفادهی مسئولین دولتی و زید و عمرو و بندهی حقیر و دیگری نیست؛ مقصود استفادهی کشور، استفادهی نظام، استفادهی انقلاب است. انقلاب باید استفاده کند؛ انقلاب محتاج پیشرفت است، محتاج تحوّل روزبهروز است. شما میتوانید در این زمینه نقش ایفا کنید؛ حرف من این است. شما باید مبارزهی با طاغوت را، مبارزهی با ظالم را، مبارزهی با استکبار را، مبارزهی با فساد را در فضای کشور منتشر کنید. اشکال کار ما در بسیاری از جاها این است که دستور میدهیم، نصیحت میکنیم، استدلال میکنیم، منطق میآوریم، اثر نمیکند؛ چرا؟ برای اینکه فضای عمومی فضای متناسب با آنچه ما خواستهایم نیست. من بارها تکرار کردهام «فرهنگسازی»؛ فرهنگسازی یعنی همین کاری که شما میتوانید بکنید. یک جا لازم است فضای کشور فضای استقامت در مقابل دشمن باشد، یک جا لازم است فضای هجوم به دشمن باشد، یک جا لازم است فضای پیروی از دانش و علم باشد، یک روز لازم است فضای تعقّل و تدبّر باشد؛ فضاسازی باید بشود. من راجع به «خانواده» به شما گفتم، راجع به «فرزندآوری» به شما گفتم؛ نقشی که شما در این زمینه میتوانید ایفا کنید از نقش وزارت بهداشت و سازمان بهداشت و مانند اینها خیلی بیشتر است. میتوانید فضا به وجود بیاورید، میتوانید بصیرتدهی کنید، میتوانید امیددهی کنید. امروز میبینید که یکی از مهمترین شگردهای دشمن تزریق ناامیدی است. کجا؟ در مهمترین نقطهی وجودی کشور، یعنی جوانان که آنها را با انواع شیوهها و طرق و شگردها مأیوس کنند. شما میتوانید درست ضدّش عمل کنید، امیددهی کنید؛ شما میتوانید در فکر و عمل هدایت کنید، منتها خب شرط دارد.
اگر بخواهید این توفیقات نصیب شما بشود، شرط لازم و اوّلش این است که دغدغهی هدایتِ مردم را داشته باشید. دغدغهی مدّاح این باشد که مخاطب خودش را میخواهد هدایت کند، [نه] پول و شهرت و جایگاه اجتماعی و مانند اینها؛ حالا نمیگویم بکلّی ــ ماها آنجوری نیستیم، آدمهای ضعیفی هستیم، بکلّی نمیتوانیم خودمان را برکنار کنیم ــ امّا [آنها] تحتالشّعاع باشد؛ دغدغهی اصلی، هدایتِ مردم باشد. شما وقتی که شعر را حفظ میکنید یا روی کاغذ مینویسید که بخوانید، وقتی دعوت مجلس را قبول میکنید، وقتی میروید روی منبر مینشینید، همهی فکرتان این باشد که میخواهید مخاطب را هدایت کنید؛ این شرطِ اوّل است.
شرط دوّم معرفتاندوزی است.
ذات نایافته از هستی بخش
کِی تواند که شود هستیبخش(۱۱)
اگر خود انسان مبانی معرفتی مستحکمی در درون نداشته باشد، بعید است که بتواند در دیگران معرفت ایجاد کند. خودمان را [تقویت کنیم]. شماها جوانید، شماها باحوصلهاید، شماها وقت دارید؛ مطالعه کنید، کتاب بخوانید؛ هم کتاب شعر، هم کتاب نثر؛ کتابهای شهید مطهّری را بخوانید، کتابهای اخلاق را بخوانید، کتابهای حدیث را بخوانید، تفسیر بخوانید. ما تفسیرهای خوبی داریم؛ اگر به عربی هم مسلّط نیستید، تفسیرهای فارسیِ خیلی خوبی امروز در دسترس همه هست.
یک شرط دیگر این است که بهروز باشید. شرایط جهانی روزبهروز دارد تغییر پیدا میکند. بهروز باشید، [تحلیل] حوادث را در حیطهی ذهن خودتان و در حیطهی فکر خودتان حاضر و موجود داشته باشید. عزیزان من! ما امروز یا مواجه با یک پیچِ تاریخیِ مهم هستیم یا در دلِ یک پیچِ تاریخیِ مهم داریم حرکت میکنیم؛ این دوّمی شاید درستتر باشد. دنیا دارد تغییر میکند، [آن هم] تغییرات اساسی؛ تغییرات اساسی و بزرگ را نمیشود در ظرف یک هفته و یک ماه و یک سال فهمید؛ اینها بتدریج انجام میگیرد. باید مسلّط باشید ببینید در دنیا چه دارد اتّفاق میافتد، در کشور چه اتّفاقی دارد میافتد.
الان [مثلاً] همین قضایای اخیر؛ من یک جمله دربارهی این قضایای اخیر بگویم. در این قضایای اخیر، نقشهی دشمن نقشهی جامعی بود، [امّا] محاسبهی دشمن محاسبهی غلطی بود؛ این مهم است. نقشهی دشمن نقص نداشت، منتها محاسبهی دشمن برای پیاده کردن این نقشه محاسبهی غلطی بود. اینکه میگوییم «نقشهی دشمن نقشهی جامعی بود»، یعنی همهی عوامل مسلّطی را که یک قدرت میتواند برای اخلال و تخریب در یک کشوری به کار ببرد به کار انداخت، همهی این عوامل را ردیف کرد. عامل اقتصادی وجود داشت که البتّه وضعیّت اقتصادی کشور هم خوب نبود، خوب نیست و مشکل معیشت مردم زمینهای بود که آنها بتوانند از این عامل استفاده کنند. عامل امنیّتی، نفوذ، تیمهای جاسوسی از همه طرف. غوغای ایرانهراسی در دنیا؛ از چند ماه قبل، تبلیغات ایرانهراسی به شکلهای مختلف به وسیلهی دستگاههای تبلیغاتی دشمن، آمریکا و صهیونیسم و کلّاً استکبار جهانی شروع شد؛ این هم یک عامل تخریب است. همراه کردن بعضی عناصر داخلی با خودشان؛ این هم از مدّتی پیش شروع شد که این هم یک عامل مهمّی است. یک کسی را در کشور با انگیزههای مختلف، انگیزهی قومی، انگیزهی مذهبی، انگیزهی سیاسی، انگیزههای شخصی [که مثلاً] چرا به سلام من درست جواب ندادید، چرا من را فلان جا نگذاشتید [فریب بدهند]، از اینها استفاده کنند، اینها را آماده کنند برای همراهی. عامل تبلیغات فراگیر؛ تلویزیونها، ماهوارهها، فضای مجازی، اینترنت. اینها عواملی است که دشمن همهی اینها را ردیف کرد. بنده به عنوان یک آدمی که این مسائل را نگاه میکنم و زیر نظر دارم و میفهمم، در دلم به مهندسی خوب دشمن آفرین گفتم! خوب مهندسی کرده بود؛ همه چیز را در جای خود، به اندازهی خود، آماده کرده بود. چرا موفّق نشد؟ چون یک پایهی دیگر، یعنی محاسبهاش، غلط بود. بله، این کارها همه کارهای مهمّی است، کارهای مؤثّری است، در یک کشورهایی هم اثر میگذارد، [امّا] اینجا نتوانست؛ چون محاسبهای که روی ایران اسلامی کرده بود محاسبهی درستی نبود. من دو سه مورد از غلط بودن محاسبهی دشمن را میگویم، قبلاً هم در صحبتها اجمالاً به بعضی از آنها اشاره کردهام.(۱۲)
خیال میکرد ملّت ایران به خاطر مشکلات اقتصادی ــ که وجود دارد ــ با نقشهی براندازی و تجزیهطلبی دشمن همراهی خواهد کرد؛ این یک محاسبه است که غلط بود. خیال میکرد با فحش و بددهنی و اهانتهای گوناگون میتواند مسئولین کشور را از میدان خارج کند، منفعل کند. وقتی یک خرده بدگویی شد، هتّاکی شد، بعضیها منفعل میشوند دیگر. محاسبهی غلطی بود. خیال کردند با وسوسهها و هیاهوها میتوانند مسئولان سطح بالای کشور را دچار اختلاف نظر کنند؛ یکی بگوید این کار را بکنیم، یکی بگوید نکنیم، بینشان اختلاف بیفتد؛ این مشکلی که الان در خود آمریکا هست، در رژیم صهیونیستی هست، در بعضی از کشورهای دیگر هست که این اختلافات نمیگذارد کارهای بزرگ را انجام بدهند؛ خیال میکردند میتوانند این اختلاف را ایجاد کنند. محاسبه کرده بودند، [امّا] محاسبهی غلطی بود. خیال میکردند میتوانند با دلارهای نفتی فلان کشور مزدور آمریکا ارادهی جمهوری اسلامی را تحت تأثیر قرار بدهند. اشتباه کردند؛ ارادهی قوی جمهوری اسلامی از همهی این عواملِ قدرتِ آنها قویتر بود، عزمشان راسختر بود؛ محاسبهی آنها محاسبهی غلطی بود. خیال میکردند با اینکه چند عنصر خودفروخته را تشویق کنند که بروند پناهنده بشوند به این کشور یا به آن کشور و علیه کشور خودشان لجنپراکنی کنند، این موجب میشود جوانهای ما ناامید بشوند؛ اشتباه کردند؛ رفتند پناهنده شدند، لجنپراکنی هم کردند، کسی به آنها اعتنائی نکرد. این محاسباتِ دشمن بود، محاسباتِ غلطی بود. چهل سال است که دشمن، با انواع طرق، علیه نظام جمهوری اسلامی تلاش میکند و چون محاسباتش غلط بوده و غلط است، تا حالا شکست خورده، در این قضیّه هم شکست خورد، در آینده هم هر وقت اقدام کند شکست خواهد خورد.
خب، این دربارهی دشمن؛ امّا ما هم خودمان حواسمان باشد! ما هم مغرور نشویم، ما هم غفلت نکنیم، غافل نشویم بگوییم خب قضایا تمام شد، از میدان عقب نرویم، در میدان باشیم. ما هم بدانیم آن چیزی که ملّت را نگه میدارد امید است و وحدت؛ اتّحاد میان آحاد مردم. بله، سلایق مختلفی وجود دارد، اختلافات نظر در مسائل گوناگون وجود دارد، امّا دربارهی اسلام، دربارهی نظام، دربارهی انقلاب، وحدت نظر بین مردم هست؛ نگذاریم این وحدت نظر از بین برود. به اختلافات کمک نکنیم؛ اختلافات قومی، اختلافات مذهبی، تحریک احساسات یک گروهی علیه یک گروه دیگر. هر کس در زمینهی خدشهی به اتّحاد ملّت حرکتی انجام بدهد برای دشمن کار کرده، در نقشهی دشمن کار کرده، در زمین دشمن بازی کرده؛ این را همه توجّه داشته باشند! منبری باشد، مدّاح باشد، روحانی باشد، دانشگاهی باشد، نویسنده باشد، شاعر باشد؛ هر کسی باشد. دشمن را دستِکم نگیریم؛ دشمن هست. آن روزی که شما آن قدر قوی بشوید که دشمن مأیوس بشود، آن روز میتوانید یک آسودگی و آسایش خاطری پیدا کنید. باید سعی کنیم قوی بشویم؛ این تأکید و تکرار و اصرار این حقیر برای اینکه کشور باید قوی بشود به خاطر این است. باید دشمن را مأیوس کرد. بحمدالله ملّت با معنویّت، با کمک الهی، با هدایت الهی، در خدمت انقلابند، پشت سر انقلابند، پشت سر نظامند، کمک میکنند. عوامل خوبی داریم، نهادهای مؤثّر و بسیار مفیدی داریم، روزبهروز رشحات انقلاب در خارج از مرزهای کشور بیشتر بُروز میکند.
یک نکتهای که میخواستم بگویم و حالا یادم آمد، مسئلهی آمیختن مدّاحی با سرود است که اخیراً این کار باب شده و کار خیلی خوبی است. سرودهای خوبی گفته میشود. همین سرود «[سلام] فرمانده» سرود خوبی بود. دیدید جاهای دیگر این سرود را ترجمه کردند، بازخوانی کردند؛ در بعضی از کشورها ــ که البتّه خبرهایش منعکس نشد، امّا ما اطّلاع پیدا کردیم ــ همان [چیزی را] که بچّهها اینجا خوانده بودند، با همان زبان فارسی در کشورشان تکرار میکردند، در حالی که زبان فارسی را هم بلد نبودند امّا همان را تکرار میکردند. اینها عواملی است که میتواند به اقتدار این کشور کمک کند.
البتّه شما وقتی وارد این میدان شدید ــ که همه هم بحمدالله وارد این میدان هستید ــ یک عدّهای به شما ارادت پیدا میکنند، امّا یک عدّهای هم با شما دشمن میشوند. استکبار با شما دشمن میشود، عوامل استکبار با شما دشمن میشوند، علیه شما کارشکنی میکنند، علیه شما اقدام میکنند؛ خب بکنند؛ این دشمنی یک چیزی است که وجود دارد. آن چیزی که جوهر شما را نشان میدهد و میتواند تکلیف نهایی را فراهم کند ایستادگی شما است، استقامت شما است، توکّل شما است. گفت:
گرم است به هم پشت رقیبان پِی قتلم
ای عشق دلافروز دل من به تو گرم است(۱۳)
خب، ظهر شد دیگر؛ انشاءالله که خداوند همهی شماها را موفّق بدارد. حتماً دعایتان میکنم؛ شما هم ما را دعا کنید.(۱۴)
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، برکات خودت را به برکت نام مبارک زهرای مرضیّه بر این جمع و بر این ملّت نازل بفرما.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱ در ابتدای این دیدار، شماری از مدّاحان به ذکر فضائل و مناقب حضرت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) پرداختند.
(۲ خندهی حضّار
(۳ مولوی. مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بخش ۱؛ «مادح خورشید مدّاح خود است / که دو چشمم روشن و نامُرمَد است»
(۴ سورهی اعراف، بخشی از آیهی ۱۴۳؛ «… هرگز مرا نخواهى دید. …»
(۵ کسانی که اسلام و جاهلیّت را درک کرده بودند امّا با پیامبر ملاقات نکردند.
(۶ از جمله سورهی بقره، بخشی از آیهی ۲۳؛ «… پس سورهاى مانند آن بیاورید. …»
(۷ نهجالبلاغه، خطبهی ۱۸
(۸ آقای صادق آهنگران
(۹ از جمله بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان اهلبیت (۱۳۸۴/۵/۵)
(۱۰ صائب تبریزی. دیوان اشعار، غزلیّات؛ از غزلی با مطلع «عمری است حلقهی درِ میخانهایم ما / در حلقهی تصرّفِ پیمانهایم ما»
(۱۱ جامی. هفتاورنگ، سبحةالابرار، بخش ۱۹
(۱۲ از جمله بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان سراسر کشور (۱۴۰۱/۹/۵)
(۱۳ فصیحی هروی. دیوان اشعار، غزلیّات؛ از غزلی با مطلع «ای گل نه همین معرکهی من به تو گرم است / هنگامهی صد سوختهخرمن به تو گرم است»
(۱۴ در جواب شعار بانوان حاضر در جلسه که میگفتند: «هدیهی روز زنم / دعای خیر رهبرم»
حاشیهها
گزارش خبرگزاری اصولگرای فارس از حاشیههای این دیدار را در ادامه میخوانید:
«حتماً شنیدهاید و دیدهاید که سادات علاقه ویژهای به مادرشان حضرت زهرا (س) دارند؛ اصلاً افتخارشان این است که فرزند این مادر هستند. گل سر سبد سادات کشورمان آقاجان ما حضرت آیتالله سید علی خامنهای است، رهبرمان را میگویم که انصافاً هم برای مادرشان سنگ تمام میگذارند. در ایام عزاداری شهادت حضرت زهرا (س) که با اهتمام و توجه ویژهشان موجب شدند، عزاداری فاطمیه رونق بگیرد و احیا شود و روز به روز در سرتاسر کشور پهن و گسترده شود. در روز میلاد مادرجانشان هم که محفل شعر و مدح در قالب دیدار با مداحان به راه میاندازند. جدای از این، علاقهشان به حضرت زهرا را میشود هنگام شنیدن مدحها و مرثیهها هم دید هرجا مداح به مصیبتی اشاره میکند مانند ابر بهاری میبارند و هرجا مدح خوش ترکیبی از مادر در شعر میآید، انگاری دلشان غنج میرود و این از تاکید کردن و لبخندهایشان مشهود است. راستی گفتم شعر این را گوش ذهنتان بگذارید که امروز خیلی با آن کار داریم.
دیداری که آرامبخش است
هرسال در روز میلاد حضرت زهرا (س) دیدار مداحان با رهبر معظم انقلاب برگزار میشود، دیداری که آقاجان بسیار دوستش میدارند یکبار دلیلش را فرمودند که در این جلسه مدح مادر ما گفته میشود. امسال بعد از دوسال که این دیدار به دلیل کرونا یا به صورت ارتباط تصویری یا محدود برگزار شده بود، دیدار با جمعیت بیشتری برگزار شد. به هر زحمت و سختی بود امسال هم کارت دعوت برای حضور در این جلسه را مهیا کردم. به عنوان خبرنگار حوزه هیأت، این دیدار را برای خود لازم و ضروری میدانم همانطور که مداحان هم در این جلسه نقشه راه میگیرند، من هم درمییابم که در این سال پیشروی چه عرصههایی از مداحی و هیأت را باید بیشتر مدنظر قرار دهم تا مطالبه رهبری محقق شود. از سوی دیگر این دیدار هم برای من و هم مداحان حکم یک آرامبخش را دارد. تماشای چهره نورانی آقاجان با آن متانت و آرامش که انگار نه انگار دشمنان بسیاری در دنیا دارند و تنفس در هوای حسینیه امام خمینی (ره) انصافاً خستگی از تن به در میکند و جان دوباره میگیریم برای تلاش بیشتر.
چشمت را در هنگام ورود به حسینیه ۲ چیز جذب میکند
صبح از ساعتها جلوتر راهی حسینیه امام خمینی (ره) میشویم و به مرور و دقیقه به دقیقه جمعیت وارد میشود. در لحظهای که وارد حسینیه میشوی دو تصویر نگاهت را به خود جلب میکند اول آن کتیبه که با حدیثی از امام صادق (ع) مزین شده بود: «فاطمه کوکب دری بین نساء اهل الدنیا» که یعنی حضرت مادر، ستاره درخشانی میان زنان عالم است که الگو و خط میدهد به زنان کشور که این روزها کم تحت آماج حملات دشمن نیستند و از سوی دیگر هم آن صندلی ساده که وارد حسینیه که میشوی، سعی میکنی به گونهای مستقر شوی که بهترین زاویه دید را نسبت به آن داشته باشی. وارد که میشوم چون هنوز زمان زیادی تا شروع رسمی مراسم مانده است، سعی میکنم چشم بچرخانم و مهمان امسال دیدار را ورنداز کنم. امسال طیف بیشتری از مداحان و شاعران و فعالان هیأتی در مراسم هستند حتی میتوان گفت طیف گستردهتری یعنی چهرههایی را میبینی که معلوم است از شهرهای و شهرستانهای دورافتاده خود را به تهران برای دیدار با آقاجان رساندهاند.
کاش امروز بیشتر شهرستانیها بخوانند
سراغ یکی از منبریهای دعوت شده به مراسم میروم حجتالاسلام سید مهدی طباطبایی. کنار هم مینشینیم و هم صحبت میشویم. او میگوید این دیدار اهمیت بسیاری میان مداحان و هیأتیها دارد چون نگاه رهبری نسبت به مقوله هیأت بسیار رفیع است و بیاناتشان چراغ راهی برای هیأتهاست. او میگوید: «کاش امروز که بعد از مدتی جمعیت بیشتری حاضر میشود، مداحان شهرستانی بیشتر دعوت شده باشند و برای خواندن هم از آنان استفاده شود. این حضور و خواندن انگیزه کار و فعالیت بیشتر برای آنان است. بسیاری از مداحان تهران و سرشناس در مجالس و مناسبتهای مختلف توفیق دارند که محضر رهبری بخوانند و این دیدار باید فرصت بیشتری برای مداحان شهرستانی باشد». من که تاحدودی از گوشه و کنار شنیده بودم و خبر داشتم امسال کدامیک از مداحان میخوانند و از کدام شهرستانها هستند و بیشتر به گمنامترها میدان داده شده است، حرفش را تائید میکنم و به او میگویم امسال اینطور خواهد بود و او هم خرسند میشود.
عه فلانی است مداح شهر ما!
حرفم با این سید طولانی شده است و سر که میگردانم میبینم، چند ردیف جمعیت پشت سرم و کنارم نشستهاند و دیگر امکان تغییر جایم را ندارم. همانجا مینشینم و با کنار دستیام که مداح جوانی از اصفهان است سر صحبت را باز میکنم. او میگوید: «از اصفهان توفیق شده است و برای اولین بار به دیدار مقام معظم رهبری آمدهام. خیلی خوشحالم که این توفیق را دارم امسال شرکت کنم» با او سر میچرخانیم به سمت در ورودی بالای حسینیه که مداحان سرشناستر وارد می شوند و در ردیف اول حسینیه ساکن میشوند و او شروع میکند به سوا کردن مداحان اصفهانی که عه فلانی است مداح شهر ما!
مداحان شعر بلد هستند، یکبار میشنوند، حفظ میشوند
مسعود پیرایش مداح خوشخوان اراکی پشت تریبون میرود و میگوید امروز بناست مثل سالهای قبل یک سرود را محضر مقام معظم رهبری همخوانی کنیم؛ این سرود را باهم بخوانیم. این تمرین سرود از ساعت ۸:۱۵ آغاز میشود و تا زمان ورود آقا شاید سه مرتبه دیگر هم تمرین داشتیم. در مرتبههای اول جمع حاضر که برای اولینبار بود با اشعار مواجه شده بودند، از روی کاغذ میخواندند و هنوز مسلط نشده بودند اما هرچه تمرین پیش رفت نشان دادند که شعر بلد و آهنگ شناس هستند، کامل راه افتاده بودند و برخی هم بدون برگه میخواندند. این شعر بلد بودن را هم کنار گوشه ذهنتان نگه دارید.
برخی پیشمنبر هستند در دیدار
از سال گذشته بود که رسم شد قبل از حضور آقاجان، برای اینکه مجلس خالی از لطف و بهره نباشد، مداحانی فیض دهند. امسال هم قرعه به نام حامد باقری و مهدی جلالی افتاد. البته که به قول همنشینان کنار دستی من شانسشان بد است، با اینکه مدح اهل بیت (ع) را خواندند و بهره و ثواب بُردند اما همین که آن صندلی مخصوص خالی است انگار تلاشهایشان سودی ندارد و آنها سوخت شدهاند. به خصوص به نظر من حامد باقری با آن شعر زیبایش حیف شد زیرا جمع حاضر خیلی به مضمون اشعارش دل ندادند که اگر در حضور رهبری خوانده بود کلی «احسنت» و «به به» از جمعیت گرفته بود. این تحسین کردن هم در دیدارهای مداحان حکایتی دارد.
ای قربان آن قد و بالایت بروم
همه چشم دوختهایم به آن صندلی خالی کمکم عقربه ساعت ۹:۳۰ را نشان میدهد، از فعل و انفعالات افراد و دستاندرکاران برگزاری مراسم مشخص است که انگار زمان وصال رسیده است. جمعیت حاضر این پا و آن پا میشوند، عدهای روی گرده زانو میآیند و منتظر میشوند. حاج احمد واعظی که چند سالی است مجری این مراسم شده است، پشت میکروفن میآید و از جمعیت میخواهد که زمان ورود رهبر انقلاب، جلو نیایند و سرجای خود بمانند البته بگویم کو گوش شنوا اما خرده هم نمیشود گرفت شوق دیدار یار قاعده و قانون سرش نمیشود، هرکس میکوشد خود را به جلوتر برساند تا بتواند آقاجان را از نزدیکتر و بهتر ببیند. آقا وارد میشوند، جمعیت به جوش و خروش میافتد و رو به جلو با مشتهای گره کرده حرکت میکنند و شعار سر میدهند «این همه لشکر آمده به عشق رهبر آمده» یا «خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست». حضرت آقا روبروی ما با صلابت و اقتدار ایستاده است و دست بلند کرده است، یکباره از پشت سر پیرغلامی که بعداً نامش را پرسیدم و گفت «زینعلی» هستم و میگوید: «ای قربان آن قد و بالایت بروم، خدا حفظت کنه». آقا مینشینند و جمعیت هم شروع به نشستن میکند. احمد ابوالقاسمی قرائت قرآن را انجام میدهد.
آقا میفرمایند «علیکم سلام»
حاج احمد پشت میکروفن میرود و با یادی از حضرت زهرا (س) و امام رضا (ع) شروع میکند. سلام به محضر آقاجان میدهد. آقا با صدای زیبایشان پاسخ میدهند «علیکم السلام» درست همانطور که جدشان رسول الله فرمودند: سلام را گرمتر و بهتر پاسخ میدهند. حاج احمد میگوید: آقاجان سال قبل از ما مداحان خواستید که سلام شما را به مردم برسانیم؛ امسال به نمایندگی از همه مردم کشور به خصوص هیأتیها، سلامشان را به شما میرسانم و بازهم آقا میفرمایند «علیکم سلام». حاج احمد که خود اهل شعر است، شروع به شعرخوانی برای امام زمان میکند. شعری از صائب انتخاب کرده است که چه خوب انتخابی است. مقام معظم رهبری بارها در سالهای قبل در این دیدار به اشعار صائب اشاره کردند و سال قبل هم فرمودند شعر اول منبر خود را به اشعار اخلاقی و معرفتی اختصاص دهید مثل برخی از اشعار صائب. حاج احمد این شعر را انتخاب کرده است:
یک نکو روی ندیدم که گرفتار تو نیست
نیست در مصر عزیزی که خریدار تو نیست
میبری دل ز کف شیر شکاران جهان
شیر را حوصله چشم جگردار تو نیست
لالهای را نتوان یافت درین سبز چمن
که دلش سوخته آتش رخسار تو نیست
نه همین بر گل رخسار تو شبنم محوست
دیده کیست که محو گل رخسار تو نیست؟
هر که دست از تو کشیده است چه دارد در دست؟
چه طلب میکند آن کس که طلبکار تو نیست؟
بعد هم دعا کرد که «اللهم عجل لولیک الفرج» و آقاجان هم دست رو به آسمان گرفتند و آمین گفتند.
تعزیهخوانی که از مجلس دل بُرد
اولین مداح که پشت تریبون رفت، از شهر قم بود، سید علی حسینینژاد که شعری از جواد محمدزمانی را در دستگاه دشتی خواند. جمعیت با شعر او مرتب «احسنت» و «به به» میگفت. مداح دوم که پشت تریبون رفت سید حسن گلختمی قمصری از کاشان بود که از مداح اصفهانی کنارم شنیدم، او بیشتر تعزیهخوان است و در تعزیه هم نقش حضرت زینب (س) را میخواند. این سید اشعاری از سعدی و علیرضا قزوه میخواند، آن هم در دستگاه شور. شعر سعدیاش که امتحان پس داده بود و با ظرافتی به بیت آخر که رسید «گویند تمنایی از دوست بکن سعدی/جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی» اشاره به مقام معظم رهبری میکند که جمعیت را به تحسین وا میدارد. او از میان اشعار فاطمی قزوه، سراغ گل سرسبدش رفته است با این مطلع «نه مثل سارهای و مریم، نه مثل آسیه و حوّا/ فقط شبیه خودت هستی، فقط شبیه خودت، زهرا» شروع که میکند در جمعیت غوغایی به پا میشود و همه تحسین میکنند و اشک میریزند. در جاهایی از این شعر مشخص بود که آقاجان هم گوشه چشمشان تر شده است. او برای خواندن این شعر دستگاه چهارگاه گلپایگانی را انتخاب کرده بود.
از نجف و کربلا آمدهام…
از دیدار سال قبل رسم شد که مداحان جهان عرب هم مهمان این دیدار سالانه باشند و سال قبل حسین الاکرف از لبنان محضر رهبر انقلاب شعرخوانی کرد و امسال هم قحطان البدیری از عراق مهمان این مراسم بود. او که پشت تریبون رفت، گفت از نجف علی (ع) و کربلای حسین (ع) آمدهام. شنیدم نام این شهرها انگار تلنگری به دل هیأتیها زد و بوی سیب خوش حرم حسینی در فضا پیچید و همه با اشکهایشان از او استقبال کردند. قحطان برای مداحی خودش دستگاههای حجاز، کُرد و بیات انتخاب کرده بود.
یادی از مرحوم سید رضا موید که جایش خالی بود
حاج احمد واعظی این بار که پشت تریبون آمد، برای شعرخوانیاش شعری در تضمین اثر معروف مرحوم سید رضا موید انتخاب کرد و به این بیت که رسید «سرمایه محبت زهراست دین من// من دین خویش را به دو دنیا نمیدهم.» از این شاعر کشورمان که در فاصله یک ساله دیدار سال قبل و امسال به دیار باقی شتافته بود هم یاد کرد. روحش شاد. دلیل این خوش ذوقی حاج احمد اصالت شاعری بود که برای این مراسم دعوت شده بود. سید محمدرضا یعقوبی آل که مشهدی است و از جمله وکلا هم هست. او شعری خواند که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. شعری که در مضامینش از صلوات خاصه حضرت زهرا (س)، حدیث کساء، آیه مباله، آیات قرآن، بیانیه گام دوم انقلاب و حتی عملیاتهای دفاع مقدس هم استفاده شده بود.
شعار مرگ بر اسرائیل حضار
مهندس داوود شکاری مداح تهرانی نفر بعدی بود که پشت تریبون رفت. مداحی او را شاید نتوان در یک دستگاه آوازی گنجاند اما او هم توانست کار خود را به خوبی ارائه کند. به خصوص زمانی که در شعرش خواند: «نامی از اسرائیل هم باقی نمیماند» جمعیت شعار مرگ بر اسرائیل سرداد و یا آنجا که خواند: «فردا که شوق هر فلسطینی تماشاییست/بیت المقدس تا مدینه راهپیماییست» جمعیت حاضر از او خواستند که این بیت را تکرار کند و او نیز دوباره خواند. بعد از او هم عبدالله داداشی مداح آذری زبان پشت تریبون رفت.
حاج محمود کریمی: آقا خیلی نوکریم
جلسه امروز با آن که در شب میلاد حضرت زهرا (س) برگزار شده بود و به نوعی شب عید بود اما هم گریه داشت چون از مظلومیت و مصیبتهای وارده بر حضرت زهرا (س) مداحان میخواندند و هم شوخی و خنده داشت. یکی از اولیهایش را حاج احمد واعظی انجام داد که پشت تریبون گفت: «آقاجان من این گوشه که نشسته بودم حاج محمود کریمی از من سوال کرد هر مداح چقدر وقت دارد؟ گفتم ۷ دقیقه. بعد پرسید خود شما چقدر وقت دارید گفتم منم هربار میروم ۷ دقیقه وقت دارم» آقا و جمعیت خندیدند. بعد او اعلام کرد که بناست حاج محمود کریمی بخواند. صدا زدن نام این مداح سرشناس کشورمان ندای «ماشاءالله» و «احسنت» جمعیت را همراه داشت و همه نیمخیز شدند تا ببینند حاج محمود چه میکند و چه میخواند؟ حاج محمود پشت میکروفن که آمد بعد از سلام گفت: «آقا خیلی نوکریم». بعد گفت مزاحی هم داشته باشم که آقای واعظی گفتند ۷ دقیقه وقت داری و دوتا ۴ دقیقه هم از وقت خودشان به من دادند، بنابراین من ۱۵ دقیقه میخوانم و واقعاً هم همین ۱۵ دقیقه خواند، آن هم چه خواندنی!
مداحی محمود کریمی در محضر رهبر انقلاب
جمعیت اشک ریخت و گفت: «گر نگاهی به ما کند زهرا/ دردها را دوا کند زهرا»
حاج محمود کریمی شاید در دیدار امروز بتوان گفت گل کاشت و خود یک کلاس چگونه مداحی کردن برای جمع حاضر گذاشت. اول براساس شعری از کمالالدین عاملی از لبنان، مداحی عربی براساس حروف نام «فاطمه» خواند و بعد هم شروع کرد به خواندن اشعاری فارسی به سبک زمینه، با این تفاوت که حاج محمود برخلاف دیگر مداحان که هیچ همراهی و همکاری از مستمع و جمعیت حاضر نگرفته بودند، گوشواره شعر خود یعنی «گر نگاهی به ما کند زهرا/ دردها را دوا کند زهرا» به مستمع واگذار کرده بود و همراهی او را گرفته بود. او در میان شعرخوانیاش با اشاره به شفاعت حضرت زهرا در روز محشر هم از جمعیت و هم مقام معظم رهبری اشک گرفت و خودش هم با ابیاتش گریست.
نام حاج قاسم به مجالس حضرت زهرا گره خورده است
پایان بخش مداحیهای هم همخوانی سرود توسط مداحان بود که همنوا با مسعود پیرایش بود. در این دیدار مثل سال قبل در کنار نام حضرت زهرا (س) و اهل بیت (ع)، نام و یاد شهید حاج قاسم سلیمانی هم بسیار مطرح شد و نام این سردار دلها به شیوههای مختلف مانند شاگرد مکتب زهرا و … برده شد. انگار نام حاج قاسم که خود دلداده حضرت زهرا و روضهدار فاطمیه بود، به مجالس بیبی دوعالم گره خورده است.
خودتان حسابش را کنید دیگر
یادتان بود که گفتم این «شعر بلد» بودن را گوش ذهنتان بگذارید. برای الآن بود. حساب کنید قریب ۶۰۰ نفر مداح و شاعر و هیأتی در جلسهای دورهم جمع شوند و قرار باشد عدهای بخوانند، خُب قطعاً ذوق حاضران هم گل خواهد کرد و همین هم شد. این جماعت شعر بلد و شعر دوست، گاهی که سکوتی در جلسه حاصل میشد تا مجری بیاید، بدون هماهنگی میایستادند و با خطاب قرار دادن مقام معظم رهبری شعرخوانی میکردند. در این جلسه هم یک نفر شعری عربی خواند که معنایش را نفهمیدم اما در آن از قضا اشارهای به جهاد تبیین هم کرده بود و دیگری هم که میگفت هم مداح است و هم نویسنده و کتابش را برای آقاجان هم آورده بود، شعری خواند. البته که این شعرخوانی اعتراض حاضران را همراه داشت، زیرا نظم جلسه را بهم میزد و به قول یکی از اطرافیانم همه شعر بلد هستند، فرصتی دست دهد میتوانند عرضه اندام کنند اما نباید وقت آقا را گرفت. همه چیز حساب و کتاب دارد.
شروع این جلسه با خود ماست اما تمام کردنش با خداست
قبل از آن که آقا شروع به سخنرانی کنند، حسین سازور مداح سرشناس کشورمان ایستاد و عرض کرد ۳ دقیقه وقت خواستم تا مطلبی را عرض کنم. او گفت که در حمایت از رهبری جان بر کف هستیم و اشارهای به فرمانهای رهبری در خصوص آتش به اختیار، بصیر بودن، به موقع عمل کردن، جهاد تبیین، الگوگیری از جناب عمار و … اشاره کرد و گفت: «متاسفیم که در کشور در خصوص جایگاه ولی فقیه کم تبیین شده است. ما جایگاه شما را همطراز امیرالمومنین میدانیم و دفاع از شما و جایگاه شما، دفاع از پیامبر، دفاع از حضرت زهرا و امیرالمومنین است. در این راه باید هزینه دهیم و هزینهاش هم آبروی ماست.» آقاجان هم که سخنان خود را آغاز کردند با اشاره به اینکه این دیدار جلسه خوبی است با خنده فرمودند: «شروع این جلسه با خود ماست اما تمام کردنش با خداست».
مداحی چه چیزی نیست؟
آقا در دیدار امروز کلاس مداحی به راه انداختن با این محوریت که مداحی چه چیزی نیست. سال قبل هم این روش را داشتند که فرمودند مداحی موسیقی پاپ نیست و امسال فرمودند مداحی منبر نیست. آقاجان بعد سراغ ابزار و مختصات مداحی رفتند و فرمودند: مداحی صدای خوش، شعر خوب، آهنگ خوب، مضمون و محتوا خوب میخواهد و به شکلی درس گونه فرمودند شعر خوب با محتوا و مضمون خوب، دو امر جداست و شروع کردند به تبیین این موضوع. این همان دلیلی است که گفتم موضوع «شعر» را گوشهای از ذهنتان نگه دارید. در این دیدار، رهبر انقلاب همانند سالهای گذشته اما اینبار با روحیهای متفاوت به موضوع شعر پرداختند. یک مثال هم از صائب زدند، فرمودند یک بیت از صائب نوشتم که برای شما بخوانم و فرمودند: «نسازد لنترانی چون کلیم از طور مأیوسم/ نمکپرورده عشقم، زبان ناز میدانم» با پایان این بیتخوانی رهبری، جمع حاضر «به به» و «احسنت»شان بلند شد. آقا با خنده فرمودند: «قشنگ بود؟» جمعیت گفتند بله، بله و ایشان فرمودند «اما غلط بود» جمعیت به اشتباه خندیدند. گفتم این تحسین کردن هم در دیدارهای مداحان حکایتی دارد. ایشان فرمودند: ممکن است یک شعر خوب باشد اما مضمون اشتباهی داشته باشد. خدا که اهل ناز کردن و مبالغه نیست.
مداحی از وزارت بهداشت هم بالاتر است!
در این دیدارها بارها مقام معظم رهبری درباره اثرگذاری مداحان فرموده بودند که در برهههای حساس مثل دفاع مقدس، فتنه ۸۸، حماسه ۹ دی و … خوش درخشیدند. امسال هم تکرار کردند و فرمودند: مداحان با احساس مردم سروکار دارند و همین احساس در معرکهها به کار آمده است و شعری از صائب خواندند: عشاق را به تیغ زبان گرم میکنیم/ چون شمع، تازیانه پروانهایم ما. در سالهای گذشته به شما درباره خانواده و فرزندآوری گفتم که در این عرصه از وزارت بهداشت اثرگذاری بیشتری دارید. کار مداحان فضاسازی و فرهنگسازی است. بعد هم آقاجان به مداحان راهکار دادند که برای تحقق وظایفشان باید دغدغه هدایت مردم داشته باشند، معرفت اندوزی کنند و به روز باشند.
بازهم تقدیر از سرود سلام فرمانده
رهبر انقلاب در بخش پایانی سخنان خود بازهم اشاره به سرود سلام فرمانده داشتند و فرمودند: این آمیختن مداحی با سرود که اخیراً انجام میدهید، کار خوبی است. نمونهاش سرود سلام فرمانده که در کشورهای مختلف، ترجمه و خوانده شد و حتی در برخی از کشورها به همین زبان فارسی میخواندند. این کارها میتواند به اقتدار کشور کمک کند.
احساس غرور کردم آقا فرمودند به مداح بودن خود افتخار کنید
دیدار که تمام میشود، تازه شروع دیدارهای مداحان با یکدیگر و برگزاری گعدههایی برای بررسی و تحلیل بیانات است. برای خوش و بش با مداحان سراغ این گعدهها میروم. اول حاج احمد واعظی را میبینم که از مشهد برای دیدار آمده است و در خصوص دیدار میگوید: «رهبری هرسال در این دیدار و دقایقی که فرصت داریم از بیاناتشان استفاده کنیم نکات بسیار ارزشمندی درباره مداحی میفرمایند. ایشان هرسال سفارشها و مطالباتی دارند که باید تحلیل و واکاوی شود تا در خواندنها لحاظ شود. امروز نکات رهبری در خصوص شعر واقعاً بسیار مهم بود.» سعید کرمعلی که از خوزستان برای این دیدار آمده است هم به من میگوید: «امروز آقا مستقیم سراغ موضوع مداحی رفتند و بعد به مسائل روز کشور اشاره کردند که این نشان دهنده نگاه ویژه ایشان به امر مداحی است. زمانی که فرمودند به مداح بودن خود افتخار کنید و کار شما از وزارت بهداشت در عرصهای، اثرگذارتر است، احساس غرور و افتخار کردم.»
آقا هدف و برنامه یک ساله مداحان را مشخص میکنند
حاج محمدرضا بذری مداح سرشناس بابلی، دیگر فردی بود که سراغش رفتم تا از او هم درباره دیدار بشنوم که گفت: «بیانات آقا در این دیدارها، هرسال نسبت به گذشته به روزتر و جدیدتر و دقیقتر است. نگاه متفاوتی را هرسال برای ما باز میکنند که واقعاً زیباست. هرسال میآییم تا در این دیدار نقشه راهی برای کار و فعالیت خود بگیریم.» علیرضا پولاد مداح بوشهری کشورمان هم میگوید: «آقا هدف و برنامه یک ساله مداحان را مشخص میکنند. البته امروز چند مرتبه فرمودند برخی از این نکات را چندین بار گفتم یعنی متاسفانه مطالبات و انتظاراتی داشتند که روی زمین مانده است. آن زمان که فرمودند مداحی منبر نیست و منبر مداحی نیست به نظرم اوج بیانات بود که خیلی مهم است زیرا بسیاری از مداحان و منبریها جایگاه خود را فراموش کردند و پا در کفش همدیگر میکنند.»
بدون استرس و اضطراب خواندم
در میان جمعیت سید علی حسینینژاد مداح قمی را دیدم که امروز اولین نفری بود که محضر رهبری خواند. از او پرسیدم خواندن محضر آقا استرس هم دارد و او گفت: «آقا آرامشی دارد که هر تشویش و اضطرابی داشته باشی، فرو میخورد. آقا سکینه و آرامش خود را به جمع حاضر منتقل میکنند و من هم بیهیچ استرسی خواندم. بیانات آقا امروز بسیار مهم بود به خصوص مطالبی که در خصوص شعر گفتند.»
دیدار امسال مداحان با مقام معظم رهبری هم به پایان رسید اما پرونده دیدار ۲۲ دیماه نباید اینجا بسته شود و بلکه نیاز است تا بیانات رهبر انقلاب و آنچه در این دیدار گذشت تحلیل و بررسی شود و برای تحقق مطالبات راهکار عملیاتی اندیشیده شود»
انتهای پیام
ديگر گذشت آن زماني كه با مداحي به جنگ رفتيم تا از كشور دفاع كنيم چرا كه برگشتيم به جز باد به كف اندر هيچ نبود به جز باد و حسرت.
وقتي از جنگ برگشتيم كسي ما را نمي شناخت و نشناخت . آن هايي كه شعار ميدادند پست ها را سخت چسپيده بودند و حالا هم محكم تر چسپيده اند.