خرید تور تابستان

به مناسبت زادروز خسرو آواز ایران، استاد «محمدرضا شجریان»

دکتر هادی خانیکی در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت:

در آستانه ٧٦سالگی‌اش باز پای به خاک میهن نهاده است، تا دستان گشوده به دعا را در انتظار نگذارد و به «گلبانگ» سربلندی‌اش میهمان کند. سروده زیبای استاد شفیعی کدکنی در نکوداشت ٧٠سالگی او این بار هم شنیدنی است؛ آنجا که نسبت میان صدای ماندگارش که ریشه در تاریخ و فرهنگ این سرزمین دارد با جوان شدن جامعه و رویش جوانه‌ها که دوردست‌ها را نشان می‌دهد، سخن به میان آورد. «شاعر آینه‌ها» آن روز گفت:

بخوان که از صدای تو سپیده سر برآورد
وطن ز نو جوان شود، دمی دگر برآورد
صدای توست جاده‌ای که می‌رود، که می‌رود
به باغ اشتیاق ما و زان سحر برآورد

شاید بتوان از ارتباط میان شجریان با جامعه و جامعه با او به مدد برخی ویژگی‌های فرهنگی ما ایرانیان بهتر رمزگشایی کرد. قدرت «شاعرانه دیدن» جهان، «رندی» و «کیمیاگری» را ازجمله توانمندی‌های جامعه ما در فرازها و فرودهای تاریخی می‌دانند و انصاف آنکه هنر «شاعرانه، رندانه و کیمیاگرانه» شجریان در رویارویی با جهان پیرامونش دیدنی و ستودنی است. آواز او صدای هنرمندانه و ناگفتنی‌های مردمی است که هر جا خوانده، خواسته‌اند «مرغ سحر» بخواند و داغ‌های نهفته را تازه‌تر کند. دیدنی و شنیدنی آنکه شجریان هرگز این داغ‌ها و دردها را ندیده و نگفته نگذاشته است، اما بر آن‌ها خاکستر یأس نپاشیده است. مرهم «امید» نهاده است؛ و همین‌هاست که از او برای جامعه و نسل ما «سرمایه نمادین» ساخته است.

@hadikhaniki

به تعبیر دکتر محسن رنانی، اقتصاددان معاصر، «سرمایه نمادین» گرانیگاه سرمایه‌های اجتماعی، اقتصادی و انسانی است. اهمیت سرمایه نمادین حتی از سرمایه اجتماعی هم بیشتر است. «سرمایه نمادین» سرمایه‌ای است که قابلیت جذب انواع دیگر سرمایه را دارد؛ یعنی هم خود سرمایه است و هم می‌تواند سرمایه‌های دیگر را جذب کند. درواقع وقتی هر نوعی از سرمایه به مرز «آگاهی عمومی» برسد و به جامعه یا ملت حس افتخار و احترام دهد، به «سرمایه نمادین» تبدیل می‌شود. سرمایه‌های نمادین به سرمایه‌های اجتماعی، اقتصادی و انسانی قوام و دوام می‌بخشند؛ نوزایی و نوآفرینی به وجود می‌آورند و انباشت و حافظه و خاطره می‌آفرینند. اگر از دیده انصاف بنگریم، به‌وضوح شجریان را در میانه «سرمایه‌های نمادین» امروز ایران می‌بینیم و نمودها و نمادهای آن را از دوردست زندگی پربار او تا به امروز می‌یابیم. سخن خود او در باب «ربنا»یش به‌خوبی گواه است که «ربنا یک خاطره محکم شده است که از ذهن مردم بیرون نمی‌آید».

نوشته را با نکته‌ای که دوست جامعه‌شناس و اندیشمندم، دکتر محسن گودرزی، درباره شجریان و نسبت او با فرهنگ ما گفت به پایان می‌برم:چ
«فرهنگ ایران را نمی‌توان جدا از خراسان و سهمی که خراسان در پرورش و بسط فرهنگ ایرانی داشته است، در نظر گرفت. گروهی هم بر این باورند که خراسان در پیوستگی فرهنگ ایرانی نقشی بی‌مانند ایفا کرده است. همین الگو را می‌توان برای فهم موقعیت شجریان نیز به کار گرفت. او به‌منزله «سرمایه نمادین» در این سال‌ها نقشی ملی دارد و به انسجام و تقویت «هویت ملی» ما کمک بسیار کرده است. این همان جایی است که می‌توان در آن همه حوزه‌ها را بدهکار فرهنگ دانست. نقشی که فرهنگ در انسجام اجتماعی ایفا می‌کند، مقایسه‌شدنی با حوزه‌های دیگر نیست و شجریان با آثار و زیست فرهنگی اجتماعی خود این مهم را به‌خوبی نشان داده است. در زمانه‌ای که در اطراف خود می‌بینیم، نیروهای گریز از مرکز چگونه تاروپود جامعه ما را از هم گسیخته‌اند، نقش شجریان به‌منزله فرزند بالیده بر فرهنگ خراسان در سپهر ایران اهمیت بسیار دارد».

♦️ از زبان حافظ که زبان ناگفتنی‌های فرهنگ ماست، بازهم درباره این سرمایه نمادین و ملی بگوییم:
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا