چرا احمدی نژاد با اینکه نیمی از دولتمردان رئیسی از اطرافیان او هستند ساکت است؟
با وجود اینکه نیمی از هیات دولت رئیسی را مردان دولت احمدی نژاد تشکیل داده اند، احمدی نژاد در برابر بن بست سیاست ها در فرهنگ، اقتصاد و سیاست خارجی، سکوت کرده است. خبرآنلاین چهار سناریوی محتمل را به عنوان دلایل سکوت او بررسی کرده است.
به گزارش خبرآنلاین، رسانه های داخلی، دلایل متعددی برای سکوت احمدی نژاد در روزهای بعد از اعتراضات سراسری، منتشر کردند. این دلایل باعث شده که این نگاه مطرح شود که احمدی نژاد و تیم او در شرایطی مسایل را مطرح می کنند که به ضررشان نباشد. موضوعی که اساس عدالت را زیر سوال می برد. به این معنا که «افراد حقیقت را بگویند ولو به ضررشان باشد». آیا حرکت سیاسی احمدی نژاد، حاکی از آن است که او چندان با عدالت و حقیقت به این معنا چندان سر سازگاری ندارد؟ در باره سکوت احمدی نژاد 4 دسته استدلال به شرح زیر مطرح شده است:
دسته اول؛ معتقدند پرونده قضایی نزدیکان احمدینژاد احتمالا یکی از دلایل سکوت خبری او است. بعد از انتشار تصویر حرفهای در گوشی احمدینژاد و اژهای در مجمع تشخیص مصلحت، او دیگر در رسانه ها دیده نشد. این رسانه ها معتقدند «آنچه مشخص است مواضع احمدینژاد بر مبنای یک چارچوب فکری و دغدغه درونی نیست، بلکه مواضعش نسبت به منافع و خواستههایش قابل تغییر است و سکوت چند ماه اخیر که خلاف رویه و منش رسانهای اوست را میتوان بر این مبنا تحلیل کرد.»
دسته دوم؛ معتقدند احمدی نژاد برخلاف اظهارنظرهای منتقدانه این روزهایش، در دوران ریاستجمهوری عملکرد متفاوتی داشته و از مدافعان گشت ارشاد و به عبارت دیگر آغازکننده این مسیر به شکل فعلی بوده است. به همین دلیل بعد از آغاز اعتراضات به گشت ارشاد و حجاب که او در زمان ریاست خودش بر دولت، مدافع آن بوده، سکوت کرده است.
دسته سوم؛ با نگاه به آینده، این گزاره را مطرح کردند که «احمدینژاد راوی اعتراضات و به نظر برخی از افراد اپوزیسیون بخشی از حاکمیت، به این دلیل سکوت کرده که به عنوان عضو دوباره مجمع تشخیص مصلحت، برنامههای بسیاری بزرگی برای آینده دارد، اما فعلا زمان اجرای آن فرا نرسیده است.» داوری از نزدیکان رسانه ای به او مطرح کرده که احمدی نژاد می خواهد نقش یلتسین را برای آینده ایران بازی کند.
دسته چهارم؛ ارزیابی ها نشان می دهد از مجموع ۳۲عضو ثابت هیات دولت، شامل وزرا و معاونین ابراهیم رئیسی، ۱۵ نفر آنها که معادل ۴۷ درصد است، متعلق به جریان فکری احمدی نژاد بوده و در دولت او هم مسئولیت های اجرایی داشته اند. از این رو به نظر می رسد یکی از مهمترین دلایل سکوت احمدی نژاد نسبت به عملکرد دولت سیزدهم در حوزه های اقتصادی، سیاست داخلی، سیاست خارجی و فرهنگ، این است که مدیران احمدی نژادی در این جایگاه ها ایفای مسئولیت می کنند و احمدی نژاد قادر به عبور از همکاران خود نیست.
در سطح تحلیل کلان، سکوت احمدی نژاد به دلیل حضور شاگردان او در دولت رئیسی، نشانه رضایت از پیشروی اسب تروآی تفکر احمدی نژاد در دولت رئیسی است. تفکری سوار بر قطار، که روزی احمدی نژاد قبل از انتخابات۸۸ در توصیف آن گفته بود «ترمز و دنده عقب قطار را کنده و دور انداخته است».
انتهای پیام
در یک کلام باید گفت مزور نان به نرخ روز خور . کسی که در دوره صدارتش سعی در خاموش کردن هر سخن انتقادی و محدود کردن حقوق اولیه مردم داشت . یک دور باطل برای مردمی که هنوز تفکرات خرافی و ساده انگارانه دارند
نباید از یاد برد که مقصر اصلی ِ بستهشدن راه اصلاحات در کشور ما شخص احمدینژاد است. همین است که بعد از ناامید شدن ملت از تجربه روحانی، هرچه به اینسو میآییم اعتراضات مردم رادیکالی شده است. در نتیجه وقتی مردم از خاتمی و کروبی و موسوی عبور کرده اند انتظار اینکه احمدینژاد بتواند جای خالی رهبر جنبش را پر بکند بیوجه است.
مردم خوب میدانند که به قول شاعر: ذات نایافته از هستیبخش کی تواند که شود هستی بخش؟!