کاهش بارندگی، نتیجه بدحجابی زنان یا برخی رفتارهای حاکمان؟ | آیت الله سید ضیا مرتضوی
شفقنا – «کاهش بارندگی، نتیجه بدحجابی زنان یا برخی رفتارهای حاکمان؟» یادداشتی از آیت الله سید ضیاء مرتضوی است.
به گزارش شفقنا در این یادداشت آمده است:
۱- در این سالها بارها از سوی برخی خطبا شنیده یا خواندهایم که کاهش نزول باران، ناشی از گسترش گناه و به صورت خاص، گناه بدحجابی یا بیحجابی است. آخرین مورد همین چند روز پیش بود که یکی از امامان محترم جمعه، البته بنا بر آنچه در خبرها آمده، با انتقاد از وضع کنونی پوشش بانوان در جامعه و مراکز عمومی، خاطرنشان کرده است «بیحجابی عفت را از بین میبرد و مرکز تربیت را تخریب میکند. دلیل قطع نزولات آسمانی وضعیت افتضاح حجاب است».
۲- پیداست اصل دغدغه داشتن درباره پوشش بانوان در جامعه اسلامی امری درست است و نمیتوان درباره این موضوع مهم بیتفاوت بود؛ به ویژه از سوی کسانی که مسئولیت دوچندان در ترویج و تبلیغ دین و احکام شرع دارند و از این منظر هیچ اشکالی متوجه عالمان عاقل و مؤمنان وظیفهشناس نیست؛ اما یک پرسش کلی این است که از نگاه تعالیم اسلامی، آیا اساساً میان گسترش گناه و زوال نعمتهای الهی رابطهای هست؟ دیگر اینکه اگر رابطه هست، آیا در منابع اسلامی در تبیین پیوند گناه و زوال «نعمت» و گسترش «نقمت» از گناهانی به صورت ویژه نام برده شده است و آن گناهان چیست؟ و سوم اینکه آیا پوشش زنان در برابر نامحرم که البته حکم الزامی روشن شرعی است، در این موضوع نقش ویژهای دارد و برای آن در متون یادشده حساب خاصی گشوده شده است که این گونه مورد توجه ویژه قرار میگیرد؟
۳- مجالی برای پاسخ تفصیلی به پرسش نخست وجود ندارد و تنها به اجمال خاطرنشان میشود که هم در شماری از آیات شریفه و هم در دهها روایت، از جمله به استناد همین آیات، بر پیوند میان عمل انسان و به صورت خاص، گناه و زوال نعمت تاکید شده است و مجال اشاره به محتوای آنها نیست؛ روایاتی فراوان که پیآمدهای گناه را از جمله در زوال نعمتهای الهی در زندگی فردی و اجتماعی انسان بازگو کرده است. در بخشی از دعاهای رسیده نیز مانند دعای کمیل این موضوع مشهود است. این امر اختصاص به گناه ندارد و کارهای نیک هم چنین است.
۴- گستردگی و حجم زیاد این آیات و روایات از نگاه اسلامی و باورهای ایمانی جایی برای نادیده گرفتن اصل موضوع یا توجیه آن باقی نمیگذارد، اما اینکه از نگاه معرفتی چگونه میتوان آثار تکوینی گناه یا نیکی را در زندگی و حتی در بود و نبود نعمتهای الهی و از جمله به صورت خاص، بارش برف و باران تحلیل و تفسیر کرد، پرسشی مهم، از جمله برای خود بنده نگارنده است و باید آن را در کنار موضوعهایی مانند چگونگی تاثیر صدقه و صله رحم و دعا و نماز باران قرار داد. موضوع سخن در این مجال کوتاه پرسش دوم و سوم است.
۵- در بخشی از روایات یادشده بسیاری از گناهان به صورت خاص نام برده شده است که هر یک پیآمدی ویژه در زوال یکی از نعمتها از جمله قطع یا کاهش باران دارد؛ چنان که در روایات پرشماری وجود برخی مؤمنان و نیکان و بیگناهان مانع نزول چنین عذابهایی شمرده شده است و علاقهمندان میتوانند برای نمونه به «بحار الانوار، ج۷۰ (برخی چاپها ج۷۳)، ص۳۶۶ تا ۳۸۴» رجوع کنند. چنان که شیخ صدوق در کتاب «من لا یحضر» که از منابع مهم چهارگانه حدیثی است، به نقل از امام صادق(ع) آورده، خداوند حتی دعای فرعون را اجابت کرد و آب رود نیل را جاری ساخت؛ آبی که قطع شده بود و مردم مصر به فرعون پناه برده و با باوری که به او داشتند، از او خواستند، آن را جاری سازد و گرنه نابود خواهند شد و فرعون وعده جاری شدن آب را داد و خود شبانه در میان رود نشست و دستها را بلند کرد و گفت: خدایا! تو میدانی که من میدانم کسی جز تو قادر بر آوردن آب نیست؛ آب را برای ما جاری ساز. و چنین بود که آب خروشان نیل جاری شد! امری که باعث شده است جناب محقق اردبیلی آن را نشانه علم درونی فرعون به خداوند بشمارد! البته که جای شگفتی نیست که خداوند فرعون را نیز وقتی در طریق بندگان خود است، اجابت کند؛ چنان که دعای کافران را نیز ممکن است بپذیرد و به قول علامه حلی، خداوندی که «روزی» آنان را ضمانت کرده، بعید نیست که دعای آنان برای آن را نیز اجابت میکند.
۶- نکته محل توجه این است که گرچه ترک پوشش شرعی ذیل عنوان کلی گناه قرار میگیرد و از گناه باید پرهیز کرد و هیچ گناهی را نباید کوچک شمرد؛ چنان که علمای اخلاق، کوچک شمردن گناه «صغیره» را از گناهان کبیره شمرده و فقهاء اصرار بر آن را کبیره و موجب زوال عدالت دانستهاند و از این نظر طبعا یکی از مصادیق موضوع بحث است و از این نظر اشکالی نیست که در برشمردن گناهان مایه زوال نعمت، از آن نیز نام برده شود، اما مشکل اصلی در برخی خطیبان این است که آنچه در روایات به «صورت خاص» «آمده» بازگو نمیشود و آنچه «نیامده» به «صورت خاص» ذکر میشود و همه اشکال نیز ناظر به همین «هست» و «نیست» است! مثلا در همین باره تا آنجا که نگارنده بررسی کرده و خبر دارد، حتی در یک روایت نیز به «صورت خاص» نیامده است که بدحجابی یا بیحجابی مایه زوال نعمت یا کاستی «نزولات آسمانی» است! اما رفتارهای دیگری آمده که نوعاً بازگو نمیشود؛ شاید به این دلیل که موردی برای آن سراغ ندارند و گویی نوعی «عصمت» برای حاکمان قائلند! مثلا:
۷- شیخ مفید از امام رضا(ع) روایت کرده است: «هنگامی که والیان دروغ بگویند باران نمیآید و آن گاه که حاکم ستم کند حکومت خوار و سست خواهد شد و زمانی که زکات پرداخت نشود، چارپایان (زیاد) خواهند مرد»! این روایتی با سند صحیح و معتبر است که شیخ طوسی نیز از طریق شیخ مفید روایت کرده است.
نیز شیخ صدوق به سند متصل از امام سجاد(ع) در روایتی مبسوط که به شرح آثار گناهان مختلف پرداخته، گناهان چندی را نیز مانع نزول باران شمرده است، از جمله «ستم قاضیان در قضاوت»، «شهادت ناحق» و «کتمان شهادت». محور این هر سه نیز دستگاههای قضایی است؛ کسانی که قضاوت و حکم میکنند، کسانی که شهادت میدهند و به عبارتی پرونده را تکمیل و اسناد حکم قاضی را فراهم میکنند، و کسانی که شهادت را پنهان میکنند و در واقع حقایق موثر در حکم قاضی، از جمله مواد قانونی را که میتواند مستند رفع اتهام یا اثبات حقانیت باشد، پنهان میدارند یا اجازه طرح آنها را نمیدهند!
۸-اگر بنا هست از زبان تعالیم اسلامی برای مردم سخن گفته شود و از منظر این روایات به مسئله «کاهش باران» پرداخته شود، لازم است در کنار مسائلی چون تاکید بر پوشش اسلامی که در جای خود درست و لازم است، این حقایق نیز بازگو شود تا همه کاسه و کوزههای بر سر برخی گناهان خرد نشود و مثلا رفتار برخی اصحاب قدرت از نهیب خطیبان محترم دور نماند و منابع و معارف اسلامی با رفتار تبعیضآمیز ما در بیان آنها در نگاه پارهای مخاطبان این گونه سبک جلوه نکند که این خود ستمی بر دین و دیانت از جمله همان حکم شرعی پوشش است.
۹- باز به عنوان مثال، همین چند روز پیش، نگارنده در مجلس مذهبی حضور داشت و خود از زبان سخنران شناختهشده و محترم در ستایش از نوع برخورد با قضایای اخیر شنید که با صراحت تمام تاکید ورزید حتی یک نفر نیز کشته نشده است! به گمان بنده وی قصد خلافگویی نداشت و آنچه گفت نتیجه برخی القاءات یا تصورات غیر واقعی بود. چنان که چند هفته پیش خطیب محترم جمعه در پایتخت، در بررسی خسارات رویدادهای اخیر خاطرنشان کرد: «از میان آسیبهای مادی و معنوی که به جامعه ما وارد شد، دو آسیب یعنی آسیب شکستن قبح بیحرمتی به مقام زن با شکستن عفاف و حجاب و دیگری ایجاد گسستهای عاطفی در جامعه از همه مهمتر بود» و دریغ از یک اظهار تاسف و تاثر از آسیبهای جانی در آن همه افراد، از جمله ماموران حفظ نظم و امنیت.
این در حالی است که قرآن کریم کشته شدن بیدلیل حتی یک انسان را برابر با کشته شدن همه انسانها شمرده است و حضرت امیر(ع) در عهدنامه به مالک اشتر هشدار داده است که هیچ چیزی مانند ریخته شدن خون ناروا، مایه نزدیکی «نقمت» و زوال «نعمت» و پیآمد سوء و سرآمدن «مدت» نیست! اگر به فرض، دغدغه کاهش «نزولات آسمانی» نیز داریم، باید پیش و بیش از هر چیز بر پرهیز کامل از وقوع احتمالی آسیبهای احتمالی به جان و سلامتی آحاد مردم تاکید کنیم.
۱۰- حال اگر کسی و خطیبی به درستی بخواهد با ملاک آیات و روایات یادشده علل کاستی کاهش بارش برف و باران را تحلیل و رتبهبندی کند، «حفظ» جان، مال، آبرو، امنیت، معیشت مردم و حق الناس و در یک کلمه «حکمرانی شایسته» و نیز «حکم» پوشش زنان که البته نیز مهم است، هر یک چه سهم و جایگاهی دارند؟ فاعتبروا یا اولی الابصار و السلام.
انتهای پیام
سلاممدادالعلماافضلمن
دماءالشهدا
خواهش میکنم مردم رو خر فرض نکنید . احمق ها