قضاوتهاي متفاوت درباره علل شروع جنگ
علي شكوهي، روزنامه نگار در روزنامه ی اعتماد نوشت:
✅ پيشتر گفتيم كه عراق در راستاي يك استراتژي درازمدت و با بهرهبرداري از اوضاع پيش آمده در منطقه و ايران بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، در جستوجوي فرصتي بود تا قرارداد 1975 الجزاير را ملغي كند. البته در صورت مساعد بودن شرايط، عراق به سراغ مسائلي مانند جزاير سهگانه مورد اختلاف ميان ايران و امارات هم ميرفت و حتي تجزيه خوزستان هم در ميان اهداف درازمدت صدام قرار داشت اما كمترين هدف عراق وادار كردن ايران به انعقاد قراردادي تازه براي اعمال حاكميت آن كشور بر كل اروندرود بود.
✅ در چند سال اخير اما روايات ديگري از آغاز جنگ تحميلي از سوي كساني مطرح شده است كه انگيزه آنان انجام يك پژوهش تاريخي نيست بلكه به دليل برخي مواضع سياسي خاص نسبت به انقلاب يا مسوولان نظام، به گذشته رجعت كردهاند و تلاش دارند تا روايتي متفاوت از همه رخدادهاي ايران معاصر عرضه كنند كه يكي هم مقصر دانستن مسوولان وقت جمهوري اسلامي در ايجاد جنگ تحميلي است.
✅ واقعيت اين است كه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ميان ايران و عراق تنش سياسي و نظامي ايجاد شد ولي هيچكدام از آنها نميتواند علت شروع جنگ باشد زيرا توسل به اقدام نظامي همهجانبه حتما به دلايل بزرگتري نياز دارد كه قبلا به آن اشاره شد. در طي بيش از 70 سال جنگ سرد، دايما امريكا و شوروي عليه هم سخن ميگفتند و هر دو طرف هم ميدانستند كه براي نابودي قدرت و سيستم سياسي ديگري تلاش ميكنند و مخالفان يكديگر را در سراسر جهان مورد حمايت قرار ميدهند و توليد موشك و بمب اتم و انجام جاسوسي و انجام كودتا و دهها اقدام ديگر جملگي براي تثبيت خودشان و مخالفت با رقيب است اما هيچكدام از اين حد فراتر نميرفتند و متوسل به اقدام نظامي و جنگ عليه ديگري نميشدند. بين ما و عراق هم كدورت سياسي وجود داشت اما اين امر توجيهكننده رفتار آن نظام سياسي نيست كه رسما و عملا جنگ را آغاز ميكند و با حمله همهجانبه به ايران، مسووليت حقوقي شروع جنگ را برعهده ميگيرد. بر همين اساس سازمان ملل متحد هم بعد از قبول قطعنامه 598 از سوي ايران، اقدام به معرفي متجاوز كرده و عراق را به عنوان شروعكننده جنگ هشتساله به جهانيان معرفي كرد.
✅ ممكن است گفته شود مقامات ما بايد هشياري ميداشتند و جلوي تحميل جنگ به ايران را ميگرفتند. اين سخن ميتواند درست باشد البته به شرطي كه دلايل اصلي وقوع جنگ را ناديده بگيريم و صرفا به همين مسائلي به عنوان ريشههاي جنگ توجه كنيم كه در جنگ سرد ميان دو كشور جريان داشت. ما شايد ميتوانستيم تاحدي برخي مسائل را كنترل كنيم ولي واقعيت مداخله عراق در امور داخلي ايران و تجهيز مخالفان جمهوري اسلامي و تلاش براي تجزيه خوزستان و انفجار لولههاي نفت جنوب و موارد مشابه را قطعا نميتوانستيم ناديده بگيريم و دست به اقدام متقابل نزنيم. در واقع بسيار طبيعي بود كه ما هم مخالفان صدام را در داخل كشور مورد حمايت قرار بدهيم و اقدامات نظامي محدود مرزي عراق را بدون پاسخ نگذاريم و تبليغات رسانههاي ما عليه اقدامات صدام تند و تيز شود. در عين حال از نظر ديپلماسي سعي ميشد كه با عراق وارد مذاكره بشويم تا تعارضات موجود به جنگ و رويارويي نكشد و اين اقدامي بود كه در فرصتهاي پيشآمده از آن استفاده شد. مثلا در حاشيه كنفرانس غيرمتعهدها در كوبا، دكتر ابراهيم يزدي، وزير امور خارجه دولت موقت با صدام ديدار كرد و با اين منطق كه جلوي تشديد تعارضات ميان دو كشور گرفته شود، مذاكراتي را انجام داد. هر دو طرف از اقدامات مداخلهجويانه طرف مقابل شكايت داشتند و معلوم بود كه منطق آنان در يك جهت نيست و بعيد است كه بشود سياست دو كشور را همسو كرد. دكتر ابراهيم يزدي بعدها گزارش اين ملاقات را منتشر كرد و در پايان گزارش خود نوشت: «صدام در اين گفتوگو مساله سه جزيره ايراني در خليج فارس را مطرح كرد و گفت كه اين جزاير در زمان شاه ايران اشغال شدهاند و شما بايد آنها را تخليه كنيد و به امارات برگردانيد. در پاسخ به اين سخنان صدام گفتم در مورد سه جزيره ايراني در خليج فارس حاضر نيستيم با شما صحبت كنيم، چون به عراق ربطي ندارد. در واكنش به سخن من صدام گفت مگر شما با باورهاي حزب بعث آشنا نيستيد؟ ما معتقديم هر مساله عربي، مساله حزب بعث است. از او پرسيدم حزب بعث چند سال است تاسيس شده است؟ صدام (با نوعي از تبختر و غرور) گفت: نزديك به ۵۰ سال است. در پاسخ او گفتم: حزب بعث با يك سابقه ۵۰ ساله هر مساله عربي را مساله خود ميداند. حوزه علميه نجف بيش از ۹۰۰ سال سابقه دارد و با منطقي كه حزب بعث دارد، امام خميني هم ميگويد هر مساله اسلامي، مساله ما است. حال اگر ميخواهيد وارد اين چالش بشويد، فكر عواقب آن را هم بكنيد».
✅ اين واقعيت نشان ميدهد كه عراق با منطقي و ما هم با منطق ديگري به مسائل اطراف خودمان نگاه و بر همان اساس عمل ميكرديم. منافع ما در تعارض با يكديگر قرار داشت و عراق هم از فرصت ايجاد شده براي دستيابي به منافع مورد ادعاي خودش بهره ميگرفت. اين كشور از مدتها قبل خود را براي جنگ با ايران آماده كرده بود و مسوولان ما اين را ميدانستند و چارهاي جز مقابله نداشتند.
انتهای پیام