«خادمان» سواره بودند و «ولینعمتان» از قفا میدویدند!
رضا سلطان زاده، مدیرمسئول هفتهنامهی آئینه یزد در یادداشتی به بهانهی سفر اخیر رئیس دولت سیزدهم به یزد نوشت:
رئیسجمهور گفته است بنای دولت بر این است که سفرها را تا رفع مشکلات در استانها ادامه دهد بنابراین یکی از اهداف سفر شنیدن نظرها و پیشنهادهای شهروندان و تلاش برای تحقق خواستههای بحق مردم میباشد.
جمعیت استان بیش از یک میلیون و دویست هزار نفر است، بطور قطع و یقین بخشهایی از درخواستهای آنها قرار است به حدود 200 نفری که هریک پشت کامپیوتر نشسته و در ادارات و سازمانهای مختلف در دو سه روز اخیر مستقر شده بودند اعلام گردد. قطعا سختیهای زندگی، گرانیهای کمرشکن، کوچکتر شدن سفرهها، افزایش بهای مواد خوراکی و میوه و مایحتاج زندگی در آن حد است که مردم توان ادامه زندگی بطور معمول ندارند. بنابراین نباید صرفاً سفرها را به جمع کردن چند هزارنفر و دنبال ماشین مقامات دواندن و افتتاح چند طرح دانست بلکه باید نشست و شنید که مردم چه میگویند وقتی قیمتها را با هجده ماه پیش مقایسه میکنند و میبینند بهای ارز و دلار به اصطلاح به عرش رسیده، بسیاری از اجناس تا بیش از چندصد درصد افزایش قیمت داشته، جراحی اقتصادی به موقع صورت نگرفته، ناهماهنگی مدیران اقتصادی دولت، عدم نظارت صحیح بر امور بویژه بر اصناف و فروشندگان به گونهای که در یزد دارالعباده فقط گوشت گوسفند و گوشت شتر از قرار هر کیلو سیصد هزارتومان در یکماه اخیر بیش از 30درصد گران شده است و یزد در ردیف چند استان برتری است که گرانی در آن بیداد میکند مسلما، موضوع با جمع کردن چند هزار نفر یار و یاور از مناطق مختلف و شعار دادن و هلهله کردن و در پی ماشین مقامات دواندن به هیچوجه امور استان اصلاح نخواهد شد.
– پلمب کردن مسجد امیرچقماق در روز چهارشنبه 21/10/1401 با عنایت به اینکه در یزد مکانهای عمومی موجود است که چندین هزارنفر میتوانند در آن اجتماع نمایند.
– اعزام تعداد زیادی اتوبوس و مینیبوسهای پایانه به شهرها و مناطق برای انتقال افرادی که قرار بود در مراسم شرکت نمایند.
– آوردن مردم از شهرها و روستاهای اطراف.
– پرداخت هزینههای کرایه و مخارج پذیرایی از اهالی روستاها و مناطق اطراف به یزد.
– تعطیل کردن علنی و رسمی ادارات و مدارس در روز پنجشنبه 22/10/1401 درحالی که این امر صرفاً با تصویب نمایندگان مجلس میسر است و برخلاف قانون مصوب عمل شده است.
– تغییر برنامه امتحانات روز پنجشنبه 22/10/1401 و تعطیل کردن کلاس و مدرسه که کاری غیرقانونی است و پاسخگوی آن مقامات اجرایی استان و ازجمله مسئولان آموزش و پرورش باید باشند.
– پرداخت هزینه سفر و ماموریت دهها و صدها نفر از وزیران و مشاوران و کارمندان نهاد ریاست جمهوری و وزارتخانهها به یزد که حداقل در موقعیت کنونی اسراف است و تبذیر. سیدابراهیم رئیسی و دیگر وزراء و ازجمله یوسف نوری بدانند به بیشتر مدارس دولتی استان سرانه ندادهاند و بعضی از آنها وجه خرید حتی یک خودکار و یک بسته کاغذ تحریر و وسایل ضدعفونیکننده حداقلی را هم باید از اولیای دانشآموزان دریافت نمایند که در شمارهای مستقل باید به این موضوع پرداخت و وامصیبتا اگر بعضی از شرکتها و یا اصناف بخواهند علاوه بر بیش از پنج میلیارد تومان بودجه نهاد ریاست جمهوری مربوط به هر سفر استانی رئیسجمهور و همراهان را تامین کنند.
– اجرای برنامههای نمایشی یکسان و خستهکننده به گونهای که حداقل فرصتی فراهم ننمودند تا اعضای هیات دولت پاسخگوی پرسشهای تعداد زیادی از شهروندان، فعالان سیاسی یزد، بعضی از مطبوعات استان و در نهایت ناکارآمدیهای خود باشند.
– از همه مهمتر بیاحترامی به شخصیت مردم آنگاه که برنامهریزیهای غلط سبب شد انسانهایی که خداوند آنان را کرامت داده و آدمیان را شریف و بزرگوار آفریده است، آنگونه که در این سفر دیده شد و تصاویر آن را ثبت و ضبط کردند نظیر بردگان، کنار و پشت ماشینهای مسئولان بدوانند و رئیسجمهور و بعضی از وزیران که خود را خادم مردم مینامند لطف فرموده برای آنها دست تکان دهند.
– ظهر جمعه در وقت نماز مردم را همراه و پشت ماشین رئیسجمهور دواندن و بیتوجه بودن به برگزاری نماز اول وقت.
– بیتوجهی نمایندگان استان برای اینکه درخواست نمایند در نشستی با رئیسجمهور به اقدامات مثبت دولت سیزدهم اشاره نمایند و از کاستیها و کمبودهای مردم شهرها و مناطقی که نمایندگی آنها را برعهده دارند بگویند.
معمولاً یکی از برنامههای سفرهای استانی رئیسجمهور در ادوار مختلف برگزاری نشست مطبوعاتی با روزنامهنگاران و خبرنگاران استانها بوده است امّا در یک کلام میتوان گفت: جلسه مصاحبه مطبوعاتی سیدابراهیم رئیسی در یزد صرفاً جنبه نمایشی داشت و بس، به همین علت وظیفه مدیرمسئول آیینه یزد ایجاب میکند حداقل بعضی از موضوعاتی را که مناسب میداند در سفر اخیر هیات دولت به استان یزد مطرح گردد در این ستون درج نماید باشد که به سمع و نظر مقامات مسئول برسد و اگر صلاح دانستند به آن عنایت و توجه بنمایند.
دامنه اعتراضات سالهای 1378، 1388، 1396 و 1398 به هیچوجه به مدارس کشیده نشد اما متاسفانه تظاهرات مهرماه امسال نه تنها دانشآموزان دبیرستانها و هنرستانها بلکه دوره اول دبیرستانها و دبستانها را نیز درگیر این موضوع نمود و میطلبد که دلسوزان انقلاب و علاقهمندان به نظام بویژه مدیران آموزش و پرورش به طور عام به این نکته مهم عنایت و توجه خاص مبذول نموده و برای اصلاح کاستیها و بیتوجهیهایی که تاکنون طی سالیان دراز روی هم انباشته شد نسبت به ترمیم معضلات پیشآمده چارهاندیشی کنند.
یکی از وظایف هیات دولت در سفر به یزد این بود که با بررسیهای همهجانبه علاوه بر توجه به وضعیت پنج نفر معلمی که قبلاً بازداشت شده بودند تعداد دستگیر و بازداشتشدگان در یزد را که بیش از یکهزار نفر بوده و تا کنون اکثر آنها آزاد شدهاند در نظر داشته باشند و گروهی از کارشناسان و مشاوران زبده را برای تحقیق و مطالعه در این زمینه مامور نمایند و مانند بعضی از مسئولان و کارشناسان صدا و سیما به بازگو نمودن اعترافات عدهای از آنان از قبیل اشتباه کردم، غلط کردم و… توجه نکنند بلکه با بررسیهای همهجانبه و باتوجه به اینکه این عده از چه خانوادههایی هستند و چرا در اعتراضات شرکت کردند و یا به اغتشاشگران پیوستند و… تمام نکات را در نظر بگیرند و نتیجه مطالعات و بررسیهای خود را در اختیار مقامات تصمیمگیرنده قرار دهند و در نهایت اقداماتی انجام دهند که اعتراضات ادامه پیدا نکند و به اصطلاح آتش زیر خاکستر نباشد.
در دو سه ماهه اخیر بسیاری از مسئولان و کارگزاران و حاکمان میگفتند باید اعتراضات مردم را شنید و به خواستههای بحق و قانونی آنان عمل کرد و این امر میتوانست یکی از برنامههای دولت سیزدهم در سفر به یزد و تجربهای آموزنده و موثر برای سفرهای بعدی به دیگر استانها باشد گرچه به ظاهر برنامههای نمایشی نشانگر این است که چنین فرصتهایی در سفر اخیر دولت سیزدهم به یزد پیش نیامده است. به عبارتی انجام تمام برنامههای سفر را میتوانستند در تهران با تشکیل چند ویدئو کنفرانس اجرا کنند و نمایندگانی از هر وزارتخانه برای بازدید و بررسی امور با یکصدم هزینههای انجام شده به استان اعزام گردند.
به هرحال باید دید و شنید معترضان چه خواستههایی داشته و دارند؟ آنچه در مجموعه اعتراضات، شنیده شده و در بررسی خواستهها، بهعنوان یک برآیند قابل توجه است، میتوان به بعضی از مشکلات به شرح زیر اشاره نمود:
وجود اختلافات شدید طبقاتی و تبعیضات در بسیاری از امور زندگی، تجملگرایی عده زیادی از حاکمان و مقامات در قوای سهگانه، دریافت حقوقهای کلان و نجومی در بعضی از وزارتخانهها و سازمانها و شرکتهای دولتی، سوءاستفاده از رانت در امور مختلف، استفاده عدهای از فارغالتحصیلان دبیرستانها از سهمیههای خاص در دانشگاهها و در نهایت بیکاری و عدم اشتغال و آنجا که شغل وجود دارد، عدم امنیت شغلی، پرداخت حقوق ناچیز که کفاف زندگی خانواده یک جوان را نمیدهد (هزینه زندگی روزانه+ اجاره مسکن+ تامین وسیلهنقلیه)، مشکل مسکن، تامین مسکن استیجاری و اجارههای سنگین، عدم دسترسی به زمین برای ساخت مسکن، عدم امکان دریافت وام مناسب برای جوانان و هزینههای سرسامآور ساخت مسکن و در یک کلام، خانهدار شدن جوانان امری نامحتمل و دور از دسترس است، مشکل معیشت، گرانیهای کمرشکن به فرض داشتن مسکن، امکان تامین مایحتاج عمومی با حقوق امروز یک جوان، فقط در حد یکسوم نیازهاست، تهیه خودرو به صورت حداقلی، اصلا وجود ندارد. تصدیق میفرمایید که این چند مورد برای آغاز زندگی یک زوج جوان، اجتنابناپذیر است و مسلم است که جوان تحصیلکرده وقتی برای زندگی آینده خود، این امکانات حداقلی را، دستنیافتنیمیبیند و هیچ افق روشنی، پیشرو، ندارد، فریاد اعتراض برآورد و در کف خیابان ممکن است هر اتفاق ناگواری رخ دهد.
بدان امید که رئیسجمهور و دیگر اعضای دولت در دیگر سفرهای استانی کرامت انسانها را حفظ کنند و به یقین بدانند در روز رأیگیری برای انتخابات در آینده نزدیک حضور پای صندوقهای رأی معمولاً از جمع کردن مردم و مینیبوس و اتوبوس در اختیار این و آن گذاشتن خبری نیست و باید مردم به اختیار پای صندوقهای رأی حضور پیدا کنند و رأی بدهند تا رکورد شکسته و آرای حداقلی قبل را جبران نمایند. والسّلام.
انتهای پیام