خرید تور تابستان

تفاوت کلان علم و عمل در عرصه اقتصاد | مرتضی افقه

دکتر سید مرتضی افقه/ دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید چمران‌اهواز در دنیای اقتصاد نوشت: ۱. اقتصاد خرد(Microeconomics) و اقتصاد کلان (Macroeconomics) دو درس نظری و البته پایه‌ای علم اقتصاد و علوم وابسته و نیز جزو شاخه‌های زیرمجموعه هستند که مبنای تجزیه و تحلیل بسیاری از تحولات اقتصادی و اجتماعی جوامع به شمار می‌روند. به همین دلیل این دو موضوع در تمام سطوح دانشگاهی رشته‌های اقتصاد، از کارشناسی تا دکتری، به صورت عمیق و وسیع تدریس می‌شوند. به‌علاوه، در بسیاری از دیگر رشته‌های دانشگاهی مبانی این دو علم مبنایی تدریس می‌شوند. می‌توان گفت که این دو شاخه علمی اقتصاد در سرفصل‌های رشته اقتصاد دانشگاه وزنی یکسان دارند و در همه مقاطع تحصیلی با تعداد واحدهای مشابه برای دانشجویان ارائه می‌شوند. با این وصف، مبانی تجزیه و تحلیل این دو شاخه علمی تفاوت‌هایی دارند.

در حالی که اقتصاد خرد به تجزیه و تحلیل رفتار واحدهای کوچک مصرف‌کننده و تولیدکننده می‌پردازد، در اقتصاد کلان تحولات بخش‌های مختلف اقتصاد در سطح کلان و کلی مورد توجه و تعمق قرار می‌گیرد. با این وصف، مبنای تحلیل‌های این دو شاخه اقتصاد در برخی موارد متفاوت است. در اقتصاد خرد، به‌خصوص در بخش مصرف‌کننده، مفروضات اولیه، ذهنی و غیرکمّی است؛ اما تجزیه و تحلیل آنها با استفاده از ابزار ریاضی و به صورت کمّی انجام می‌شود. در مقابل، در اقتصاد کلان موضوعات عینی‌‌‌تر، ملموس‌‌‌تر، و قابل‌سنجش‌‌‌تر هستند. به همین دلیل (عمدتا) در سطوح کارشناسی برای دانشجویان، فهم و تحلیل موضوعات اقتصاد خرد قدری نامانوس‌تر و ذهنی‌تر و بنابراین دشوارتر تلقی می‌شود.

۲. با توجه به پایه‌ای و مبنایی بودن این دو شاخه علم اقتصاد، ضروری است که در همه مقاطع تحصیلی رشته اقتصاد، این دروس را استادان متبحر، مسلط و باتجربه تدریس کنند تا هم مبنای فهم عمیق دانشجویان شود و هم تحولات اقتصادی کشور با استناد به مبانی نظری علم اقتصاد بهتر مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. واضح است که همه تئوری‌های علمی، اعم از علوم تجربی و علوم انسانی بر فروضی استوارند. به همین دلیل تئوری‌های علمی باید با در نظرگرفتن مفروضات تئوری‌ها مورد بهره‌برداری قرار گیرند. این اصل در علوم انسانی به‌طور اعم و در علم اقتصاد، به طور اخص که در جوامع مختلف ممکن است مفروضاتی متفاوت داشته باشند بیشتر مورد تاکید قرار می‌گیرد.

به همین دلیل است که تحلیل‌های بسیاری از استادان و دانشجویان اقتصاد که این امر مهم و اصولی را در نظر نمی‌گیرند بعضا با واقعیت‌های کشور سازگاری چندانی ندارند. این ناسازگاری وقتی مشکل‌ساز می‌شود که این گروه از تحلیل‌های ناسازگار مبنای تصمیم‌گیری و تخصیص منابع سیاستگذاران و تصمیم‌گیران کشور قرار گیرد. همین امر باعث شده است تا اقتصاد کشور تاکنون از توصیه‌های این گروه از اقتصاددانان لطمات و خسارات جدی ببیند. این مشکل البته در مبانی نظری اقتصاد کلان در مقایسه با اقتصاد خرد که احتمال متفاوت بودن مفروضات آن در شرایط بومی کشورها وجود دارد، بیشتر است. به همین دلیل تدریس این دروس به دانشجویان به‌خصوص در ایران که مفروضات غیراقتصادی موجود با مفروضات مبنایی تئوری‌های اقتصاد خرد و کلان تفاوت‌هایی دارد، باید با دقت و تعمق بیشتری صورت پذیرد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا