خرید تور تابستان

الناز محمدی؛ رقم روزنامه نگاران بازداشتی را به نزدیک ۸۰ رساند

ســامان موحدی راد در شرق نوشت: روز گذشــته با یک خبر بازداشت دیگر
برای جامعــه روزنامه نگاری ایران همراه بــود. الناز محمدی،
روزنامه نگار و دبیر اجتماعی روزنامه هم میهن، یکشنبه پس از
مراجعه به دادسرای اوین برای ارائه پاره ای توضیحات بازداشت
شــد. الناز محمدی، روزنامه نگار شناخته شــده اجتماعی است
و در پنج ماه اخیر به خاطر پوشــش حــوادث اخیر و همچنین
اطلاع رسانی وضعیت بازداشــت خواهر روزنامه نگارش، الهه
محمــدی، بیش از پیــش در مرکز توجهات بــود. بیش از چهار
ماه اســت که خواهر او الهه محمدی پس از سفر به سقز برای
پوشش مراســم خاک سپاری مهســا امینی در بازداشت به سر
می برد. حاال دو خواهر روزنامه نگار از خانواده محمدی در اوین
و قرچک بازداشــت هستند. از اواخر شــهریور و در پی اتفاقات
بعد از مرگ مهســا امینی تعداد زیادی روزنامه نگار بازداشــت
شدند. این بازداشت ها با دستگیری نیلوفر حامدی، روزنامه نگار
روزنامه «شــرق» و الهه محمدی از روزنامه هم میهن آغاز شد
و طیفــی از جامعه روزنامه نگاری کشــور را در بر گرفت. موج
دســتگیری ها در ماه نخســت اعتراضات زیاد بود و این مسئله
در ماه های بعد دچار فراز و فرودهایی شــد؛ اما هیچ گاه متوقف
نشــد تا اینکه الناز محمدی به جدیدترین نام این لیســت تبدیل
شد. روزنامه نگاری و اطلاع رسانی در ایران روزهای پر التهابی را
پشت ســر می گذارد. طیف گسترده بازداشت ها در کنار ایده های
عجیب و غریب در قالب طرح نمایندگان برای محدودکردن حق
اظهارنظر، اطلاع رسانی شــهروند-خبرنگارها و مسائل دیگری
از این دســت نشــان می دهد که با یک چالش جدی در زمینه
«کشــف حقیقت» مواجه هســتیم. آنچه اکنون در حال انجام
اســت، تلاشــی اســت برای اینکه تنها یک روایــت از حقیقت
وجود داشــته باشــد و از زوایای دیگر به آن نگریســته نشــود.
اگرچــه از همین اکنون می توان گفت با توجه به ذات حقیقت،
ایــن تلاش بی نتیجه اســت؛ با این حــال کارایی نداشــتن طرف
مقابل در اطلاع رســانی هم دلیل دیگری بر این مدعاســت که
با این اقدامات نمی توان جلوی انتشــار هیــچ خبری را گرفت.
برای نمونه در ماجرای مرگ مهســا امینی برخی اطلاع رسانی
روزنامه نگارها درباره این ماجرا را عامل به وجود آمدن وضعیت
موجود می دانند. این در حالی است که مثال قاضی زاده هاشمی،
معاون رئیس جمهور، در یک ســخنرانی گفت که «درباره مرگ
مهســا امینی نمی شــد همان ابتدا اطلاع رســانی کرد». همین
اظهار نظــر خام و ناپخته نشــان می دهد کــه برخی نمی دانند
کــه ماهیت خبــر و اطلاع رســانی چیســت. اینکــه نمی توان
به هیچ وجه جلوی انتشار خبری را گرفت و هر واحدی باید برای
اطلاع رســانی و واکنش ســریع به رویدادها آماده باشد. اساسا
دلیــل حضور واحــدی مانند روابط عمومی در ســازمان نیروی
انتظامــی هم همین بود که خیلی زود دربــاره اتفاقی که برای
مهسا امینی رخ داد، اطلاع رسانی می کرد و چون این کار را نکرد
و در وظیفه اش کوتاهی کرد، حالا انگشــت اتهام را به ســمت
دیگران می گیرد. آنچه اینجا می گوییم توضیح واضحات است؛
اما عجیب کــه همچنان همکاران زیادی برای همین واضحات
دستگیر و زندانی می شوند.
روزنامه نگاری جرم نیست
اکبر منتجبی، رئیس انجمــن صنفی روزنامه نگاران، معتقد
اســت که آســتانه تحمل ها بسیار پایین اســت و همین مسئله
موجب شــده که کار برای روزنامه نگاری ســخت شــود. او با
اشــاره به خبر بازداشــت الناز محمدی به «شــرق» می گوید:
یکــی از دلایل مهم ادامه بازداشــت روزنامه نگاران که حاال به
خانم محمدی هم رســیده، این اســت که گو اینکه کسانی باور
ندارند روزنامه نگاری جرم نیست و همچنان با اطلاع رسانی در
بخش های زیادی از رویدادها مشکل دارند. آنها می خواهند که
اخبار را به صورت کنترل شده منتشر کنند؛ در حالی که این اتفاق
شدنی نیســت. در چهار ماه اخیر هم دیدیم که افراد متعددی
به ویژه چهره هایی از جریان اصولگرا اعتراف بزرگ و ســنگینی
کرده اند که مرجعیت خبری را در داخل کشور از دست داد ه اند
و این مرجعیت را به رسانه های خارج از کشور منتقل کرده اند.
دلیل این مســئله هم این اســت که به دلیل برخورد گسترده با
روزنامه نگارها، خبرنگارها و مدیران مسئول رسانه های داخلی
دچار خودسانســوری شــدند و در نتیجه مخاطب به ســمت
رســانه های خارج از ایران گرایش پیدا کرد. از ســال ۱۳۷۹ به
این طرف کــه آن توقیف جمعــی در مطبوعات اتفــاق افتاد،
رفته رفته به جایی رســیدیم که اگر اتفاقی در جایی رخ می داد،
کســی در رسانه ها نبود که صدای مردم باشد. طبیعی است که
وقتی مردم صدای خودشــان را در رســانه های داخلی نبینند،
به رســانه های دیگــر روی می آورند که صــدای آنها را پخش
می کنــد. در این میان هســتند روزنامه نگارانی که همچنان عرق
روزنامه نــگاری را دارند و پا در میدان می گذارند و خودشــان را
پشت میز نشین نمی دانند. در مجموع می توانم بگویم که آقایان
دچار این پارادوکس هســتند که هــم می خواهند مرجعیت به
روزنامه نــگاری برگــردد و هم نمی خواهنــد روزنامه نگاران در
مقام اطلاع رســانی قرار داشته باشــند. همچنان می خواهند یا
یک سیستم مثل صداوســیما اخبار را منتشر کنند یا رسانه های
خودشان که اعتباری بین مردم ندارند اخبار مهم را منتشر کنند
که طبیعتا اقبال مردمی پیدا نمی کنند؛ اما آن رسالت مطبوعاتی
که یک روزنامه نگار حرفه ای دارد، مانع از این می شــود تا پشت
میز بنشــیند تا خبر از یــک کانال به او برســد. طبیعتا او عالقه
دارد که صدای بخشــی از مردم باشد و صدای بخش ناشنیده
جامعه را بازتاب دهند. این مســئله موجب می شود که کم کم
روزنامه نگارها احضار، بازداشت و محدود شوند. در حال حاضر

نزدیک به ۸۰ روزنامه نگار در چهار ماه گذشته بازداشت شدند.
اگرچــه بخش زیادی از آنها آزاد شــدند؛ اما ما همچنان درگیر
این ماجرا هستیم.
کیفیت فدای کمیت
در ماه های اخیر دیدیم که هرگاه فرصت برای روزنامه نگاری
باز شــد، اقبال عمومی هم به رســانه های داخلی بیشتر شد و
مرجعیت خبری به رســانه های داخلی بازگشــت. برای نمونه
سلســله مصاحبه رســانه ها با خانواده بازداشتی های حوادث
اخیــر پرده هــای تــازه ای از پرونده آنهــا و فرایند دادرســی را
مشــخص کــرد که منجر بــه حل مشــکل تعدادی زیــادی از
بازداشت شدگان شد. اکبر منتجبی در واکنش به این رویداد هم
به «شــرق» می گوید: برای طیف زیادی از مدیران کیفیت مهم
نیست و فقط کمیت است که اهمیت دارد. مثال به صداوسیما
نگاه کنید. تعداد زیادی شبکه استانی و غیراستانی دارد که عدد
درخورتوجهی است؛ اما یک شبکه ای که مخاطب را جذب کند،
در آن دیده نمی شــود؛ یعنی در کمیت عدد درخورتوجه است؛
امــا در کیفیت نــه. همین وضعیــت را در معاونت مطبوعاتی
کشــور می بینیم که هرســاله گزارش می دهد چند هزار مجوز
رســانه صادر کرده اند. الام حدود ۳۰۰ مجوز روزنامه در کشور
داریم؛ اما آیا روزنامه های باکیفیت ما به اندازه تعداد انگشــتان
یک دست می رسد؟ این مسئله به این خاطر است که گویا عدد
مهم اســت نه کیفیت. به همین خاطر اســت که تعداد کمی
رســانه با کیفیت داریم که توانسته اند با دادن هزینه هایی کمی
توجه هــا را به خود جلــب کنند. اگر به شــبکه های اجتماعی
هــم نگاه کنیــم، عمده محتوایی کــه در آن تولید می شــود و
مردم درباره اش حرف می زنند، به محتوای همین چند رســانه
مربوط اســت که نشان می دهد اگر فضا برای کار آنها باز باشد،
می تواننــد مرجعیت را به داخل بازگردانند؛ اما آســتانه تحمل
در اینجا خیلی پایین است و به خاطر این است که مشکل هیچ
وقت حل نمی شود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا