جای خالی روزنامه نگاران در عفو
سعید درویشی در اعتماد نوشت:
از قدیم گفتهاند بخشش از بزرگان است. عفو رهبر نظام که شامل حال متهمان سیاسی در سوانح پس از فوت زندهیاد مهسا امینی شده است، نورانیترین اتفاق در ظلمات اغتشاش، اعتراض، بازداشت و زندان بود. این عفو در حقیقت کشیدن دست محبت مقام رهبری بر سر نسلهای پس از انقلاب بود تا ثابت شود که در بدترین زمانها میتوانیم بهترین تصمیمات را بگیریم. از رییس قوه قضاییه هم باید تشکر کرد که چنین پیشنهادی را به رهبر فرزانه انقلاب ارایه کردند و صدها جوان را به زندگی برگرداندند. اما ابهام سوالانگیزی که در خصوص واجدین شرایط این عفو وجود دارد این است که جایگاه خبرنگاران و روزنامهنگاران در این عفو کجاست؟ و آیا این قشر نیز شامل عفو میشوند؟
در شرایط عفو و تخفیف مجازات محکومان حوادث اخیر مواردی نظیر «عدم ارتکاب جاسوسی به نفع اجانب، عدم ارتباط مستقیم با عوامل سرویسهای اطلاعاتی خارجی، عدم ارتکاب قتل و جرح عمدی، عدم ارتکاب تخریب و احراق تاسیسات دولتی و نظامی و عمومی و نداشتن شاکی یا مدعی خصوصی» ذکر شده است، در حالی که در خصوص بیشتر روزنامهنگاران بازداشتی، اتهام «تبلیغ علیه نظام» وجود دارد که در شرایط عفو متهمان دیده نمیشود. آنچه برای همه مسلم است این است که روزنامهنگاران نه قتلی مرتکب شدند و نه امکانات شهری و دولتی را به آتش کشیدند، شاکی خصوصی هم ندارند. اگر بخواهیم هر مطلب انتقادی را به تبلیغ علیه نظام تعبیر کنیم، آن وقت چه لزومی دارد که به افزایش تعداد نشریات و رسانهها پس از پیروزی انقلاب ببالیم؟ وقتی میگوییم به برکت انقلاب آزادی بیان در کشور به وجود آمده است، باید رکن اصلی این آزادی را هم که مطبوعات، خبرنگاران و روزنامهنگاران هستند، در نظر بگیریم. وقتی گفته میشود صف مردم و معترضان از اغتشاشگران جداست، باید به این نکته هم توجه کرد که صف روزنامهنگاران و خبرنگاران نیز از اوباش و بر هم زنندگان نظم و امنیت جداست. صف روزنامهنگاران و خبرنگاران و روزنامهنگاران داخل کشور از خبرنگاران امثال ایران اینترنشنال نیز جداست که راحتترین کار یعنی توهین و تبلیغ علیه نظام را از هزاران کیلومتر خارج از ایران انتخاب کردند زیرا شهامت روزنامهنگاران داخل کشور را نداشتند که مشکلات جامعه را رودررو به حکومت منتقل کنند و دلیلی هم نمیبینند که زیر پرچم بیگانه وطنفروشی کنند. ادامه در صفحه ۱۰
جای خالی روزنامهنگاران در عفو؟!
نکته دیگر در خصوص محق بودن روزنامهنگاران از عفو رهبری، این است که در نامه حجتالاسلام والمسلمین اژهای به مقام معظم رهبری آمده است که «در جریان حوادث اخیر تعدادی از افراد به ویژه جوانان بر اثر القائات و تبلیغات دشمن مرتکب رفتارهای نادرست و جرایمی شدند»، اتفاقا این مورد مهم در خصوص برخی خبرنگاران جوان بازداشتی نیز وجود دارد، زیرا اگر باتجربه بودند و در تحریریه یا دانشکده درست آموزش میدیدند، میدانستند که در التهاب حوادث باید چطور بنویسند تا گرفتار بازداشت و زندان نشوند. به نظر میرسد که مشکل روزنامهنگاران بازداشتی هم میتواند با راهحلی مانند عفو رهبری حلوفصل شود.
انتهای پیام

خیلی رویایی نمی نویسید؟؟