خرید تور تابستان

اخلاق‏‌مداری گمشده انقلابی‌‏گری امروز

هم میهن نوشت:

مراسم نکوداشت محمدجواد حجتی‌کرمانی به‌پاس یک‌عمر فعالیت سیاسی، انقلابی، فرهنگی و اجتماعی این چهره فرهنگی انقلاب و رونمایی از دو کتاب جدید او؛ «آموزه‌های راشد: عطر زندان» و «سه رساله از تقریرات درس خارج امام‌خمینی» روز چهارشنبه نوزدهم بهمن 1401، در آستانه یکصدمین سال انتشار روزنامه «اطلاعات»، در سالن همایش این روزنامه، نام‌گذاری‌شده به نام زنده‌یاد محمود دعایی، برگزار شد. از جمله حاضران در این مراسم سیدحسن خمینی و فرزندشان سیداحمد خمینی، مهدی محقق، آیت‌الله سیدمصطفی محقق‌داماد، محمدجواد ظریف، مجید انصاری، محمدرضا باهنر، سیدعباس صالحی، محمدعلی ابطحی، سیداصغر قریشی، مهدی نصیری و… بودند.

از نقد خود تا دوستی با مخالفان

سیدعباس صالحی، نمایندگی ولی‌فقیه در موسسه و روزنامه «اطلاعات» و مدیرمسئول این روزنامه، نخستین سخنران این مراسم بود. او با اشاره به ویژگی‌های شخصیتی حجتی‌کرمانی، نخست از جهاد سیاسی و جهاد علمی او گفت و افزود: «90 سال عمر و 70 سال حیات مجاهدانه ایشان گواه این مطلب است. او مرد گفت‌وگوست و از عنفوان جوانی، گفت‌وگو را به‌عنوان یک راهبرد می‌شناخت. او مرد دانش و معرفت است. نکته‌ای که گاه مغفول می‌ماند. مرد نقد و انتقاد بودن ویژگی چهارم حجتی‌کرمانی است. برخی آدم‌ها اهل احتیاط‌اند و وارد نقدونقادی نمی‌شوند و برخی وارد نقد می‌شوند ولی نقد از خود را پذیرا نیستند. حجتی در نقد شخص خود بسیار کوشاست و آینه وجودی خود به‌شمار می‌رود. مرد صلح و دوستی‌بودن ویژگی پنجم حجتی‌کرمانی است. او با جمع‌های گوناگون ولو صددرصد مخالف یکدیگر هم رفاقت دارد و اسامی ارائه‌شده از سوی ایشان برای حضور در این جلسه خود سندی تاریخی است. آخرین نکته انصاف و حق‌شناسی ایشان است. حق‌شناسی ایشان مرز نمی‌شناسد و هرکجا احساس کند به بیانش می‌پردازد.»

نگرانی برای عقاید زندانیان

سیداصغر قریشی، هم‌بندی حجتی‌کرمانی در زندان و داماد ایشان نیز با ذکر خاطراتی از دوران حبس مشترک‌شان، توضیح داد: «آبان 44 بود که ما بازداشت شدیم. از همان زمان که ما در زندان تهران، بازداشتگاه شهربانی کل کشور، بودیم همه هم‌وغم‌شان تقویت روحیه دوستان بود و آیات 153 تا 157 سوره بقره را تفسیر می‌کردند و به همرزمان روحیه می‌دادند. ما سه‌ماه آنجا بودیم و بعد به پادگان جمشیدیه رفتیم. آنجا روحیه برخی دوستان ضعیف شده بود. حجتی‌کرمانی در دادگاه اول به چهار سال حبس محکوم شد و در دادگاه دوم مستقیم به شاه حمله کرد و چهار سالش به 10 سال تبدیل شد. زندان برای ما محل درس‌وبحث بود و حجتی‌کرمانی مرتب در اندیشه حراست از اسلام و اعتقادات دوستان بود. او نگران بود مبادا مارکسیست‌ها و کمونیست‌ها، افکار دوستان مسلمان را تغییر دهند و آنها را به سمت خودشان بکشانند.»

او که باصفاست و عاشق

آیت‌الله سیدمصطفی محقق‌داماد، سخنران بعدی این مراسم بود و صحبت‌های خود را این‌طور آغاز کرد: «از من خواسته شده است دقایقی درباره دو شخصیت سخن بگویم؛ یکی مرحوم دعایی و دیگری حجتی‌کرمانی. همه می‌دانید که هر دو چهره سیاسی، انقلابی، رنج‌کشیده و زندان رفته‌اند اما آنچه مرا جذب این دو بزرگوار می‌کند نه بُعد سیاسی و نه زندان رفتن و زجر کشیدن که صفای آنهاست. صفا با وفا، با دوستی و… متفاوت است و خیلی چیزها در خود دارد. من گمان می‌کنم اگر حجتی رهبر انقلاب بود مثل ماندلا تمام شکنجه‌گرانش را عفو می‌کرد. به این می‌گویند صفا. مسئله دوم این است که هر دو نفر، دعایی و حجتی عاشق‌پیشه‌اند. آنها خداوند را نه از روی ترس که از روی عشق می‌پرستند. آنها ذاتاً عاشق‌اند و فلذا اگر از حجتی بپرسید چه طرحی برای اداره کشور دارید نمی‌تواند پاسخ دهد چون انسان عاشق، قدرت تحلیل خردمندانه ندارد. اینها صفاتی است که در مورد هر دو بزرگوار می‌توان بیان کرد، ضمن اینکه علم حجتی غیرقابل‌انکار است. تنها ایرادی که من می‌توانم به ایشان وارد بدانم این است که ای‌کاش این‌قدر پخش‌وپلا کار نمی‌کرد و دنبال کارهای قرآنی را می‌گرفت. ایشان برداشت‌هایی از آیات قرآن دارد که مخصوص خودشان است و همیشه گفته‌ام ای‌کاش وقت‌شان را به شکل متمرکزتری صرف این کار می‌کردند.»

زبان تلخی که ریشه در واقعیت‌ها دارد

سیدحسن خمینی نیز در سخنان کوتاهی گفت: «محقق‌داماد فرمود که این دو بزرگوار عاشق بودند. یکی از فلاسفه معاصر تعبیر لطیفی دارد و می‌فرماید دین، هر چیزی را تشدید می‌کند. انسان‌ها وقتی خشن باشند، اگر دین داشته باشند، خشن‌تر می‌شوند و وقتی مهربان باشند، مهربان‌تر. دین شبیه به ذره‌بینی است که همه‌چیز را بزرگ‌تر می‌کند. ما در کنار دین‌داری باید به اخلاق هم توجه کنیم. به‌عبارت دیگر باید به ساختن وجود خود توجه بیشتری کرد تا آنچه شریعت نامیده می‌شود. دین‌داری، امری مهم است اما قبل از آن باید در درون خود، به ایجاد ویژگی‌های اخلاقی پرداخت. هم مرحوم دعایی و هم حجتی‌کرمانی شاهدانی خوب برای عرایض من هستند. حجتی‌کرمانی انقلابی است اما چون جوهره وجودی‌اش آرام و پاک و مهربان است دین‌داری‌اش به تعبیر محقق‌داماد به صفا منجر شده است. دین‌داری، حجتی و دعایی را به صفا و صمیمیت رسانده است. نکته دوم اینکه زبان مبارزان روزهای انقلاب زبان تلخی است. علتش هم آن است که این طیف، شجاعت لازم را برای گفتن حرف‌هایش دارد. حضرت امام معتقد بودند انتقاد و نه تخطئه از الطاف الهی است. این قدرت بیان در کنار آن صفا و نگاه سازنده، نسلی را ساخت که قلب‌شان برای انقلاب می‌تپید و ریشه زبان تلخ‌شان در واقعیت‌ها بود.»

نام‌هایی که در صداوسیما قاچاق‌اند

مجید انصاری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام دیگر سخنران این مراسم بود و چنین گفت: «این نکوداشت‌ها بیش از آنکه نکوداشت شخص باشد نکوداشت ارزش‌های فراموش‌شده‌ای است که جامعه نیازمند آن است. من بر اساس برداشتی دلی از نقش خاندان حجتی‌کرمانی در انقلاب صحبت می‌کنم. یکی از نصیب‌های ویژه‌ای که خداوند برای خاندان حجتی قائل بود نسیم رحمتی بود که بر نوجوانی از موبدزادگان زرتشتی کرمان به نام رستم وزید و تقدیر به‌گونه‌ای رقم خورد که او را راهی حوزه علمیه کرمان کرد. تقدیر الهی این بود که ایشان نقطه عطفی در تاریخ انقلابی‌گری کرمان و سپس کشور شوند. ایشان در کنار شهید محمدجواد باهنر و مرحوم سیدمحمود دعایی مثلثی را تشکیل دادند که در عین علاقه‌مندی به شرعیات، انقلابیونی تمام‌عیار، شجاع، نستوه و نترس بودند. آنها شاخص‌های انقلابی‌گری را نه در مفهوم پرخاش و تخریب، ارتقاء دادند. این روزها در عمده‌جلسات راجع به مشکلات اقتصادی مردم صحبت می‌شود. سخنرانان از دارایی‌های ایران می‌گویند و اینکه چرا در دل زمستان با کمبود گاز مواجه‌ایم و کفگیرمان چنان به ته‌دیگ رسیده است که به‌سراغ مولدسازی دارایی‌های دولت رفته‌ایم. در موضوع موردبحث نیز، دارایی‌های بسیار ارزشمندی وجود دارند اما در عرصه عمل هیچ نام‌ونشانی در نشست‌های تخصصی به‌چشم نمی‌خورد. در صداوسیما که برخی از این نام‌ها قاچاق است.» او ادامه داد: «نسل جدید چه‌طور باید انقلاب و انقلابی‌گری آشنا شود؟ وقتی ما این‌طور برایش تبیین کرده‌ایم که انقلابی‌گری چشم بستن بر همه ارزش‌های گذشته و گشودن دهان است. من به‌عنوان کسی که نسل طلایی انقلاب را درک کرده است، امروز نامی برای تبیین انقلابی‌گری نمی‌بینم و اخلاق‌مداری را گمشده انقلابی‌گری امروز می‌دانم. اگر دوستان دنبال انقلاب و انقلابی‌گری هستند راهی جز بازگشت به کانون اصلی آن ندارند. ما باید جبران مافات کنیم. ما تشنه‌لبان در کنار دریایم.»

جگر خونین حجتی‌کرمانی

محمدجواد حجتی‌کرمانی، آخرین سخنران این مراسم بود و این‌طور گفت: «خدا می‌داند که هرکس چه هست و آخر و عاقبتش چه خواهد شد. خدایا تو مرا بسیار بهتر از این جمع می‌شناسی و می‌دانی که اینها نقاط ضعف مرا نمی‌دانند. خدا امام‌خمینی را رحمت کند. من شش سال پای درس او می‌نشستم. او در آن سال‌ها سید مقاوم و گوشه‌گیری بود که خیلی از مردم نمی‌شناختندش. او تنها می‌رفت و تنها می‌آمد و سؤالاتمان که تمام می‌شد می‌گفت نمی‌خواهم کسی همراهم بیاید. او حاضر نبود یک نفر در التزام رکابش راه برود. خدا از این آدم، چنان رهبری ساخت که یک ملت به دستش نجات پیدا کرد. میراث امام عظیم است. قدرش را بدانیم. جگرم خون است که با این میراث چنین کرده‌ایم. سیرت حضرت رسول به دست ما شکسته شد. وحدت آهنین خلق به‌دست ما گسسته شد. آن وحدت اولیه را ما و هم‌سن‌وسالان‌مان یادشان است. جوان‌ها یادشان نیست. این روزها برای ما فقط آهنگ‌هایی خاطره‌انگیز مانده است.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا