خرید تور تابستان

4 نکته درباره نوع مواجهه با روزنامه‏نگاران

مجید رضائیان در هم میهن نوشت: در این مطلب مایلم به چهار نکته اشاره کنم. این چهار نکته به وظایف روزنامه‌نگاران، مخاطبان و حکومت در برابر هم باز می‌گردد. درباره روزنامه‌نگاری باید بگویم که فلسفه روزنامه‌نگاری پرسشگری است. اساسا روزنامه‌نگاری بدون پرسش بی‌معنی است. ما بارها در کلاس‌های درس این موضوع را اعلام کرده‌ایم که هروقت پای پرسش‌ به میان می‌آید، روزنامه‌نگار هم وارد میدان می‌شود. برای تمام وقایع و رویدادها‌، چهار عنصر مکان، زمان، کیستی و چیستی به‌عنوان عناصر استاتیک و دو عنصر چرا و چگونه به‌عنوان عناصر داینامیک مطرح می‌شود. اگر بخواهیم در ایران مرجعیت رسانه‌ای را حفظ و تقویت کنیم‌، باید سراغ دو عنصر داینامیک برویم که این وظیفه روزنامه‌نگار است. عزیزان ما یعنی الناز و الهه محمدی و نیلوفر حامدی که دو نفر از آنها از دست ما در جشنواره انجمن صنفی روزنامه‌نگاران در مردادماه امسال جایزه گرفتند، در وقایع اخیر اگر سراغ عنصر عینی نرفته بودند، چه می‌کردند؟ روزنامه‌نگار باید در صحنه باشد و پرسش‌ها را کامل کند. این اتفاق برای حوادث بسیاری ازجمله پلاسکو هم رخ داد. اگر برای روزنامه‌نگاری که سراغ عناصر عینی رفته‌، سد ایجاد کنیم، روزنامه‌نگاری افت می‌کند. وقتی این اتفاق بیفتد، طبعا رسانه‌های خارج از کشور که ممکن است خیلی هم دنبال عینی‌گرایی نروند، مرجعیت پیدا ‌کنند و به‌تدریج رسانه‌های داخلی حذف می‌شوند. بنابراین باید پرسشگری به‌عنوان فلسفه روزنامه‌نگاری، در ایران به‌رسمیت شناخته شود. از سوی دیگر روزنامه‌نگاری تحلیلی که به‌عنوان ژانر مسلط در دنیا شناخته می‌شود، با همان دو عنصر داینامیک قابلیت پرداختن دارد.
نکته دوم در ارتباط با مخاطب است. ما یک خواست مخاطب و یک نیاز مخاطب داریم. اگر فقط سراغ خواست مخاطب برویم، مشخص نیست که به موفقیت برسیم. بنابراین باید در کنار خواست، نیاز مخاطب را هم در نظر بگیریم. این موضوع هم باید از طرف روزنامه‌نگاری دیده شود، هم حاکمیت.
نکته سوم، درباره حاکمیت است. حاکمیت باید خود را پاسخگو بداند. هر میزان که در عرصه‌های مختلف پاسخگویی بالا برود، مشارکت، مقبولیت و در ادامه آن مشروعیت هم بالاتر می‌رود. بنابراین رسانه‌ها هر میزان که در موضوعی به سمت پاسخگو کردن قوای سه‌گانه بروند، به همان حکومت در زمینه مشارکت، مقبولیت و درنهایت مشروعیت آن حکومت اضافه کرده‌اند. رسانه‌ها برای حکومت‌ها سرمایه اجتماعی تولید می‌کنند، البته همه اینها منوط به این است که حکومت‌ها خودشان را پاسخگو بدانند.
نکته چهارم اما مربوط به مسئله اخلاقی است. باید برخورد ما با اهل قلم، فرهنگی و اخلاقی باشد. کسی نباید اهل قلم را به زندان بیندازد. با اهل قلم باید برخورد، بی‌نهایت با مدار و اخلاقی باشد و عفو مقام معظم رهبری که اخیرا دستور آن داده شده، باید در همین مسیر باشد. هرچقدر با این گروه برخورد فرهنگی و اخلاقی داشته‌ باشیم، به نتایج بهتری می‌رسیم که در نهایت به سود روزنامه‌نگاری، مردم و حاکمیت است. حرف ما این است که باید میان یک فرد عادی و کسی که تمام عمرش را برای روشن نگه داشتن چراغ آگاهی گذاشته، تفاوتی وجود داشته باشد، برخورد با آنها باید در عمل و قانون متفاوت باشد و بیشتر از سایرین مشمول عفو شود.
مسئله این است که در کشورهای مختلف برای فعالیت روزنامه‌نگاری نیت‌خوانی نمی‌شود، بلکه همه فعالیت‌ها در چارچوب میثاق حرفه‌ای روزنامه‌نگاری صورت می‌گیرد. این قانون توسط فدراسیون‌های روزنامه‌نگاری ثبت می‌شود و تمام مراجع قانونی بر مبنای آن عمل می‌کنند. زمانی‌که روزنامه‌نگار پایش را از این میثاق‌‌ فراتر بگذارد، خودش را محکوم کرده است. اما تا زمانی که در همان چارچوب فعالیت کند، هیچ‌کس نمی‌تواند به او بگوید که خطا کرده‌ای. دولت‌ها و حکومت‌ها هم ملزم می‌شوند بر اساس همان میثاق‌ حرفه‌ای عمل کنند. جای چنین میثاق حرفه‌ای در کشور خالی است. در حال حاضر می‌توانند به روزنامه‌نگار هم بگویند سیاه‌نمایی کرده‌ای، هم تبلیغ علیه نظام مرتکب شدی و هم می‌توانند از او تشکر کنند. این مسئله یک خلأ است. این میثاق‌ حرفه‌ای باید با کمک حقوقدانان و روزنامه‌نگاران حرفه‌ای و باسابقه نوشته شود و به وسیله فدراسیون روزنامه‌نگاری ملی در کشور به‌ثبت برسد تا ملاک عمل روزنامه‌نگاری شود. با وجود چنین میثاق حرفه‌ای، دیگر کسی نمی‌تواند به روزنامه‌نگار بگوید که چرا این گزارش را تهیه کردی یا چرا ضعف فلان دستگاه را رسانه‌ای کرده‌ای. این دیدگاه‌ها نیاز به تغییر دارد.

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا