خرید تور تابستان

روایت تلخ رضا منصوری از سیاست‌گذاری علم در ایران [+فیلم مناظره]

شب گذشته‌ برنامه‌ی «شیوه» شبکه‌ی چهار سیما میزبان مناظره‌ای با موضوع «سیاستگذاری علم در ایران» با حضور رضا منصوری، فیزیک‌دان‌، کیهان‌شناس و استاد بازنشسته‌ی دانشکده‌ی فیزیک دانشگاه صنعتی شریف، و ابراهیم‌ سوزنچی، عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی و استاد دانشگاه صنعتی شریف، بود.

گزارش انصاف نیوز از این مناظره را می‌توانید در ادامه بخوانید. فیلم این برنامه نیز در پایان همین مطلب قابل مشاهده است.

رضا منصوری:

*ما با وجود گذشت ۱۵۰ سال هنوز درک درستی از علم مدرن نداریم. این عدم درک درست از علم مسئولان و دانشگاهیان و همینطور مدعیان حوزه‌های علمیه را شامل می‌شود و علم به معنای Science را نمی‌دانیم که چیست. آموزش عالی و نوشتن کتاب‌های علمی به معنای علم نیست.

*حتی درک درستی از سیاستگذاری نیز نداریم، در نتیجه نه معنای علم را متوجه هستیم و نه سیاستگذاری را. اگر سیاستگذاری هم وجود داشته باشد در سطح نازل و مبتذلی هست.

*آنچه ما و مسئولان در ایران انجام می‌دهیم آموزش دانش علمی است و نه علم.

*با این وجود سیاستگذاری برای علم در ایران از دهه‌‌ی پنجاه و قبل از انقلاب با شورای پژوهش اول آغاز شد. از ۶۰ تا ۶۸ فعالیت شورای پژوهش دوم را شاهد بودیم و از ۶۹ تا ۸۰ نیز شورای عتف؛ بدون آنکه کوچکترین عبرتی از فعالیت‌های گذشته بگیریم.

*شورایعالی انقلاب فرهنگی به جز «انقیاد تفکر» کاری نکرده است. در ابتدای فعالیت این شورا از علم و توجه به آن خبری نبود و مصوبات این شورا هم از جنس «انقیاد تفکر» و مزاحمت بر سر راه خلاقیت بوده و هست.

*مغازه‌ی نانوایی سنگکی را در نظر بگیرید که همه چیز آن برای پخت نان مهیاست اما از این مغازه نانی در نمی‌آید در نتیجه آن مغازه نانوایی نیست؛ سیاستگذاری علم‌ در ایران و نهادهای سیاستگذار نیز همچون همین مغازه هستند‌. نهادهای سیاستگذاری علم را داریم اما این چرخ‌دنده‌ها کنار هم نمی‌چرخد.

*با وجود آنکه افزایش بودجه‌ی تحقیقات به سه درصد تولید ناخالص داخلی GDP با تاکید رهبری و مصوبه‌ی دولت و مجلس همراه بوده اما هیچگاه بودجه‌ی تحقیقات به این میزان افزایش نداشته است. چرا کمیسیون آموزش مجلس که اگر دختر و پسری در یک اردوی دانشجویی با هم حرف بزنند واکنش نشان می‌دهد هیچگاه در این موضوع وارد نشده که چرا مصوبه‌ی مجلس و اصرار و تاکید رهبری اجرا نشده است؟!

*بودجه‌ی پژوهش برای پژوهشگر در حال حاضر یک دلار در روز است؛ پژوهش با روزی یک دلار و بودجه‌ای که با آن نمی‌توان یک مجله و کتاب علمی هم خرید شوخی و مسخره بازی است. چطور با این وضعیت می‌تواند با دنیا رقابت کند؟!

*درباره‌ی ادعای پیشرفت در نانو و … یا در جهل کامل هستیم یا تصور می‌کنیم که کشوری خداباور و شیعه مگر می‌تواند رشد نکرده باشد؛ بله می‌شود! اینکه می‌گوییم جزو چهار کشور دنیا در نانو هستیم شوخی است. امروز علم و اقتصاد در هم تنیده است و کشورهای دیگر از این مرحله عبور کرده‌اند.

*تعداد مقاله شاخص کمّی و مکانیکی در علم است اما اینکه حضورمان در علم جهان چگونه است و در کنفرانس‌های علمی جهان به‌عنوان سخنران مدعو دعوت می‌شویم و در سطح جهان کار می‌کنیم و … شاخص‌ کیفی است.

*در سال ۸۲ و هنگامی که در وزارت علوم بودم اعلام کردیم که وزارتخانه به ازای انتشار مقاله‌ها پول خواهد داد. در سال ۸۳ شاخص کیفیت را هم وارد کردیم و در سال ۸۴ دیگر اعلام کردیم که به ازای مقاله پول نمی‌دهیم بلکه به ازای برنامه‌ی پژوهشی پول خواهیم داد. سیاستی سیاست خوب است که منعطف باشد و خودش را تغییر دهد اما از شهریور ۸۴ این موضوع به وضعیت پیش از سال ۸۲ بازگشت و این سیاست بد و متصلب هنوز هم ادامه دارد.

*سیاست‌گذاری علمی با دستور درست نمی‌شود‌. اینکه با همین پول اندکی که داریم چه کاری می‌توانیم انجام دهیم را با سیاست می‌توانیم‌ درست کنیم. برای مثال در سند پژوهشی آمریکا مسائل دارای اولویت تعیین شده، در کشور ما کسی هست این را از ما بخواهد و بگوید چه مشکلاتی وجود دارد و راه حل‌های آن کدام است؟

*نمی‌توانم تصور کنم که تا ۱۵ سال آینده هم سیاستگذاری علم در ایران آغاز شود و نظام حکومتی اصلا توجهی به این موضوع ندارد که کاری کند.

*تنها امید من فقط به این است که کسانی از پایین، عده‌ای از افراد که علاقه‌مند به علم هستند و کشور را دوست دارند، فردی و جمعی تفکر کنند که سیاستگذاری علم در ایران در چه جهاتی باشد و خود را به آن جهت‌ها سوق دهند.

ابراهیم‌ سوزنچی:

*به جز مطلب مطرح‌شده درباره‌ی شورایعالی انقلاب فرهنگی در طرح مسئله اشتراکاتی داریم. صورت مسئله مشخص و شفاف است‌‌. از ابتدای تاسیس دانشگاه کتاب‌های خارجی را ترجمه کرده و آموزش می‌دهیم و به این شکل دانش منتقل می‌شد‌‌.

*من آموزش عالی را به چند دوره تقسیم می‌کنم؛ دوره‌ای که از سال ۶۱ آغاز شد و گسترش کم‍ّی آموزش عالی (همچون دانشگاه آزاد و پیام نور) را دستور کار داشت. دوره‌ی دیگر از سال ۶۷ آغاز شد که با ورود هیئت امنا در ساختار دانشگاه به دانشگاه‌ها استقلال، و اختیاری بیشتری داده‌شد.

*در این تقسیم‌بندی دوره‌ی سوم از زمانی که دکتر منصوری متولی آن بودند با توسعه‌ی مقالات خارجی آغاز و این به یک فرهنگ تبدیل شد و در ارتقا استاد مهم‌ترین فاکتور شد.

*یک دوره‌ی دیگر هم از سال ۸۷ بود که توجه به خروجی فناورانه دانشگاه‌ها را شاهد بودیم و معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری تاسیس شد و نقشه‌ی جامع علمی کشور را تدوین کردند.

*سیاست لزوماً به معنای دستور نیست. نقش‌آفرینی حاکمیت در چهار سطح سیاستگذاری، تنظیم‌گری، برنامه‌ریزی و اجراست که سه سطح اول وقتی‌ست که سیاست را به معنای عام آن استفاده می‌کنیم.

*در حوزه‌ی علم مهم‌ترین ابزار تنظیم‌گری یا همان سیاستگذاری به آن می‌گوییم، آئین‌نامه‌ی ارتقا است. این آئین‌نامه است که جهت دهنده‌ی رفتار دانشمندان و اعضای هیئت علمی است که مقاله در آن نقش پر رنگی پیدا کرده است.

*تامین مالی تحقیقات مسئله‌ی مهمی است که با چه سازوکارهایی صورت می‌گیرد‌. در این زمینه واقعا مشکل داریم؛ هر وزارتخانه‌ای برای خودش پژوهشگاهی تاسیس کرده است.

*وقتی مهم‌ترین اصل در آئین‌نامه‌ی ارتقا نوشتن مقاله باشد تایید اعتبار اعضای هیئت علمی به خارج از کشور منوط می‌شود و با اتمیزه شدن آنان که با هم همکاری در پژوهش‌ها نداشته باشند جامعه‌ی علمی شکل نمی‌گیرد و بدون آن نمی‌توان به مسائل کشور پرداخت و برای آنها راه‌حل یافت.

*وقتی به سیاست‌های کشور در این چهل سال نگاه می‌کنیم، بخش قابل توجهی از آن به نظر من قابل دفاع است‌‌. اما یکی سیاست‌ها گسترش کمّی آموزش عالی بوده که باید جلوی آن را بگیریم و گرفتیم و در دولت هم بحث‌های جدی درباره‌ی آن مطرح است.

*تا ما نتوانیم در ارزیابی کارهای علمی به خودمان تکیه کنیم اجتماعات علمی را نمی‌توانیم شکل دهیم. تا این را حل نکنیم نمی‌توانیم آن روح فعالیت علمی را در کشور ساری و جاری کنیم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا