گزارش ویژه از ۹۰ روز آرامش نسبی خیابانی پس از ۹۰ روز ناآرامی
از هفتهی پایانی شهریورماه تا یک هفته مانده به پایان آذرماه یعنی ۹۰ روز اعتراضات خیابانی جریان داشت و تا امروز ۹۰ روز است که دیگر خیابانها نسبتا آرام هستند. حالا دولت از سختگیری برای حجاب عقب نشسته و اپوزسیون بر خلاف ماههای اولیه در اوج جلب توجهها نیست.
گزارش ویژهی انصاف نیوز در این باره را در زیر میخوانید:
در ۹۰ روز ناآرامی خیابانها که با مرگ مهسا امینی پس از بازداشت توسط گشت ارشاد آغاز شد، چند صد نفر درگذشتند ولی آمار دقیق و روشنی از علت و ترکیب درگذشتگان در دست نیست. همچنین نمیدانیم که تعداد بازداشتها چه تعداد بوده است.
در آن سه ماه اعتراضات در ابتدا شعارها با پیگیری خواستهی گشایش اجتماعی بر سر حجاب شروع شد و به تدریج به سیاست و خشونت کشیده شد. شور و هیجان اعتراضات هم در دو سه هفتهی اول در اوج خود بود و به تدریج کاهش پیدا کرد.
شعارهای این اعتراضات در بخشهای قابل توجهی از خیابانها و دانشگاههای چندین شهر، به سمت رادیکالیزه شدن رفت. تاکید بخشی از اپوزیسیون و باور بخشی از افکار عمومی از جنبش مهسا یا جنبش زن زندگی آزادی، نوعی انقلاب بود؛ اما آمار و پژوهش دقیقی برای درستی سنجی این باور درمورد خواسته اکثریت معترضان، در دست نیست.
همزمان با شروع اعتراضات، فعالیت اپوزیسیون جمهوری اسلامی و رسانههای فارسی زبان بسیار گسترش یافت و از عبارات خبرهای ویژه، فوری و خیزش برای پوشش خبرهای اعتراضات استفاده میکردند و در مواردی هم به تشویق تداوم و جهتدهی به آنها میپرداختند.
در داخل کشور نیز از پایان هفتهی اول اعتراضات، فشار برای سانسور رسانهها بالا گرفت و برای مدتی رسانهها در سکوت مطلق خبرهای اعتراضات فرو رفتند؛ اعتراضات در خیابانها جاری بود اما هیچ خبری منتشر نمیشد. رسانههای فارسی خارج کشور هم در این فرصت معمولا خبرها را پررنگتر از آنچه بود منعکس میکردند و حتی شایعاتی را منتشر میکردند که با توجه به شرایط اعلامی به رسانهها، حتی امکان راستی آزمایی آنها ممکن نبود.
اما پس از مدت کوتاهی به تدریج رسانههای داخلی توانستند تاحدودی به خبرهای حوادث و اعتراضات بپردازند و محدودیتها کاهش چشمگیری پیدا کرد. برخی کارشناسان رسانهای معتقدند که رسانههای داخلی در این اعتراضات بهغیر از آن مدت محدودیت سختگیرانهی اولیه، حضوری بهنسبت حرفهای و قابل قبول داشتند. البته برخی برخوردها چون بازداشت تعدادی از روزنامه نگاران و فعالین رسانهای که به اعتراضات پراخته بودند ادامه داشت. روزنامه نگاران و فعالینی که برخی از آنها آزاد شدهاند و برخی دیگر همچنان در بازداشت بسر میبرند.
صداوسیما که تقریبا هیچ واقعهی سیاسی اینچنینی را پوشش خبری نمیدهد، در این ماهها به سکوت و کارهای مشابه گذشته ازجمله پخش گزارشهای خلاف واقع یا سفارشی و اعترافاتی غیرقابل اطمینان پرداخت و تنها در این مدت چند بار مناظرههایی را در قالب برنامهی شیوه در شبکهی چهار سیما پخش کرد که همانها هم مورد استقبال قرار گرفت اما پس از مدتی تکرار نشد.
با پایان آذرماه، خیابانها و دانشگاهها بیشتر آرام شدند و تا مدتی تنها مراسمهای چهلم درگذشتگان بود که محل تجمع و شعارهای سیاسی میشد.
شعارهای شبانه در آن سه ماه و تا مدتی پس از آن در مناطقی از پنجرهی خانهها سر داده میشد ولی به مرور و تاکنون در مقاطعی و به اندازهی کمتری از گذشته تکرار میشود.
در روز ۲۲ بهمن همزمان با سالگرد پیروزی انقلاب ۵۷، با توجه به فراخوانی که داده شده بود در خارج کشور تجمعاتی از ایرانیان معترض شکل گرفت. این تجمعات در سه ماههی اعتراضات بیشتر بود و ازجمله در چند شهر اروپایی و کانادا و آمریکا معترضان بارها جمع شدند.
در سه ماههی اعتراضات، موضعگیری سلبریتیهای سینمایی و ورزشی یکی از جلب توجه کنندهترین اتفاقات بود. بخشی از آنها به خاطر این مواضع مورد تعقیب قضایی هم قرار گرفتند و تعدادی بازداشت شدند.
در مورد ورزشیها بهویژه فوتبالیستها این مساله در جام جهانی فوتبال در آبان ماه تاثیر گذاشت و باعث حساسیت بیش از حد دولت و افکار عمومی بر روی بازیهای تیم ملی شد. تندروها و اپوزیسیون هر یک به سمتی میکشیدند.
دو قطبی در تمام حوزهها در این ماهها به اوج رسید و باعث شد که مفهومی به نام «وسطباز» به آنهایی چسبانده شود که با هیچ کدام از این دو قطب همراهی ندارند یا اما و اگرها و پرسشهایی از هر دو سو دارند. بخشی از فعالان سیاسی اصلاح طلب، اعتدالیها و اصولگراهای میانهرو از این دست به حساب میآیند.
در خارج کشور نیز واژهای به نام «نایاکی» در این مدت رواج پیدا کرد. نایاکی به کسانی گفته میشد که تا حدی مخالف تندرویهایی علیه دولت ایران هستند که تاثیر منفی مستقیمی بر کشور و مردم داخل ایران میگذارد. نایاک، انجمنی در آمریکا متشکل از جمعی ایرانی آمریکایی است که جلوهی بیرونی آنها در این سالها تلاش برای مخالفت با تحریم و جنگ طلبی علیه ایران بوده است.
بخشی از اپوزیسیون خارج کشور بارها به صراحت از تحریم و حتی بخشی از آنها از برخورد نظامی با ایران حمایت کرده و حتی خواستار آن شدهاند. بخشی دیگر البته با این موضع مخالف هستند.
چند هفته پس از شروع اعتراضات، مواضع مولوی عبدالحمید، امام جمعهی اهل سنت زاهدان در خبرها جلب توجه کرد و پیش و پس از نماز جمعههای زاهدان، جمعی از نمازگزاران تظاهرات میکنند و شعار میدهند. این تجمع تنها تجمع به جای مانده از اعتراضات پاییز است که ادامه دارد.
در سال ۱۴۰۱ چه در در ایام اعتراضات پاییز و یا قبل و بعد از آن، یک سری از تجمعات مربوط به مسائل دیگر مانند اعتراض جمعهایی از فرهنگیان، مال باختگان کینگ مانی، بازنشستگان، کنکوریها، و اخیرا مربوط به مسمومیتهای سریالی در برخی مدارس هم جریان داشته است. در مورد اخیر مسمویتها که از قم آغاز شد هم همچنان اطلاعرسانی دقیق و روشنی نشده است.
از اوایل اعتراضات، موضع دولتهای غربی در مورد آن متناقض بود. آنها گاهی همراهی کاملی با معترضان داشتند، در تجمعات خارج کشور حاضر میشدند و مواضع تندی علیه جمهوری اسلامی میگرفتند اما خواستههای اپوزیسیون ازجمله فراخواندن سفرا و قطع ارتباط با ایران هیچ گاه محقق نشد و در حد موضعگیری سیاسی باقی ماند. این موضوع مورد انتقاد اپوزیسیون قرار میگرفت.
نکتهی قابل توجه در اعتراضات پاییز، خشونتی بود که این بار بر خلاف اعتراضات گذشته، بارها دو طرفه میشد؛ موضوعی که مورد بحث و بررسی فعالان سیاسی و جامعه شناسان قرار میگرفت و بخشی از آنها آن را مورد انتقاد قرار میدادند و از آن ابراز نگرانی میکردند و برخی دیگر بخشی از این خشونت را «خشونت مشروع» میدانستند.
این در مورد شعارهای اعتراضات هم بود. شعارها در مقطعی بسیار رکیک شد. حتی بخشی از این شعارها که در دانشگاهها ازجمله در دانشگاه شریف سر داده شد، قابل بیان نیست. علت این سطح از شعارها هم بارها مورد بحث کارشناسان قرار گرفت. هرچند خشونت کلامی و فیزیکی در مواردی قبح زدایی میشد، بهویژه در شبکهی ایران اینترنشنال که در قالب مصاحبه و میزگرد، گاهی آموزش هم داده میشد.
تندروهای داخلی در اوایل اعتراضات با آن مانند گذشته برخورد میکردند و در رسانههایشان از ادبیات اقتدارگرایانهی بسیاری استفاده میشد اما با دیدن نوع اعتراضات، به تدریج در میان آنها هم اختلاف افتاد. بخشی از آنها، اعتراض به سختگیریها را بجا میخواندند و با خواستهها همراهی نشان دادند. تندروها این حجم نارضایتی را باور نمیکردند. لحن بسیاری از حتی تندروها در ماههای اخیر تغییراتی را نشان میدهد.
در بهمن ماه همزمان با جشنهای پیروزی انقلاب، عفو گستردهای اعلام شد و بسیاری از بازداشت شدگان در این قالب آزاد شدند و پروندههای بسیاری مختومه شد. روند آزادی بازداشتیها از چند ماه پیش شتاب گرفته بود.
علی رغم این که بیبیسی در ۱۸ اسفند ماه در گزارشی مدعی شد که «۶ ماه پس از «زن، زندگی، آزادی»؛ جمهوری اسلامی از حجاب کوتاه نمیآید»، اما پس از اعتراضات دیگر از گشت ارشاد خبری نیست و تنها در این مدت کسانی ازجمله بخشی از مسئولین در حد حرف به ضرورت سختگیری در مورد حجاب بسنده کردهاند اما بخشی از رسانهها با هر کدام از حرفها و ایدههای فردی برخی نمایندگان مجلس، آنها را بزرگ میکنند.
در این چند ماه، در جریان سیاسی دولت و مجلس که با انتخابات ۱۴۰۰ یکدست شدهاند، احزاب شریان و جمعیت اعتلا رونمایی شدهاند و محمدباقر قالیباف از «حکمرانی نو» گفته است، اپوزسیون در حال شکل دادن دو ائتلاف جمهوری خواه و ائتلافی چند نفره با محوریت رضا پهلوی است، در جریان منتقد داخلی هم ایدهی تشکیل شورای میانهروها در یک ماه اخیر جلب توجه کرده است.
انتهای پیام
این مقاله سعی می کند خود را بیطرف نشان دهد اما کاملا معلوم است در طرف ضدانقلاب اسلامی مطالب خود را بیان می کند. مظلوم اسلام. مظلوم امام خمینی. مظلوم شهدا.
مظلوم مردم ايرانن كه توي اين دعوا كه براي درقدرت ماندن وبقدرت رسيدنه ازطرف هردوطرف مثل گوشت قربونين البته اينكه از طرف قدرت حاكم تو سرشون زده ميشه عذابش بيشتر چون مثلا دارن او بيت المال ارتزاق ميكنن ووظيفه وادعاي خدمت دارن بماند كه اسلام هم دارن قرباني قدرت ميكنن همين الانش ديگه اعتقادات حتي پيش مذهبي ها هم دچار شك وشبه شده بخاطركارهاورفتارهاي اقايون چه برسه جوان ها
در جهت تکمیل
اون جمهوری خواه ها که ائتلاف کردند هم به نحوی با جورج تاون در ارتباط اند چون r.p هم گفته که ترجیحش جمهوریه
نماینده های ایرانی پارلمان های اروپایی هم در حال کمک به اپوزیسیون هستند
خواستند اسماعیلیون رو بچسبونند به مجاهدین که نتونستند
سایبری ها خواستند بگن که انوزیسسون اختلاف دارن ولی هر هفته ناکام موندند
اصلاح طلبای رادیکال و اپوزیسیون خارج به نحوی همسوییشون رو اعلام کردند
دلار تا بیش از دو برابر هم زیاد شد
زندانی های سیاسی به خارجی ها پیام دادند
اعتراض های صنفی مخصوصا در این چند روز بیشتر شد
از نشست جبهه ملی و نهضت آزادی جلوگیری شد
یه چهره ملی مذهبی رفت زندان یکی دیگه اومد بیرون
سلام مامورِ، نمیدانم بگم بی جیره و مواجب یا با حقوق مکفی، چون آنقدر وظیفه خود را در جهت سیاه نمائی و لجن پراکنی خوب به انجام میرسانی که بعید است بی جیره ومواجب باشی. معلوم است که از اینکه اربابانت نتوانستند بوسیله عدهای معدود آدماهای اجارهای و مزدور لطمهای به این انقلاب بزنند، همه جایت میسوزد. از این نارحتی بسوز تا بمیری و به قعر جهنم واصل شوی، انشاالله.
معلوم که تحمل شنیدن حرف مخالف دار ودسته خود را ندارید مثل بقیه هم پالکیاینتان هستید که گروهی میریزد سر یک بسیجی و شهیدش میکنید . ولی حقیقت هیچوقت برای همیشه پنهان نمیماند