چرا کار به تریبون کشید؟
«رشید داودی»، طلبه ی حوزه علمیه قم در یادداشتی تلگرامی نوشت:
حتما تاکنون شرح آنچه در هفته گذشته درباره نهی رهبری از ورود احمدی نژاد به انتخابات، روی داد را شنیده وخوانده اید لذا قصد تکرار آن نیست بلکه تلاش میشود تا با نگاهی به همه آنچه روی داد، به ذکر نکاتی پرداخته شود که جای بسی تأمل و دقت نظرند:
۱. ماه ها طول کشیده تا رهبری تقاضای ملاقات رئیس دولت سابق را بپذیرد. این دیدار در نهم شهریور ماه سال جاری انجام شده که بنا بر گزارشات غیر رسمیِ گفته شده، خروجی دوستانه ای نداشته است.
۲. محمود احمدی نژاد در ادامه ایرانگردی انتخاباتی خود (که قطعا قانونی نبود) به استان گلستان سفر می کند.
۳. پس از این سفر، از گوشه و کنار محافل سیاسی، خبری دهان به دهان می چرخد تا آنان که باید، بفهمند و نشرش دهند. محتوای خبر، مردم پسند، دموکراسی ناپسند و البته دلواپس کُش است. این خبر در دو نهی و توصیه خلاصه میشود:
الف) نهی از ورود به انتخابات؛
ب) نهی از ادامه سفرهای استانی.
که ظاهرا نادیده گرفته شده اند!!!
۴. تِم اصلی خبرهای برادران کیهانی و مَن تَبَع (با قلبهای مالامال از غم و اندوه!) اینست که رییس جمهور مطلوبشان باز در مقابل رهبری تمرّد کرده لذا بحث احتمال رد صلاحیت او را مطرح کردند.
5. یاران غار و رفیقان گرمابه و گلستان احمدی نژاد، در جدال عقل و احساس ، عقل باخته و مشی پوپولیستی مرادشان را با زبان اخلاق گریز همو در آمیخته و در فضای مجازی چند شبهه را به صورت سلسله وار مطرح می سازند:
الف) این خبرها از اساس دروغ است. (که با تایید بزرگان اصولگرا ناکام میماند)
ب) تایید دیدار و تکذیب نهی و تاکید بر محرمانه بودن دیدار. (ناکامی دوباره با انتشار برخی جزئیات جلسه)
ج) ادبیات احمدی نژادی ها نسبت به رهبری و مجموعه بیت و اطرافیان، پر کنایه و توهین آمیز میشود؛
در نگارش ها، آیتالله خامنهای جای امام خامنهای را می گیرد. نهی ایشان را متاثر از بیت و بستگان و اطرافیان می خوانند. و سرانجام منش امیرالمومنین علی علیه السلام را مثال می زنند که شجاعت بیان علنی (بخوانید پشت تریبون،) آنچه در خفا گفته، را دارد و … (ر.ک: کانال های «ع.ب» و «ح.ب» و …)
خلاصه در کنار بی تفاوتی عمومی، دعوای درون گروهی متحدان دیروز شدت می گیرد.
۶. در چهارم مهرماه یکی از شاگردان درس خارج رهبری، که علیرغم کشف الغطاء، احتمالا نظرش هنوز به احمدی نژاد نزدیک بوده، محتوای درس خارج رهبری را آنگونه که می پسندد منتشر می کند.
عصر همان روز جناب فارس نیوز دست بکار شده و با فردی دیگر از شاگردان رهبری گفتگو کرده و نظر شاگرد قبلی را تخطئه مینمایند.
شب پنجم ، اختلاف درونی اوج می گیرد.
۷. صبح پنجم مهرماه، این نابخردی ها، رهبری را وادار به واکنش می کند و ایشان مجبور می شود نظر خویش را از پشت تریبون بیان کند.
۸. به اعتقاد نگارنده سخنان رهبری در گره زدن صلاح و مصلحت نظام به عدم حضور محمود سابق، تاییدی بر نظر آنان بود که مدتها پیش بر پایان احمدی نژاد تاکید کرده بودند.
۹. نامه روز گذشته آقای احمدی نژاد به رهبری حاوی نکاتی است که بیانگر تلاش برای بقاء با ادبیاتی پر طعن و کنایه است، که شاید نگارنده در یادداشتی مجزا بدان بپردازد.
۱٠. … نکته نانوشتنی !
انتهای پیام
من در شگفتم از یکطرف دلواپسانش میگویند اه اه اه مالک به دستورولی واطاعت از مقام ولایت شمشیر در نیام کرده (البته شاید هم دوست داشته باشند که بگویند استخوان درگلو) ولی لختی نمی اندیشند در این یکماه سکوت مطیع امر ولایت چرا شخص مقام ولایت بالضروره عیان واز تریبون بیان میکنند؟