خرید تور تابستان ایران بوم گردی

پرونده سازی فارس و مشرق برای سازندگی

به نظر می رسد فارس غیرمستقیم و مشرق غیرمستقیم به تخریب روزنامه سازندگی پرداخته اند.

مشرق نیوز با تیتر «برخی از اخباری که باعث توقیف روزنامه «سازندگی» شد/ تیتر یک های حاشیه ساز» نوشت:

به دلیل آنچه اصرار بر تخلف در درج محتوای خلاف واقع و تشویش اذهان عمومی طی ماه‌های گذشته عنوان شده است، هیات نظارت بر مطبوعات رای به توقیف روزنامه سازندگی صادر کرد.به گزارش مشرق، در هفتمین جلسه از نوزدهمین دوره هیات نظارت بر مطبوعات امروز یکم اسفندماه، گزارش تخلفات روزنامه «سازندگی» از حدود مطبوعات موضوع تبصره دو ماده (۵) و بند یازده ماده (۶) قانون مطبوعات مطرح شد و به نقل از روابط عمومی معاونت مطبوعات، به دلیل آنچه اصرار بر تخلف در درج محتوای خلاف واقع و تشویش اذهان عمومی طی ماه‌های گذشته عنوان شده است، هیات نظارت بر مطبوعات رای به توقیف این روزنامه صادر کرد.برخی از اخباری که باعث توقیف روزنامه «سازندگی» شدبر اساس پیگیری روزپلاس مهم‌ترین مصادیق اخباری که باعث توقیف این روزنامه شد به شرح زیر است:“طغیان گوشت”۰۱/۱۲/۱۴۰۱روزنامه سازندگی تیتر یک خود را “طغیان گوشت” انتخاب کرده و در آن، با اشاره به افزایش قیمت گوشت و حذف آن از سفره طبقه متوسط، سرعت فقر را در کشور بالا عنوان کرده و در ادامه، مدعی فرو رفتن در باتلاق ابرتورم در دولت سیزدهم شده است.“هراس شیراز”۲۰/۱۱/۱۴۰۱روزنامه سازندگی تیتر یک خود را “هراس شیراز” انتخاب کرده که در آن مدعی نقش همسر معاون رئیس جمهور در امور زنان در موضوع تخریب بافت تاریخی شیراز شده است.“سهم عوام سهم خواص”۱۹/۱۱/۱۴۰۱روزنامه سازندگی تیتر یک خود را “سهم عوام سهم خواص” انتخاب کرده و در آن سهم حامیان دولت و اصولگرایان در بودجه سالانه را بیشتر از مردم عنوان کرده و در ادامه، به نقل از اقتصاددانان بودجه ریزی در کشور را در راستای حامی پروری دانسته است. همچنین در این مطلب، اعطای رانت و امتیاز به شرکای سیاسی را از مشخصه های اصلی سیاست در کشور دانسته و در ادامه، بودجه سالانه کشور را به عنوان بهترین ابزار برای حمایت از حامیان معرفی کرده است“خراج از مردگان”۱۶/۱۱/۱۴۰۱روزنامه سازندگی تیتر یک خود را “خراج از مردگان” انتخاب کرده که در آن به موضوع لایحه هزینه نگهداشت سالیانه قبور به شورای شهر از سوی شهردار تهران اشاره دارد.“دولت بی سرمایه”۱۳/۱۱/۱۴۰۱روزنامه سازندگی تیتر یک خود را “دولت بی سرمایه” انتخاب کرده که در آن ضمن گفت و گو با حسین مرعشی، ضمن بررسی تبعات طرح مولد سازی دارای های دولت، این طرح را به عنوان عامل جبران کسری بودجه عنوان کرده است.“مخمصه”۱۲/۱۱/۱۴۰۱روزنامه سازندگی تیتر یک خود را “مخمصه” انتخاب کرده و در آن، با اشاره به آغاز شروع به کار جشنواره فیلم فجر، مدعی سنگینی سایه سیاست بر روی آن شده و در ادامه، دلیل این اتفاق را مسائل سیاسی اخیر و تحریم جشنواره از سوی برخی بازیگران دانسته است.“دوئل زنانه”۱۰/۱۱/۱۴۰۱روزنامه سازندگی تیتر یک خود را “دوئل زنانه” انتخاب کرده که در آن، با اشاره به شعار «زن، زندگی، آزادی» آن را به نقل از انسیه خزعلی، شعار انقلاب اسلامی دانسته و در ادامه، به نقل از معصومه ابتکار، این شعار را با ملاک های کشور همخوان دانسته است.“حراج بدون نظارت”۰۹/۱۱/۱۴۰۱روزنامه سازندگی تیتر یک خود را “حراج بدون نظارت” همراه با تصویری از معاون اول رئیس جمهور انتخاب کرده و در آن، مولد سازی و مدیریت دارایی دولت را یادآور واگذاری غیر اصولی مخابرات و مهاب قدس دانسته و در ادامه، مصونیت قضایی برای معاملات دولتی را یک بدعت عجیب عنوان کرده است“اثر باد بیشتر از اثر مسوولان است”۰۳/۱۱/۱۴۰۱روزنامه سازندگی تیتر یک خود را “اثر باد بیشتر از اثر مسوولان است” انتخاب کرده که در آن، با اشاره به اظهارات رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوا، مدعی احتمال وجود بنزین آلوده و تاثیر آن در آلودگی هوا شده است.“دور افتخار با بورکینافاسو”۰۲/۱۱/۱۴۰۱روزنامه سازندگی تیتر یک خود را “دور افتخار با بورکینافاسو” انتخاب کرده و در آن، با اشاره به برگزاری کنگره بین المللی «بانوان تاثیرگذار» از سوی همسر رئیس جمهور، نسبت به دستاورد آن تشکیک ایجاد کرده و در ادامه، برگزاری آن را با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور مورد انتقاد قرار داده است. در این مطلب، برگزاری این کنگره را عاملی برای هدر دادن سرمایه عنوان کرده و در ادامه، این اتفاق را در راستای اقدامات نمایشی و ادبیات شعاری در دولت سیزدهم دانسته است.“زیر صفر”۲۵/۱۰/۱۴۰۱روزنامه سازندگی تیتر یک خود را “زیر صفر” انتخاب کرده که در آن، با اشاره به رتبه دوم ایران در ذخیره گازی جهان، دولت را به اجرای سیاست های پوپولیستی در راستای افزایش قیمت انرژی و گاز در کشور متهم نموده است.“عذرخواهی کنید”۰۷/۱۰/۱۴۰۱- روزنامه سازندگی تیتر یک خود را “عذرخواهی کنید” انتخاب کرده و در آن با اشاره به اظهارات سید حسین مرعشی در مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران، برخی صداهای منعکس شده از سوی تریبون های جمعه را مصداق بی اخلاقی و بی مبالاتی دانسته و در ادامه، نسبت به تامل بیشتر در سخن گفتن از سوی ائمه جمعه تاکید کرده است.“تکذیب شکنجه و اکاذیب ثابتی”صفحه ۳ روزنامه سازندگی مورخ ۲۶/۱۱/۱۴۰۱ مطلبی به قلم محمدرضا علی حسینی”…سیستم فرهنگی جمهوری اسلامی این ۴۴ سال انحرافاتی داشته و اغلب اسیر روزمرگی یا به فکر مسائل فرعی و شخصی بوده است. برای همین هم شخصی‌ مانند پرویز ثابتی…می‌تواند بیاید و ادعا آزادی را مطرح کند. به نظر من برخی از مسئولین باید خجالت بکشند که تحت تاثیر مسائل اقتصادی و اختلاس‌ها و چپاول‌ها نتوانستند، کار فرهنگی مناسبی بکنند تا امروز کسانی مثل ثابتی و دیگر شکنجه‌گران ساواک بیایند و برای ما ادعای آزادی و دموکراســی و حقوق بشــر بکنند…به نظر من بازگشت ثابتی به‌ صحنه به دلیل کم‌کاری و اشتباهات مدیران جمهوری اسلامی است که بر سر مبارزان و فداکاران این کشور آورده است…”“فراموشی و شرم”صفحه ۳ این روزنامه مورخ ۲۵/۱۱/۱۴۰۱ مطلبی به قلم محمد رضا جوادی یگانه”…تغییرات در انقلاب، درسـت یا نادرست، خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه، بخش جمهوری را فدای بخش اسلامی کرد و آزادی سیاســی را وانهاد و امروز در ادبیات رسمی کمتر نشانی از آزادی سیاسی است…مشخص است که در انقلابی با آن همه امید و انرژی، وقتی جای اصل و فرع عوض می‌شود؛ استبکارستیزی را جایگزین توسعه می‌کند…چنین خواستی می‌خواهد به جای همه مردم، تنها با بخشی از مردم کار کند. کم‌ و بیش‌ آزادی‌ها مشروع آن دسته دیگر را هم نادیده بگیرد…هدف اصلی مردم هنوز همان توســعه است: یک زندگی آباد، آزاد و مسـتقل…آنچه موجب شده تا استبداد (پهلوی) و ترور (مجاهدین) مدعی آزادی شوند، ترکیب فراموشی و شرم نزد مردم و عدم اصلاحات در نظام است و این ترکیب، ترکیب نگران ‌کننده‌ای است…چنانچه…پیشنهاد اصلاح و ترمیم ساختار برای تحقق ارزش‌ها و اهداف انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن پذیرفته نشود، معترضین ممکن اســت به هر چیزی تن دهند: حملــه نظامی خارجی، استبداد ملوکانه، یا آنارشیسم و جنگ‌ خیابانی. اما هنوز اصلاح امکان‌ پذیر است، یک اصلاح ساختاری می‌تواند امید به اصلاح را زنده و دومینوی بهبود را آغاز کند…”“بازگشت به ایده آشتی ملی”صفحه ۳ روزنامه سازندگی مورخ ۰۶/۱۱/۱۴۰۱ مطلبی به نقل از خبرگزاری ایلنا و به قلم سعید شریعتی”…میثاق میان جامعه و حاکمیت…به ‌شدت لطمه دیده و بنیان اعتماد اجتماعی از بین‌ رفته و اجزای مختلـف جامعه به انحای گوناگون نسـبت به مسئولان بی‌اعتماد هستند…ما چاره‌ای نداریم جز اینکه الگوی حکمرانی را عوض کرده به سمت حکمرانی خوب حرکت کنیم…اینها بحران‌هایی است که از پس هم به وجود می‌آید. تا وقتی به این مسائل فکر جدی نشود این پدیده‌ها قهری است و نیاز به دشمن نیست. امروز گویی برخی در سیستم علیه آن کار می‌کنند…در گذشته گفت‌وگوهایی میان برخی از شخصیت‌ها اصلاح‌طلب با ســران نظام در جریان بود اما طبق اخباری که دارم، متاسفانه این گفت‌وگوها متوقف شــد و گویا شنیدن حرف‌های اصلاح ‌طلبان خوشایند برخی نبوده است…”“راه فرار پلنگ زخمی”صفحه ۳ روزنامه سازندگی مورخ ۱۰/۱۱/۱۴۰۱ مطلبی به قلم مهرداد احمدی شیخایی”…فرض کنید که همه راه‌های کنش اجتماعی در شــرایط فشار بسته باشد، در این حالت اگر جامعه مانند یک پلنگ زخمی رفتار کند، چیز غریبی نیست و جای‌ تعجب ندارد، تعجب آنجاسـت که انتظار داشته باشیم در شرایط فشار و در حالتی که هیچ راه گریزی هم وجود ندارد، مردم از خود واکنشی نشان ندهند. برای همین کنش‌ها اجتماعی بعضاً خشن در این وضعیت اجتناب ‌ناپذیر اســت…اینکه تنگناهای سیاســی- اقتصادی به حد اعلای خود برسد و از طرفی فشارهای اجتماعی هر روز بیشتر شود…از یک سو بعد از استقرار دولت یکدست به مردم مژده صیانت نیز داده شود…مانند همان بستن آخرین گریزگاه‌ها بر پلنگ زخمی اســت. برای همین کاملاً طبیعی بود که با اولین جرقه، این خرمن آماده اشتعال آتش بگیرد…وقتی مردم حتی به اندازه تغییر مجریان و قانون ‌نویســان در تصمیمات سهیم نیستند…آیا خیلی دشوار است که واکنششان را پیشبینی کنیم؟ نمی‌شود بر پیکر نحیف این مردم از هر سو زخمی وارد شود و بعد انتظار واکنش هم نداشته باشیم. من که گمان نمی‌کنم حاکمیت یکدست به این موضوع توجه نداشته باشد…”“بازگشت به بازرگان”صفحه ۳ روزنامه سازندگی مورخ ۰۶/۱۱/۱۴۰۱ مطلبی به قلم محمد توسلی”…مهنـدس بــازرگان و همراهان ایشان از همان دهه ۲۰ همزمان برنامه‌های آگاهی ‌بخشی، راهبرد توانمندسازی جامعه را نیز از طریق ایجاد و تقویت نهادها مدنی در اولویت برنامه‌هایش قرار دادند تا ضمن فراهم شــدن بستر آگاهی‌بخشی زمینه برای تقویت روحیه کارجمعی فراهم شود…در دهه ۴۰ تاسیس نهضت آزادی ایران با مشارکت کادرها تربیت شده در نهادهای مدنی و نهضت مقاومت ملی برای تداوم رسالت آگاهی‌ بخشی و رفع موانع گذار به آزادی و دموکراسی…”“محکوم به شکست”در صفحه اول روزنامه سازندگی مورخ ۱۸/۱۱/۱۴۰۱ سرمقاله ای به قلم مصطفی هاشمی طبا”…کل روال اجرای این ایده به ‌خصوص بحث مصونیت ‌سازی هیات [مولدسازی] خلاف قانون اساسی است چرا که همه مردم در برابر قانون اساســی یکســان هستند…این اظهار حتی زیر ســوال بردن شأن و جایگاه قانونی قوه قضائیه است…مساله هم ابهام دارد هم از اساس غیرقانونی است…وظایف مجلس و نمایندگان مجلس در بحث نظارت، دیوان محاسبات و سازمان بازرسی در اجرای این طرح و مصوبه چیست؟…این طرح تنها یک تنش روانی به جامعه داد و مانند بسـیاری از موارد دیگر که قابل اجرا نبوده، قابل اجرا نخواهد بود…”“روایت بیگانگی”صفحه اول روزنامه سازندگی مورخ ۲۶/۱۱/۱۴۰۱”…تشدید ناامنی‌ها ســروش را بر آن داشت که بارها به رئیس ‌جمهور و رئیس قوه قضائیه وقت نامه بنویسد و طلب امنیت و آرامش کند و هشدار دهد…برای دولت و حکومت یک کشور فخری و فضیلتی نیست که دانشگاهیان و هنرمندانش، مظلــوم و مرعوب به جرم ابراز آراء خود در هراس و ناامنی به سر برند و از اظهار سرمایه‌ های فکری و هنری خود خائف باشند و جان و معیشت و آبروی خود را معروض هتک و حمله غوغائیان ببینند…به دنبال چنین آراء و نظراتــی، عرصه را بر سـروش تنگ کردند و مانع از تدریس او در دانشگاه شدند…دهه ۷۰ تنها از طریق ماهنامه کیان و چاپ کتاب‌هایش نظرات و افکار خود را به عرصه عمومی منتقل می‌کرد اما پس از سال ۸۸ او دیگر به ایران نیامده…”

—–

فارس اما با تیتر «پیشنهاد مجله آمریکایی برای کپی برداری و تکثیر حادثه فوت مهسا امینی در کشور» مطلبی را نوشته است که عکس اصلی آن عکس مهسا امینی در روزنامه سازندگی است.

علی واعظ به آسیب‌شناسی پروسه آشوب‌های اخیر و عدم تحقق انقلاب پرداخته است و چند دلیل برای عدم موفقیت و چند راهکار برای پیشبرد مسیر ضدایرانی ارائه کرده است.

پیشنهاد مجله آمریکایی برای کپی برداری و تکثیر حادثه فوت مهسا امینی در کشور

گزارش ویژه فارس؛ اندیشکده‌ها – دوران پساآشوب، فرصتی بوده برای مراکز فکری و کارشناسان ضدایرانی تا علت شکست آشوب‌های اخیر و پروسه مورد نظرشان آسیب‌شناسی شود و با گزارش‌های خود روش‌ها و راهبردهایی برای تقویت نگاه غرب برای تحقق آنچه که انقلاب در ایران می‌خوانند ارائه کنند. علی واعظ یکی از کارشناسانی است که در دولت قبل به ایران رفت و آمد داشت و با توجه به سابقه امنیتی او، گزاره‌های پیشنهادی‌اش را با دقت بیشتری باید خواند.


این مطلب، صرفاً جهت اطلاعِ مخاطبان، نخبگان، اساتید، دانشجویان، تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران جهت اطلاع از نگاه اندیشکده‌های غربی ترجمه شده و منعکس‌کننده‌ی مواضع و دیدگاه‌های خبرگزاری فارس نیست.


علی واعظ کیست؟

«علی واعظ» عضو ارشد گروه بین‌المللی بحران، تحلیل‌گر جوان ایرانی-آمریکایی است که با وجود سن نسبتا کم، خیلی زود رشد کرد و به طور مشخص از حمایت عمیق و جدی محافل سیاسی و اطلاعاتی آمریکایی برخوردار است. او که مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه «جانز هاپکینز» امریکا و دکترای خود را از دانشگاه ژنو سوییس گرفته، و پیش از ملحق شدن به گروه بین‌المللی بحران، عضو «فدراسیون دانشمندان آمریکایی» در واشینگتن دی سی بود، از ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ دوره پست دکتری خود را در مدرسه علوم سیاسی کندی در دانشگاه هاروارد گذرانده است. آن چه که احتمال وابستگی واعظ به سیا را بالا می برد، جدای از تحصیل او در دوره پست دکتری دانشگاه  هاروارد، سابقه همکاری او با سیا در سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ است. او در این بازه زمانی، خبرنگار «رادیو آزاد اروپا/رادیو آزادی» در سوییس بود. رادیو آزاد اروپا در زمان جنگ سرد آمریکا با شوروی توسط سیا راه‌اندازی شد و بودجه آن تا سال ۱۹۷۲ اختصاصا و البته مخفیانه توسط سیا تامین می شد. آن طور که در متن ترجمه گزارش ICG  آمده، نقش آفرینی کلیدی این تحلیل‌گر جوان در جریان مذاکرات برجامی ایران، دسترسی او به تیم‌های مذاکره کننده، ارتباط تنگاتنگ او با دولت‌های غربی همه حیرت‌انگیز است و حکایت از آن دارد که واعظ یک مهره عادی نبود.[1]

علی واعظ در گزارش[2] اخیر خود که در نشریه فارن افرز هم منتشر شده، معترف است فعلاً تظاهرات نتوانسته است انقلاب را در خیابان‌های ایران رقم بزند. واعظ ادعا می‌کند این تظاهرات گسترده‌ترین و ادامه‌دارترین چالش را برای جمهوری اسلامی در طول چند دهه گذشته رقم زده و این آشوب‌ها با هدف براندازی در نظام سیاسی جمهوری اسلامی انجام شده و انجام اصلاحات را نوعی توهم می‌داند و تحلیلش از وضعیت فعلی مبتنی بر عدم وجود هیچ نقطه امیدی است.

علی واعظ به آسیب‌شناسی پروسه آشوب‌های اخیر و عدم تحقق انقلاب پرداخته است و چند دلیل برای عدم موفقیت و چند راهکار برای پیشبرد مسیر ضدایرانی ارائه کرده است.

واعظ چه می‌گوید؟

انسجام و عدم گسست در لایه بالایی حکومت ایران، عدم یک‌دستی معترضین که سن کمی دارند، جنبش بدون رهبر و اتمی شده، عدم حضور همراهان در کف خیابان، عدم الحاق اکثریت خاموش، عدم وجود جرقه جدید برای تحریک معترضین، به‌جان‌هم افتادن اپوزیسیون خارج نشین از جمله مواردی است که به گفته علی واعظ مانع تحقق انقلاب شده است.

تلاش برای برهم‌زدن انسجام نخبگان نظام

علی واعظ همانند سجاد صفایی[3]،  عضو موسسه ماکس پلانک و همراستا با گزارش پارلمان بریتانیا[4] از موانع عدم تحقق انقلاب را انسجام در لایه نخبگان و لایه بالایی حکومت ایران معرفی می‌کند و با توجه به تاکید مراکز و کارشناسان اندیشکده‌ای همین‌جا می‌توان پیش‌بینی کرد که از اهداف آتی جریان‌های ضد ایرانی تلاش برای ایجاد اختلاف و تفرقه در میان نخبگان نظام و به صورت ویژه در میان نیروهای انتظامی، نظامی، امنیتی و قضایی خواهد بود.

فشار حداکثری با پیروی از استراتژی دوی ماراتون

آنچه از گزارش علی واعظ به‌عنوان عنصری امنیتی بر می‌آید روند فشار حداکثری بر ایران و تلاش برای انزوای ایران تداوم خواهد داشت؛ با این تفاوت که نگاه غرب به این روند، انتخاب روشی استقامتی (بلند مدت) همچون دوی ماراتون خواهد بود. از دیگر محورهایی که جریان‌های ضدایرانی به دنبال آن خواهند رفت، ایجاد اتحاد میان اپوزیسون خارج نشین و رفع گسست میان آنهاست.

برنامه‌ریزی برای تحریک جمعیت خاموش

نکته قابل توجه که شاید بشود از میان سطور گزارش علی واعظ استنتاج کرد، نیاز به وقوع حادثه‌ای در ایران است که نقش جرقه‌ای تحریک کننده (همانند آنچه در مسئله فوت مهسا امینی روی داد) داشته باشد تا بدنه همراه و بدنه خاموش در ایران را به کف خیابان بیاورند.

در ادامه، بخش‌هایی از گزارش علی واعظ ارائه شده است:

علی واعظ یکی از دلایل استحکام حکومت را انسجام در لایه بالایی جمهوری اسلامی می‌داند. او تاکید دارد هنوز هیچ نشانه‌ای مبنی بر گسست در لایه‌های بالایی حکومت وجود ندارد. هیچ یک از مقامات بلندپایه از رژیم جدا نشده و فرار نکرده‌اند. خواص حاکم در جمهوری اسلامی، برخلاف حکومت شاه، در کوه های آلپ یا جنوب کالیفرنیا ویلا و خانه ندارند که به آنجا فرار کند.

این کارشناس گروه بحران بعد از توصیف شرایط ایران از نگاه و با تعریف خود، مردم ایران را  به چهار گروه تقسیم کرد:

«انقلابیون»: اکثر آنها در سنین نوجوانی یا دهه بیست سالگی قرار دارند. این نسل هرگونه احتیاط را رها کرده است. باوجود اینکه به نظر می‌رسد این گروه در اقلیت باشد. این نسل مثل نسل گذشته از ریسک گریزان نیستند. آنها جنبشی را بوجود آورده‌اند که رهبر ندارد و خودجوش است، شکل یک‍دست ندارد و اتمی شده است.

«همراهان نسل جدید»: گروه دوم، افرادی را شامل می شود که با معترضان نسل جدید ابراز همراهی می‌کنند، اما هنوز کاملا بسیج نشده اند. این گروه،‌ عمدتاً متشکل از طبقه متوسطی است که شمار بیشتر آنها در میان سالی قرار دارند و درنتیجه درباره تغییرات بنیادی در شرایط نبود گزینه جدی، به شدت ملاحظه دارند. این گروه از پیامدهای بروز تقابل با نظام ایران در خیابان‌های ایران به شدت می‌ترسد. این گروه سبب شده‌اند یک دور واهی برای جنبش اعتراضی شکل بگیرد. اگر تظاهرات به حامیان انبوه لازم دست نیابد و چشم انداز مثبتی برای آینده ترسیم نکند، بعید است اکثریت خاموش به این جریان اعتراضی ملحق شوند.

واعظ در گزارش خود تاکید دارد بدنه «همراهان نسل جدید» اگر به تظاهرات نپیوندد، جمعیت معترض انبوده نخواهد بود و این موجب می‌شود اکثریت خاموش به جریان اعتراض ملحق نشود. یکی از راهکار ارائه شده توسط واعظ پیوستن بدنه همراه به معترضین و در نتیجه فعال شدن اکثریت خاموش است.

واعظ جرقه جدیدی (همچون فوت مهسا امینی) را پیشنهاد می‌دهد تا این دو بخش از جامعه فعال شود و به خیابان بیاید.

«حامیان نظام»: این گروه، از حامیان حفظ وضع موجود هستند که از سبک زندگی خود دفاع می‌کنند.

«ایرانیان مقیم خارج از کشور»: آنها به صورت بی سابقه در چهار دهه گذشته در کنار هم قرار گرفته اند تا از معترضین در داخل ایران حمایت کنند. آنها با اقدامات خود توانسته‌اند حمایت بین‌المللی را برای اهداف معترضین داخل کشور جلب کنند. معرفی ایران به عنوان یکی از بزرگترین تهدیدات برای صلح و امنیت بین الملل، از اقدامات این گروه است. ناتوانی این گروه در اتخاذ رویکردی جامع در مسیر مبارزه با جمهوری اسلامی و تحمل نکردن افرادی که نگرش متفاوت درباره آینده ایران دارند، سبب شده جریان مخالفان دچار چند دستگی شود. فعالان عرصه سایبری به گونه‌ای نادرست سیاست گذاران و اندیشمندان را به سمت خودشان می کشند آنهم درحالیکه ایرانیان مقیم خارج از کشور برای کسب امتیاز در این شرایط و به دست آوردن «ردای منجی» به جان هم افتاده اند. شماری از ایرانیان مقیم خارج  از کشور از شعار «زن، زندگی، آزادی» به عنوان ابزاری استفاده می‌کنند تا اقدامات انتقام‌جویانه خود را علیه دیگر ایرانیان مقیم خارج از کشور پیش ببرند. دوری گزیدن این گروه از روامداری و شیفتگی آنها به استفاده از شیوه‌های غیردموکراتیک، دقیقا یادآور استبدادگرایی است. همین نگرش به تقویت فرهنگ استبداد کمک می‌کند که ممکن است پس از جمهوری اسلامی نیز همین فرهنگ استبداد باقی بماند.

علی واعظ به دولت آمریکا پیشنهاد می‌دهد از برنامه هسته‌ای ایران غافل نباشد. واعظ نسبت به سرنوشت سه تبعه آمریکایی هشدار می‌دهد و تاکید می‌کند خودداری از دیپلماسی با ایران، سبب خواهد شد ایران از «نقطه بدون بازگشت» عبور کند و سلاح هسته‌ای بسازد.

واعظ در راهبرد خود تاکید دارد مبارزه با ایران را باید به سبک دوی ماراتون و به صورت استقامتی ادامه و نباید همچون دوی سرعت در پیشبرد اهداف علیه ایران تعجیل داشت. فشار حداکثری بر ایران و تلاش برای انزوای کشور در بلند مدت مسیری است که از سوی آمریکا و اپوزیسیون خارج نشین پیگیری می‌شود. او البته معترف است که نمی‌داند این حجم از فشار بر ایران چه تاثیری بر ترکیب جامعه ایران خواهد گذاشت.


[1]-www.mashreghnews.ir/news/824397

[2]-https://www.foreignaffairs.com/iran/long-twilight-islamic-republic

[3]-https://www.farsnews.ir/news/14011109000457

[4]-www.farsnews.ir/news/14011102000706

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا